هیث اَندرو لِجِر (Heath Andrew Ledger) بازیگر افسانهای جوکر، کسی بود که برای اولین بار این ابرشرور شگفت انگیز را زنده کرده و داستان او را به شهرت رساند. هیث لجر تمام هنجارهای سبک ابرقهرمانی را شکسته و با بازی افسار گسیخته خود افسانهای خلق کرد که متاسفانه میتوان گفت تا حدی با مرگ ناگهانی او نا تمام ماند. لجر در شاهکار کریستفر نولان (Christopher Edward Nolan) به ابر شرور کامیکهای دی سی روح بخشیده و در فیلم شوالیه تاریکی- The Dark Knight او را در مقابل بتمن قرار داد. این فیلم که در سال ۲۰۰۸ اکران شد، نظرات بسیار مثبتی از سوی منتقدان دریافت کرده و به عنوان یکی از بهترین فیلمهای ابرقهرمانی و یکی از بهترین فیلمهای دهه ۲۰۰۰ میلادی شناخته شد.
جوکر به سبک هیث لجر
نسخههای متفاوتی از شخصیت جوکر وجود دارد. اخیرا در سال ۲۰۱۹ نیز شاهد ساخته شدن فیلم اختصاصی این شخصیت به نام Joker به کارگردانی تاد فیلیپس و با بازی واکین فینیکس بودیم که بسیار مورد توجه طرفداران این شخصیت قرار گرفت با این حال هنوز هم برخی طرفداران باور دارند که بهترین جوکری که تاریخ سینما به خود دیده است اثر هیث لجر در فیلم شوالیه تاریکی نولان است. هیث لجر بازیگر جوکر نسخهای کاملا واقعگرایانه از این ابرشرور دیوانه را به ما نشان میدهد که اگر چه در نوع خود مستقل عمل میکند اما داستان او و بتمن در فضایی روایت میشود که کاملا به دنیای گاتهام کمکهای دی سی شباهت دارد و مانند جوکر ۲۰۱۹ حسی غریبانه و نا آشنا ندارد.
آثار کریستفر نولان از دنیای دی سی را میتوان گل سر سبد فیلمهای دنیای توسعهیافتهی دی سی به حساب آورد و بدون اغراق میتوان گفت که دیدن فیلم شوالیه تاریکی برای طرفداران آثار کمیک بوکی واجب است. در این اثر هیث لجر مرزهای بازیگری را جابهجا کرده و روی واقعی دیوانگی را به ما نشان میدهذ. نویسندگی فوقالعاده جاناتان نولان و کریستتوفر نولان در خلق این اثر نیز تحسین برانگیز است. بسیاری از دیالوگهای این فیلم جملات بسیار عمیقی را عنوان کرده که در تحلیل هر یک میتوان ساعتها بحث کرد.
دیالوگهای لجر نیز بسیار بیادماندنی بوده و بسیاری از آنها مانند I’m Not A Monster و ?Why So Serious در بین مخاطبین بسیار محبوب گشته است. اما لجر بیش از دو دیالوگ ماندگار و پر معنی در این اثر دارد. در ادامه به بررسی ۲۰ مورد از این جملات پر بار که به ما در درک داستان و کشف حقیقت درون قلب شخصیت جوکر، مخلوق نولان در این اثر کمک میکند، خواهیم پرداخت.
۲۰ I Believe That Whatever Doesn’t Kill You, Simply Makes You… Stranger
(من باور دارم هرچیزی که تورو نمیکشه، به سادگی تو رو عجیبتر میکنه)
هر چیزی که تو رو نمیکشه باعث میشه قویتر بشی! این جمله به حدی محبوب است که امروزه توسط بسیاری از مردم عادی نیز استفاده میشود و حتی تعدادی موزیک ویدیو پیرامون آن ساخته شده است. با این حال در فیلم شوالیه تاریکی جوکر این جمله را به گونه دیگری تمام میکند، هر چیزی که تو را نمیکشد، به سادگی تو را عجیبتر میکند. عجیب و غریب عنوانی است که مردم جوکر را با آن خطاب میکنند و به نظر میرسد که جوکر هر چه بیشتر پیش میرود بیشتر در عجیب بودن خود غرق میشود. هر بار که جوکر تلاش میکند تا داستان پشت زخم روی صورت خود را بگوید بیشتر در رابطه با او میفهمیم و یک قدم به شناخت او نزدیکتر میشویم. بدیهی است که جوکر نمایانگر فردی است که به شدت آشفته شده و از جامعه دور افتاده است. او با بیان این جمله در ابتدای فیلم تا حدی بیننده را برای آنچه که در ادامه میبیند آماده میکند. او عنوان میکند که از مرگ حراسی ندارد و بر عکس خود به سوی آن حرکت میکند. هرچه که جوکر بیشتر به سوی مرگ حرکت میکند و پیروز از میدان بیرون میآید ذهن او بیشتر منحرف شده و دیوانهتر میشود. هرج و مرج تنها چیزی است که او به آن اعتقاد دارد و این اولین چیزی است که در رابطه با جوکر میآموزیم.
۱۹. And I Thought MY Jokes Were Bad
(من فکر میکردم شوخیهای خودم بی مزه بودن)
اگر در کنار دیوانگی محض، جوکر خصلت دیگری داشته باشد آن شجاعت او است. جوکر بشدت شجاع است و شاید همین شجاعت او باشد که نوعی دیوانگی را نیز رقم زده. این شجاعت آمیخته با جنون را برای اولین بار در صحنهای میبینیم که جوکر وارد جلسه مخفیانه افراد فاسد شهر گاتهام میشود و با افرادی پای مذاکره مینشیند که او را دزدی دیوانه در کت و شلواری ارزان و بنفش رنگ که صورت خود را گریم میکند، خطاب میکنند. بدون شک هیچ دزدی با صاحب اموال دزدیده شده توسط خود او مذاکره نمیکند تا آنها را از یک دزدی دیگر نجات دهد. شاید تنها جوکر میتواند این کار را انجام دهد. او در حقیقت هدف بزرگتری از دزدیدن پول خلافکاران گاتهام داشت، هدف او بتمن بود.
۱۸. If You’re Good At Something, Never Do It For Free
(اگه تو یه کاری خوبی هرگز نباید مجانی انجامش بدی)
همان دزدی که خلافکاران گاتهام او را هیچکس میدانند، در جلسه مخفی آنها به سراغ این افراد آمده و به آنها پیشنهاد میدهد که بتمن را از سر راه این گروه مافیایی بر میدارد. جوکر به خوبی میداند این خلافکاران از شب و تاریکی میترسند اما به چه علت، زیرا آنها در حقیقت از بتمن حراس دارند. هنگامی که یکی از آنها از جوکر میپرسد که چرا او به تنهایی بتمن را نمیکشد، جوکر در پاسخ عنوان میکند که اگر در چیزی مهارت خاصی دارید نباید آن را مجانی انجام دهید! جملهای منطقی که ذکاوت دزد دیوانه در کت و شلوار بنفش رنگ را میرساند. اعتماد به نفس جوکر بیعلت نیست، او میداند که رفته رفته اعضای این گروه به این موضوع پی خواهند برد که تنها چاره آنها در برابر بتمن خود او است. بتمن، همان مشکل اصلی. همانطور که جوکر عنوان کرد او ذات افراد دهن لق را خوب میشناسد پس مطمئن است که آنها به زودی به کمک او نیاز خواهند داشت.
۱۷. I’m A Man Of My Word
(من سر قولم میمونم)
جوکر به یک اولتیماتوم بزرگ نیاز داشت تا بتمن او را جدی بگیرد. و خوشبختانه به لطف یکی از بتمنهای تقلبی شهر، این فرصت در اختیار او قرار داده شد. جوکر به لطف این بتمن تقلبی و ویدویی که از شکنجه او در تلویزیون پخش کرد، موفق شد تا به هدف خود رسیده و وحشت را در دل همه مردم شهر گاتهام به خصوص بتمن بیندازد. او جان مردم شهر را در مقابل افشای هویت بتمن قرارد داد و از او خواست تا هر چه زودتر هویت اصلی خود را فاش کند. (من سر قول خودم میمونم) جوکر تاکید کرد که او در این زمینه با کسی شوخی ندارد و به تهدید خود عمل خواهد کرد. خندههای وحشیانه آخر ویدوی جوکر که با صدای فریادهای قربانی او ادغام میشود ثابت میکند که بله درست است، جوکر سر قول خود میماند.
۱۶. Now, I See The Funny Side. Now, I’m Always Smiling
(حالا جنبه خندهدار دنیا رو میدونم، حالا دیگه برای همیشه لبخند میزنم)
جوکر هر بار در مواجه شدن با هر قربانی داستان متفاوتی از گذشته خود و دلیل وجود زخمهای ترسناک صورتش ارائه میدهد، این امر یکی از بزرگترین مشکلاتی است که در رابطه با این شخصیت وجود دارد. این موضوع تنها مختص به فیلم شوالیه تاریکی نیست و این مشکل در کتابهای کامیک هم وجود دارد. هیچ کسی سرگذشت واقعی او را نمیداند. در مهمانی بزرگی که بروس وین برای هاروی دنت برگذار کرده است، سر و کله جوکر پیدا شده و هنگامی که او به دنبال هاروی میگردد با ریچل داوس روبهرو میشود و این بار داستان جدیدی در رابطه با زخمهای خود تعریف میکند. او عنوان میکند که صورت همسر سابق او پس از درگیری با افرادی نزولخور دچار زخمهای عمیقی میشود و جوکر برای دلداری او صورت خود را نیز زخمی میکند. با این حال همسر او طاقت زخمهای صورت جوکر را نداشته و او را ترک میکند. در همین راستا جوکر عنوان میکند که (حالا جنبه خندهدار دنیا رو میدونم، حالا دیگه برای همیشه لبخند میزنم). بیان داستانهای متفاوت از طرف جوکر را میتوان این گونه تعبیر کرد که جوکر نماد یک فرد منفرد نیست و نمادی است از عدهای درد کشیده و مجموعهای است از انسانهایی که به علت زخمهای بزرگی که در زندگی خوردهاند اکنون به کالبدی واحد تبدیل شده و در شهر به ایجاد وحشت میپردازند تا دیگران را نیز در وحشت وجود خود سهیم کنند.
۱۵. Never Start With The Head! The Victim Gets All… Fuzzy
(هیچ وقت از سر شروع نکن، حریفت کلا گیج میشه و دیگه نمیتونه ضربههای بعدی رو بفهمه)
جوکر به خوبی میداند که چگونه حریف خود را عصبانیتر کرده و او را وادار کند تا دست به خطا بزند. این موضوع ثابت میکند که او در هر شرایطی به خوبی قادر است تا اوضاع را کنترل کند و خود آرام باشد. هنگامی که بتمن به اتاق بازجویی میآید تا با جوکر روبهرو شود، سر جوکر را به روی میز میکوبد و جوکر به او میگوید (هیچ وقت از سر شروع نکن، حریفت کلا گیج میشه و دیگه نمیتونه ضربههای بعدی رو بفهمه) در ادامه این مکالمه جوکر به بتمن میگوید که آنها مکمل یکدیگر هستند و بتمن به گونهای مایه سرگرمی او است. جوکر به کشتن بتمن علاقهای ندارد و تنها از تداوم نبرد بین او و بتمن لذت میبرد.
۱۴. In Their Last Moments, People Show You Who They Really Are
(توی لحظه آخر عمرشون، مردم همیشه اون روی واقعی خودشونو نشون میدن)
شش نفر از ماموران پلیس به دست جوکر کشته شدهاند و هنگامی که او به کارآگاه استفنز در رابطه با قتل آنها پاسخ میدهد، عنوان میکند که مردم در آخرین لحظات زندگی، هویت واقعی خود را فاش میکنند. در حقیقت جوکر عنوان میکند که تنها به این علت است که او علاقه دارد تا برای کشتن افراد از یک چاقو ساده استفاده کند. به عقیده او تفنگها بسیار سریع عمل میکنند و در این بین او فرصت کافی برای لذت بردن از صحنه مرگ قربانی خود نخواهد داشت و قادر نخواهد بود تا راز درون هریک را پیش از مرگ کشف کند. جوکر به کاراگاه میگوید که من شش پلیس قربانی را بهتر از تو میشناسم زیرا لحظه مرگ، در کنار آنها بودهام.
۱۳. You Have Nothing… NOTHING To Threaten Me With
(تو هیچی نداری.. هیچی نداری که منو باهاش تهدید کنی)
جوکر به خوبی موفق شد تا صبر بتمن را لبریز کرده و با پنهان کردن ریچل و هاروی او را به شدت عصبانی کند. انتخاب بین عشق و دوست همواره در بسیاری از داستانهای بزرگ سینما وجود داشته است اما این امر دقیقا ثابت میکند که جوکر نقطه مقابل بتمن است. جوکر نه دوستی دارد که همراه او باشد و نه عشقی که نگران او شود. همین موضوع او را به خطرناکترین دشمن بتمن تبدیل میکند. جوکر چیزی برای از دست دادن ندارد. بتمن قادر نیست تا آنگونه که جوکر او را تهدید میکند، جوکر را تهدید کند. صحنه بازجویی بین بتمن و جوکر یکی از خوش نوشتهترین صحنههای فیلم است، زیرا چیزهای زیادی را در مورد پویایی این زوج به نمایش میگذارد. جوکر غیر قابل پیشبینی است. پاسخ او در برابر ضربههای مرگ بار بتمن تنها قهقه ترسناک او است. جوکر از مرگ ترسی ندارد و در حقیقت مرگ او نیز در این لحظه برای بتمن فایدهای ندارد. پس بتمن در این لحظه کاملا در برابر جوکر بیدفاع میشود.
۱۲. How Many Of Your Friends Have I Killed
(چندتا از دوستاتو من کشتم؟)
خشونت و هرج و مرج تمام آن چیزی است که جوکر را سرگرم میکند. پس از اینکه بتمن جوکر را در اتاق بازجویی تنها میگذارد او از کارآگاه استفنز میپرسد که چند نفر از دوستان او به دست جوکر کشته شدهاند؟ پس از یک کشمکش کوتاه کارآگاه استفنز پاسخ میدهد که جوکر تا کنون شش نفر از دوستان او را به قتل رسانده است. همانطور که پیشتر گفته شد جوکر کار خود را در برانگیختن خشم طرف مقابل خوب بلد است. اینبار نیز او از خشم این افسر پلیس علیه خود او استفاده کرده و از اتاق بازجویی فرار میکند. شاید رخدادهایی که شاهد آنها هستید برای شما اتفاقی به نظر بیایند اما در حقیقت تمام اتفاقات این ماجرا تکههای پازلی هستند که جوکر، خود طراحی کرده است.
۱۱. I’m A Dog Chasing Cars. I Wouldn’t Know What To Do With One If I Caught It
(من یه سگم که دنبال ماشیناس، حتی نمیدونم اگه یکیشونو بگیرم باید باهاش چکار کنم؟)
جوکر به هاروی میگوید که او هیچ نقشهای برای کشتن او و ریچل نکشیده است. به گفته او این پلیسها و گروههای مافیایی هستند که نقشه میکشند و او تنها یک سگ است که به دنبال ماشینها میدود و حتی اگر یکی از آنها را بگیرد نمیداند باید با آن چکار کند. این جمله بدون شک صادقانهترین چیزی است که جوکر در طول این فیلم به زبان میآورد و او اینگونه صادقانه خود را وصف میکند. این صحنه به خوبی جوکر را در شفافترین حالت خود در بر میگیرد. جوکر هیچ هدف، مقصد یا برنامهای نداشت که به آن پایبند باشد، و همچنین دلیل واقعی برای انجام کاری که انجام میداد نداشت.
۱۰. It’s Not About Money. It’s About Sending A Message. Everything Burns
( مسئله پول نیست، بلکه ابلاغ یه پیامه، همه چیز میسوزه)
همه چیز میسوزه، موضوع اصلی این است که همه چیز از نظر جوکر دقیقا به چه معنا است. در نهایت با یک جمله ساده جوکر هرج و مرج واقعی را به گاتهام میکشاند. اگر شخص اعلام شده کشته نشود، او یک بیمارستان را به آتش میکشد. در این نقطه دقیقا شاهد این امر هستیم که مردم عادی شهر گاتهام هر یک به یک جوکر تبدیل شده و تلاش میکنند تا فرد مورد هدف جوکر را به قتل برسانند. پس در حقیقت همه چیز، از نظر جوکر نظم و اصول است. جوکر شخصیتی بود که بر خلاف اکثر جنایتکاران گاتهام عمل میکرد، به ویژه به این دلیل که به جمعآوری مبالغ هنگفت ثروت یا کسب قدرت شخصی اهمیتی نمیداد. امپراتوریهای جنایتکار، فساد سیاسی، و رفتارهای دوگانه بینالمللی برای او هیچ معنایی نداشتند. تنها هدف او در زندگی گسترش هرج و مرج بود. پول هیچ ارزشی نداشت، قدرت هیچ اهمیتی نداشت تنها رها کردن و نابودی بیپروا واقعاً مهم بود.
۹. This Town Deserves A Better Class Of Criminal, And I’m Gonna Give It To ‘Em
(این شهر لیاقت نوع بهتری از جنایتکارها رو داره، و منم اینو بهشون خواهم داد)
این شهر به جنایتکاران بهتری نیاز دارد. این عقیده جوکر است که اگرچه هم اکنون نیز شهر گاتهام در فساد و جنایت غرق شده است اما هنوز هم کافی نیست و شهر به هرج و مرج و جنایات بیشتری نیاز دارد. او علاقهمند است تا شهر را تصرف کند اما نه مانند یک حاکم بلکه به عنوان شخصی که تمام قوانین را در هم شکسته و بر بینظمی در این شهر حکومت میکند. او جنایات معمولی را پیش پا افتاده میداند و به دنبال چیز بزرگتری میگردد.
۸. I Won’t Kill You, Because You’re Just Too Much Fun
(تورو نمیکشم، فقط به خاطر اینکه خیلی سرگرمکننده هستی)
جوکر عنوان میکند که او بدون شک بتمن را نمیکشد زیرا بتمن برای او سرگرم کننده است. او تنها میخواهد از بتمن به عنوان وسیلهای استفاده کند تا برتری خود در شرارت را در مقابل درستکاری او به همه نشان بدهد. همانطور که پیشتر گفته شد جوکر جنایتهای ساده را پیش پا افتاده میداند و این بازی هنگامی برای او جذاب است که حریف قدرتمندی در مقابل او بازی کند. چه کسی بهتر از بتمن، به همین دلیل او هرگز راضی نمیشود که بتمن وسیله سرگرمی خود را را بکشد و به این بازی پایان دهد.
۷. This Is What Happens When An Unstoppable Force Meets An Immovable Object
(این اتفاق وقتی میافته که یه نیروی غیر قابل توقف با یه جسم غیر قابل حرکت برخورد میکنه)
جوکر از این استعاره استفاده کرد تا باری دیگر به بتمن ثابت کند که آنها دو روی یک سکه یا آیینه یکدیگر هستند. نیروی غیر قابل توقف در حقیقت شرارت جوکر بوده که تلاش میکند بتمن را به بازی بگیرد و جسم غیر قابل حرکت ازم راسخ بتمن در درست کاری خود است. تعامل این ابرقهرمان و این ابرشرور به زیبایی تمام با بازی هیث لجر بازیگر جوکر و
کریستین بیل بازیگر نقش بتمن در فیلم شوالیه تاریکی به تصویر کشیده شده است. امتناع این دو از کشتن یکدیگر تقارن داستان را به زیبایی حفط کرده و مخاطبان را شیفته این اثر میکند. بتمن جوکر را نمیکشد زیرا به عقیده او خواسته جوکر همین است، او میخواهد تا بتمن دست خود را به خون آلوده کند. و جوکر هم بتمن را نمیکشد زیرا بتمن بساط تفریح او را فراهم میکند.
۶. Madness, As You Know, Is Like Gravity. All It Takes Is A Little Push
(دیوانگی، همونطور که میدونی شبیه به جاذبه است، تنها چیزی که لازمه یکمی فشاره)
جنون کاملا مانند جاذبه زمین است. تنها چیزی که لازم است یک فشار ساده است تا همه چیز سقوط کند. در این مرحله هنگامی که جوکر در معرض سقوط قرار دارد و جاذبه زمین جان او را تهدید میکند، شرارت و جنون هم درستکاری هاروی را تهدید میکند. با تحریک هاروی و تبدیل او به یک مجرم، جوکر ثابت کرد که شرارت درون هر کسی وجود دارد و اگر انسانها در موقعیت خاصی قرار بگیرند حتی بدتر از خود او میتوانند عمل کنند.
۵. Introduce A Little Anarchy, Upset The Established Order, And Everything Becomes Chaos
(یکم آشوب به پا کن، نظمی که به همه جا حاکم شده رو بهم بزن، همه چی به هرج و مرج کشیده میشه)
جوکر از هاروی میخواهد تا با کشتن او به آشوب حاکم شده بر جامعه گاتهام بیافزاید و به او میگوید که نکته مثبت پنهان شده در هرج و مرج این است که بیقانونی منصفانه است. برای جوکر، نظم برقرار شده یک نیرنگ است و دروغی است که مردم را از نفوذ به خود واقعی باز می دارد، و او کسی است که عدم تعادل را اصلاح می کند. او کار خود را در تبدیل هاروی به یک هیولا خوب انجام داده و اینگونه نقشه خود را مو به مو به پیش میبرد. شوالیه تاریکی یکی از شاهکارهای هیث لجر بازیگر جوکر است و این گونه به نظر میرسد که هیچ هنرمندی به غیر از این بازیگر فقید نمیتوانست جنون جوکر را تا این حد زیبا به تصویر بکشد.
4. I Think You And I Are Destined To Do This Forever
(فکر میکنم این سرنوشت ماست که این کارو تا ابد انجام بدیم)
جوکر در آخرین مکالمه خود با بتمن رابطه بین خود و او را به خوبی شفاف سازی میکند. او عنوان میکند که هردوی آنها برای ماندگاری شخصیت و هویت خود به یکدیگر نیاز دارند. جوکر نمیتواند دست از سرگرمی خود بکشد و بتمن نیز نمیتواند به خواسته جوکر تن داده و تسلیم شرارت شود. او نمیتواند جوکر را بکشد. با این تفاسیر جوکر نتیجه گیری میکند که این دو مجبور هستند تا پایان دنیا به نبرد خود ادامه دهند و این سرنوشت آنها است زیرا هیچ یک نمیتواند از راه خود منحرف شده و تسلیم شود.
۳. I’m Not A Monster. I’m Just Ahead Of The Curve
(من هیولا نیستم، فقط نقطه جوش بقیه هستم)
در ادامه بازجویی بتمن از جوکر، او عنوان میکند که آنها فرقی با یکدیگر ندارند و بتمن هم مانند خود او تنها یک موجود عجیب غریب برای مردم به حساب میآید. جوکر هویت خود را برای بتمن این گونه تشریح میکند که او یک هیولا نیست بلکه شبیه به تمام انسانهای بیرون و حاضر در جهان است. به عقیده جوکر تمام انسانهای مدرن و فرهیختهای که بتمن میشناسد هریک میتوانند یک جوکر باشند. در رویارویی با مشکلات آنها حتی قهرمان بودن بتمن را نیز فراموش کرده و تنها به منفعت خود میاندیشند. گفتههای جوکر هیچ دور از حقیقت نیست. خود بروس به وضوح شاهد این امر بود که مردم چگونه از ترس از دست دادن جان خود، حاضر شدند تا او را قربانی کنند. جوکر عنوان میکند که او نه یک هیولا بلکه تنها نقطه جوش بقیه افراد حاضر در جهان است، به این معنی که هریک از آنها پس از درگیری با یک مشکل بزرگ به جوکر تبدیل میشوند.
۲. How About A Magic Trick? I’m Gonna’ Make This Pencil Disappear! TA-DAAAA
(یه شعبده بازی چه طوره؟ الان این مداد و ناپدید میکنم، تادااا..)
هنگامی که جوکر وارد جلسه مخفیانه خلافکاران گاتهام میشود بدون شک نیاز به تضمینی دارد تا آنها را وادار کند که به حرفهای او گوش دهند. این تضمین لزوما برای نجات جان او نیست زیرا نارنجکهایی که به کت خود وصل کرده است میتواند این تضمین را به او بدهند. او در حقیقت نیاز دارد تا به این گروه از جنایکاران ثابت کند که تا چه حد دیوانه بوده و از تصمیمات خود مطمئن است. چشم مخاطبین جوکر عادت کرده تا او را با سلاحهای مرگبار ببیند اما جوکر لجر، شخصیتی را به ما معرفی میکند که با دستان خالی خود نیز در کمال خونسردی بدون هیچ تقلایی میتواند کار خود را به پیش ببرد. او مدادی را روی میز قرار میدهد و با فرو بردن آن به سر یکی از اعضای حاضر در جلسه آن را ناپدید میکند. صحنه ترسناک مذکور حاضرین این جلسه را وسوسه میکند که آیا جوکر قادر خواهد بود تا بتمن را هم مانند این مداد ناپدید کند؟
۱. Why So Serious
(چرا انقد جدی؟)
چرا انقدر جدی؟! محبوبترین جمله جوکر در سومین صحنه حضور او در فیلم شنیده میشود. هنگامی که گمبول یکی از اعضای گروه خلافکاران گاتهام که پیشتر ۵۰۰ هزار دلار برای جسد جوکر جایزه گذاشته بود اکنون تصور میکرد به خواسته خود رسیده است. اما نه، بدون شک جوکر کسی نیست که به این سادگیها بمیرد. او چاقوی کوچکی را برداشته و به گمبول حمله میکند. جوکر داستان خود را با این جمله آغاز میکند، (میدونی این زخمو از کجا آوردم؟) او در ادامه عنوان میکند که پدر الکلی او یک شب هنگامی که مادر جوکر را به قتل میرسانده است، از حالت عصبی و جدی چهره جوکر خشمگین شده و به واسطه زخمی که به صورت او زده است او را به خندیدن وادار کرده است. حال به نظر میرسد که نوبت گمبول است که به خندیدن مجبور شود پس جوکر از افراد حاضر در اتاق که وحشتزده شدهاند، میپرسد چرا انقدر جدی؟
جوکر معتقد است که زندگی در حقیقت یک بازی ساده است و تنها با پذیرش شوخ طبعی پوچ گرایانه آن میتوان حس زنده بودن کرد و از آن لذت برد. او از قوانین سختی که برای زندگی کردن انسانها چهارچوبهای تحمیلی اعمال میکند خسته شده و تنها راه حل را هرج و مرج میداند. درک سرآغاز خلقت چنین جنایتکار روانپریشی میتواند جالب توجه باشد، بدون شک مخاطبین در این صحنه برای یک ثانیه هم که شده دنیا را از زاویه دید جوکر دیدهاند. اگرچه در ادامه متوجه میشویم که این داستان هم ماجرای حقیقی پشت زخمهای صورت او نیست. زخم روی صورت جوکر در حقیقت سمبل زخم قلب او است که دیگر درمانی ندارد. این امر را میتوان با نگاه به چشمان بی احساس و نگاه سرد او به خوبی متوجه شد. قوانین دنیا از دید او تنها دست و پای انسان را میگیرند و هر چه جدیتر زندگی کینم، زندگی سختتر و غیر قابل تحملتر میشود. به طور حتم تصور این ایده کمی ترسناک است اما اگر حق با جوکر باشد چه!
بدون اغراق شخصیت شرور هیچ اثر ابرقهرمانی مانند جوکر با بازی هیث لجر منحصر به فرد و افسانهای نیست. در سرتاسر شوالیه تاریکی، جوکر توضیحی درباره خود، دیدگاهش نسبت به جهان و نقشش در آن ارائه می دهد که نمیتوان منکر این امر شد که در خلال این دیالوگهایی که گاهی فیلمنامه به سادگی از کنار برخی از آنها رد میشود، حقایق مهم و عمدتا وحشتناکی پنهان شده است. شوالیه تاریکی دومین اثر از سه گانه بتمن کریستفر نولان بود که هیث لجر بازیگر جوکر برای اولین بار در این فیلم جوکر را به پرده نقرهای سینما آورده و او را در دنیایی واقعی و واقعگرایانه قرار میداد. لجر در تاریخ ۲۲ جولای سال ۲۰۰۸ دقیقا چند ماه پس از اتمام فیلمبرداری فیلم شوالیه تاریکی به علت مصرف بیش از اندازه دارو از دنیا رفت. او اولین بازیگر جوانی بود که برخی جوایز مهم سینمایی خود را پس از مرگش دریافت کرد و میتوان گفت که مرگ تلخ این هنرمند با استعداد به اسطورهای شدن فیلم شوالیه تاریکی و جوکر نولان خیلی کمک کرد.
به نظر شما بهترین دیالوگ هیث لجر بازیگر جوکر در فیلم شوالیه تاریکی کدام است؟
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید