اولین باری را که با بازی Genesis Noir آشنا شدم، تا حدودی یادم میآید؛ یک سایت که حالت تعاملی داشت و باید ستارهها را به هم وصل میکردید. قضیه حداقل برای چهار پنج سال پیش است و بیشتر از این چیزی یادم نمیآید. آن موقع از ظاهر بازی خوشم آمد، اما دیگر خبری نشد و من هم فراموشش کردم. زمان گذشت تا سال گذشته که تریلری از بازی در کنفرانس PC Gaming Show به نمایش درآمد و دوباره آن را دیدم. چند سال این بازی مستقل روند ساخت خود را به آرامی گذراند و خبرها به صورت قطره چکان ازش آمد.
چندی پیش، رویدادی در استیم با نام Ludo Narra Con 2020 ویژهی بازیهای مستقل روایتمحور در جریان بود که یک سری از عناوین تخفیف خورده بودند و در این بین، دموی قابل بازی برخی عناوین در دست تولید هم وجود داشت که Genesis Noir هم بین آنها بود. یک فرصت طلایی برای شخصی مثل من که به بازی جذب شده بودم و حالا فرصت یک نگاه نزدیکتر داشتم و ببینم هنوز هم میشود به آن امید داشت یا نه.
دموی Genesis Noir کلا یک ربع هم طول نمیکشد؛ اما در همین مدت وظیفهی خود را به طور کامل انجام میدهد. بازی یک عنوان ماجرایی اشاره و کلیک نه از نوع کلاسیکش، بلکه از جنس عناوینی چون Oxenfree و Kentucky Route Zero است که تعاملتان با شخصیتها و اجزای محیط، روایت داستان را پیش میبرد و خبری از معما (حداقل به شکل پیچیدهاش) نیست. سه عنصر سبک سورئالیسم، نوآر و موسیقی جز (Jazz)، هویت بازی را تشکیل میدهند. از همان متن ابتدای دمو هم میتوان فهمید با عنوانی طرف هستیم که قرار نیست خیلی عادی باشد. طبق آن، بازی در قبل، میان و بعد از حادثهی بینگ بنگ جریان دارد و برای نجات عشق خود، باید وارد دنیای در حال گسترش شوید و جلوی بسط آن را بگیرید. فضا و محیطها هم حالتی سورئال و جادویی دارند. شخصیت اصلی میان زمین و آسمان راه میرود، نوای موسیقی به ساختمان تبدیل میشود، قطار روی مدار فضایی حرکت میکند، خطوط عابر پیاده به نتهای موسیقی تبدیل میشوند و از این دست موارد که فضای متفاوت و خاصی خلق میکنند.
بازی از لحاظ بصری وفادار به نوآر کلاسیک است. تنها رنگهایی که میبینیم سیاه و سفید هستند. تیپ شخصیتها هم مشابه تیپهای دههی ۴۰ و ۵۰ میلادی آمریکاست؛ کلاه شاپو، بارانی بلند، کت و شلوار سیاه با خطهای سفید. گرافیک بازی در عین سادگی جزئیات، پیچیده است و هر صحنه، چند لایهی مختلف دارد که ترکیبی از مدلهای دوبعدی و سهبعدی هستند. معمولا عادت داریم از این دست عناوین مستقل با موتور گرافیکی Unity ساخته شود، اما استودیوی Feral Cat Den سازندهی بازی از انجین Unreal 4 استفاده کردهاند که نتیجهاش بسیار جذاب از آب درآمده است. این استایل بصری در بازی با موسیقی جز همراه میشود تا سهگانهی هویت بازی کامل شود. به نظر میرسد که جز در Genesis Noir همانقدر اهمیت دارد که در بازی Ape Out تبدیل به یکی از مشخصهها شده بود؛ پس تنها یک موسیقی ساده نیست، بلکه با گیمپلی و روایت در هم تنیده شده است. در دمو میبینیم که شخصیت اصلی، خود یک ساکسوفون به همراه دارد و در ادامه با یک نوازندهی کنترباس همراه میشود و این دو نفر در کنار همدیگر، یک سکانس موزیکال جالب به ارمغان میآورند. جذابترین بخش دمو برای من، همینجا بود که این دو مینواختند و من میتوانستم یا سریع سکانس رو جلو ببرم و دمو را تمام کنم، یا با آنها همراه شوم و چند دقیقهای، خود را در جادوی جز غرق کنم.
دموی کوتاه بازی Genesis Noir چیزی از داستان نشان نداد، اما حداقل فهمیدم که چه رویکردی از لحاظ روایت و گیمپلی خواهد داشت. برای من که عاشق این دست تجربهها هستم، این دمو بسیار امیدوارکننده به نظر میرسید. تنها موردی که چندان دوست نداشتم، قفل بودن فریم روی عدد ۳۰ بود که امیدوارم چنین چیزی در محصول نهایی وجود نداشته باشد.
بازی Genesis Noir توسط استودیوی Feral Cat Den در حال ساخت است و Fellow Traveler آن را برای ویندوز، مک و ایکسباکس وان منتشر خواهد کرد. اگر مشتاق هستید تا در جریان جزئیات بیشتر از این بازی قرار بگیرید، میتوانید به سایت رسمی آن سر بزنید و همچنین آن را در فهرست ویشلیست خود در استیم قرار دهید.
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید