موشکافی قسمت پنجم سریال Echo | مرور ایستراگها و نکات مخفی
از اشاره به مرگ ونسا تا شباهت مایا و کینگ پین
قسمت پنجم سریال Echo ایستراگ و نکات مخفی متعددی را در خود جای داده که قصد داریم مروری بر مهمترینهای آنها داشته باشیم.
سریال Echo در قسمت پنجم مانند قسمتهای پیشین با نگاهی به گذشته آغاز میشود. در این بخش نسخه کودکی مایا لوپز به یک دارکوب آسیب زده و مادر از قدرت التیام بخشیاش برای بهبود حیوان بیچاره استفاده میکند. در ادامه هم مایا را میبینیم که سعی دارد چولا و بانی را از دست ویلسون فیسک نجات دهد. او پس از اینکه فهمید دخترخواندهاش ترجیح داده از دنیای تبهکاری فاصله بگیرد، عزیزترین افراد زندگیاش را گروگان گرفته است.
در ادامه مقاله قصد داریم مهمترین ایستراگها و نکات مخفی قسمت پنجم سریال Echo را بررسی کنیم.
اشاره به مرگ ونسا؟!
ونسا همسر ویلسون فیسک در سریال Daredevil بود اما در Hawkeye و در Echo هیچ اشارهای به او نشد. البته ویلسون در ملاقاتش با چولا میگوید: «من کسی رو از دست دادم که عاشقش بودم.» این جمله میتواند اشارهای به ونسا باشد که تاکنون حضور نداشته و پیش از این اشارهای به او نشده بود. احتمالاً مرگ ونسا باعث شده شدیداً احساس تنهایی کرده و تلاش کند مایا را به هر قیمتی کنار خود نگه دارد.
راکسان، اینجا، راکسان آنجا، راکسان همه جا
راکسان (Roxxon) یک شرکت چند ملیتی و بسیار بزرگ است که در زمینههای مختلف از جمله عرضه سوخت فعالیت دارد. در صحنهای که مایا لوپز به یک استراحتگاه میرسد، میتوان نام راکسان را در بالای سقف پمپ بنزین مشاهده کرد. به این شرکت قبلاً در آثار متعددی از جمله Iron Man و She-Hulk: Attorney at Law اشاره شده بود.
لباسی سرتاسر نکته
لباسی که چولا برای مایا لوپز دوخت، نکتههای متعددی را در خود جای داده است. بیشتر از همه، اشعههای خورشید خودنمایی میکند که روی پهلوی آن دوخته شده و مشابه آن روی لباسهای نسخه کمیک بوکی شخصیت اکو به وضوح دیده میشود. همچنین تتوی اشعههای خورشید روی گردن پدر مایا را نباید فراموش کرد.
نکات قابل توجهی که در لباس مایا لوپز قرار دارد، تنها به خورشید خلاصه نمیشود. مارپیچ را میتوان روی سرشانه سمت چپ مشاهده کرد که در سریال برای مردمان قبیله چاکتا بسیار حائز اهمیت است. روی سرشانه سمت راست تک چشمی را روی یک دست مشاهده میکنیم که نماد باورهای دینی است. به این موارد باید خورشیدِ روی کمربند را اضافه کرد. خورشید در فرهنگ چاکتا نماد قدرت و احترام است.
نگاهی دوباره به قدرتهای فراطبیعی
مایا لوپز در سکانس پایانی قسمت پنجم سریال Echo از قدرتهای فراطبیعی خود استفاده میکند. بطور دقیقتر، او قدرت چولا و بانی را افزایش داده و آنها را قادر میسازد به مبارزه با افراد ویلسون فیسک پرداخته و به راحتی از پسشان بربیایند. اینکه قدرتهای مایا دقیقاً چه مواردی هستند در طول سریال مشخص نشده و باید منتظر بازگشت این شخصیت در آثار بعدی فرنچایز Marvel Cinematic Universe باشیم؛ اتفاقی که به احتمال زیاد در سریال Daredevil: Born Again شاهد خواهیم بود.
بازگشت شکوهمند وانت مادربزرگ!
بیسکیت به حرف مایا لوپز گوش و وانت مادربزرگ را برای یک ماجراجویی خطرناک استفاده کرد. این اتفاق خسارتهای زیادی را به همراه داشت و بیسکیت مجبور شد برای تعمیر وانت، پلی استیشن 4 خود را بفروشد.
بیسکیت در صحنهای از قسمت پنجم سریال Echo با یک مانسترتراک (به وانتهایی گفته میشود که چرخهای بزرگی دارند) به سراغ افراد کینگ پین رفته و خودروهایشان را له میکند. اگر مقداری دقت به خرج دهید، متوجه میشوید این مانسترتراک در واقع همان وانت مادربزرگ است.
کینگ پین بالاخره آزاد شد!
کینگ پین در قسمت چهارم چکش را به مایا لوپز داد و گفت با کشتنش او را از شر ترامای دوران کودکیاش آزاد کند؛ این اتفاق ظاهراً در قسمت پنجم رخ میدهد. در مبارزه نهایی و زمانی که کینگ پین میخواهد دخترخواندهاش را با مشتهای سنگینش بزند، ناگهان مایا دو دستش را روی پیشانیاش گذاشته و او را از ترومای دوران کودکی خلاص میکند.
ترومای کودکی همیشه همراه کینگ پین بوده و از همه مهمتر، باید آن را عامل خشونت زیادی دانست. حالا که این تروما از بین رفته، او احتمالاً دچار تغییری اساسی شده و تصمیم میگیرد جهان را به جای بهتری تبدیل کند. احتمالاً در همین راستا هم به انتخابات شهرداری نیویورک ورود پیدا میکند.
نکته جالب ماجرا شباهت میان مایا و ویلسون فیسک است. مادر مایا، او را به لحظه تصادف برد تا بتواند غم و خشمی که بواسطه آن واقعه در وجودش رخنه کرده بود را از بین ببرد. مایا دقیقاً همینکار را با کینگ پین کرد؛ او را به لحظه قبل از قتل پدرش برد تا بتواند ترومایی که در ذهنش شکل گرفته بود را پاک کند.
همه چیز کنون نیست!
در حال حاضر Daredevil را باید کنون دانست اما بنظر میرسد همه بخشهای این سریال کنون نبوده و برخی موارد تغییر داده شدهاند؛ برای مثال، در سریال نتفلیکس (Netflix) دیده بودیم ویلسون چکش را از روی میز برداشته و سپس پدرش را میکشد اما در سریال Echo چکش را از روی تختش برمیدارد. همچنین بنظر میرسد مکان دیوار سفیدی که ویلسون مجبور بوده به آن زُل بزند تغییر کرده و در اتاق خوابش واقع شده است.
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید