فیلم Demonic که کارگردانی آن را نیل بلومکمپ (Neil Blomkamp) برعهده داشته، یک فیلم ترسناک علمی – تخیلی است که شخصیتهایش را با وصله و پینه به یکدیگر متصل کرده، داستان آشفتهای دارد که باورپذیر بودنش اصلا در حد قابل قبولی نیست و حتی در پایانبندیاش هم نمیتواند طوری عمل کند که در ذهن بیننده تا مدتها باقی بماند. وضعیت فیلم Demonic به گونهای است که به سختی میتوان تماشای آن را به کسی پیشنهاد کرد. چرا که فیلم تمامی فرصتهای خوبش را برای تحت تاثیر قرار دادن بیننده نادیده میگیرد و در مجموع هیچ ضمانتی به شما نمیدهد که دوستانتان را از بابت پیشنهاد کردن تماشایش به آنها، راضی نگه دارد. شاید بتوان فیلم Demonic را ضعیفترین ساختهی کارگردان معروف آن یعنی نیل بلومکمپ دانست.
کارگردانی که سابقهی کارگردانی کردن فیلمهای خوبی مثل District 9، Elisyum و Chappie را در کارنامهی خود دارد. نیل بلومکمپ در پروسهی تولید فیلم Demonic حتی به عنوان طراح صحنه نیز مشارکت داشته اما متاسفانه فیلم در این زمینه هم عملکرد خوبی ندارد و امتیاز این بخش را هم از دست داده است. در ادامهی مطلب با ما همراه باشید تا مروری داشته باشیم بر فیلم Demonic. فیلم ترسناک و علمی – تخیلی جدیدی که ایدههای جالبی دارد اما چیزی که نهایتا از آن در خاطرتان باقی میماند، به هیچ وجه ارزش یادآوری کردن را ندارد.
همانطور که از اسم فیلم پیداست، در اینجا با یک اثر شیطانی طرفیم. یک فیلم ترسناک که تا حد زیادی داستانش را با عناصر علمی – تخیلی ترکیب کرده است. راستش را بخواهید فیلم Demonic در زمینهی ارائه کردن ایدهی دستگاه نفوذ به ذهن بیماران کمایی بسیار خوب عمل میکند و حتی نوعی شخصیتپردازی جدید از کشیشهای جنگیر را به تصویر میکشد که حقیقتا در کمتر اثر مشابهای نظیرش را مشاهده کردهاید. معمولا در فیلمهای ترسناک، فرقی نمیکند حوادث فیلم در چه برههی زمانیای رخ میدهند، کشیشها همیشه با راهکارهای سنتی خود سر صحنه حاضر میشوند و پروسهی جنگیری خود را به انجام میرسانند.
در فیلم Demonic اما با کشیشهایی طرفیم که به جدیدترین تجهیزات مدرن برای مانیتور کردن شیاطینی که بدن یک انسان را تسخیر کردهاند، مجهز شدهاند و حتی زرادخانهی مختص به خود را دارند
شاید این کشیشها و جهان شبیهسازی شدهی مغزها را که با تجهیزاتشان مانیتور میکنند را بتوان بهترین عنصر روایتی فیلم Demonic دانست. اما فیلم همین عنصر موفق و پرپتانسیل را نیز نادیده میگیرد و دقایق خیلی کمی را شاهد پرداختن به این مورد هستیم. در عوض فیلم تمام وقتش را صرف به تصویر کشیدن شخصیت اصلی فیلم میکند. دختر جوانی که ظاهرا مورد هدف یک شیطان باستانی قرار گرفته و همزمان باید علاوه بر دفاع از خودش، دوست صمیمی و مادرش را نیز از این مهلکه نجات دهد. اما دلیلش چیست که فیلم Demonic نمیتواند تنش لازم را در رابطه با موقعیتی که شخصیت اصلی فیلم در آن قرار گرفته، ایجاد و به بیننده منتقل کند؟
اولین مورد قطعا وضعیت ناهنجار شخصیتها و روابط بین آنهاست. به قدری شخصیتهای فیلم با وصله و پینه به یکدیگر متصل شدهاند که اصلا منطقی به نظر نمیرسد که چرا باید به یکدیگر اهمیت بدهند؟ فیلم وقت زیادی را صرف به نمایش گذاشتن ارزشهای بین این شخصیتها نمیکند و به همین خاطر هم شخصیتپردازی کاراکترها ناقص رها شده و هم شاهد افت بسیار شدید فیلم در بحث روایت هستیم. این مورد حتی تا حد زیادی تنش لازم حین به خطر افتادن جان شخصیتها را هم از بین برده است. اما از بین رفتن این تنش، دلایل دیگری هم دارد.
همه چیز در رابطه با این فیلم خبر از آن دارند که این شیطان اصلیترین عنصر فیلم Demonic محسوب میشود. اما پس از به پایان رساندن فیلم هیچ ویژگی منحصر به فردی را از او به خاطر نخواهید داشت. در فیلمهای ترسناک موفق، همیشه یک شیطان وجود دارد که با شیوههای منحصر به فرد خود برای سلاخی و تسخیر کردن آدمها، شخصیتی منحصر به فرد و استثنایی از خودش به جای میگذارد.
بدون شک دلیل اصلی کمبود تنش و وحشت لازم در فیلم Demonic، پرداختن بسیار کم و کوتاه به شیطان اصلی فیلم است که حتی اسم فیلم را نیز به خود اختصاص داده
شیطان فیلم Demonic اما اصلا وقتش را صرف حک کردن خودش در ذهن بیننده نمیکنند. در مجموع طی چند شات نامعلوم و مبهم سر تا پای او را ورانداز میکنیم و سپس فیلم باقی ماجرا را به دست شخص تسخیر شدهای میسپرد که آزادانه در شهر میچرخد و آدمها را به آتش میکشد. این بخش از فیلم تقریبا در یک چهارم پایانی آن اتفاق میافتد و به نوعی میتوان گفت شامل ارزشمندترین دقایق فیلم میشود. دقایقی که برخلاف دیگر بخشهای فیلم Demonic حتی شده برای چند لحظه، حس و حال تماشای یک فیلم ترسناک را برای شما تداعی میکنند.
از صداگذاری شخص تسخیر شده توسط شیطان گرفته، تا درنگ کردنش برای یافتن شخصیت اصلی. این موارد باعث ایجاد تنش بسیار زیادی در دقایق پایانی فیلم شدهاند و دست به دست هم دادهاند تا پس از تمامی آن دقایق از دست رفتهی فیلم، کمی آن را بالا بکشند و فیلم را به بهترین شکل ممکن به پایان برسانند. اما فیلم Demonic باز هم این فرصت را نیز از دست میدهد و به جای تمام کردن فیلم در بهترین نقطهی داستانی ممکن، با چند دقیقه اضافه کردن به آن، همه چیز را مجددا خراب میکند.
همانطور که گفته شد، در انتهای فیلم شاهد چند سکانس اضافه هستیم که از لحاظ داستانی باعث شدهاند نتوانیم روایت فیلم Demonic را یک روایت جذاب و به یاد ماندنی خطاب کنیم. البته فیلم در سه چهارم ابتدایی خودش هم نتوانسته بود رضایت بیننده را جلب کند، اما در یک چهارم پایانی اندک شانسی به دست آورده بود که نهایتا آن را نیز از دست داد و نتوانست آنطور که میبایست، کارش را به اتمام برساند.
به طور دقیقتر اگر بخواهیم به افرادی که این فیلم را تماشا کردهاند آدرس بدهیم، باید بگوییم که بهتر بود فیلم در لحظهای که کار شخصیتها با آن خنجر باستانی به پایان رسید، تمام میشد و تیتراژ پایانی فیلم را مشاهده میکردیم. اما با ادامه یافتن داستان، فیلم Demonic صرفا تبدیل به یک فیلم شسته رفتهی خانوادگی دیگر شده که به سختی میتوان آن را یک فیلم ترسناک داست. از لحاظ طراحی صحنه نیز باید به محیطهای اغلب تاریک فیلم اشاره کرد که تماشای آن را در تایم روز بسیار سخت کرده است. در وهلهی اول اصراری به تماشا کردن فیلم Demonic نداریم. اما اگر قصد تماشای آن را دارید، پیشنهاد ما این است که در شب آن را تماشا کنید.
فیلم Demonic یک اثر ترسناک علمی – تخیلی نامیده میشود اما حقیقتا نه به اندازهی کافی ترسناک است و نه به اندازهی کافی علمی – تخیلی. شخصیتهای فیلم پرداخت ناقصی دارند و به سختی میتوان آنها را به یکدیگر نزدیک دانست. ایرادات فیلم در شخصیتپردازی کاراکترها روابط میان آنها و همچنین ایرادات موجود در شخصیتپردازی و طراحی ظاهر شیطان درون فیلم باعث شده تنش لازم جهت ترساندن مخاطب به وجود نیاید.
- ایدهی جالب دستگاهی که وارد مغز شخص بیهوش میشود و محتوای درون شخص تسخیر شده را مانیتور میکند
- کشیشهایی که به تجهیزات روز دنیا مجهز شدهاند و نوع شخصیتی جالبی را از خود بر جای گذاشتهاند
- سبک بصری جالب فیلم حین ورود به درون دستگاه
- پایانبندی جذاب فیلم پیش از اینکه همهچیز مجددا به هم بریزد
- پردازش بسیار ضعیف شخصیتها و وضعیت نهچندان مطلوب روابط بین آنها
- شیطان درون فیلم موفق به ثبت ظاهر خود در ذهن بیننده نمیشود
- تنش لازم جهت ترساندن بیننده مهیا نشده
- در بعضی مواقع حوصلهی بیننده به معنای واقعی کلمه سر میرود
- از دست دادن فرصت خوبی که منجر به خلق یک پایانبندی جذاب و به یاد ماندنی برای فیلم میشد
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید