فیلم Don’t Look up دقیقا برعکسِ اسمی که دارد، ما را مجاب میکند که نه تنها به بالا بلکه به محیط اطرفمان هم نگاه کنیم. آدام مککی، کارگردان و سناریونویسِ این فیلم توانسته کاری کند که هر فیلمسازی در این روزهای آمریکا یا دلش نمیخواهد یا جرئتش را ندارد.
فیلم بالا را نگاه نکن، اثری است با دل و جرات. آدام مککی به زیرکی هر چه تمامتر میداند که سنگ بنای یک قصهی کمدی و دغدغهمند را چگونه و کجا قرار دهد که هم به مذاق مخاطبِ عامهی سینمای این روزها خوش بیاید و هم منتقدین بتوانند از عناصر فرمی و تحلیل سناریو لذت ببرند. داستان فیلم Don’t Look Up روایتگر برههای از زندگی دو اخترشناس به نامهای رندال میندی و کیت دیبیاسکی است که میفهمند مجموعهای شهاب سنگهایی قرار است به کره زمین برخورد کنند. آنها هم تصمیم میگیرند با ملاقات رئیس جمهورِ وقتِ آمریکا جلوی این اتفاق را به نوعی گرفته یا حداقل کاری کنند تا راهی برای زنده ماندن بیابند.
سناریوی فیلم بسیار شسته و رفته است و اگر بخواهید صرفا از جنبهی سرگرمی به پای این اثر بنشینید، قطعا از تماشای سلسله حوادث داستان لذت خواهید برد. با این حال ریتمِ روایت داستان تا حدودی کند است و آدام مککی میخواهد تا به تدریج بیننده و دو اخترشناس را در معرضِ توجهِ وسیع قرار دهد. افراد زیادی را در بطن داستان میبینیم که در حد و اندازهی نقشی که دارند به خوبی میتوانند با بیننده ارتباط بگیرند. بخشی از این ارتباط به هنر بازیگر برمیگردد و بخشی دیگر به اهمیتِ وجودِ کاراکتر در سناریو است. برای مثال مریل استریپ را داریم که در نقش رئیس جمهور اورلین برعکسِ هر رئیس جمهور تیپیکِ دنیای فیلم و سریالهای این چنینی میخواهد با نرمالیزاسیون و عادیسازی در ابتدا با این قضیه کنار بیاید. یا دکتر تدی اگلئوتورپ را با بازی راب مورگان را جلوی دوربین میبینیم که دیالوگهایش، ذهن بیننده را درگیر میتواند بکند. از همه جالبتر جیسون اورلین در داستان است که جونا هیل نقشش را بازی میکند و چقدر زیبا آدام مککی میتواند از این بازیگر بازی بگیرد. دیالوگهای بامزهی شخصیت جیسون به انضمام پایانِ به شدت جالب و کمدیِ فیلم باعث میشود تا شخصیت جیسون اورلین تا مدتها پس از پایان فیلم در ذهنمان حک شود. اینکه در فیلم بالا را نگاه نکن بازیگران مطرح زیادی را میبینیم هنر نیست، اما اینکه کارگردان میتواند از همه در حد و اندازهشان بازی بگیرد هنرِ فیلمساز محسوب میشود. البته تیموتی شالامی، تنها استثنای لیست بلند بالای بازیگران به حساب میآید که نقش چندان پر اهمیتی در داستان ندارد که باب پسند بیننده تلقی شود.
فیلم بالا را نگاه نکن از جنبهی فرمی به دو بخش تقسیم میشود. بخشی از فیلم به عملکرد و رفتار سیستمیک آمریکا میپردازد و بخشی دیگر به این موضوع میپردازد که توجه و رفتار مردم عادی نسبت به این فاجعه چگونه خواهد بود. سکانسهای زیادی را میبینیم که رئیس جمهور و کابینهاش مشغول به مکالمه هستند و به نوعی این نوع از صحنهها حاوی بار کمدیِ تلخی هستند که هم میتوان با شنیدنشان خندید و هم گریه کرد! البته کمدی تلخِ فیلم، تنها معطوف به چنین صحنههایی نیست و تدابیر سیستمیک دیگری که در بطن قصه جلوتر میبینیم، کافیست تا به فکر فرو برویم که چطور سیاسیون و سیستمهای اجرایی میتوانند به جای مدریت درست یک فاجعه، در واقع به تسریع فاجعه کمک کنند.
فیلم بالا را نگاه نکن دقیقا در جایی که فکر میکنیم که دیگر چیز جدیدی برای عرضه ندارد، روی شخصیتهایش مثل رندل بیشتر تمرکز میکند
فیلم بالا را نگاه نکن دقیقا در جایی که فکر میکنیم که دیگر چیز جدیدی برای عرضه ندارد، روی شخصیتهایش مثل رندل بیشتر تمرکز میکند. رفتار رندل در مصاحبه تلویزیونی، کاهش توانِ تحملش با محیط و عدم تمرکزش روی حل مسئله چیزهایی هستند که تقریبا اکثر بینندهها میتوانند به واسطهی همین رفتارها با رندل ارتباط برقرار کنند. این فیلم با زبانِ بیزبانی نشان میدهد که چطور یک ایدئولوژی اشتباه میتواند روی جامعه تاثیر شگرف و صد البته اشتباهی را ایجاد کند و از آن سو، چطور جامعه مجازی میتواند قویتر از این خط فکری قد علم کند. آدام مککی علنا و به صورت جسورانه به بیننده میفهماند که قدرت اصلی را میتواند کسی داشته باشد که در فضای مجازی حرفی برای گفتن دارد.
این فیلم مهمترین چیزی که برای گفتن دارد، مفهومی به اسم آزادی است. نام فیلم که در اواخر فیلم تبدیل به یک شعار میشود و جناحهای چپ و راست از قِبَلِ آن ایجاد میشود رسما طعنهای به مفهومِ آزادی است که هر کارگروه، ساز خودش را میزند اما در حقیقت بینندهای که خارج از گود نشسته کاملا میداند که حق با کدام سو است. دیالوگهایی که جونا هیل از زبانِ پسر رئیس جمهور میزند در واقع مجرایی به حساب میآید که آدام مککی از جانبش شیطنتهای خاصش را در بستر داستانی رو میکند. زیرکانه و جسورانه رفتار کردنِ فیلمساز در خلق داستان و متلکپراکنیهایش در همین بستر را میتوان در هر قسمت از این فیلم به راحتی مشاهده کرد.
فیلم Don’t Look Up اثری است به شدت جسورانه، طنز و در عین حال سرگرمکننده که دیگر خبری از کلیشهی نجات دنیا توسط یک فرد یا گروهی از انسانهای دلسوز نیست. آدام مککی در این فیلم تمام تلاش خود را به کار گرفته تا کلیشه برعکس تر و تمیزی را ارائه دهد و باید اعتراف کرد در این امر موفق عمل کرده است.
- طنز درست و بهجا
- از جنبهی فرمی حرفهای زیادی برای گفتن دارد
- ایفای نقش بازیگران
- موسیقی
- ریتم کند روایت فیلم
- تیموتی شالامی و شخصیت فراموششدنیاش
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید