میازاکی اعتراف میکند هرگز بازنشسته شدن را قبول نخواهد کرد
"من تنها میتوانم بازگردم"
برای چندین دهه، هایائو میازاکی (Hayao Miyazaki) با توانایی منحصر به فرد در خلق دنیاهای خارق العاده با داستانهای عمیق، مخاطبان را در سراسر جهان مسحور و شیفته آثار خود کرده است. با این حال، رابطه یکی از بنیانگذاران افسانهای استودیو جیبلی با بازنشستگی به موضوعی جذاب تبدیل شده و حتی زمینه شوخ طبعی در بین طرفداران را ایجاد میکند. میازاکی علیرغم اینکه چندین بار بازنشستگی خود را اعلام کرد، به ناچار به فیلمسازی باز میگردد و اغلب با پروژههای جدید تماشاگران را شگفت زده میکند.
میازاکی نظرات خود را در مصاحبهای به مناسبت سالگرد انتشار قلعه متحرک هاول ( Howl’s Moving Castle)، در مورد چگونگی آینده شغلی خود فاش میکند. او در طول این مصاحبه ذکر میکند: “من تنها میتوانم بازگردم”، که این موضوع نشان دهنده ناتوانی او در جدا کردن خود از هنری است که عمیقا دوست دارد. این صرفا ناتوانی در رها کردن نیست، بلکه رابطه پیچیدهای با خلاقیت، مسئولیت و پیگیری او برای رضایت طرفدارانش است.
اعتیاد میازاکی در آفرینش آثار مملو از خلاقیت به او اجازه بازنشسته شدن را نمیدهد
بازگشت مکرر میازاکی به خلق آثار و کنارهگیری از بازنشسته شدن فقط تصمیمات ساده نیست، بلکه ریشه در یک وسواس خلاقانه عمیق دارد. در مصاحبه مذکور، او اعتراف میکند، هنگامی که یک اثری را تحسین میکند از آن الهام میگیرد، به همین واسطه مجبور میشود خارج از کنترل خود برای ساخت اثری جدید دست به کار شود. برای میازاکی، فرآیند خلاقیت فقط یک شغل نیست، بلکه بخش مهمی از هویت او است. حتی زمانی که میازاکی پروژهها را به دیگران واگذار میکند، نارضایتیاش از نحوه اجرای آنها او را به صندلی کارگردانی بازمیگرداند.
این موضوع وسواس فکری میازاکی را اثبات میکند، مشکلی که دشمن بازنشسته شدن این کارگردان اسطوره است. هر یک از آثار استودیو جیبلی پر از لمس غیرقابل انکار میازاکی است، در حالی که به وضوح میتوان آن را هنگام تماشای این آثار احساس کرد. ناتوانی او در کنار رفتن دائمی نشان میدهد که خلق کردن به اندازه نفس کشیدن برای میازاکی مهم است.
برای میازاکی، الهام گرفتن اغلب چیزی است که او نمیتواند در برابر آن مقاومت کند. بسیاری از پروژههای او از ایدهها یا تصاویری زودگذر ناشی میشود که تخیل او را جرقه میزند و او را وادار میکند تا آنها را عملی سازد. تمامی آثار این اسطوره از قلعه متحرک هاول گرفته تا همسایه من توتورو (My Neighbor Totoro) و شهر اشباح (Spirited Away)، ناشی از قوه تخیل و الهامات میازاکی است. ارتباط عمیق میازاکی با ایدههایش باعث میشود که اجازه دهد آنها ناتمام یا ناقص بمانند، گرچه عملی سازی این ایده میتواند تا چه حد به خود او لطمه وارد کرده و میازاکی را عذاب دهد.
بار مسئولیتهای میازاکی غیرقابل تصور است!
بازگشت میازاکی به انیمه سازی فقط در مورد رضایت شخصی نیست، بلکه در مورد مسئولیت پذیری نیز هست. همانطور که او در یکی از بهترین نقل قول های خود بیان میکند، “برای اینکه روح انیمیشن را زنده کرده و آن را به نمایش بگذارم، فقط میتوانم بازگردم.” این بیانیه وزنی را که او به عنوان هنرمندی که وظیفه شناس بر عهده دارد، برجسته میکند.
دیدگاه او نشان میدهد که او چقدر هم به داستانهایش و هم به مخاطبانش متعهد است. میازاکی در مصاحبههای دیگر گفته است که فیلمهای او فقط برای سرگرمی نیستند، بلکه برای الهام بخشیدن به مردم برای تأمل در زندگی، طبیعت و انسانیت هستند. اگر او احساس کند که دیگران نمیتوانند از این استاندارد حمایت کنند، جای تعجب نیست که تصمیم میگیرد به عقب بازگشته و اشتباهات خود را اصلاح کند. این تعهد فراتر از خود نتیجه آثار است، بلکه وابستگی عاطفی میازاکی را به خلق اثر جدید نمایش میدهد. میراث میازاکی به عنوان یک انیماتور چیره دست استانداردی تقریبا دست نیافتنی را برای دیگران در صنعت انیمه سازی تعیین کرده است. او با بازگشت مکرر به حرفه خود، اطمینان حاصل میکند که شهرت و فیلمهای استودیو جیبلی در یاد و خاطر طرفدارانش باقی خواهد ماند.
میراث ناتمام این اسطوره
عدم تمایل میازاکی به بازنشسته شدن علاوه بر وابستگی، به میراث ناتمام او نیز گره خورده است. میازاکی علیرغم خلق برخی از نمادین ترین فیلمهای تاریخ انیمیشن، از جمله شهر اشباح و همسایه من توتورو، کار خود را همیشه ناقص میداند. ایده بازنشستگی، برای او، کمتر از هر چیزی به سن یا دستاورد مربوط میشود و بیشتر در مورد این است که آیا او موفق شده است تمام آنچه را که قصد دارد از طریق هنر به مخاطبان بفهماند و نتیجه تلاشهایش موفقیتآمیز بوده است.
در سال ۲۰۱۳، پس از اکران باد بار میخیزد (The Wind Rises)، میازاکی بار دیگر بازنشستگی خود را اعلام کرد. با این حال، تنها چند سال بعد، او کار بر روی پروژه جدیدی به نام چگونه زندگی می کنی؟ (How Do You Live)، که با نام پسر و حواصیل (The Boy and the Heron) نیز شناخته میشود، آغاز کرد. او این فیلم را به عنوان “هدیهای به نوهاش” توصیف کرد و ثابت کرد که حتی بازنشستگی نیز نمیتواند او را از خلق چیزی معنادار باز دارد. از نظر میازاکی، انیمیشن فقط یک حرفه نیست، بلکه رسانهای است که از طریق آن باورها و ارزشهای خود را منتقل میکند.
حرفه هایائو میازاکی ویترین کاملی است که نشان میدهد اشتیاق و هدف چقدر میتواند قدرتمند باشد، و همواره او را به خلق آثار جدید وادار کند. برای میازاکی، انیمیشن چیزی فراتر از داستان سرایی است، بلکه راهی است که او تکهای از خودش را در جهان به جا میگذارد، بلکه تا مدتهای طولانی نام او همواره در قلب افراد بدرخشد. داستان سرایی او یادآور این است که خلاقیت واقعی مربوط به سن یک فرد نیست. چه میازاکی به ساخت فیلم ادامه دهد و چه روزی تصمیم بگیرد برای همیشه کنار رفته و بازنشسته شود، میراث او به عنوان یکی از بزرگترین انیماتورهای تمام دوران تضمین شده و در یاد و خاطر افراد باقی خواهد ماند.
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید