موشکافی قسمت سوم سریال Echo | مرور ایستراگها و نکات مخفی
از اشاره به بیتلز تا اشاره به بولزآی
قسمت سوم سریال Echo ایستراگ و نکات مخفی متعددی را در خود جای داده که قصد داریم مروری بر مهمترینهای آنها داشته باشیم.
سریال Echo در قسمت سوم نیم نگاهی به قرن نوزدهم میلادی داشته و تلاش یک بومی آمریکایی را نشان میدهد که قصد دارد به تفنگدار تبدیل شده و برای عدالت بجنگد اما بخاطر دختر بودن با مخالفت پدرش مواجه میشود. در ادامه هم شاهد آمدن افراد ویلسون فیسک یا کینگ پین به شهر بوده تا مایا لوپز را به سزای عملش برسانند.
در ادامه مقاله قصد داریم مهمترین ایستراگها و نکات مخفی قسمت سوم سریال Echo را بررسی کنیم.
شروعی بر اساس واقعیت
قسمت سوم با نمایش فیلمی وسترن آغاز شده که مخاطب را به قرن نوزدهم میلادی برده و با توکلو آشنا میکند. این بخش همچنین گروهی از اسب سواران را نشان میدهد که تحت عنوان Lighthorsemen شناخته شده و حکم نیروی پلیس بومیان آمریکایی را دارد.
شاید فکر کنید Lighthorsemen یک گروه تخیلی بوده اما آنها واقعاً وجود داشتند. قبیلههای چروکی، چیکاسا، چاکتا، ماسکوگی و سمینول که با نام پنج قبیله متمدن هم شناخته میشوند، اواخر قرن هجدهم میلادی یک گروه مسلح و اسبسوار تشکیل دادند تا با سرقت اسب و دیگر اموال ارزشمند مقابله شود.
گروه Lighthorsemen اوایل قرن بیستم میلادی از بین رفت اما تعدادی از قبایل همچنان از Lighthorse برای نامگذاری واحدهای پلیس خود استفاده میکنند.
اشاره به گروه The Beatles
پس از اینکه متوجه میشود مایا لوپز بازگشته، چولا تصمیم میگیرد با معشوقه سابق خود یعنی اسکالی گفتگویی در این باره داشته باشد. اسکالی در این صحنه لباسی را به تن دارد که روی آن عبارت The Natives نوشته شده و تعدادی بومی آمریکا را حین عبور از خیابان نشان میدهد.
لباسی که اسکالی به تن دارد، در واقع یک شوخی با کاور آلبوم موسیقی Abbey Road است که گروه The Beatles در سپتامبر سال ۱۹۶۹ میلادی منتشر کرد.
با کارتل چاقوی سیاه آشنا شوید
گروهی که از نیویورک به تاماها آمده تا حساب مایا لوپز را کف دستش بگذارد، چاقوی سیاه (Black Knife) نام دارد. آنها تحت امر فردی به نام زین بوده و به ویلسون فیسک وفادار هستند.
نسخه کمیک بوکی کارتل چاقوی سیاه با آنچه در قسمت سوم سریال Echo میبینیم تفاوتهای زیادی دارد. نسخه کمیک بوکی یک گروه تبهکاری است که در کشور کلمبیا فعالیت داشته و رهبرشان هم تئودور زارکو است. همچنین تتوی چاقو به جای گردن روی پیشانیشان قرار دارد.
چاقوی سیاه در کمیک بوکها یک گروه تبهکاری بسیار خطرناک و خوفناک بوده که حتی نیروهای دولتی توان مقابله با آن را ندارند اما چیزی که در سریال اکو میبینیم، بیشتر به یک گروه کوچک شباهت دارد.
اشاره به بولزآی؟
تماشای قسمت سوم سریال Echo بسیاری از طرفداران کمیک بوکهای دردویل (Daredevil) را به دو دلیل هیجان زده کرده است: دلیل اول، معرفی گروه چاقوی سیاه است. این کارتل در کمیک بوکها نهایتاً به دست بولزآی (Bulls Eye) نابود میشود. دلیل دوم، نمای هوایی است که ویکی را حین ورود به محل بسته بودن مایا لوپز و بانی نشان میدهد. در این نما میتوان طرحی را کف زمین مشاهده کرد که لوگوی بولزآی را یادآوری میکند.
در صورتی که با بولزآی آشنایی ندارید، باید بگوییم یکی از ابرشرورهای کمیک بوکهای مارول بوده و علیرغم نداشتن هیچ گونه قدرت فراطبیعی، قادر است از هر وسیلهای حتی کارت بازی برای کشتن استفاده کند. در ضمن، این شخصیت در سریال Daredevil محصول Netflix حضور داشت.
اشاره به فیلمی با نقش آفرینی ستارگان سینما
مایا لوپز در قسمت سوم با افراد گروه چاقوی سیاه در باشگاه اسکیت سواری درگیر میشود. در جریان این درگیری شاهد یک دستگاه بازی هستیم که بالای آن عبارت The Quick and the Dead نوشته شده است.
The Quick and the Dead نام یک فیلم وسترن به کارگردانی سم ریمی (Sam Raimi) است. این اثر ستارههایی همچون لئونارو دیکاپریو (Leonardo DiCaprio) و راسل کرو (Russell Crowe) را در خود داشته و درباره شخصیتی است که میخواهد انتقام مرگ پدر خود را از یک فرد ثروتمند بگیرد.
سریع و مرده در زمان اکران به هیچ وجه موفق نبود اما بعدها بخاطر نقش آفرینیها، کارگردانی، فیلمبرداری و موسیقی متن بازخوردهای مثبتی را دریافت کرد.
دقیق، مانند اجداد
نحوه مبارزه مایا لوپز با اعضای گروه چاقوی سیاه شدیداً یادآوری مهارتهای توکلو است. توکلو نه تنها تیرانداز ماهری بود، بلکه در پرتاب چوب خرگوش (به چوبهای کوچکی گفته میشود که بومیان برای شکار خرگوش یا دیگر حیوانات کوچک استفاده میکردند) مهارت بالایی داشت.
مایا درست مانند توکلو به راحتی پیشانی اعضای چاقوی سیاه را نشانه گرفته و در نمایی دیگر، او را حین پرتاب توپهایی میبینیم که به هدف میخورند.
آهنگی متناسب با فضا و مکان!
زین قصد دارد با شلیک گلوله جان هنری لوپز را بگیرد که ناگهان تلفن همراهش زنگ خورده، پس از مکالمه از تصمیمش پشیمان شده و او و مایا لوپز را رها میکند. زنگی که زین برای تلفن همراهش انتخاب کرده، New York Minutes نام داشته و اثری از دان هنلی (Don Henley) است.
دان هنلی در بخشی از آهنگ New York Minutes میگوید: «هر چیزی میتواند در یک دقیقه تغییر کند.» این جمله تناسب زیادی با اتفاقی دارد که در سریال رخ میدهد: زین قصد دارد جان هنری را بگیرد اما در یک لحظه همه چیز تغییر کرده و مجبور میشود او را زنده بگذارد.
منتظر موشکافی قسمتهای بعدی سریال Echo باشید.
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید