فیلم های جیمز باند
1%
  • 0/10

رتبه‌بندی فیلم‌های جیمز باند با بازی دنیل کریگ از بدترین تا بهترین

رتبه‌بندی فیلم‌های جیمز باند با بازی دنیل کریگ از بدترین تا بهترین ۲ ۱۹ فروردین ۱۴۰۴ سینمای جهان کپی لینک

مجموعه جیمز باند پر از صحنه‌های اکشن به‌یادماندنی و دیالوگ‌های ماندگار است. این مجموعه که حالا تحت مدیریت استودیوی «آمازون MGM» قرار گرفته، یکی از بزرگ‌ترین تغییرات تاریخ خود را تجربه می‌کند. زمانی که این فرنچایز سینمایی در سال 1962 با فیلم دکتر نو (Dr. No) آغاز شد، هدایت آن بر عهده «آلبرت آر. بروکلی» (Albert R. Broccoli) و «هری سالتزمن» (Harry Saltzman) بود. اما در گذر زمان، دختر بروکلی، «باربارا بروکلی» (Barbara Broccoli)، و نابرادری‌اش «مایکل جی. ویلسون» (Michael G. Wilson) نقش مهمی در اداره این مجموعه ایفا کردند. تا جایی که مدیریت کلی آن به طور کامل در اختیار آن‌ها قرار گرفت. با این حال، حالا که 25 فیلم از مجموعه جیمز باند ساخته شده و شش بازیگر متفاوت در نقش باند ظاهر شده‌اند، بروکلی‌ها دیگر تنها تصمیم‌گیرندگان اصلی این مجموعه نخواهند بود.

بروکلی تا زمان مرگش در سال 1996، نقشی کلیدی در ساخت فیلم‌های جیمز باند داشت. او نه‌تنها تصمیم‌گیرنده اصلی در انتخاب بازیگران و کارگردانان این مجموعه بود، بلکه نظارت دقیقی بر داستان‌ها، بودجه و تولید فیلم‌ها داشت. به همین دلیل است که نام او همیشه در کنار جیمز باند آورده می‌شود و حتی یکی از جوایز معتبر سینمای بریتانیا به افتخار او جایزه آلبرت آر. بروکلی نام‌گذاری شده است.

اکنون که مجموعه جیمز باند وارد دوره‌ای جدید شده، بهترین زمان است تا نگاهی به آخرین دوره آن داشته باشیم؛ دوره‌ای که با حضور دنیل کریگ تعریف شده است. همه فیلم‌های او در این نقش بی‌نقص نبودند. اما اگر قرار بود این شخصیت برای همیشه با بازی او به پایان برسد، می‌توان گفت که خداحافظی بسیار باشکوهی داشت. اما می‌پردازیم به رتبه‌بندی فیلم های جیمز باند.

۵) Quantum of Solace

درست مانند طرفداران مجموعه Star Trek که می‌گویند فیلم‌های زوج این فرنچایز بهتر هستند، در فیلم‌های جیمز باند با بازی دنیل کریگ، فیلم‌های فرد ضعیف‌تر به نظر می‌رسند. از عنوان عجیب و غریبی که از داستان کوتاهی از «ایان فلمینگ» (Ian Fleming) الهام گرفته شده تا موسیقی آغازین نامتعارف «جک وایت» (Jack White) و «آلیشیا کیز» (Alicia Keys)، فیلم Quantum of Solace از همان ابتدا به نظر می‌رسد که با عجله ساخته شده است. و واقعیت این است که تا حدی همین‌طور بوده.

همان‌طور که بسیاری از طرفداران می‌دانند، فیلمنامه این فیلم به‌شدت تحت تأثیر اعتصاب نویسندگان آمریکا در سال‌های ۲۰۰۷ و ۲۰۰۸ قرار گرفت. این تأثیر را می‌توان در دیالوگ‌های مصنوعی و صحنه‌هایی دید که ناگهانی شروع می‌شوند یا به نتیجه‌ای نمی‌رسند. البته فیلم کاملاً هم ناامیدکننده نیست. از میان فیلم‌های کریگ، این تنها فیلمی است که حال و هوای کازینو رویال را حفظ می‌کند و ادامه خط داستانی احساسی آن را به شکلی نسبتاً تأثیرگذار دنبال می‌کند. همچنین حضور «اولگا کوریلنکو» (Olga Kurylenko) در نقش «کامی مونتس» یکی از نقاط قوت آن است.

با این حال، مشکل اصلی فیلم این است که وقتی خسته‌کننده نیست، تلاش می‌کند موفقیت‌های گذشته مجموعه را تکرار کند. در برخی صحنه‌ها، فیلم به‌شدت به الگوی فیلم‌های قبلی جیمز باند تکیه دارد، بدون آنکه نوآوری خاصی داشته باشد. در نتیجه، به اثری تبدیل شده که نه می‌تواند یک فیلم مستقل قوی باشد و نه کاملاً به عنوان ادامه‌ای شایسته برای کازینو رویال موفق عمل کند.

۴) Spectre

در میان پنج فیلم دنیل کریگ، دو فیلم هستند که به‌خوبی آنچه باید باشند، از آب درنیامدند. و این فقط به دلیل انتظارات ناشی از فیلم‌های قبلی نیست. در مورد Quantum of Solace، کازینو رویال استاندارد بالایی گذاشت که دنبال کردن آن دشوار بود. اما در مورد Spectre، فشار حتی بیشتر شد. زیرا Skyfall توانسته بود پس از ناامیدی فیلم دوم، مجموعه را به مسیر موفقیت بازگرداند.

بازگشت «سام مندس» (Sam Mendes) به‌عنوان کارگردان باعث امیدواری بود، اما تنها حضور او کافی نبود. در حالی که انتظار می‌رفت او تجربه بهتری در کارگردانی یک فیلم جیمز باند داشته باشد، نتیجه نهایی این حس را ایجاد می‌کرد که انگار این نخستین تلاش او در این فرنچایز است. مشکل اصلی فیلم این بود که مانند کوانتوم آرامش، بیش از حد به فرمول‌های امتحان‌شده گذشته تکیه داشت.

بزرگ‌ترین نقطه‌ضعف Spectre شاید «کریستف والتس» (Christoph Waltz) بود. او در ابتدا به‌عنوان یک انتخاب هیجان‌انگیز برای نقش منفی معرفی شد، اما به‌تدریج مشخص شد که قرار است شخصیت او در نهایت همان «ارنست استاورو بلوفلد» باشد. این افشاگری نه‌تنها هیجان‌انگیز نبود، بلکه باعث ناامیدی بسیاری از تماشاگران شد. با این حال، زیبایی بصری خیره‌کننده فیلم، سکانس افتتاحیه فوق‌العاده و حضور تأثیرگذار «لئا سیدو» (Léa Seydoux) در نقش «مادلین سوان» موجب شده‌اند که Spectre نسبت به Quantum of Solace رتبه بهتری در میان فیلم های جیمز باند داشته باشد.

۳) زمانی برای مردن نیست (No Time to Die)

پنجمین و آخرین فیلم دنیل کریگ در نقش 007 جاه‌طلبانه‌ترین فیلم این مجموعه است. اگرچه این جاه‌طلبی گاهی باعث سنگینی بیش‌ازحد فیلم می‌شود، اما «کاری فوکوناگا» (Cary Joji Fukunaga) شایسته تحسین است که توانسته اثری منسجم خلق کند. فیلم در ادامه مسیر Skyfall و Spectre از لحاظ بصری و روایی حرکت می‌کرد و موفق شد داستان‌های آن دو را به‌درستی ادامه دهد.

فیلم No Time to Die زمانی که به ادامه داستان‌های قبلی پرداخته می‌شود، عملکرد بهتری دارد. اما در معرفی عناصر جدید، به‌ویژه در رابطه با شخصیت لیوتسیفر سافین که رامی ملک آن را ایفا می‌کند، شکست می‌خورد. اگرچه شهرت ملک پس از نقش‌های خوبش در Mr. Robot و Bohemian Rhapsody، حضور او در نقش یک شرور را هیجان‌انگیز کرده بود، اما شخصیت سافین به‌طرز عجیبی توسعه نیافته است. برخلاف بلوفیلد در Spectre که حداقل یک پیش‌زمینه‌ مختصر داشت، سافین بیشتر یک معما است و به نظر نمی‌رسد که این اتفاق عمدی هم بوده باشد. او بیشتر یک شخصیت است که زمان حضور کمی در فیلم دارد و در نتیجه فرصتی برای تاثیرگذاری واقعی ندارد.

با این حال، وقتی No Time to Die را به‌طور کلی نگاه می‌کنیم، می‌توان آن را موفقیت‌آمیز دانست. صحنه‌های اکشن فیلم بسیار قوی هستند، به‌ویژه مبارزه در جنگل و صحنه طولانی با پالوما (که توسط آنا د آرمس بازی شده است). همچنین، فیلم توانسته دینامیک ادامه‌دار میان باند و سوآن را به‌خوبی نمایش دهد و از همه مهم‌تر، جسارت آن را داشت که باند را بکشد، آن هم به شیوه‌ای که به طور طبیعی با آنچه که در چهار فیلم قبلی مطرح شده بود، هم‌خوانی داشت. به علاوه، حضور جفری رایت در نقش فلیکس لایتر نیز نکته مثبتی بود. 

۲) Skyfall

تعداد کمی از بازیگران فیلم های جیمز باند توانسته‌اند در دو فیلم برتر این مجموعه بدرخشند. اما دنیل کریگ این موفقیت را کسب کرده است. اسکای‌فال نه‌تنها به‌عنوان یک فیلم مستقل فوق‌العاده عمل می‌کند، بلکه همزمان ادامه‌ای برای فیلم‌های قبلی و مقدمه‌ای برای فیلم‌های بعدی است. این فیلم همچنین شخصیت‌های جدیدی همچون «مونی‌پنی» با بازی «نائومی هریس» (Naomie Harris)، «کیو» با بازی «بن ویشاو» (Ben Whishaw) و «مالوری» با بازی «رالف فاینز» (Ralph Fiennes) را معرفی می‌کند که هم آشنا هستند و هم به‌گونه‌ای تازه به تصویر کشیده شده‌اند.

یکی از بزرگ‌ترین نقاط قوت Skyfall، حضور «خاویر باردم» (Javier Bardem) در نقش «رائول سیلوا» است که ترکیبی از ترس و اندوه را به نمایش می‌گذارد. اما چیزی که این فیلم را از سایر آثار فیلم های جیمز باند متمایز می‌کند، تمرکز آن روی شخصیت «ام» با بازی «جودی دنچ» (Judi Dench) است. Skyfall نه‌تنها یک فیلم جیمز باند موفق است، بلکه وداعی باشکوه با دنچ نیز محسوب می‌شود.

۱) Casino Royal

اگر بخواهیم دو مورد از بهترین فیلم های جیمز باند را انتخاب کنیم، کازینو رویال و انگشت طلایی رقابت نزدیکی با هم دارند. این فیلم که کارگردانی آن را «مارتین کمپبل» (Martin Campbell) برعهده داشته، جان تازه‌ای به این مجموعه بخشید. از همان صحنه سیاه‌وسفید آغازین، مشخص می‌شود که این فیلم قصد دارد جیمز باند را به ریشه‌های خود بازگرداند و از کلیشه‌های اغراق‌شده گذشته فاصله بگیرد.

یکی از مهم‌ترین عناصر موفقیت این فیلم، شیمی فوق‌العاده کریگ با «اوا گرین» (Eva Green) در نقش «وسپر لیند» است. درحالی‌که مادلین سوان نیز شخصیتی تأثیرگذار بود، اما وسپر لیند همچنان به‌عنوان بهترین شخصیت زن در این مجموعه باقی می‌ماند. مرگ او تأثیری عمیق بر باند گذاشت که تا پایان دوران کریگ در این نقش ادامه یافت.

همچنین نباید از بازی بی‌نقص «مدس میکلسن» (Mads Mikkelsen) در نقش «لو شیفر» غافل شد که یکی از متفاوت‌ترین و جذاب‌ترین شرورهای این فرنچایز است. درنهایت، کازینو رویال موفق شد بهترین فیلم ممکن برای معرفی دوباره جیمز باند باشد.

میراث دنیل کریگ در نقش جیمز باند

دنیل کریگ توانست تصویری جدید و واقعی‌تر از جیمز باند را در فیلم های این مجموعه ارائه دهد. از شروع قدرتمند «Casino Royale» گرفته تا پایان احساسی «No Time to Die»، این بازیگر نشان داد که 007 می‌تواند شخصیت‌پردازی عمیق‌تری داشته باشد. در این پنج فیلم، شاهد تحول او از یک مأمور خشن و مغرور به فردی با احساسی درونی و سرنوشتی تراژیک بودیم. برخی فیلم‌ها مثل «Skyfall» و «Casino Royale» در اوج بودند، در حالی که دیگر عناوین مانند «Spectre» و «Quantum of Solace» تا حدی از این استانداردها عقب ماندند. با این حال، هیچ شکی نیست که دوره کریگ، یکی از متفاوت‌ترین و خاطره‌انگیزترین دوران‌های جیمز باند بود.



مطالب مرتبط

دیگران نیز خوانده‌اند

نظرات

دیدگاه خود را اشتراک گذارید
guest

2 دیدگاه
جدیدترین
قدیمی‌ترین بیشترین رای
Inline Feedbacks
View all comments