گودزیلا

هر آنچه باید درباره‌ی گودزیلا بدانید

آشنایی با پادشاه هیولاها

1%
  • 0/10
هر آنچه باید درباره‌ی گودزیلا بدانید ۱ ۰۱ فروردین ۱۴۰۰ مقالات جانبی (سینمایی) کپی لینک

از آن‌جایی که فاصله‌ی چندانی با اکران Godzilla vs. Kong نداریم، تصمیم گرفتیم در قالب یک مقاله نگاهی به گودزیلا بیاندازیم.

استودیوی توهو اواسط قرن بیستم میلادی قصد داشت با مشارکت اندونزی یک فیلم آخرالزمانی بسازد. توافق‌های اولیه صورت گرفت اما نهایتا دولتمردان اندونزی ویزای بازیگران و دست‌اندرکاران را صادر نکردند؛ زیرا ژاپن در این فیلم اندونزی را به تصرف خود در می‌آورد. در پی این اتفاق، تومویوکی تاناکا به جاکارتا سفر کرد تا بار دیگر با مسئولان کشوری صحبت کند اما موفق نبود. حین پرواز بازگشت، تهیه‌کننده‌ی ژاپنی تصمیم گرفت تحت تاثیر The Beast from 20,000 Fathoms محصول سال ۱۹۵۳ میلادی فیلمی بسازد. او نسبت به ایده‌ی خود حس خوبی داشت؛ زیرا آثار هیولایی در آن دوران فروش بسیار خوبی داشتند. علاوه بر این، مردم ژاپن تحت بمباران هسته‌ای همچنان نگاه منفی‌ای به انرژی هسته‌ای داشتند.

تومویوکی تاناکا طرح اولیه را حین پرواز بازگشت به ژاپن آماده و نام The Giant Monster from 20,000 Leagues Under The Sea را برایش انتخاب کرد. طرح او مورد موافقت مدیران توهو قرار گرفت و چراغ سبز را دریافت کرد. پروژه‌ی مزبور نهایتا تحت عنوان Gozilla در نوامبر سال ۱۹۵۴ میلادی روی پرده‌ی نقره‌ای رفت و به موفقیت‌هایی زیادی دست یافت. این فیلم نه تنها زمینه‌ساز شکل‌گیری فرنچایز گودزیلا شد، بلکه ژانر هیولایی را در دراز مدت به یکی از محبوب‌ترین‌ها در سراسر جهان تبدیل کرد. برای اثبات این ادعا کافی است نگاهی به عملکرد تجاری فیلم‌هایش در باکس آفیس جهانی بیاندازید.

در پی موفقیت‌های Godzilla 2014، لجندری پیکچرز تصمیم گرفت یک دنیای سینمایی به نام مانسترورس بسازد. دومین فیلم فرنچایز تحت عنوان Kong: Skull Island در سال ۲۰۱۷ اکران شد و عملکرد بهتری را از خود به نمایش گذاشت. انتظار می‌رفت Godzilla: King of the Monsters ادامه‌دهنده‌ی راه برادر بزرگتر خود باشد اما این اثر ضرری چند ده میلیون دلاری را به سازندگان خود تحمیل کرد. از آنجایی که تهیه‌کنندگان King of the Monsters گمان می‌کردند فیلمشان فروش بالایی را به ثبت می‌رساند، قبل از اینکه اکران شود ساخت قسمت بعدی را آغاز کردند؛ اثری که حالا با نام Godzilla vs. Kong شناخته می‌شود.

Godzilla vs. Kong برای انتشار در اواسط فروردین سال آینده‌ی شمسی برنامه‌ریزی شده و هایپ زیادی پیرامونش وجود دارد؛ زیرا اولین تریلر آن از جذابیت بالایی برخوردار بود. از آن‌جایی که زمان زیادی به انتشار چهارمین فیلم مانسترورس نمانده، تصمیم گرفتیم در قالب یک مقاله نگاهی به گودزیلا و تاثیرش بر فرهنگ عامه بیاندازیم.

فهرست مطالب

گودزیلا
فیلم Godzailla محصول سال ۱۹۵۴ میلادی

آشنایی با گودزیلا

در این بخش از مقاله نام گودزیلا را ریشه‌یابی کرده و سپس درباره‌ی ویژگی‌ها و قدرت‌هایش صحبت می‌کنیم.

نام

کایجوی قدرتمند در میان مخاطبان غربی با نام گودزیلا شناخته می‌شود اما مخاطبان ژاپنی آن را با نام گوجیرا (Gojira) می‌شناسند که در واقع ترکیبی از دو کلمه‌ی Gorira و Kujira است؛ کلماتی که به ترتیب معنای گوریل و وال آبی می‌دهند. کلمه‌ی گوجیرا به واسطه‌ی بخش نخست خود (گو) به اندازه‌ی بزرگ و قدرت بالا و به واسطه‌ی بخش دوم (جیرا) به آبزی بودن کایجوی قدرتمند اشاره دارد.

ویژگی‌های Godzilla

فیلمسازان ژاپنی طی دهه‌های گذشته آثار هیولایی متعددی را با محوریت گودزیلا ساخته‌اند. از همین رو، این کایجو در سینمای سرزمین آفتاب تابان سرگذشت‌های متفاوتی دارد. با این حال، گودزیلا معمولا یک هیولای عظیم و خشن به تصویر کشیده شده که به ماقبل تاریخ تعلق دارد. او طی قرن‌های گذشته در خواب فرو رفته بود اما آزمایش‌های هسته‌ای باعث بیدار شدن و همچنین افزایش قدرت‌هایش شدند.

گودزیلا در آثار پرشماری حضور داشته و تقریبا می‌توان گفت ظاهرش در تمامی آن‌ها تفاوت دارد. با این حال، وجه اشتراک‌هایی بینشان دیده می‌شود که نمی‌توان نادیده گرفت. کایجوی قدرتمند معمولا یک خزنده‌ی عظیم‌الجثه است که شباهت‌هایی به دایناسور داشته و می‌تواند در خشکی و آب زندگی کند. از دیگر ویژگی‌های آن می‌توان به حرکت به واسطه‌ی دو پا و پوستی فلس‌دار اشاره کرد. این فلس‌ها معمولا بسیار ضخیم بوده و از آسیب به بدن جلوگیری می‌کنند. در ضمن، روی ستون فقرات و دم گودزیلا صفحاتی استخوانی قرار دارد که به شکل دندانه‌هایی رشد کرده‌اند.

آکیرا واتانابه به عنوان مسئول جلوه‌های ویژه روی Godzilla محصول سال ۱۹۵۴ میلادی کار کرده بود. این اثر، اولین محصول ژاپنی‌ها با محوریت گوجیرا بود. وانتابه برای خلق آنتاگونیست فیلم از منابع مختلفی الهام گرفت که یکی از آن‌ها The Beast from 20,000 Fathoms محصول سال ۱۹۵۳ میلادی بود. محصول وارنر، حول محور یک دایناسور تخیلی به نام ریدسورس می‌چرخد که به واسطه‌ی آزمایشی هسته‌ای از بند یخبندان آزاد شده و حالا می‌خواهد به محل زندگی‌اش بازگردد که امروزه به نیویورک تبدیل شده است.

The Beast from 20,000 Fathoms، تنها منبع الهام آکیرا واتانابه نبود. او برای خلق هیولای خود برخی از ویژگی‌های تیرانوسوروس، ایگوآنودون، استگوسور و الیگاتور را هم به آن اضافه کرد. واناتابه همچنین می‌خواست روی ارتباط هیولا و بمب هسته‌ای تاکید داشته باشد. از همین رو، بافت پوستش را با الهام از کلوئیدهایی طراحی کرده بود که روی بدن بازماندگان حمله‌ی اتمی هیروشیما به وجود آمده بود.

طرح اولیه‌ی آکیرا واناتابه برای فیلم Godzilla، هیولایی بود که به خزندگان شباهت داشت، بدنش تنومند و عظیم بود، دم بلندی داشت، روی دو پایش می‌ایستاد و دندانه‌هایی روی ستون فقرات و دمش دیده می‌شد. دندانه‌های روی ستون فقرات و دم دلیل خاصی نداشته و آکیرا فکر می‌کرد با اضافه کردن چنین ویژگی‌ای می‌تواند به زیبایی موجود افزوده و همچنین میان آن و دیگر موجودات تمایز ایجاد کند. در ضمن، گودزیلا در کمیک بوک‌ها و انیمیشن‌ها به رنگ سبز نشان داده می‌شود اما در فیلم‌ها معمولا بدنی خاکستری رنگ دارد. البته استثناهایی هم هست که برای مثال می‌توان به Godzilla 2000: Millennium محصول سال ۱۹۹۹ میلادی اشاره کرد.

کاور The Beast from 20,000 Fathoms، اثری که نقش غیرقابل‌انکاری در خلقت گودزیلا داشت

در فیلم‌های ژاپنی و قدیمی برای اشاره به گودزیلا و دیگر هیولاها از کلماتی استفاده می‌شود که از لحاظ جنسیتی خنثی هستند. با این حال، در نسخه‌ی دوبله‌ی انگلیسی همان فیلم‌ها از کلماتی استفاده شده که به مذکر بودن کایجو دلالت دارد. تومویوکی تاناکا در بخشی از کتاب خود نوشت این هیولای قدرتمند و عظیم‌الجثه احتمالا مذکر باشد. در ضمن، در فیلم Godzilla محصول سال ۱۹۹۸ میلادی گودزیلا به عنوان موجودی مذکر به تصویر کشیده می‌شود که از طریق بکرزایی قادر به تولید مثل است. این هیولا در دنیای سینمایی مانسترس (Monsterverse) هم به عنوان یک موجود مذکر معرفی می‌شود.

گودزیلا طی دهه‌های اخیر انگیزه‌ها و متحدان مختلفی داشت؛ موضوعی که به هیچ وجه عجیب نیست. به هر حال، هر نویسنده و کارگردانی سعی می‌کرد برخی از ویژگی‌های کایجو را متناسب با نیازهای فیلمنامه‌اش تغییر دهد. با توجه به رفتارها، گودزیلا حس خوبی نسبت به انسان‌ها ندارد اما معمولا کنارشان ایستاده و به مبارزه با دشمنی مشترک می‌پردازد. البته هدف او از اتحاد با انسان‌ها محافظت از آن‌ها یا تمدنشان نیست و تنها می‌خواهد از حکمفرمایی موجودی دیگر جلوگیری کند.

گودزیلا تمایلی به خوردن انسان‌ها و دیگر حیوانات برای تغذیه نداشته و برای حفظ قدرت و توان خود از تششعات هسته‌ای استفاده می‌کند؛ موضوعی که در فیلم Godzilla: King of The Monsters اشاره شد. اگر به یاد داشته باشید، شخصیت‌های انسانی یک بمب هسته‌ای در فاصله‌ی نزدیک با گودزیلا منفجر کردند تا این موجود بتواند مقابل گیدورا ایستاده و او را شکست دهد.

شوگو تومیاما، یک نویسنده و تهیه‌کننده‌ی ژاپنی بوده و طی سال‌های فعالیتش در سینما بیش از ۱۰ فیلم هیولایی ساخت. او در یکی از مصاحبه‌های خود گفت گودزیلا را نمی‌توان بر اساس معیارهای انسانی سنجید و او را در دسته‌ی خیر یا شر قرار داد. تومیاما در ادامه اضافه کرد گودزیلا موجودی است که برای رسیدن به خواسته‌های خود احتمالا نابودی زیادی را به بار می‌آورد.

قدرت‌های گودزیلا

اصلی‌ترین قدرت گودزیلا که به نوعی امضای او به شمار می‌رود، تابش پرتو اتمی است که تحت عنوان نفس هسته‌ای هم شناخته می‌شود. انرژی‌ای که داخل بدن کایجو بر اثر واکنش‌های هسته‌ای تولید می‌شود، به واسطه‌ی نیرویی الکترومغناطیسی متمرکز شده و به شکل پرتابه‌ای ادامه‌دار به رنگ آبی یا قرمز از دهانش بیرون می‌آید. توهو قبلا از تکنیک‌های مختلفی برای نمایش تابش پرتو اتمی استفاده می‌کرد که برای مثال می‌توان شعله‌های آتش یا جلوه‌های ویژه‌ی دستی یا کامپیوتری را نام برد.

Godzilla جدا از بدن عضلانی، از قدرت فیزیکی بسیار بالایی برخوردار است که باعث می‌شود دشمن سرسختی در مبارزات باشد. هارو ناکاجیما، فردی بود که داخل لباس گودزیلا قرار می‌گرفت و نقش این هیولای عظیم‌الجثه را در فیلم‌های قدیمی استودیوی توهو ایفا می‌کرد. یکی از دلایل انتخاب ناکاجیما، مهارت بالای او در ورزش جودو بود.

گودزیلا، موجودی دوزیست بوده و می‌تواند روی خشکی و داخل آب زندگی کند. با این حال، او دریاها، اقیانوس‌ها و به طور کلی محیط‌های مرطوب را ترجیح می‌دهد. همچنین به دلیل توانایی بالایش در شنا از آب برای طی کردن مسیرهای طولانی استفاده می‌کند. دیگر ویژگی شاخص این کایجو، مصونیتش در برابر سلاح‌های مرسوم مانند سلاح‌های انفرادی، تانک یا حتی انواع موشک است. علاوه بر این، در صورتی که عضوی قطع شود، می‌تواند آن را دوباره رشد داده و بازسازی کند.

کایجوی عظیم‌الجثه در بدن یک خود یک عضو دارد که می‌تواند پالس الکترومغناطیسی تولید کند. او از عضو مزبور برای ایجاد یک محافظ در اطراف خود استفاده می‌کند. البته استفاده از محافظ دائمی نبوده و پس از مدتی غیرفعال شده و نیازمند زمان برای فعال شدن دوباره است.

گودزیلا در فیلم‌ها، سریال‌ها، کمیک بوک‌ها و بازی‌های ویدیویی غیرکنون دارای قدرت‌های دیگری هم بوده که برای مثال می‌توان قابلیت کنترل آهن، شلیک توپ‌های آتشین، سرعت بسیار بالا، شلیک لیزر از چشمان یا حتی پرواز اشاره کرد.

غرش

گودزیلا یک غرش قابل‌تشخیص و غیرمتعارف دارد که در برخی از کمیک بوک‌ها با نام اسکریونک شناخته می‌شود. آکیرا ایفوکوبه آهنگساز ژاپنی صدای غرش کایجو را با مالیدن یک نوع دستکش روی سیم‌های کنترباس به وجود آورد. او پس از ضبط صدا، سرعت پخش را کم کرد تا به چیزی که مد نظرش بود برسد.

گودزیلا از فیلم The Return of Godzilla محصول سال ۱۹۸۴ میلادی تا Godzilla vs. King Ghidorah محصول سال ۱۹۹۱ میلادی در مقایسه با فیلم‌های قدیمی غرشی تهدیدآمیزتر داشت اما با اکران Godzilla vs. Mothra در سال۱۹۹۲ غرش او تغییر کرد و مانند گذشته شد.

ایتن ون در راین و اریک آداهل، دو طراح صدایی هستند که روی فیلم Godzilla محصول سال۲۰۱۴ میلادی کار کردند. آن دو برخلاف دیگر طراحان صدا فاش نکردند صدای غرش گودزیلا را چطوری طراحی کردند. با این حال، آداهل در یکی از مصاحبه‌های خود گفت کایجوی قدرتمند در دنیای سینمایی مانسترورس از دو غرش استفاده می‌کند. نوع اول نشاندهنده‌ی خشم او و غرش دوم هم احساسات درونی‌اش را نشان می‌دهد.

اندازه

اندازه‌ی گودزیلا هرگز ثابت نبوده و فیلم به فیلم تغییر کرد. حتی گاهی اوقات اندازه‌ی این موجود در دو صحنه‌ی یک فیلم متفاوت بود.

مدل‌های مینیاتوری‌ای که برای فیلمبرداری استفاده می‌شدند، معمولا در مقیاس ۱:۲۵ الی ۱:۵۰ ساخته شده و با سرعت ۲۴۰ فریم بر ثانیه فیلمبرداری می‌شدند تا در داخل کادر اندازه‌ی عظیمی پیدا کنند. در زمان ساخت فیلم Godzilla محصول سال ۱۹۵۴ میلادی، بلندترین ساختمان توکیو کمتر از ۵۰ متر ارتفاع داشت. از همین رو، تیم تولید تصمیم گرفت ارتفاعی ۵۰ متری را برای گودزیلا در نظر بگیرد تا از تمامی ساختمان‌ها بلندتر به نظر برسد. دو سال بعد که Godzilla, King of the Monsters از راه رسید، گودزیلا را موجود قدبلندتری به نمایش می‌گذارد. هیولای مزبور در این فیلم ۱۲۰ متر ارتفاع دارد. تهیه‌کنندگان در آن زمان گمان می‌کردند 50 متر قد چندان مناسبی برای یک هیولای قدرتمند نیست.

گودزیلا در فیلم Gozilla محصول سال ۲۰۱۴ میلادی حدودا ۱۰۸ متر قد و ۹۰ هزار تن وزن داشته و بزرگترین نسخه‌ی آن کایجو در زمان ساخت به شمار می‌رفت. گرث ادواردز کارگردان فیلم می‌خواست کایجو به حدی بزرگ باشد که از تمام نقاط شهر قابل‌مشاهده باشد و همینطور آنقدر بلند نباشد که نتوان سر آن را دید. از همین رو، چنین رقمی را انتخاب کرد. دو سال بعد، رکورد شکسته شد. گودزیلا در فیلم ژاپنی Shin Godzilla قدی ۱۱۸ متری دارد اما این پایان ماجرا نیست. یک سال بعد انیمه‌ی Godzilla: Planet of the Monsters از راه رسید و کایجو را با قدی ۳۰۰ متری نشان داد.

در ضمن، بد نیست بدانید گودزیلا در Godzilla: King of the Monsters حدودا ۱۱۹ متر قد داشت که ۱۱ متر بیشتر از فیلم قبلی بود.

جلوه‌های ویژه

دهه‌ی ۵۰ که فرنچایز گودزیلا ساخته شد، رایانه‌ها مانند امروز پیشرفته نبوده و نمی‌شد از جلوه‌های کامپیوتری برای به تصویر کشیدن کایجو استفاده کرد. در نتیجه، تیم‌های تولید مجبور بودند از روش‌های مختلف مانند ساخت لباس مخصوص، انیمیشن استاپ موشن و مدل‌های انیماترونیک استفاده کنند. طی دهه‌های گذشته هم که جلوه‌های کمپیوتری پیشرفت کرد، استفاده از آن برای به تصویر کشیدن گودزیلا مرسوم شده است.

ایجی تسوبورایا، مسئول جلوه‌های ویژه‌ی فیلم Godzilla محصول سال ۱۹۵۴ میلادی بود. او که تحت تاثیر فیلم King Kong محصول سال ۱۹۹۳ میلادی قرار داشت، تصمیم گرفت مانند آن گودزیلا را با استفاده استاپ موشن به تصویر بکشد اما نبود وقت کافی و نبود انیماتورهای باتجربه در ژاپن، او را به سمت تصمیم دیگری سوق داد. تسوبوریا نهایتا مجبور شد ساخت لباس‌های مخصوص را انتخاب کند. لباس‌های مخصوص به گونه‌ای ساخته می‌شوند که فرد بازیگر داخلش قرار گرفته و نقش موجود نظر را جلوی دوربین ایفا کند. اولین لباس از سیم‌های نازک و چوب‌های بامبو ساخته شده بود و رویش جنس خاصی از پارچه و مواد نرم وجود داشت. اولین لباس به واسطه‌ی گیره‌ای که در پشتش قرار داشت بسته می‌شد اما در نسخه‌های بعدی لباس، از زیپ به جای گیره استفاده شد.

تا قبل از سال ۱۹۸۴ میلادی برای هر فیلم با محوریت گودزیلا لباس جداگانه‌ای ساخته می‌شد. در نتیجه، طراحی کایجو در تمامی آن‌ها متفاوت است. از مهم‌ترین تغییراتی که طی سال‌های ۱۹۶۲ الی ۱۹۷۵ میلادی رخ دادند می‌توان به کم شدن تعداد انگشتان و حذف گوش و دندان‌های نیش اشاره کرد که تعدادی از آن‌ها بعدها بازگشتند.

لباس‌های گودزیلا وزن زیادی داشتند. از همین رو، بازیگرانی که داخل لباس‌ها قرار می‌گرفتند ساعت‌های سخت و طاقت‌فرسایی را پشت سر گذاشتند. جدا از این، روشی نبود که بتوان هوای تازه وارد لباس کرد و میدان دید بازیگر هم به شدت کم بود. کنپاچیرو ساتسوما بازیگری ژاپنی است که بین سال‌های ۱۹۸۴ الی ۱۹۹۵ میلادی لباس گودزیلا را به تن می‌کرد. او در یکی از مصاحبه‌های خود به سختی‌هایش کارش پرداخت. او در برهه‌ای بازیگر نقش گودزیلا شده بود که بخش‌هایی از لباس مخصوص را با استفاده از اندام‌های مکانیکی می‌ساختند؛ موضوعی که باعث شده بود لباس‌ها حتی از مدل‌های قدیمی هم سنگین‌تر شود. ساتسوما در مصاحبه‌اش گفت هنگام به تن کردن لباس‌ها بارها با مشکلات مختلفی مواجه شد که برای مثال می‌توان به اختناق (نرسیدن اکسیژن)، بیهوشی موقت، برقگرفتگی و پارگی پوست پاها به خاطر سیم‌ها اشاره کرد.

مشکل تهویه‌ی هوا نخستین بار در لباسی که برای Godzilla vs. SpaceGodzilla ساخته شده بود حل شد. تیم تولید برای لباس یک مجرای هوا در نظر گرفته بود تا هوای تازه بتواند وارد شود. اضافه شدن چنین ویژگی به لباس به بازیگران اجازه داد مدت زمان بیشتری را جلوی دوربین بگذرانند. در ضمن، برای The Return of Godzilla محصول سال ۱۹۸۴ میلادی یک گودزیلای رباتیک با قدر چهار متر ساخته شد. تیم تولید از این گودزیلا برای ضبط نماهای کلوزآپ بهره برد. ربات، اسکلتی هیدرولیکی داشت و رویش مواد ساخته شده از پلی‌اورتان قرار گرفته بود. این ربات همچنین سه هزار قطعه‌ی کامپیوتری داشت که اجازه می‌دادند سر، لب‌ها و دستان بسته به موقعیت فیلم تکان بخورند.

پاتریک تاتوپولوس، یک طراح جلوه‌های ویژه بود که در ساخت فیلم آمریکایی Godzilla محصول سال ۱۹۹۸ مشارکت داشت. پس از ملاقات‌های اولیه، به او گفته شد گودزیلا را به گونه‌ای طراحی کند که قادر به دویدن باشد. در یک برهه، او و همکارانش تصمیم گرفته بودند از موشن کپچر برای حرکات گودزیلا استفاده کنند اما نتیجه‌ی کار قابل‌قبول نبود. تاتوپولوس نهایتا گودزیلا را به موجودی شبیه به سوسمار طراحی کرد که روی دو پای خود می‌ایستد و دمش معمولا موازی با زمین است. این موجود به صورت کامل با استفاده از جلوه‌های کامپیوتری خلق شده بود.

برای تعدادی از صحنه‌های Godzilla محصول سال ۱۹۹۸ میلادی از لباس مخصوص استفاده شد. مانند گذشته، لباس به گونه‌ای طراحی شده بود که سر بازیگر در گردن گودزیلا قرار می‌گرفت. برای سر هم از اندام‌های انیماترونیک استفاده شد تا اجزای صورتش در صورت نیاز تکان بخورند. البته لباسی که ساخته شد چند متر ارتفاع داشت. از همین رو، بازیگر داخل لباس مجبور شد روی پایه‌های فلزی بایستد. علاوه بر این، یک گودزیلای انیماترونیک دیگر ساخته شد تا از آن برای ضبط صحنه‌های کلوزآپ استفاده کنند.

گودزیلا
مدل انیماترونیکی که در فیلم Godzilla 1998 استفاده شد

گودزیلا در فیلم Godzilla محصول سال ۲۰۱۴ به صورت کامل با استفاده از جلوه‌های ویژه ساخته و به تصویر کشیده شد. دست‌اندرکاران قصد داشتند طراحی این کایجو به ریشه‌های خود پایبند و در عین حال، موجودی باورپذیر باشد. در راستای رسیدن به چنین هدفی، تیم جلوه‌های ویژه انواع مختلف خرس‌ها، اژدهایکومودو، مارمولک، شیرها و گرگ‌ها را بررسی کرده و با الهام از آن‌ها، ساختار بدن گودزیلا و بافت پوستش را طراحی کرد. برای برخی از انیمیشن‌های مدل گودزیلا از موشن کپچر استفاده شد و تی.جی. استورم چنین وظیفه‌ای را به دوش کشید. بازیگر و صداپیشه‌ی آمریکایی در ساخت King of the Monsters هم مشارکت داشت.

فرنچایز Godzilla

گودزیلا، در حال حاضر طولانی‌ترین فرنچایز سینمایی تاریخ به شمار می‌رود که نخستین اثرش در سال ۱۹۵۴ میلادی روی پرده‌ی نقره‌ای رفت و از آن موقع تاکنون، مجموعا ۳۶ فیلم با محوریت آن ساخته شده است.

محبوبیت فیلم‌های Godzilla باعث شد اقتباس‌هایش در مدیوم‌های مختلف مانند سریال، موسیقی، ادبیات و حتی بازی‌های ویدیویی ساخته شود. تن و فضای حاکم بر این آثار بسته به مخاطبان هدف تفاوت دارد. تعدادی از آن‌ها در لایه‌های خود به مفاهیم مختلف از جمله سیاست می‌پردازند، تعدادی از تنها آثاری اکشن بوده و هیولاهای عظیم‌الجثه را به جان هم می‌اندازند و تعدادی هم مناسب با کودکان ساخته شده‌اند.

فیلم‌های ژاپنی

همان‌طور که پیش از این اشاره شد، آثار متفاوتی با محوریت گودزیلا ساخته شده است اما فیلم‌ها بیشترین محبوبیت را در میان عموم مردم دارند. از همین رو، در ادامه نگاهی خلاصه‌وار به دوره‌های مختلف این هیولا در صنعت سینمای ژاپن می‌اندازیم.

دوره‌ی شووا 

دوره‌ی اول، فیلم‌هایی را شامل می‌شود که بین سال‌های ۱۹۵۴ و ۱۹۷۵ میلادی ساخته شده‌اند. از آن‌جایی که تمامی آثار این دوره در زمان حیات امپراتور شووا ساخته و اکران شدند، به این نام شناخته می‌شوند. یکصد و بیست و چهارمین امپراتور ژاپن در سال ۱۹۸۹ بر اثر سرطان درگذشت.

اگر Godzilla محصول سال ۱۹۵۴، Godzilla Raids Again محصول سال ۱۹۵۵، Mothra vs. Godzilla محصول سال ۱۹۶۴، Destroy All Monsters محصول سال ۱۹۶۸ و Terror of Mechagodzilla محصول سال ۱۹۷۵ میلادی را نادیده بگیریم، می‌توان گفت تمامی فیلم‌های دوره‌ی شووا خشونت چندانی نداشته، دارای صحنه‌های کمدی بوده و اتفاقا برای کودکان مناسب هستند. به بیان دقیق‌تر، صحنه‌های اکشن با الهام از کمدی اسلپ‌استیک (نوعی کمدی که در آن حرکات بدنی مهم‌ترین نقش را ایفا می‌کنند) طراحی ‌شدند.

Ghidorah the Three-Headed Monster، یکی از فیلم‌های دوره‌ی شووا است. این اثر به دو دلیل اهمیت بسیاری دارد: دلیل اول این است که گودزیلا را بر خلاف فیلم‌های پیشین در قامت یک ضد قهرمان به تصویر کشید؛ دلیل دوم و پایانی هم این است که اثر مزبور حکم رونمایی از گیدورا را داشت؛ موجودی که امروزه اصلی‌ترین دشمن کایجوی قدرتمند است. Godzilla vs. Mechagodzilla هم دیگر فیلم شاخص این دوره به شمار می‌رود؛ زیرا در آن شاهد رونمایی از گودزیلای رباتیک بودیم.

دوره‌ی هیسی

پس از یک وقفه‌ی ۹ ساله، توهو تصمیم گرفت فرنچایز Godzilla را ریبوت کند. نتیجه‌ی چنین تصمیمی، The Return of Godzilla بود که سال ۱۹۸۴ میلادی اکران شد و آغازگر دومین دوره لقب گرفت؛ دوره‌ای که بین سال‌های ۱۹۸۴ الی ۱۹۸۵ به طول انجامید. The Return of Godzilla، تمامی فیلم‌هایی که طی دهه‌های گذشته اکران شده را نادیده گرفته و دنباله‌ای برای Godzilla محصول سال ۱۹۵۴ محسوب می‌شود.

تمامی فیلم‌های هیسی در یک خط داستانی جریان داشته و هر کدام، بخشی از ماجراجویی‌های گودزیلا را به تصویر می‌کشند. فیلم‌های این دوره همچنین تمرکز ویژه‌ای روی ماهیت کایجوی قدرتمند داشته و سعی می‌کردند خلقتش را به واسطه‌ی علم توجیه کند. بد نیست بدانید در فیلم Godzilla vs. King Ghidorah محصول سال ۱۹۹۱ میلادی نخستین بار و به صورت دقیق به نحوه‌ی ایجاد گودزیلا پرداخته شد. با توجه فیلم، موجود مزبور در واقع یک دایناسور تخیلی با نام گودزیلاساروس بوده که بر اثر قرار گرفتن در معرض تششعات هسته‌ای به موجودی جهش‌یافته تبدیل می‌شود.

تصویری از فیلم The Return of Godzilla

دوره‌ی میلنیوم

توهو با اکران Godzilla 2000: Millennium در سال ۱۹۹۴ میلادی موفق‌ترین فرنچایز را برای بار دوم ریبوت کرد. فیلم‌های دوره‌ی میلنیوم را می‌توان به یک سریال آنتالوژی تشبیه کرد؛ زیرا هر یک از فیلم‌ها داستان مستقلی را روایت می‌کند، هر چند در تعدادی از آن‌ها اشاره‌های غیرمستقیمی به فیلم‌های پیشین وجود دارد. در ضمن، دو فیلم Godzilla Against Mechagodzilla و Godzilla: Tokyo S.O.S. تنها آثاری هستند که مستقیما به یکدیگر ارتباط دارند.

پس از اکران Godzilla: Final Wars در سال ۲۰۰۴ میلادی، توهو تصمیم گرفت فرنچایز محبوب خود را برای چند سالی کنار گذاشته و به آن استراحت دهد.

دوره‌ی ریوا

توهو در دسامبر سال ۲۰۱۴ میلادی از ساخت قسمت جدید سری گودزیلا خبر داد. این فیلم تحت عنوان Shin Godzilla در سال ۲۰۱۶ به سینماها آمد و حکم یک ریبوت را دارد.

در حالی که یک ماه از اکران Shin Godzilla می‌گذشت، توهو اعلام کرد با همکاری پالیگان پیکچرز یک سه‌گانه‌ی انیمیشنی با محوریت گودزیلا می‌سازد؛ آثاری که نهایتا با نام‌های Godzilla: Planet of the Monsters Godzilla: City on the Edge of Battle و Godzilla: The Planet Eater روی پرده‌ی نقره‌ای آمدند.

محصولاتی که توهو می‌سازد، تنها مخاطبان ژاپنی را هدف می‌گیرند. این استودیوی ژاپنی طی سال‌های گذشته سیاست‌های خود را تغییر داده و قصد دارد با مشارکت دیگر شرکت‌ها آثار جدیدی را با محوریت گودزیلا بسازد. یکی از این آثار Godzilla Singular Point نام داشته و طی هفته‌های آتی از طریق سرویس استریم نتفلیکس در دسترس علاقه‌مندان قرار می‌گیرد.

فیلم‌های آمریکایی گودزیلا

استیو ماینر، در دهه‌ی ۸۰ میلادی با توهو ارتباط برقرار کرد و ایده‌ی ساخت یک فیلم سه‌بعدی با محوریت گودزیلا را با مدیران این استودیو به اشتراک گذاشت. استوری‌بردی که او آماده کرده بود، Godzilla: King of the Monsters in 3D نام داشت و گودزیلا را در حالی به تصویر می‌کشد که در تلاش برای یافتن فرزندان خود سان فرانسیسکو را با خاک یکسان می‌کند. در ابتدا استودیوهای مختلفی برای مشارکت در ساخت چنین پروژه‌ای تمایل داشتند اما پس از اینکه هزینه‌ی ساخت برآورد شد کنار کشیدند تا پروژه سرانجامی نداشته باشد.

۱۰ سال پس از تلاش‌های بدون نتیجه‌ی استیو ماینر، هنری جی. سپرستاین موفق شد اجازه‌ی موهو را برای مذاکره با استودیوهای آمریکایی به منظور ساخت یک فیلم سینمایی با محوریت گودزیلا دریافت کند. طبق گفته‌ی خودش، او ۱۰ سال برای دریافت چنین اجازه‌ای تلاش کرد. سپرستاین پیش از این مسئول اکران آثار توهو در ایالات متحده بود. در ضمن، او نهایتا موفق شد نظر تری‌استار پیکچرز را جلب کند.

تری‌استار پیکچرز

تری‌استار پیکچرز در اکتبر ۱۹۹۲ میلادی رسما اعلام کرد امتیاز ساخت قسمت جدید Godzilla را به دست آورده و می‌خواهد یک سه‌گانه بسازد. اولین فیلم در سال ۱۹۹۸ میلادی روی پرده‌ی نقره‌ای رفت و بازخوردهای منفی‌ای را از سوی کارشناسان دریافت کرد. اثر رونالد امریچ در برابر بودجه‌ی ۱۵۰ میلیون دلاری خود در حدود ۳۷۹ میلیون دلار فروخت و به سود دهی رسید. با این حال، رقم ثبت شده در باکس آفیس کمتر از انتظار تهیه‌کنندگان بود. در نتیجه، برنامه‌های ساخت قسمت دوم و سوم به صورت کامل لغو شد. به جای آن‌ها یک سریال انیمیشنی Godzilla: The Series ساخته و از طریق شبکه‌ی فاکس کیدز روی آنتن رفت.

پس از شکست تجاری Godzilla محصول سال ۱۹۹۸ میلادی، توهو هیچ اقدام دیگری برای ساخت فیلم سینمایی نکرد تا اعتبار امتیازش در سال ۲۰۰۳ به اتمام برسد.

لجندری پیکچرز

یوشیمیتسو بنو، یک فیلمساز ژاپنی است. او که Godzilla vs. Hedorah محصول سال ۱۹۷۱ میلادی را در پرونده‌ی هنری خود داشت، در سال۲۰۰۹ با توهو به توافق رسید تا یک فیلم کوتاه با محوریت گودزیلا بسازد. پروژه‌ی مزبور طی اتفاقاتی به لجندری پیکچرز سپرده شد و این استودیوی آمریکایی هم با همکاری وارنر Godzilla 2014 را ساخت. این اثر در زمینه‌ی تجاری عملکرد موفقیت‌آمیزی را به ثبت رساند تا زمینه‌ساز شکل‌گیری دنیای سینمایی مانسترورس (Monsterverse) شود.

لجندری پیکچرز و وارنر Godzilla: King of the Monsters را ساخته و در سال ۲۰۱۹ روی پرده‌ی نقره‌ای بردند. دنباله‌ی این اثر در آستانه‌ی اکران قرار دارد.

گودزیلا
سریال Godzilla: The Series بین سال‌های ۱۹۹۸ الی ۲۰۰۰ میلادی روی آنتن رفت

سریال‌های گودزیلا

پس از موفقیت‌های غیرقابل‌انکار در سینما، گودزیلا به تلویزیون ورود پیدا کرد. اولین حضور کایجوی قدرتمند در مدیوم تلویزیون به Zone Fighter مربوط می‌شود که یک سریال ابرقهرمانی بود.

توهو در سال ۱۹۹۲ میلادی سریال Adventure! Godzilland را ساخت که در واقع یک برنامه‌ی آموزشی بود و سعی داشت محتویات مرتبط با دروس مدرسه را آموزش دهد. این سریال ترکیبی از لایو اکشن و انیمیشن بود و هیولاهای مختلفی از جمله گودزیلا، گیدورا، رودان و ماترا در آن حضور داشتند. محبوبیت سریال، استودیوی ژاپنی را به سمت ساخت فصل دوم سوق داد.

موفقیت‌های فرنچایز Godzilla در حوزه‌ی تلویزیون باعث جلب توجه استودیوهای آمریکایی و ساخت دو سریال با نام‌های Godzilla و Godzilla: The Series شد. مورد دوم، یک دنباله برای فیلم سینمایی Godzilla بود که سال ۱۹۹۸ میلادی اکران شده بود. هر دو سریال درباره‌ی یک تیم تحقیقاتی هستند که گودزیلا را یک متحد برای انسان‌ها می‌بینند. همچنین هر دو سریال شامل اشاره‌هایی به فیلم‌های دوره‌ی شووا می‌شوند. سومین سریال آمریکایی گودزیلا هم به‌زودی با نام Godzilla Singular Point منتشر می‌شود.

بد نیست بدانید گودزیلا در قسمت‌های مختلف سریال The Simpsons حضور داشته و همچنین بارها به آن اشاره شده است؛ برای مثال، می‌توان به قسمت Lisa on Ice اشاره کرد. لیزا در جریان این قسمت خودش را داخل یک جزیره و در حالی که توسط هیولاهای مختلف از جمله گودزیلا تعقیب می‌شود تجسم می‌کند.

بازی‌های ویدیویی گودزیلا

از اوایل دهه‌ی ۸۰ میلادی ساخت بازی‌های ویدیوی بر اساس فرنچایز گودزیلا آغاز شد و طی این چند دهه، شاهد انتشار محصولات مختلفی بوده‌ایم. بازی‌های گودزیلا معمولا در ابتدا برای ژاپن عرضه شده و سپس در دسترس علاقه‌مندان در دیگر بازارها قرار گرفتند.

علی‌رغم محبوبیت بالای گودزیلا، بازی‌های ویدیویی این فرنچایز چندان در میان مخاطبان عام شناخته شده نیستند.

ادبیات و کمیک بوک‌های گودزیلا

محبوبیت گودزیلا در سینما، زمینه‌ساز ورودش به مدیوم کمیک بوک در ژاپن شد شد. اکثر کمیک بوک‌های منتشر شده در واقع اقتباسی از فیلم‌هایی هستند که طی دهه‌های گذشته در سرزمین آفتاب تابان روی پرده‌ی نقره‌ای رفتند. نکته‌ی جالب اینجا است که برخی از فیلم‌ها چهار اقتباس کمیک بوکی دریافت کردند. مطابق انتظار، هر کدام تفاوت‌های قابل‌توجهی نسبت به داستان فیلم داشتند.

تمامی کمیک بوک‌های گودزیلا اقتباسی از فیلم‌های سینمایی نبودند و تعدادی از کمیک بوک‌هایش در زمره‌ی آثار اورجینال قرار می‌گیرند؛ برای مثال، در سال ۱۹۵۵ میلادی یک کمیک بوک به نام The Last Godzilla عرضه شد که دنباله‌ی اولین فیلم گودزیلا محسوب می‌شود.

از ۱۹۷۶ میلادی، انتشار کمیک بوک‎‌های آمریکایی گودزیلا آغاز شد. برخی از کمیک بوک‌ها اثر شرکت‌های کوچک و برخی دیگر هم اثر شرکت‌های بزرگ مانند مارول کامیکس بودند. جدیدترین کمیک بوک آمریکایی گودزیلا هم Godzilla: Aftershock نام دارد. این اثر یک پیش درآمد برای Godzilla: King of the Monsters محسوب می‌شود.

بازی ویدیویی Godzilla محصول سال 2014 میلادی

تاثیر فرهنگی

گودزیلا، یکی از شناخته‌شده‌ترین نمادهای فرهنگ عامه‌ی ژاپن در سراسر جهان بوده و یکی از المان‌های اصلی فیلم‌های این کشور و ژانر توکوساتسو (فیلمی لایو اکشن یا درام که به شدت از جلوه های ویژه استفاده می‌کند) به شمار می‌رود. برای درک بهتر اهمیت و محبوبیت این هیولای عظیم‌الجثه در سرزمین خورشید تابان باید گفت استودیوی توهو طی ۷ دهه‌ی اخیر ۳۲ فیلم با محوریت آن ساخته است. به این رقم باید چهار فیلم آمریکایی را هم اضافه کرد که توسط تری‌استار پیچکرز و لجندری پیکچرز ساخته شده‌اند.

گودزیلا در میان مردم سراسر جهان، به خصوص ژاپن همیشه با انرژی هسته‌ای و جنبه‌های منفی آن مرتبط بوده است. اگر فیلم ژاپنی Godzilla  محصول ۱۹۵۴ را تماشا کرده باشید و حافظه‌تان یاری کند، گودزیلا به خاطر آزمایش‌های هسته‌ای در زیر آب خشمگین شد و به کشتی‌ها و روستاهای مختلف حمله کرد. این پیش‌زمینه‌ی داستان همیشه با کایجوی قدرتمند ماند و به مرور زمان به تمثیلی از اثرات منفی انرژی هسته‌ای در میان مردم، به خصوص ساکنان سرزمین خورشید تابتان تبدیل شود. آن‌ها در دهه‌ی ۵۰ میلادی تحت تاثیر بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی نگاه منفی‌ای به انرژی هسته‌ای داشتند.

گودزیلا در ابتدا دشمن انسانیت بود اما به مرور زمان و با ساخت فیلم‌های بیشتر یک قوس شخصیتی پیدا کرد. او در یک برهه‌ی زمانی به قهرمانی تبدیل شد که کنار انسان‌ها ایستاد و به مبارزه با گیدورا پرداخت. این کایجو بار دیگر تغییر کرد و اینبار در قالب یک ضد قهرمان به تصویر کشیده شد. راجر ایبرت منتقد و فیلمنامه‌نویس مشهور آمریکایی گودزیلا را مصداق بارز شخصیتی می‌داند که به عنوان یک شرور متولد شد و پس از یک قوس شخصیتی، یک قهرمان لقب گرفت. از دیگر شخصیت‌هایی که به سرنوشتی مشابه دچار شدند می‌توان کینگ کونگ، ترمیناتور و جان رمبو را نام برد.

گودزیلا یک شرور بود تا اینکه در فیلم ژاپنی Ghidorah, the Three-Headed Monster محصول سال ۱۹۶۴ میلادی مقابل گیدورا ایستاد. اکران همین فیلم کافی بود تا نگاه عموم مردم و رسانه‌ها نسبت به این کایجو تغییر کرده و او را یک ابرقهرمان در نظر بگیرند. محبوبیت این موجود عظیم‌الجثه به مرور زمان افزایش یافت تا جایی که در ۱۹۷۷ با کنار زدن بتمن و سوپرمن به «محبوب‌ترین ابرقهرمان سال در سراسر جهان» لقب گرفت. این موجود همچنین در نظرسنجی مجله‌ی The Monster Times که سال ۱۹۷۳ انجام شده بود، توانسته بود کنت دراکولا، کینگ کونگ، مرد گرگنما و هیولای فرانکنشتاین را کنار زده و عنوان «محبوب‌ترین هیولای سینما» را از آن خود کند.

محبوبیت گودزیلا باعث شد طی دهه‌های گذشته شاهد ساخت آثار مختلفی تحت تاثیر او باشیم؛ برای مثال، می‌توان به Bambi Meets Godzilla، دو قسمت سریال Mystery Science Theater 3000 و ترانه‌ی Godzilla اثر بلو اویستر کالت اشاره کرد. نایکی همچنین در یکی از ویدیوهای تبلیغاتی خود تقابل گودزیلا و نسخه‌ی عظیم‌الجثه‌ی چارلز بارکلی (بسکتبالیست مشهور آمریکایی) را به تصویر کشید. این ویدیو بعدها توسط جف باتلر به یک کمیک بوک تبدیل شد. علاوه بر این، موفقیت‌های گودزیلا باعث خلق موجودات دیگری مانند گامرا (ژاپن)، رپتیلیکوس (دانمارک)، یونگاری (کره‌ی جنوبی)، پولگاساری (کره‌ی شمالی)، گورگو (بریتانیا) و کلاور (ایالت متحده‌ی آمریکا) در سینما شد.

تاثیرگذاری گودزیلا تنها به فرهنگ و صنایع فیلم و سریال خلاصه نمی‌شود. در حال حاضر گونه‌ای از تهی‌پیکران با نام گوجیراساروس شناخته می‌شوند که اشاره‌ای مستقیم به نام ژاپنی گودزیلا است. همچنین یک گونه‌ی منقرض‌شده‌ی کروکودیل در میان محققان با نام گودزیلا شناخته می‌شود. البته این نام رسمی نیست.

استیون اسپیلبرگ کارگردان موفق آمریکایی در یکی از مصاحبه‌های خود گفت گودزیلا یکی از موارد الهام‌بخش در ساخت Jurassic Park میلادی بود. او همچنین Godzilla, King of the Monsters را به عنوان یکی از فیلم‌های مورد علاقه‌اش در دوران کودکی معرفی کرد که به صورت مداوم به تماشایش می‌نشست. این کایجو همچنین الهام‌بخش اسپیلبرگ در سال Jaws بود؛ فیلمی که اسپیلبرگ را به شهرت جهانی رساند. در ضمن، مارتین اسکورسیزی و تیم برتون هم در ساخت آثار خود از فیلم‌های گودزیلا تاثیر گرفته‌اند.

در انتها، بد نیست بدانید گودزیلا جایزه‌ی دستاورد یک عمر فعالیت هنری را در سال ۱۹۹۶ از مراسم MTV Movie & TV Awards دریافت کرد. این کایجو همچنین در پیاده‌روی مشاهیر هالیوود یک ستاره دارد.



مطالب مرتبط

دیگران نیز خوانده‌اند

نظرات

دیدگاه خود را اشتراک گذارید
اشتراک
به من اطلاع بده
guest

1 دیدگاه
جدیدترین
قدیمی‌ترین بیشترین رای
Inline Feedbacks
View all comments