سرزمین مهم گاندور در ارباب حلقه ها را بهتر بشناسید
مهمترین سرزمین انسان در دنیای جذاب تالکین پیش و پس از جنگ حلقه
سرزمین میانه طی عصرهای متفاوت ما را با سرزمینهای زیادی آشنا کرده که هر کدام به نحوی حائز اهمیت هستند، اما هیچ کدام نمیتوانند پا جای پای گاندور بگذارند. در این مطلب نگاهی به تاریخچه سرزمین گاندور در ارباب حلقه ها خواهیم داشت.
انسانها در دنیای ارباب حلقه ها بر سرزمینهای مختلفی در سرزمین میانه تسلط دارند. یکی از مهمترین آنها پادشاگی گاندور (Kingdom of Gondor) بوده که انسانها بیش از هر منطقه دیگر از لحاظ زمان بر آن تسلط داشتهاند. این منطقه به مقاومت مردم، نقاط استراتژیک و تاریخچه زیبای خود مشهور است. گاندور پس از نابودی نومنور (Numenor) به وجود آمده و از بیماریها، جنگها و اتفاقات طبیعی زیادی جان سالم به در برده است.
سرزمین گاندور در بخش غربی سرزمین میانه واقع شده و هم مرز با دریا، روهان (Rohan)، هاراد (Harad)، کیپ آف آندراست (Cape of Andrast) و موردور (Mordor) است. گاندور از لحاظ جغرافیایی موقعیتی بی نظیر داشته که طی ادوار سخت بارها و بارها به آنها کمک کرده است. یکی از مهمترین اتفاقاتی که گاندور پشت سر گذاشته، جنگ حلقه است. اما پیش و پس از جنگ حلقه چه چیزهایی بر گاندور گذشته است؟
در همین ابتدا باید اشاره داشت که گاندور تنها مکانی مهم در داستان ارباب حلقهها نبوده و بلکه محل تولد و زندگی شخصیتهایی مهم چون بارومیر (Boromir) و فارامیر (Farmirr)، پدر آنها دنثور دوم (Denethor II) و البته پادشاه ایمراهیل (Prince Imrahil) است. در ادامه نگاهی به تاریخ سرزمین و افراد مهم گاندور در ارباب حلقه ها خواهیم داشت.
گاندور پیش از جنگ حلقه یگانه
گاندور در دوران طلایی خود یکی از غنیترین سرزمینها تحت نظر انسانها بود که با شهرهای زیبا، منابع زیاد و البته مردم درست کار، سرزمین نومنور از دست رفته را رو سفید کرد.
گاندور توسط ایزیلدور (Isildur) و آناریون (Anarion) پس از تبعید شدن از نومنور تشکیل شد و شهر اوزگیلیاث (Osgiliath)، پیش از شهر میناس تیریث (Minas Tirith) به عنوان پایتخت آن برگزیده شده بود. گاندور به دلیل جنگ، بیماری و حمله دشمنان، در بخشهای مختلفی از تاریخ به طور کامل رها شد، اما از نو به شکوه بازگشت. گاندور برای مدتی طولانی سرزمینی بدون پادشاه بود و در عوض توسط سی نسل از معاونها کنترل میشد.
در زمان اتفاقات ارباب حلقهها، سرزمین گاندور هنوز در میان سرزمینهای طرد شده جای دارد، با این حال مقاومتی خیره کننده از خود در برابر سائورون (Sauron) نشان میدهد. بارومیر و فارامیر مسئول جنگ اوزگیلیاث هستند، با این حال پس از مقاومتی طولانی در این جنگ شکست خورده و نیروهای سائورون کنترل شهر را به دست میگیرند. کنترل آنها بر شهر، محاصره گاندور را به دنبال داشته که در نتیجه سبب رخداد نبرد دشتهای پلنور (Pelennor Fields) میشود.
پس از نابودی دروازه بزرگ (Great Gate) توسط نیروهای سائورون، اکثر بخشهای گاندور تخریب شده، با این حال نیروهای آن به کمک روهیریم (Rohirrim) از نفود بیشتر دشمن جلوگیری میکنند. پس از آن آراگورن (Aragorn) ارتشی کوچکتر را به سوی دروازه سیاه موردور، به منظور پرت کردن حواس سائورون از فرودو و سم برد. پس از موفقیت دو هابیت در شکست دادن سائورون، جنگ حلقه و البته عصر سوم به پایان رسیدند.
مردان گاندور عموما نوادگان اهالی تبعید شده نومنور بوده و رسوم زیادی از نومنوریها به ارث بردهاند، با این حال طی قرنها خون آنها با دیگر نژادهای سرزمین میانه ترکیب شده است. فارامیر در کتاب The Two Towers درباره تاریخ خود میگوید:
ما حق گو هستیم. ما مردان گاندوریم. ما به ندرت بر خود غره میشویم و یا به گفته خود عمل میکنیم یا در تلاش برای هدف کشته میشویم. من میگویم اگر چیزی را بر مسیر ببینم، از آن خود نخواهم کرد. حتی اگر شخصی باشم که نیازمند آن چیز باشم و حتی اگر حال که سخن میگویم ندانم آن چیز چیست، باید به سخن خود وفادار بمانم و به قول خود عمل کنم.
همانطور که اشاره شد گاندور فراز و نشیب زیادی در تاریخ خود داشته و در زمان آغاز سه گانه تالکین وضعیت خوبی ندارد، با این حال آنها همیشه به شکوه پیشین باز گشتهاند. وفاداری، مقاومت و دیگر ارزشهای اهالی گاندور، از جمله مهمترین ویژگیهای آنها بوده که سبب اهمیت آنها در داستان ما شده است.
گاندور پس از جنگ حلقه یگانه
جنگ حلقه یگانه در حالی که یک پیروزی تلقی شده و سبب از بین رفتن سائورون شد، ضربات جبران ناپذیری بر گاندور وارد کرد. سرزمین زیبای گاندور هزینه پیروزی را با مرگ، تراژدی و نابودی پرداخت کرد. سنگینترین بهای این جنگ نابودی بارومیر، قهرمان اصلی گاندور در جنگ حلقه و پدر او دنثور دوم، معاون گاندور در زمان جنگ بود.
جنگ حلقه یگانه سرزمین گاندور را در دستان فرزند دوم دنثور دوم یعنی فارامیر قرار داد، با این حال فارامیر برنامه دیگری داشت و با تواضع مسند قدرت را ترک کرد و تبدیل به شاهزاده ایثیلین (Prince of Ithilien) و رهبر نیروهای محافظ پادشاه شد.
بزرگترین اتفاق برای گاندور پس از جنگ، بازگشت آراگورن بود که کاملا بر حق تبدیل به پادشاه گاندور و آرنور (Arnor) با نام پادشاه السار (King Elessar) شد. این رخداد مهم پایان سلطه معاونین بر گاندور را کلید زد و این سرزمین را در مسیری نو قرار داد. آراگون در روز تاج گذاری خود درباره این واقعه مهم گفت:
این روز نه متعلق به یک انسان، بلکه متعلق به همه آنهاست. بگذارید این جهان را از نو ساخته تا با یکدیگر روزهایی مملو از صلح را بگذرانیم.
در دوران پادشاهی السار، رابطه میان گاندور و روهان از نو شکل گرفت و این دو سرزمین در ارتشی مشترک به مبارزه در برابر هارادریم (Haradrim) و ایسترلینگها (Easterlings) پرداختند. آراگورن بار دیگر گاندور را به شکوه خود باز گرداند و طی پیمانی با پادشاهی آرنور، سرزمین پادشاهی از نو متحد (Reunited Kingdom) را شکل داد.
این اتفاق واقعهای مهم برای هر دو سرزمین بود که سالها از یکدیگر فاصله گرفته بودند. اتحاد این دو سرزمین نه تنها نشانه امید برای مردم دو سرزمین بود، بلکه سبب قدرتمندتر شدن آنها در نبردهای آتی شد.
عصر سوم با پایان جنگ حلقه یگانه پایان یافت و عصر چهارم با تاج گذاری آراگورن و دوباره سازی گاندور آغاز شد. عصر چهارم به عصر انسانها معروف بوده و تمرکز زیادی بر سلطه انسانها بر سرزمین میانه و خروج الفها از آن دارد.
گاندور پس از پادشاهی آراگورن و به کمک مردم سخت کوش خود به شکوه سابق بازگشت و بار دیگر تبدیل به قدرتمندترین سرزمین انسانها در سرزمین میانه شد.
گاندور در ارباب حلقه ها فراز و نشیب زیادی داشته، اما هرگز اهمیت خود را از دست نداده است. حال ما میدانیم این سرزمین مهم چه روزهایی را پشت سر گذاشته است. شما چه خاطراتی از گاندور در ارباب حلقه ها دارید؟ کدام بخش و اتفاق در این سرزمین شما را یاد خاطرات خوش یا تلخ میاندازد؟ در انتظار نظرات شما هستیم.
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید