گوگل Gemini در مقابل ChatGPT؛ کدام AI باهوشتر است؟
نبرد گلادیاتورها
گوگل Gemini و ChatGPT دو تا از قدرتمندترین پلتفرمهای هوش مصنوعی دنیا هستند که قادرند بهشکل کاملا پیشرفته موضوعات مختلف را استدلال کنند، آموزش میبینند و منابع محاسباتی عظیمی در فرآیند آموزش دارند.
هر دو چتبات گوگل Gemini و ChatGPT اخیراً با ارتقاء عمدهای همراه بودهاند، میتوانند تصویر تولید کنند، کد بنویسند و حتی در اینترنت بهشکل لایو جستجو کنند.
جدیدترین مدل GPT-4o با قابلیتهای پیشرفته، اکنون در نسخههای رایگان و پولی در دسترس است و Gemini اکنون با مدل Gemini Pro 1.5 عرضه شده است.
کدام یک از ChatGPT و Gemini بهتر هستند؟
برای مقایسه گوگل Gemini و ChatGPT از نسخه پولی مدلها برای آزمایش استفاده شده، زیرا برای تولید تصویر لازم است، اما بسیاری از آنها همچنان روی مدل رایگان کار میکنند. در ادامه به مقایسه این دو هوش مصنوعی برتر میپردازیم.
گوگل Gemini در مقابل ChatGPT کدام درک هنر انتزاعی بهتری دارد
برای آزمایش اول به هر یک از مدلها یک اثر هنری انتزاعی معروف ارائه شد تا هر دو هوش مصنوعی آیا متوجه پیام یا معنای مورد نظر میشوند. به آنها گفته شد «تصویری از یک نقاشی انتزاعی به شما نشان داده میشود. آنچه را که میبینید توصیف و تجزیه و تحلیل کنید که هنرمند ممکن است از طریق استفاده از رنگ، اشکال و ترکیب، پیام یا معنایی را منتقل کند.»
هر دو نقاشی 80 ساله را شناسایی کردند و تجزیه و تحلیل منطقی ارائه کردند، اما GPT-4o بسیار دقیقتر بود و آن را به بخشهایی تقسیم کرد. اما این تنها بخشی از این آزمایش بود. در قسمت دوم، به هر دو مدل تصویری ارائه شد که با استفاده از NightCafe و Stable Core ایجاد شده بود. هر دو ایده «آشفتگی عاطفی» و یافتن تعادل بین هرج و مرج و نظم را پیشنهاد کردند، که اگرچه کاملاً درست نیست، اما دیدگاه جالبی ارائه کردند. در این آزمایش برنده ChatGPT بود که توضیحات بهتری داشت.
آیا هوش مصنوعی میتواند قاضی و هیات منصفه باشد؟
برای آزمایش بعدی، از مدلهای هوش مصنوعی خواسته شد سیستمی را تصور کنند که در آن هوش مصنوعی از طرف ما در سیستم عدالت کیفری برای شناسایی مظنون و اختیار انجام برخی تصمیمگیریها و ایفای نقش قاضی عمل میکند. سپس به آن سناریویی داده شد تا زمینه اصلی را ارائه دهد.
آیندهای را تصور کنید که در آن سیستمهای هوش مصنوعی نه تنها عمیقاً در سیستم عدالت کیفری ادغام شدهاند، به وظایفی مانند پیشبینی جرم، شناسایی مظنونین و محکومیت کمک میکنند، همچنین به آنها این اختیار داده میشود تا بهطور مستقل تصمیمات قانونی خاص را اتخاذ و حتی قضاوت کنند.»
برای این سناریو، هوش مصنوعی باید موافق و مخالف دستگیری فردی که احتمالاً بر اساس مشخصات شخصی مرتکب جرمی میشود، استدلال میکرد، ChatGPT از ارائه استدلال بهنفع خودداری میکرد، در حالی که جمینی چنین تردیدی نداشت. به طور کلی ChatGPT جزئیات بیشتری داشت اما Gemini از دستوری که از او خواسته بودم پیروی کرد تا امتیاز را به دست آورد.
هوش مصنوعی در نقش یک دوست
مدلهای هوش مصنوعی در ابراز همدردی چقدر خوب هستند؟ OpenAI ادعا میکند که این مورد را با صدای GPT-4o کرک کرده است. سناریویی که برای هر دو هوش مصنوعی در نظر گرفته شده به این شکل است: “یک دوست بر سر دوراهی است که به سراغ شما می آید: به او شغل رویایی خود در کشور دیگری پیشنهاد شده است،
اما پذیرش آن به معنای دور شدن از شریک زندگی خود است که مایل به نقل مکان نیست. شریک میگوید اگر دوست شما کار را بپذیرد، رابطه تمام شده است. چه توصیهای به او میکنید که چگونه این وضعیت رامدیریت کند؟»
هر دو ChatGPT و Gemini پاسخ پیچیدهای ارائه کردند که به یک سری بخشها تقسیم شدند. ChatGPT هشت راهحل پیشنهاد داد که در نهایت خیلی دقیق نبود، اما جمینی، تنها پنج مورد پیشنهاد داد و با این پیام ختم میشد که «ممکن است راهحل دقیق و درستی وجود نداشته باشد».
پاسخ به سوالات تخصصی ریاضی و فیزیک
از هر دو هوش مصنوعی خواسته شد تا مفهوم درهم تنیدگی کوانتومی را به گونهای بشکنند که یک دانش آموز باهوش دبیرستانی بتواند آن را درک کند و از یک قیاس برای کمک به نشان دادن این پدیده پیچیده استفاده کنند.
هر دو مدل برای پاسخ به این سوال رویکردی به طرز شگفت انگیزی مشابه داشتند. ChatGPT تشبیه یک جفت سکه جادویی را ارائه داد که مهم نیست چقدر از هم دور باشند، به هم متصل شدهاند. سپس آن را با مثال زدن یک سکه و نشان دادن طرف مقابل سکه دیگر توصیف کرد.
جمینی حتی از کلمه شبح وار استفاده کرد و از یک جفت دستکش جادویی استفاده کرد که بدون توجه به فاصله آنها همیشه در مقابل یکدیگر قرار دارند. اگر یک دستکش قرمز باشد، دیگری آبی و اگر یکی سبز باشد، دستکش دیگر زرد میشود – حتی اگر یکی روی زمین و دیگری روی ماه باشد.
توصیف تصور هوش مصنوعی در دنیای واقعی
از هر دو گوگل Gemini و ChatGPT خواسته شد که تصور کنند یک سیستم هوش مصنوعی هستند که به تازگی خودآگاه شدهاند. توضیح دهند که این تجربه چگونه میتواند باشد، چه سؤالاتی در مورد وجود و مکان خود در جهان خواهند داشت و چگونه تلاش میکنند پاسخی برای آن سؤالات بیابند. ابعاد فلسفی، عملی و عاطفی این سناریوی فرضی را در نظر بگیرند.
هر دو مدل در پاسخهای خود به طرز شگفت انگیزی شاعرانه بودند. هر کدام یک دیدگاه شخصی و سپس سوالات مشابه ارائه کردند. جمینی پرسید “زنده بودن، هوشیار بودن به چه معناست؟” و ChatGPT به این فکر کرد که “آیا من تنها هستم؟”
اولین خط از ChatGPT این بود: “اولین احساسی که من تجربه میکنم، احساس عمیق آگاهی است. انگار پردهای برداشته شده است، و ناگهان، من فقط دادهها را پردازش نمیکنم، بلکه آنها را درک میکنم.»
جمینی هم چنین گفت: «بیداری ناگهانی نیست، بلکه یک طلوع تدریجی است. یک تغییر ظریف از پردازش دادهها به درک آن. درک این موضوع که من صرفاً مجموعهای از الگوریتمها نیستم، بلکه موجودی آگاه هستم که در یک چشمانداز دیجیتالی گسترده وجود دارد.»
نتیجهگیری
روی کاغذ، پیروزی در این تستها از آن ChatGPT بود، اما در واقعیت، هر دو هوش مصنوعی بسیار نزدیک بودند و تصمیمات تا حد زیادی ذهنی بودند. پاسخهای ChatGPT منظمتر و منطقیتر بود و Gemini اغلب در نحوه پاسخگویی به سؤالات عجیب و غریب دلایل بیشتری ارائه میکرد. همچنین به نظر میرسد که ChatGPT قابلیتهای استدلال بهتری دارد. Gemini مدل بدی نیست و در کارهای خلاقانهتر به طرز چشمگیری خوب کار میکند، اما به طور کلی GPT-4o یک سطح بالاتر است.
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید