شخصیت ولدمورت (Voldmort) دنیای جادوگران سری هری پاتر (Harry Potter) را سالها مورد حمله قرار داد و نوجوانی بسیاری از افراد نیز با تماشای داستانهایی که از اسمش را نبر گفته میشد، سپر شد. اما در مجموعه فیلمهای هری پاتر، صحنههای وحشتناکی از این کاراکتر وجود دارد که هرگز فراموش نخواهید کرد!
در حالی که فیلمهای هری پاتر مخصوص نوجوانان ساخته میشود، اما بینندگان در هر سنی هم که باشند از داستانهای جادوگری نشانهدار که توسط یک ابرشرور روی پیشانی او گذاشته شده لذت میبرند. در واقع بسیاری از افراد حتی با فیلمهای این مجموعه بزرگ شدند و از طرفی با بزرگتر شدن هری، داستان زندگی او نیز شامل تهدیدهای جدیتر و زمینهای تاریکتر میشود که برای مخاطبین با سن بالاتر مناسب بود. در این جهان رویایی و پر از جادو، اتفاقات شیرین و جزئیات فوقالعاده جالبی را مشاهده کردیم که شاید حتی بسیاری را وادار به آرزوی داشتن یک چوب دست جادویی یا حتی یکبار رفتن به مغازه برادران ویزلی و هاگوارتز کرده باشد! با این حال در این جهان نیز مانند هر دنیای دیگری نیروی شیطانی وجود دارد که جان افراد خوب را تهدید میکند!
در واقع سری هری پاتر روایت یک نبرد فوقالعاده حماسی بین خیر و شر است که در آن، همیشه ترس از یک نیرو ابرقدرت یه نام «اسمش را نبر» وجود دارد! در رستورانها، کافهها یا حتی کلاسهای درس در هاگوارتز، بردن نام فردی که روح خود را تقسیم کرده تا زنده بماند و از هری پاتر انتقام بگیرد، ترس را در جان همگان میاندازد. این در حالی است که با پیشرفت داستان، ما رفته رفته بیشتر با این شیطان بزرگ آشنا شدیم و از طرفی ارتباط هری با او نیز مستقیمتر شد تا ترس به سراغ بینندگان برود. با این حال، آیا بهترین صحنههایی که اوج شرارت شخصیت ولدمورت را به تصویر میکشیدند به خاطر دارید؟
۱۰. گناهکار کردن هگرید برای مرگ میرتل
شاید شخصیت ولدمورت برای بینندگان در حالتی ترسناک باشد که به اسمش را نبر تبدیل شده و دارای ظاهری عجیب و بدون دماغ است! اما او در همان زمان نوجوانی و جوانی نیز روح خبیثی داشت که میتوانست دیگران را آزار دهد و با بلندپروازی برای رسیدن به قدرت بیشتر در جادوگری، خوبیها را هم نادیده بگیرد. در واقع تام ریدل (Tom Riddle) جوانی خوشذوق و جذاب به نظر میرسد، اما پشت این صورت و چهره خندان، شیطان واقعی قایم شده است.
در یکی از فیلمهای سری صحنه فلش بکی به گذشته تام ریدل وجود دارد که در آن میتوانید ببینید که چطور او مرگ میرتل را به گردن هگرید بیگناه میاندازد. میرتل همان روح سرگردانی بود که به دلیل دیدن مار اسلیترین کشته شده و در دستشویی گرفتار شده است، اما کسی که باعث بیرون آمدن مار و مرگ او شد، همین تام ریدل بود. در آن زمان وقتی که به دنبال قاتل میگشتند، هگرید به عنوان مجرم شناخته شد و او را متهم اصلی برای پرورش حیوانهای ممنوعه خواندند!
۹. صورت ولدمورت پشت سر پروفسور!
داستان هری پاتر و سنگ جادویی را معمولا برای رده سنی کودکان و نوجوانان در نظر میگیرند و در روایت آن نیز هری پاتر ۱۱ ساله است. در طول فیلم لحظات شیرین و خندهدار بسیاری را میبینیم که عملا مهیج و در عین حال مخصوص کودکان هستند، اما درست هنگامی که به صحنههای آخر فیلم نزدیک میشویم، اتفاقی میافتد که در ذهن همه بینندهها و بخصوص کودکان ماندگار شده است! پروفسور کویرل (Quirrell) کسی است که وظیفه درس دادن دفاع علیه جادو تاریک را در فیلم اول بر عهده داشت، اما رفته رفته ثابت شد که ظاهرا او دشمن اصلی بوده است.
در واقع ولدمورت از بدن این پروفسور فلک زده به عنوان یک میزبان استفاده کرده و پشت سر او قرار داشت تا هر وقت که لازم شد، خود را نشان دهد و موجبات هیجان و ترس را برای بچههایی که فیلم را میدیدند فراهم کند. با این حال در آخر فیلم از چهره او رونمایی شد و فهمیدیم که حتی در فیلم مخصوص رده سنی نوجوانان هم لرد ولدمورت با کسی شوخی ندارد!
۸. تلاش برای کشتن هری در خردسالی
در طول فیلمهای سری هری پاتر، شخصیت ولدمورت که به خانه خانواده پاتر حمله میکند را در صحنههای جداگانه دیده بودیم. اما اگر این تکهها را در کنار یکدیگر قرار داده و کامل مشاهده کنید، واقعا با صحنه بسیار ترسناکی از یک جنایتکار تمام عیار مواجه خواهید شد! در این لحظه که هری پاتر هنوز یک خردسال است، لرد ولدمورت به خانه آنها حمله میکند و جیمز پاتر را کشته و سپس به سراغ اتاق هری و مادرش میرود. اراده بر کشتن یک بچه کوچک و همچنین مادرش در کنار هم، واقعا دلی از جنس سنگ میخواهد که دیدن آن در هر حالتی باعث ناراحتی و همچنین ترس از شیطانی که چنین کاری را انجام میدهد خواهد شد.
۷. بغل کردن دراکو ملفوی
شخصیت لرد ولدمورت با نیرو جادو تاریک، دلی از سنگ، خشن، قاتل، شیطان و از همه مهمتر، با ظاهری فوقالعاده عجیب که هر کسی را تا شعاع ۱ کیلومتری میترساند، به سمت شما آمده و بغل میکند! این کاری بود که ولدرمورت با دراکو ملفوی (Draco Malfoy) در آخرین لحظات سری هری پاتر انجام داد تا به او در گرفتن تصمیمی عاقلانه (برای پیوستن به نیروهای او) تشویق کند. با این وجود، وقتی که این صحنه را میبینیم واقعا حس چندش و فوقالعاده عجیبی به فرد دست میدهد که موجب ترسیدن هر چه بیشتر از لرد ولدمورت میشود.
به هر حال ترسناکترین حالت ولدمورت درست همان زمانی است که او سعی میکند تا شبیه به یک انسان عادی باشد، در حالی که کاملا میتوان فهمید که اسمش را نبر نه به کسی اهمیت میدهد و نه دراکو ملفوی هیچ ارزشی برای او دارد. همچنین جالب است بدانید که این صحنه هرگز در کتابهای هری پاتر نیست و صرفا در فیلم نشان داده شده تا صحنه تازهای از ولدمورت خلق شود!
۶. تلاش برای کشتن جینی در تالار اسرار
اینجاست که میبینیم شخصیت ولدمورت ذاتا یک شیطان است و اینکه ظاهر بدون دماغ و مار مانند داشته باشد یا اینکه به شکل نوجوانی خوشتیپ حاضر شود، هیچ تاثیری روی اصل ماجرا نخواهد داشت. او هنگامی که در تالار اسرار سعی میکرد تا روح خود را از کتاب خاطرات به جهان واقعی برساند، از جینی ویزلی (Ginny Weasly) برای رسیدن به هدفرخود استفاده کرد و دیدیم که چطور رفته رفته جان او را میگرفت. این کار باز هم نشان میدهد که کشتن یک بچه هرگز برای ریدل اهمیتی ندارد، به نحوی که او دیگر معنی شخصیت منفی بودن را به یک سطح تازه رسانده بود!
۵. نوشیدن خون اسبهای تکشاخ
شاید در این صحنه خود شخصیت ولدمورت را به صورت کامل و با ظاهر اصلی مشاهده نکنیم، اما اینکه او با یک شنل سیاه شلخته روی جنازه یک اسب تکشاخ ایستاده و در جنگل ممنوعه مشغول به نوشیدن خون آن است، خود دلیل کافی برای گریه کردن یا شوکه شدن بچه ۱۰ سالهای خواهد بود که این فیلم را تماشا میکند! حتی برای افراد بزرگسال نیز دیدن این صحنه به شدت وحشتناک است و مرموز بودن آن به این وحشت اضافه میکند.
۴. صحنه تولد دوباره ولدمورت
هنگامی که هری پاتر و سدریک (Cedric) به پایان آخرین بخش از مسابقات ترای ویزارد رسیده بودند، ناگهان یک تغییر مسیر ساده برای آنها انجام شد و در نتیجه دیدیم که یاران ولدمورت در صحنه حاضر هستند تا مراسم تولد لورد خود را به زیبایی برگذار کنند! در واقع این صحنه بسیار روی زشتتری از هیکل بدون دماغ ولدمورت را نشان میدهد که او را با ظاهری بچه مانند نشان میدهد. حال این جسم کوچک شاید کمی ولدمورت را کمتر ترسناک کند اما جریان کامل برعکس نشان داده میشود! به نحوی که اینجا ما یک بدن ضعیف و دست و پایی به شدت زشت را داریم که روی آن یک کله فوقالعاده عجیب و ناکامل از ولدمورت سوار شده است! این بخش کاملا نشان میدهد که شیطان بودن چه ظاهری دارد و چطور باید از آن ترسید.
۳. کودکی تام ریدل
فلش بکهایی به کودکی تام ریدل وجود دارد که اگر آنها را تماشا کنید، درست بر خلاف ظاهر معصوم و زیبایی که تام در سن پایین دارد، متوجه خواهید شد که شیطان کوچک و بزرگ ندارد و همیشه شیطان باقی میماند! او در این صحنهها توضیح میدهد که خرگوش یکی از بچهها را کشته و عملا آنها را با کارهای خود آزار میدهد. این حرکت از سوی یک بچه قلدر ممکن است یک امر عادی به نظر برسد، اما پیش از آنکه به قلدر بودن تام ریدل دقت کنید، بد نیست یکبار هم نگاه پر از ایدههای پلید او را مشاهده کنید که آماده انجام هرکاری حتی در سن پایین است.
۲. شکنجه چریتی باربیج
چریتی باربیج (Charity Burbage) نام استاد بیگناهی است که هیچ کار خطایی انجام نداده و حتی یکبار در فیلم قرار بود که از هاگوارتز اخراج شود! با این وجود نکته قابل توجه اینجاست که ولدمورت او را میگیرد و چنان شکنجه میکند که حتی برخی از یاران او نیز از این صحنه میترسند، چه برسد به بینندهای که بخواهد نوجوان هم باشد! او این شکنجه را تا جایی ادامه میدهد که مطمئن شود فرد هیچ اطلاعاتی ندارد یا حداقل قادر به گفتن چیزی نیست، اما در نهایت درست هنگامی که افراد توقع دارند تا تو دیگر دست از سر دشمن بردارد، او چریتی را خوراک مار خود میکند!
۱. بازگشت ولدمورت!
شاید صحنه شکنجه معلم بیچاره هاگوارتز خیلی خشن بوده باشد، اما اوج شرارت و شیطان بودن شخصیت ولدمورت زمانی دیده میشود که او دوباره صاحب بدن انسانی و کامل شده و از طرفی میتواند دوباره چوب دست مخصوص خود را بردارد تا جادو تاریک را روانه جسم دشمنان کند. او در اولین اقدام سدریک را با یک نفرین و بدون درد و خونریزی به جهان دیگر بدرقه کرده و سپس شروع به شکنجه هری پاتر نوجوان میکند. او میخواهد هری پاتر زجر بکشد و بمیرد، به همین دلیل همان اول کار حمله نهایی را انجام نمیدهد.
اما نظر شما درباره شخصیت لرد ولدمورت چیست؟ آیا شما هم حس ترس و هیجان ناگهانی را هنگام دیدن این صحنهها تجربه کرده بودید؟
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید