فرنچایز هری پاتر یکی از محبوبترین فرنچایزهای تاریخ سینما بوده و علاوه بر فیلمهای سینمایی که از این فرنچایز ساخته شده است، مجموعه رمانهای هری پاتر نیز بسیار بین مخاطبین و طرفداران ژانر فانتزی محبوب است.
این فرنچایز داستان پسری جادوگر به نام هری پاتر (Harry Potter) را تعریف میکند که در کودکی پدر و مادر جادوگر خود را که توسط یک جادوگر شیطان صفت به نام لرد ولدومورت (Lord Voldemort) به قتل رسیدهاند، از دست داده و در ادامه خود نیز با این جادوگر ترسناک درگیر میشود. هری توسط یک جادوگر بزرگ به مدرسهای به نام هاگوارتز برده شده و تحت آموزش جادوگران زیادی به یک جادوگر بزرگ تبدیل میشود.
هری در این مدرسه با جادوگران بسیاری روبهرو میشود که برخی به او در راه مبارزه با دشمنش کمک کرده و برخی به او آسیب میرسانند. یکی از این جادوگران، که از ابتدای راه هری با او همراه بود پروفسور سوروس اسنیپ (Severus Snape) بود که در ابتدا نیت این جادوگر چندان واضح نبوده و حتی گاهی از او میترسیدیم. اسنیپ در ابتدا استاد معجون سازی هاگوارتز بوده و در ادامه به استاد درس دفاع در برابر جادوی سیاه تبدیل شد. همچنین او در نهایت به مقام مدیریت این مدرسه جادوگری نیز رسید.
اسنیپ از مادری جادوگر و پدری انسان زاده شده و به سبب همسایگی خود با خانواده لیلی ایوانز (Lily Evans) مادر هری پاتر، به او دلبسته شده و عاشق لیلی میشود. با این حال او به لیلی نمیرسد و عشقش ناکام میماند، اسنیپ پس از کشته شدن لیلی از جمع مرگ خواران جدا شده و به محفل ققنوس میپیونند. به علت سابقه بد او و علاقهاش به جادوی سیاه در ابتدای فرنچایز این جادوگر یک شخصیت ترسناک و غیر قابل اعتماد به نظر میرسید. اما در انتهای داستان و پس از افشای حقیقت زندگی اسنیپ هری پاتر حقیقت وجود او را فهمیده و نام یکی از فرزندان خود را آلبوس سوروس، بر گرفته از نام سوروس اسنیپ و آلبوس دامبلدور (Albus Dumbledore) مدیر هاگوارتز، میگذارد.
۱۰. Yes, It Is Easy To See That Nearly Six Years Of Magical Education Have Not Been Wasted On You, Potter. Ghosts Are Transparent
(بله، به نظر میرسه که شش سال تحصیل در مورد جادو رو هدر ندادی پاتر، ارواح شفاف هستن)
اسنیپ اغلب اخم بر صورت خود داشته و کمتر کسی خنده و لبخند او را دیده بود، با این حال او همیشه در بین صحبتهای خود از کمی طنز برای نیش و کنایه زدن به طرف مقابل استفاده میکرد. شاید به علت اخم همیشگی او لحن طنزآمیزش دیده نمیشد اما اغلب با استفاده از این لحن جملات بسیار جالبی را عنوان میکرد. اگرچه شاید بی ادبانه به نظر میرسید اما او همیشه نکات بسیار مهمی را متذکر میشد. شاید هم خلق و خوی تند و بداخلاق او جملات طنزش را بیشتر خنده دار میکرد.
۹. I Have Deceived One Of The Greatest Wizards Of All Time
(من یکی از بزرگترین جادوگرای تمام دوران رو فریب دادم)
پس از انتشارآخرین نسخه از فرنچایز هری پاتر میتوان برداشتهای زیادی از این جمله اسنیپ داشت، علی رغم اینکه اینگونه به نظر میرسید که منظور سوروس اسنیپ در این جمله دامبلدور است، اما شاید او به شخص دیگری اشاره کرده باشد، زیرا او هرگز نامی از این جادوگر فریب خورده نبرده است. در بین تمامی جادوگران تنها لرد ولدومرت بود که قدرتش با قدرت دامبلدور برابری میکرد و در تمام فرنچایز این ولدومورت بود که مورد فریب اسنیپ واقع میشد. اگرچه خوانندگان رمان و مخاطبین فرنچایز هری پاتر نیز فریب ابن جادوگر بزرگ را خوردهاند.
۸. Look At Me. You Have Your Mother’s Eyes
(به من نگا کن! تو چشمای مادرت رو داری)
بدون شک علاقهی ناکام سوروس اسنیپ به لیلی ایوانز، موجب توجه خاص اسنیپ به هری میشد. این علاقه همان دلیلی بود که اسنیپ را از تسلیم شدن در برابر جادوی سیاه باز میداشت. در تمام این مدت اسنیپ تلاش میکرد تا از پسر لیلی محافظت کند اما متاسفانه هری تنها پس از مرگ او این حقیقت را فهمید. آخرین کلماتی که اسنیپ به زبان آورد در وصف شباهت هری به مادرش بود و هری در آخرین لحظات زندگی او بر بالین این مرد غمگین نشست و به گونهای محبت مادر خود به اسنیپ را بازآفرینی کرد.
۷. Well, It May Have Escaped Your Notice, But Life Isn’t Fair
(خب، شاید تو بهش دقت نکردی اما زندگی اصلا منصفانه نیست)
بله زندگی عادلانه نیست و اسنیپ این موضوع را با تک تک سلولهای بدن خود و تکه تکههای وجودش حس کرده بود. اسنیپ، لیلی که تنها دوست او بود را نه تنها یکبار بلکه دو بار از دست داد. ابتدا که در مدرسه هاگوارتز او در خانه دیگری زندگی میکرد و در ادامه با جیمز پاتر شخصی که مدام اسنیپ را مورد آزار قرار میداد ازدواج کرده و در نهایت هنگامی که توسط ولدومورت کشته شد. اسنیپ هرگز پس از مرگ لیلی آرامش و قوت خود را به دست نیاورده و تاریکی وجوش هرگز از بین نرفت. اطلاعات چندانی در رابطه با رابطه دوستانه اسنیپ و لیلی مشخص نیست اما بدون شک لیلی همواره مهمترین فرد در زندگی اسنیپ به حساب میآید.
۶. The Mind Is A Complex And Many-Layered Thing, Potter. Or, At Least, Most Minds Are
(ذهن خیلی پیچیده و عجیبه پاتر، حداقل اکثر ذهنها اینجورین)
دیالوگهای طعنه آمیزی که اغلب بین هری و پروفسور اسنیپ رد و بدل میشد بسیار سرگرم کننده عمل میکردند. بدون شک اسنیپ زخم زبانهای بسیار زیادی از پدر هری خورده بود و اکنون با آزار پسرش به همان روش و با یاد آوری این امر که او بدون اطلاع از جهان جادو بزرگ شده است جبران میکرد. با این حال نباید این امر را نادیده گرفت که اسنیپ در رشد شخصیت هری تا چه حد تاثیر موثر داشت.
۵. Always
(همیشه)
تنها یک کلمه کافی بود تا به تمام سوالاتی که در کل فرنچایز هری پاتر ذهن ما را مشغول کرده بود پاسخ دهد، (همیشه). تقریبا در پایان فیلم Harry Potter and the Half-Blood Prince از شرارت و پلیدی اسنیپ مطمئن شده بودیم تا اینکه حقیقت او آشکار شد. حتی پس از گذشت یک دهه از مرگ لیلی او برای همیشه بهترین خاطره اسنیپ باقی ماند و او تا آخرین لحظه عمر خود از پسر او مراقبت کرده و به عشق نا فرجام خود وفادار ماند.
۴. Has It Ever Crossed Your Brilliant Mind That I Don’t Want To Do This Anymore
(تا به حال به اون ذهن درخشانت خطور نکرده که من دیگه حاضر نیستم این کار رو انجام بدم؟)
کسل کننده و غم انگیز بودن زندگی اسنیپ کاملا غیر قابل انکار است و این جمله به ما یادآوری میکند که در زندگی تاریک او هیچ چیز دیگر لذتبخش نیست. اسنیپ حاضر نشد تا با میل خود دامبلدور را به قتل برساند و زندگی و زمان خود را بین دامبلدور و ولدومورت تقسیم کرده بود. او باری را به دوش میکشید که به شدت بر دوشهایش سنگینی میکرد و حتی متعلق به خود او نبود. بدون شک واضح است که چرا او هیچ میلی برای ادامه زندگی نداشته و همواره غمگین بود.
۳. I Have Spied For You And Lied For You, Put Myself In Mortal Danger For You. Everything Was Supposed To Keep Lily Potter’s Son Safe. Now You Tell Me You’ve Been Raising Him Like A Pig For Slaughter
(من برای شما جاسوسی کردم، دروغ گفتم، جان و زندگی خودم رو به خطر انداختم، تنها به این علت که پسر لیلی پاتر در امان باشه اما حالا به من میگین که اونو مثل یه خوک بزرگ کردین تا ذبح بشه.)
این مکالمه نه تنها حقیقت بزرگی را در رابطه با اسنیپ فاش کرد بلکه حقیقت بزرگ دیگری را در رابطه با دامبلدور مشخص کرد. همواره هری دامبلدور را قهرمان خود میدید اما اگر او اشتباه میکرد چه! تنها هدف دامبلدور شکست دادن ولدومورت بود و او حاضر بود تا در این راه هر چیزی را قربانیکند. خشم اسنیب دامبلدور را بسیار نگران کرد زیرا او میترسید که اسنیپ به هری اهمیت بدهد. با این حال او همیشه آن قسمتی از وجود اسنیپ که از عشق لیلی و نفرت جیمز پر شده بود را دوست میداشت.
۲. You Dare Use My Own Spells Against Me, Potter? It Was I Who Invented Them. I, The Half-Blood Prince
بزرگترین سوالی که در طی فیلم Harry Potter and the Half-Blood Prince مطرح شد، هویت شاهزاده دورگه بود. هری به لطف تمام آنچه که در کتاب معجون نوشته شده بود در آن دوره برتری یافت با این حال استاد او تصور میکرد که که همه چیز کاملا طبیعی است. در نهایت نیز مشخص شد اسنیپ همان دانش آموز استثنایی است و هری و مخاطبین را شوکه کرد. بدون شک این جمله یکی از جنجال برانگیزترین جملاتی باشد که اسنیپ در این فرنچایز بر زبان آورده است.
۱. Anything
(هرچیزی)
اگرچه لیلی با شخصی که اسنیپ از او متنفر بود ازدواج کد اما عشق او هرگز به لیلی تمام نشد و هنگامی که ولدومورت قصد داشت تا هری را ازبین ببرد از تنها کسی که قادر بود تا او را شکست دهد درخواست کرد تا به او در محافطت از پسر لیلی پاتر کمک کند و دامبلدور در مقابل از او خواست تا اسنیپ چیزی به او بدهد. با توجه به پاسخ اسنیپ به دامبلدور نهایت عشق او به لیلی مشخص میشود، هر چیزی!
فرنچایز هری پاتر بدون شک پتانسیل بالایی برای ادامه پروژههای سینمایی و تلیزیونی دارد اما هم اکنون مشخص نیست که آیا در آینده باری دیگر شخصیتهای اصلی این مجموعه موفق را خواهیم دید یا خیر. جدیدترین پروژه این فرنچایز فیلم Fantastic Beasts 3 است که دومین دنباله فیلم دوست داشتنی Fantastic Beasts است که در دنیای هری پاتر و با شخصیتهایی تازه و داستانی نو رخ میدهد.
به نظر شما بهترین دیالوگ سرورس اسنیپ و بهترین صحنهی حضور او در فرنچایز هری پاتر کدام است؟
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید