هر آنچه که از تاریخچه استودیو ماپا میدانیم
با سازنده فصل چهارم حمله به تایتان آشنا شوید
اگرچه حدوداً یک دهه از آغاز فعالیتش در صنعت انیمه میگذرد، استودیو ماپا توانسته به نامی شناخته شده و صد البته قابل اعتماد تبدیل شود.
انیمه در ابتدا تنها در ژاپن محبوبیت زیادی داشت تا اینکه به مرور زمان و طی چند دهه توانست توجه مخاطبان دیگر کشورها را هم به خود جلب کنند. محبوبیت انیمه در غرب تقریباً از دهه ۸۰ میلادی آغاز شد. در این دهه انیمههای متعددی از شبکههای مختلف روی آنتن رفتند اما اولین انیمهای که توانست به شهرتی نسبتی در غرب دست پیدا کند، Astro Boy بود. با گذشت مدتی و آغاز دهه ۹۰ میلادی، شرایط بکلی تغییر کرد بطوری که انیمه و مانگا به کلماتی آشنا در میان عموم مخاطبان تبدیل شدند.
حالا و در قرن بیست و یکم میلادی، محبوبیت انیمه تنها به ژاپن یا کشورهای غربی مانند ایالات متحده آمریکا و کانادا خلاصه نمیشود و تاثیرش را بوضوح میتوان در سراسر جهان دید. حتی انیمه در کشورمان ایران هم به محبوبیت زیادی دست یافته و تعداد قابل توجهی از نوجوانان و جوانان پای تماشای آنها نشسته و اطلاعاتی نسبی دربارهشان دارند. طبیعتاً چنین افزایشی در محبوبیت یعنی افزایش تقاضا و افزایش تقاضا یعنی مهیا بودن شرایط برای تاسیس استودیوهای بیشتر.
ماپا (MAPPA) یکی از استودیوهایی است که نامی نسبتاً جدید در عرصه انیمه به شمار رفته و طی مدت یک دهه فعالیتش توانسته آثار شاخص و قابل دفاعی را تولید کند که برای مثال میتوان به Chainsaw Man و Jujutsu Kaisen اشاره کرد. این استودیو همچنین جایگزین ویت (Wit Studio) شد و وظیفه تولید فصل چهارم Attack on Titan را بر عهده گرفت. به بهانه نزدیک شدن به پایان این انیمه مشهور، تصمیم گرفتیم مروری بر تاریخ استودیو ماپا داشته و ببینیم چطور توانست به جایگاه امروزش بعنوان یکی از تولیدکنندگان شاخص انیمه برسد.
فهرست مطالب
تاسیس استودیو ماپا
ماسائو مارویاما (Masao Maruyama) یکی از برجسته ترین و باتجربه ترین تهیه کنندگان بوده که طی چندین دهه فعالیت خود در صنعت انیمه ژاپن توانست کارگردانان و انیماتورهای بااستعدادی را کشف کند. او اوایل دهه ۷۰ میلادی از میوشی پروداکشنز (Mushi Productions) جدا شد و بهمراه چند نفر دیگر استودیو مدهاوس (Madhouse) را تاسیس کرد و ریاستش را بر عهده گرفت. مدهاوس طی دهههای بعد تغییرات زیادی داشت و از یک استودیوی انیمه به یک شرکت تبدیل شد؛ موضوعی که برای چندان برای تهیه کننده ژاپنی خوشایند نبود؛ زیرا ترجیح میداد جایی کار کند که آزادی عمل بیشتری داشته باشد.
تمایل ماسائو مارویاما برای داشتن آزادی عمل بیشتر و کار روی اقتباس انیمهای In This Corner of the World باعث شد به همکاریاش با مدهاوس پایان داده و استودیوی جدیدی را تاسیس کند. این استودیو MAPPA نام داشته که مخفف Maruyama Animation Produce Project Association (انجمن پروژه تولید انیمیشن مارویاما) است. البته شرایط برای مارویاما مطابق انتظار پیش نرفت؛ زیرا تولید اقتباس In This Corner of the World با فراز و نشیبهایی روبرو و این اثر نهایتاً پنج سال بعد از تاسیس استودیو عرضه شد. علاوه بر این، موفقیتهای استودیو ماپا و گسترش آن طی سالهای گذشته باعث شده عملاً به مجموعهای مانند مدهاوس تبدیل شود.
مروری خلاصه وار بر فعالیتها (تیتر دو)
این بخش از مقاله به مرور فعالیتهای ماپا طی یک دهه گذشته اختصاص داده شده است.
سالهای ابتدایی فعالیت
اگرچه استودیو ماپا با هدف تولید انیمه سینمایی In This Corner of the World تاسیس شد، اعضای تیم تقریباً از همان ابتدا روی پروژههای دیگر کار کردند. اولین پروژهای که به انتها رسید و منتشر شد، اقتباس مانگای Kids on the Slope بود؛ مانگایی که توسط شینیچیرو واتانابه (Shinichirō Watanabe)، کارگردان انیمه Cowboy Bebop، ساخته شد. Kids on the Slope درباره نوجوانی به نام کائورو نیشیمی است که بخاطر شغل پدرش هر چند وقت یکبار نقل مکان کرده و همین موضوع باعث شده روابط دوستانهاش چندان بادوام نباشند. زمانی که در شهر ساسبو سکونت دارند، با نوجوانی به نام سنتارو کاوابوچی ملاقات کرده که به جاز علاقه شدیدی دارد. کائورو تحت تاثیر سنتارو به این سبک موسیقی علاقه مند شده و تصمیم میگیرد در این رشته فعالیت کند.
Kids on the Slope برخلاف بسیاری از انیمهها هیچ گونه المان تخیلی یا فانتزیای در خود نداشته و به همین دلیل در ژانر برشی از زندگی (Slice of life) قرار میگیرد. از دیگر ویژگیهای شاخص این اثر میتوان به موسیقیاش اشاره کرد که توسط یوکو کانو (Yoko Kanno) ساخته شد؛ هنرمندی که پیش از این روی انیمه Cowboy Bebop کار کرده بود. از دیگر آثاری که استودیو ماپا طی سالهای ابتدایی فعالیتش تولید کرد میتوان Terror in Resonance را نام برد که یک اثر اورجینال به شمار میشود.
ترور ور رزونانس یا ترور در توکیو درباره دو نوجوان با نامهای مستعار ۹ و ۱۲ است که در جریان یک حمله تروریستی بمبی هستهای را به سرقت بردهاند. آنها سپس ویدیویی را در فضای مجازی منتشر کرده و شهر توکیو را به همراه تمام ساکنانش تهیه میکنند. از ویژگیهای شاخص اثر میتوان به سبک هنریاش اشاره کرد که باعث شد برخی نماها از لحاظ جزئیات با تصاویر فوتورئالیسم قابل مقایسه باشند. در ضمن، Terror in Resonance موفق شد تحسین منتقدان را برانگیزد.
موفقیت بزرگ
اگرچه استودیو ماپا طی سالهای ۲۰۱۱ الی ۲۰۱۶ به موفقیتهای بزرگی دست یافت، ۲۰۱۶ را باید نقطه عطفی در تاریخ مجموعه نامید. آنها در سال مزبور Yuri on Ice را عرضه کردند که موفقیتهایش تنها به ژاپن خلاصه نشده و توانست نظر منتقدان در سراسر جهان را جلب کند. قصه درباره یوری کاتسوکی است که یک اسکیت باز ۲۳ ساله بوده و پس از شکست در رقابتی بسیار مهم دچار تردید نسبت به آینده میشود. در حالی که شرایط خوبی ندارد، با الگوی ورزشیاش ملاقات کرده و همین اتفاق ورق را برمیگرداند. عوامل متعددی در موفقیت یوری روی یخ موثر بودند که یکی از آنها پرداختن به مشکلات مرتبط با سلامت روان بود.
موفقیتهای استودیو جدید ماسائو مارویاما پس از Yuri On Ice ادامه یافت. آنها در سال ۲۰۱۸ میلادی Banana Fish را بر اساس مانگایی به همین نام ساختند که بازخوردهای مثبتی را دریافت کرد. این اثر مانند یوری روی یخ روی اقلیتهای جنسی تمرکز داشته و قصهای را با محوریت یک عکاس ژاپنی و رهبر یک گروه تبهکاری در نیویورک به تصویر میکشد. از دیگر موضوعات پرداخته شده در این اثر میتوان مواد مخدر و خشونت را نام برد.
پیش بسوی جهانی شدن
استودیو ماپا آثار شاخصی را تولید کرد اما اتفاقی که باعث شد به نامی شناخته شده در میان مخاطبان سراسر جهان تبدیل شود، در سال ۲۰۲۰ میلادی رخ داد. استودیو ویت فصلهای اول الی سوم حمله به تایتان را تولید کرد اما وظیفه تولید فصل چهارم و پایانی به ماپا سپرده شد. تغییر تیم تولید با بازخوردهای منفی از سوی گروهی از طرفداران همراه بود. اگرچه ماپا توانایی خود در تولید اثر فاخر را به اثبات همگان رسانده بود، آنها اطمینان نداشتند استودیو مزبور از پس تولید فصل چهارم برآمده و مطابق انتظارات عمل کند. البته ماپا ثابت کرد تمامی نگرانیها بی مورد بود.
دیگر محصول شاخص و اخیر Chainsaw Man است که فصل نخست آن سال گذشته میلادی پخش شد. این اثر درباره یک شکارچی شیطان به نام دنجی است که از سوی متحدانش خیانت دیده و در آستانه مرگ قرار میگیرد. در حالی که مرگش حتمی است، دنجی با یک شیطان به نام پوچیتا قرارداد بسته تا با هم ادغام شوند. نتیجه این قرارداد، بوجود آمدن موجودی است که ترکیبی از انسان و شیطان به شمار میرود. او در ادامه به عضویت گروهی از شکارچیان درآمده و به شکار شیاطین میپردازد تا دیگران آسیب نبینند.
چرا ماپا به استودیویی موفق تبدیل شده است؟
این بخش از مقاله به عواملی میپردازد که در موفقیت استودیو ماچا نقش داشتهاند.
کیفیت انیمیشن
ماپا طی سالهای فعالیت خود توانسته بعنوان استودیویی شناخته شود که انیمههایش از لحاظ بصری کیفیت بسیار بالایی داشته و همچنین روان، پویا و خیره کننده هستند. آنها برای تولید آثار خود از ترکیب تکنیکهای قدیمی و جدید بهره برده و همین موضوع باعث شده از بسیاری از نامهای فعال در حوزه تولید انیمه متمایز شوند.
مهارت بالا در تولید انقباس
استودیو ماپا ثابت کرده در تولید اقتباس آثاری که پیچیده و چالش برانگیز هستند هیچ گونه مشکلی نداشته و میتواند چنین منابعی را به آثاری جذاب و سرگرم کننده تبدیل کند. آنها همچنین این کار را در ژانرهای مختلف، از فانتزی تاریک گرفته تا ورزشی و عاشقانه، انجام دادهاند. در ضمن، آثاری که ماپا تولید میکند معمولاً بگونهای هستند که هم نظر مثبت طرفداران منبع اقتباس را جلب کرده و هم از سوی مخاطبان جدید مورد توجه قرار بگیرد.
نوآوری
اعضای ماپا هیچ گونه مشکلی با پذیرش ریسک نداشته و انجام پروژههای جدید و متفاوت را با آغوش باز میپذیرند. نتیجه چنین رویکردی، انیمههای پیشگامانه و تجربی بوده که طی سالهای اخیر منتشر شدهاند؛ برای مثال، میتوان به Yuri On Ice اشاره کرد که یکی از اولین آثاری به شمار میرود که به موضوع رقابتهای اسکیت روی یخ میپردازد. نمونه دیگر، انیمه Dorohedoro است که المانهای ترسناک، اکشن و کمدی را ترکیب کرده و تجربهای شدیداً اورجینال، فراموش نشدنی و جذاب را برای مخاطبان رقم زد.
مدیریت کم نقص
ماپا تحت مدیریت انیماتورها، کارگردانان و تهیه کنندگان باتجربه و مستعد بوده که نسبت به تولید انیمه اشتیاق فراوانی داشته و پروژهها را با تعهد بالا به انتها میرسانند. اگرچه ضعفهایی وجود دارند که در ادامه به آنها میپردازیم، فضا برای خلاقیت و همکاری وجود داشته و اعضای تیم برای تولید اثری جذاب تلاش میکنند.
چرا استودیو سازنده فصل چهارم حمله به تایتان از ویت به ماپا تغییر کرد؟
کنوسوکه تاتیشی (Kensuke Tateishi)، توشیهیرو مائدا (Toshihiro Maeda) و تتسویا کینوشیتا (Tetsuya Kinoshita) از تهیه کنندگان Attack on Titan بوده و در یکی از مصاحبههای خود دلیل تغییر سازنده فصل چهارم را فاش کردند. تاتیشی در این باره گفت:
وقتی فصل سوم در دست ساخت بود، با استودیو ویت مشورت کردیم و تصمیم گرفتیم فصل پایانی توسط استودیو دیگری ساخته شود. یکی از دلایل تغییر سازنده این است که پروتاگونیست در انتهای فصل سوم به دریاها خیره شده و این اتفاق یک نقطه تحولی برای داستان به شمار میرود. بعنوان سازندگان میخواستیم انیمه [از این نقطه به بعد] عملکردی بهتر داشته باشد.
بواسطه صحبتهایی که با استودیو ویت داشتیم، متوجه شدیم ادامه همکاری مشکل خواهد بود. بنابراین، دنبال استودیوی جدیدی گشتیم. من، کینوشیتا و مائدا وظایف مربوط به یافتن استودیوی جدید را بین خودمان تقسیم کردیم اما اکثر استودیوها پیشنهادمان را رد کردند. آنها میدانستند انتظارات بالا است.
توشیهیرو مائدا، دیگر تهیه کننده سریال حمله به تایتان، ادامه داد:
البته برخی استودیوها بودند که تمایل نشان دادند اما برنامه کاریشان بگونهای نبود که بتوانند رویش کار کنند.
تاتیشی ادامه داد:
تنها استودیویی که به ما گفت به پیشنهادمان فکر میکند، ماپا بود. وقتی موضوع را با ویت در میان گذاشتیم، گفتند میتوانند کار را با خیال راحت به آنها بسپارند. تهیه کنندگان توافق کردند و تولید به ماپا سپرده شد.
تاتیشی اضافه کرد:
ماپا قضیه را کاملاً جدی گرفت و معتقد بود حمله به تایتان بخاطر طرفداران باید یک پایان بندی درست و حسابی داشته باشد. این حرفشان تاثیر زیادی روی ما داشت.
شد آنچه نباید میشد؛ حواشی استودیو ماپا
ماسائو مارویاما تصمیم گرفت استودیوی جدیدش را تاسیس کند تا در محیطی آزاد و بدون فشار بالا به فعالیت بپردازد. ماپا در ابتدا همان چیزی بود که مارویاما میخواست اما موفقیتهای استودیو باعث شد در مرکز توجهها قرار گرفته و تعداد پروژههایش بمرور زمان افزایش یابد؛ اتفاقی که باعث شد فشار کاری روی اعضای آن از جمله مارویاما افزایش یافته و او بار دیگر استودیویی که خودش تاسیس کرده بود را ترک کند.
استودیو ماپا بخاطر برنامه ریزی نامناسب و شرایط کاری نه چندان خوشایند مورد انتقاد قرار گرفت. طبق گزارشها، اعضای تیم مجبور هستند ساعتهای طولانی کار کرده و پروژهها را در مدت زمانی کوتاه و غیرمعقول آماده کنند. یکی از منتقدها هیساچی ایگوچی (Hisashi Eguchi) بوده که از انیماتورهای قدیمیِ فعال در صنعت انیمه محسوب میشود. او در یکی از گفتگوها به انتقاد از حقوق پایین استودیو ماپا پرداخت. دیگر منتقد، انیماتوری با نام میشیو (Mushiyo) است که تاکید دارد استودیو انیماتورهای خود را بدون آموزش درست بکار میگیرد که باعث میشود آنها پس از مدتی استعفا داده و به همکاریشان پایان دهند. دیگر موضوعی که مورد انتقاد قرار گرفت، تولید همزمان چند پروژه بوده که به افزایش فشار کاری منجر میشود.
البته فشار بالا روی اعضای تیم تولید انیمه تنها به استودیو ماپا خلاصه نشده و در دیگر مجموعههای فعال در این حوزه هم دیده میشود.
آیندهای روشن در پیش رو است
مدیریت ماپا از مشکلات مربوط به اعضای تیمش کاملاً آگاه بوده و گامهایی را برای بهبود شرایط برداشته است. باید مدتی بگذرد و ببینیم تصمیمات اتخاذ شده تاثیری گذاشته و شرایط کاری را بهبود میبخشد یا خیر. جدا از این، استودیو در حال حاضر روی پروژههای متعددی کار میکند که برای مثال میتوان به Bucchigiri و فصل دوم Hell’s Paradise: Jigokuraku اشاره کرد.
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید