بازی Gears Tactics بدون شک یک عنوان عالی برای علاقهمندان به سبک استراتژی است که به شما حس خلاق بودن را ارائه میدهد.
سری Gears of War به شدت بین طرفداران بازیهای تیراندازی سوم شخص محبوب است. همانطور که میدانید، مکانیک کاورگیری در این بازی، چیزی است که پیش از این در هیچ یک از بازیهای تیراندازی جدی گرفته نمیشد. آخرین عنوان اصلی از این فرانچایز Gears 5 است. سازندگان برای این که بتوانند دنیای سری را گسترش دهند، بازیهای اصلی را به نام خالی Gears تغییر نام دادهاند و بازیهای فرعی را با اسمهایی مثل Gears Pop یا Gears Tactics عرضه میکنند. بازی Gears Tactics یک عنوان فرعی است که کاملا حال و هوای متفاوتی با سری اصلی دارد. این بازی در ژانر استراتژی تاکتیکی قرار میگیرد و شاید برای کسانی که با این سبک آشنا نیستند، چندان جذاب نباشد اما اگر جزو طرفداران بازیهای استراتژی تاکتیکی به خصوص سری XCOM باشید، بدون شک این اثر، بهترین لحظات را برایتان میسازد. اگر بازی Gears 5 را انجام دادهاید، بدون شک متوجه شدهاید که این عنوان در حال اضافه کردن المانهای تازهای است که از جملهی آنها میتوان به رباتی به نام Jack اشاره کنیم که روند بازی را یک قدم جلوتر برده بود. به نظرم المانهایی که در Gears Tactics نشان داده شده هم پایههای آیندهی این فرنچایز را بنا میکنند.
داستان Gears Tactics یک سال پس از حملهی لوکاستها به زمین که با نام Emergence Day شناخته میشود، روایت شده و داستان جداگانهای را بازگو میکند. قهرمان اصلی این بازی، Gabriel Diaz پدر شخصیت اصلی بازی Gears 5 یعنی کیت دیاز است. گابریل یک گروهبان است که برای COG خدمت میکند اما مانند بیشتر افرادی که در سری Gears دیدیم، او با سیاستهای این سازمان شدیدا مخالف است. گابریل از شهرت بالایی برخوردار بوده و یکی از بهترین گروهبانان شناخته میشود که برای مدتی از دستورات مافوقش سرپیچی کرده و برای حفظ جان جوخهی تحت فرمانش، با آنها مخفی شده است. داستان از آنجایی شروع میشود که شخصی از طرف رئیس سازمان یعنی Prescott (درست خواندید) گابریل را پیدا میکند تا ماموریت فوقالعاده خطرناکی را به او بدهد. گابریل دستور میگیرد تا لوکاست خطرناکی به نام Ukkan را پیدا و از پای در بیاورد. Ukkan در واقع مهندس لوکاستها به حساب میآید که این موجودات را با جهشهای ژنتیکی روبهرو کرده است. در این قسمت میفهمیم که چرا برخی از لوکاستها عجیب هستند و یا قدرت ویژهای دارند.
داستان بازی قابل قبول است و ما میفهمیم که چرا Kait Diaz در کمپهای ضد COG بزرگ شده اما بازی یک سوال عجیب را بدون جواب باقی میگذارد. داستان گذشتهای را نشان میدهد که ما هیچ وقت در قسمتهای بعدی مخصوصا چهارم و یا پنچم در مورد آنها نمیشنویم و ممکن است تضادی قوی با خط داستانی به وجود آورد. البته شاید بتوان به این موضوع اشاره کرد که در دو قسمت آخر شخصیتها با نژادی به اسم Swarm سر و کار دارند و هیچ وقت نیازی به توجیه شدن در مورد گذشتهای که Gears Tactics به ما نشان میدهد، نیست. این در واقع نبوغ داستان پردازی این بازی را نشان میدهد اما چطور میشود که برخی از اسناد مهمی که در جریان این عنوان استراتژی فاش شد، در سری اصلی نباشند. شاید هم قرار است، در قسمت بعدی بازی Gears این اسناد رو شود، کسی چه میداند؟
Gears Tactics تاکید بسیار زیادی روی شخصیسازی کاراکترها دارد
قبل از عرضهی بازی به دلیل انتشار همزمان با عنوان XCOM: Chimera Squad این دو اثر مدام با یکدیگر مقایسه میشدند اما چیزی که Gears Tactics نشان داد، یک بازی کاملا جدا از سری XCOM بود. این عنوان تاکید بسیار زیادی روی شخصی سازی کاراکترها دارد. مهمترین مکانیک بازی که برای عملکرد بهتر باید از آن استفاده کرد، شخصیسازی اسلحههاست؛ یعنی هر قطعه اسلحهای که در بازی به شما داده میشود، توانایی و قدرتهای خاصی دارد که روی عملکرد تیراندازی کاراکترها تاثییر بسیار مهمی میگذارد. همچنین زره هم عملکرد مشابهای را به شما ارائه میدهد و همانطور که گفته شد، برای پیشروی آسانتر بازی، شما میبایست از این ویژگی استفاده کنید. در غیر این صورت رد کردن مراحل بازی بسیار دشوار خواهد شد. در واقع بازی Gears Tactics، عنوان بسیار سختی به حساب میآید و تصمیم اشتباه در بازی عواقب دارد. به همین دلیل، مکانیکهایی وجود دارد که از مرگ سریع شخصیتها جلوگیری میکند. در کنار تواناییهایی که برای درمان کاراکترها وجود دارد، زمانی که شخصیتهای اصلی و یا فرعی در یک ماموریت به شدت آسیب میبیند، مانند سری اصلی آنها به زمین میافتند و حال یا شخصیت دیگر میتواند او را بلند کنند یا خود سرباز افتاده میتواند با انجام یک حرکت در بازی روی پاهای خود بایستد. این روند تنها یک چهارم میزان سلامتی شخصیت آسیب دیده را بلاک میکند.
مهمترین نکتهای که این بازی را جذاب کرده، وجود کلاسهای مختلف است. شخصیتهایی که در طول بازی میتوان به عنوان سرباز معمولی انتخاب کنید به صورت تصادفی جزو یکی از کلاسهای Support ،Vanguard ،Sniper ،Heavy و Scout قرار میگیرند. همچنین شخصیتها اصلی هم شامل یکی از این کلاسها میشوند و هیچ تفاوتی با دیگر کاراکترها ندارند. یکی از نکات بسیار خوب این بخش، وجود تنوع بسیار عالی در انتخاب تواناییها است و هر کلاسی یک درخت پیشرفت بسیار بزرگ و متنوع دارد که با افزایش سطح شخصیتها میتوان آنها آزاد و از قدرت آنها استفاده کرد. در کنار این موضوع، اگر کمی حوصله به خرج بدهید و تواناییهای هر کدام از این قدرتها را مطالعه کنید، میتوانید یک ترکیب مناسب در بازی ایجاد کنید.
شدت سختی باسها بسیار بالاتر از حد نرمال بوده و باعث طولانی شدن مبارزه و فرسایشی شدن روند ماموریت میشود
تنوع مراحل بسیار خوب و قابل قبول است و هر مرحلهای شامل یک هدف خاص میشود که در انتخاب نیروها برای انجام ماموریت بسیار تاثیرگذار بوده و شما را مجبور میکند که در انتخاب نوع کلاس شخصیتها و تواناییها خلاقیت به خرج دهید. همچنین گاهی اوقات این ماموریتها تنها اجازهی انجام مرحله را با دو نیرو به بازیکن میدهد، شاید در اولین نگاه کمی سخت و یا ترسناک به نظر رسد اما شدیدا فکر را درگیر کرده و باعث خلق استراتژیهای جدید میشود.
باسهای بازی Gears Tactics به شدت سخت و نفسگیر است. بازی سه باس دارد که هر سهتای آنها کاملا از سیستم و مکانیکهای مختلفی پیروی میکنند اما شدت سختی این باسها بسیار بالاتر از حد نرمال بوده و زمانی این موضوع احساس میشود که در محیط مبارزه به جز باس، نیروهای عادی هم برای مبارزه با شما ملحق میشوند. در نتیجه این اتفاق روند درگیری را طولانی و فرسایشی میکند. اگر بخواهم برای مبارزه با باسها میانگینی در نظر بگیرم، معمولا زمانی بیش از یک ساعت و نیم را برای شکست دادن هر کدام از باسها صرف کردم.
تمام کاتسینهای بازی به شکل همزمان اتفاق میافتند، یعنی شما اگر شخصیتهای بازی را به سلاحهای رنگی و زرههایی با متریالهای مختلف آهنی طراحی کنید، آنها را در سینماتیکها میبینید. زمانی که Gears Tactics را بازی میکردم، مدام این ایده به فکرم میرسید که آیا در قسمت بعدی یعنی Gears 6 این المانها را خواهیم دید. یعنی میتوان اسلحهی لنسر را به شکلی که میخواهیم شخصیسازی کنیم و یا کاراکترهایی که خودمان ساختیم را در این سری ببینیم؟ البته برای جواب دادن به این سوالها بسیار زود است، همچنین شاید این اتفاق کمی به ریشههای اصلی بازی آسیب بزند اما ایدهی بسیار جالبی خواهد بود.
بازی Gears 5 از نظر گرافیکی، یک تحول بزرگ برای این فرنچایز محسوب میشد. بازی Gears Tactics هم از Unreal Engine 4 استفاده کرده اما به دلیل سبک بازی، کمی شاهد کاهش گرافیک بازی هستیم که این موضوع یک امر طبیعی تلقی میشود. همچنین بسیاری از پارامترهای گرافیکی که در روند گیمپلی و حتی سینماتیکها تاثیر گذار است، قابل تغییر بوده و اگر توانایی اجرای همهی آنها در بالاترین سطح را داشته باشید، یک تجربهی بینظیر را تجربه خواهید کرد که در هیچ بازی استراتژی ندیده بودید.
در نهایت Gears Tactics یک اثر بسیار قابل قبول برای طرفداران این سری و یک عنوان فوقالعاده چالشبرانگیز برای طرفداران بازیهای استراتژی است. خوشبختانه داستان بازی ارتباط زیاد چندانی با روند اصلی سری نداشته و اگر شما قسمتهای قبلی را تجربه نکرده باشید، برای شما جای سوالی پیش نخواهد آمد. اگر مشکلاتی مانند باس فایتها را کنار بگذاریم، شدیدا با یک اثر کامل و خلاقانه روبهرو میشویم.
- داستان جالب و روایت کنندهی خانوادهی Diaz
- کلاسها و تواناییهای آنها
- گرافیک خیره کننده
- مراحل متنوع و هدفمند
- ایجاد احساس خلاقیت
- مبارزه با باسها شدیدا فرسایشی میشود
- ابهامات بهوجودآمده در داستان
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید