فیلم های مورد علاقه هایائو میازاکی از سینمای جهان
از فیلمهای کلاسیک ژاپن تا انیمیشنهای دیزنی
اگر طرفدار میازاکی و انیمههای او باشید، حتما برایتان جذاب خواهد بود که با منابع الهام او برای ساخت آثارش آشنا شوید. در اینجا، مروری خواهیم داشت بر فیلم های مورد علاقه هایائو میازاکی (Hayao Miyazaki) از سینمای جهان.
هایائو میازاکی، فیلمساز و انیماتور ژاپنی است که اخیرا جدیدترین انیمهاش با نام پسر و مرغ ماهیخوار (The Boy and the Heron) در دسترس مخاطبان قرار گرفته است. او خالق انیمههایی مثل شهر اشباح و یکی از موسسان استودیو جیبلی (Studio Ghibli) است. از این رو، همواره با القابی نظیر پدرخوانده انیمه یا والت دیزنی ژاپن شناخته میشود. فیلمهای او به دلیل داستانگویی پیچیده، شخصیتهای ماندگار و زیبایی بصری در سرتاسر جهان از جمله آمریکا مورد ستایش قرار گرفتهاند. گفتنی است هایائو میازاکی در ایران نیز طرفداران زیادی بین انیمهبازها دارد.
مثل همه فیلمسازان بزرگ سینما، والت دیزنی ژاپن هم یک سینهفیل یا خوره فیلم است. بیشتر طرفدارانش از علاقه میازاکی به آثار جان فورد و کوروساوا اطلاع دارند، اما سلیقه او فقط فیلمهای ژاپنی و آمریکایی را شامل نمیشود. چراکه او فیلمهایی از شوروی سابق و درامهای اسپانیایی را هم میپسندد. علاوه بر این، میازاکی به چند انیمیشن قدیمی از شرکت دیزنی هم علاقه دارد. تماشای این فیلمها به کسانی که طرفدار انیمههای میازاکی هستند و میخواهند با سلیقه او آشنا شوند، توصیه میشود. پس بیایید تعدادی از این آثار سینمایی را به همراه یکدیگر مرور کنیم.
The Spirit of the Beehive (1973)
روح کندوی عسل، یکی از فیلم های محبوب هایائو میازاکی است که شباهت فراوانی به آثار خودش دارد. این فیلم به عنوان بهترین اثر ویکتور اریسه، کارگردان اسپانیایی، در نظر گرفته میشود و نقطه عطفی در تاریخ سینمای اسپانیا بوده است. داستان فیلم در دورانِ بعد از جنگ داخلی اسپانیا اتفاق میافتد و به برخی از حقایق تاریخی در این کشور میپردازد. در این فیلم، تخیل معصومانه یک دختربچه در مقابل دنیای تلخ و تیره بزرگسالان قرار گرفته است. روح کندوی عسل، فیلمی مملو از نمادگرایی و تمثیل نیز هست و میتواند تجربه لذت بخشی برای شما باشد.
Priest of Darkness (1936)
کشیش تاریکی، یکی از سه فیلم بازمانده از سادائو یاماناکا محسوب میشود. یاماناکا هنرمندی پیشگام در ژانر جیدای-گکی بود که آثارش بر فیلمهای کوروساوا هم تاثیر گذاشتهاند. داستان فیلم در اوایل دهه ۱۸۰۰ و در یک محله فقیرنشین توکیو میگذرد. بهتدریج با کوچیاما، یک رهبر یاکوزا، آشنا میشویم که هر روز با شرط بندی پول درمیآورد. پس از آنکه شمشیر یک سامورایی در طی سلسله اتفاقاتی دزدیده میشود، کوچیاما و همسرش به دردسر بزرگی میافتند. این یک فیلم مینیمالیستی و لطیف است که فیلمبرداری خیره کننده و روایت جذابی دارد.
Ballad of a Soldier (1959)
چکامه یک سرباز، فیلم دیگری است که هایائو میازاکی به آن علاقه دارد. داستان در مورد سرباز جوانی است که از میدان جنگ به روستایش بازمیگردد. او در ادامه سفرش با بسیاری از شخصیتها مواجه میشود و یک تحول روحی را تجربه میکند. چکامه یک سرباز، یکی از فیلمهای تحسینشده شوروی است که در سال 1959 نامزد جایزه بهترین فیلمنامه از آکادمی اسکار شد. این فیلم، میازاکی را به داستانهای سیاسی علاقهمند کرد و به ذهنیت او در مورد فیلمسازی شکل داد. میتوان تاثیر این فیلم را بر بسیاری از انیمههای میازاکی در کارنامهاش مشاهده کرد.
Ashes and Diamonds (1958)
فیلم خاکسترها و الماسها، در مورد یک مبارز جوان است که دچار بحران وجودی میشود. او موظف است که یک رهبر کمونیست را به قتل برساند، اما شک دارد که این کار درستی باشد. خاکسترها و الماسها، شاهکاری در تاریخ سینمای لهستان به حساب میآید که شهرت قابل توجهی را برای کارگردان فیلم، آندره وایدا، به ارمغان آورد. میازاکی میگوید این فیلم را زمانی تماشا کرد که یک پسر جوان بود. او توضیح میدهد: «پدرم مرا از سنین پایین به سینما میبُرد. فیلمهای اوزو، خاکسترها و الماسها، دزد دوچرخه و تعدادی دیگر را آن موقع تماشا کردم.»
Chikemuri Takanobaba (1928)
ایتو دایسوکه، یکی از مهمترین کسانی است که به توسعه ژانر جیدای-گکی (تاریخی) کمک کردهاند. دوئل در تاکادانوبابا که نخستین فیلم اوست، جایگاه خاصی در کارنامهاش دارد و از جمله فیلمهایی است که هایائو میازاکی به آن عشق میورزد. این فیلم، داستان یک دوئل سخت و شرورانه را شرح میدهد که گفته میشود برآمده از واقعیات تاریخی بوده است. فیلم دوئل در تاکادانوبابا، مملو از طنز و انرژی است و یک اثر قدیمی اما موفق در ژانر جیدای-گکی به حساب میآید. همین باعث میشود که آن را یکی از بهترین فیلمهای سامورایی در تاریخ سینما بدانیم.
How Green Was My Valley (1941)
علاقه میازاکی به جان فورد بر کسی پوشیده نیست. او در میان فیلمهای جان فورد، بیشتر از همه، کلمنتاین عزیزم و دره من چه سرسبز بود را میپسندد. دومی، یک فیلم شاعرانه و زیبا درباره مردی است که خاطرات کودکیاش را تعریف میکند. میتوان حدس زد که دلیل علاقه میازاکی به این فیلم، تمرکز آن بر مفهوم نوستالژی باشد. این فیلمساز ژاپنی قبلا در مصاحبهای گفته بود: «فکر میکنم که [نوستالژی] مشترک ترین احساس بشری است و عاملی که ما را انسان میکند. وقتی که زندگی میکنید، چیزی را از دست میدهید. پس نوستالژی برای همه طبیعی است.»
Seven Samurai (1954)
میازاکی، همیشه عشق خود را به کوروساوا با صدای بلند اعلام کرده است. هفت سامورایی، معروفترین فیلم آکیرا کوروساوا و بهترین فیلم در ژانر جیدای-گکی است که هایائو میازاکی، عاشق آن است. شهرت این فیلم به حدی است که حتی کارگردانان غربی (نظیر سرجیو لئونه) هم از آن تاثیر پذیرفتهاند. شاید یکی از دلایلی که هفت سامورایی را به فیلم پرطرفداری در جهان تبدیل کرده، شباهت آن به فیلمهای وسترن باشد. تا جایی که فیلمساز معروفی مثل جان استرجس، هفت سامورایی را در قالب یک فیلم وسترن (با عنوان هفت دلاور) بازسازی کرده است.
To Live (1952)
میازاکی راجع به فیلم زیستن، اثر کوروساوا، میگوید: «[این فیلم] چهل سال پیش ساخته شده، اما قدرت خود را از دست نداده. وقتی که امروز دوباره به آن نگاه میکنم، میبینم که توانایی بیشتری برای ایجاد شگفتی دارد.» فیلم زیستن، اقتباسی از رمان مرگ ایوان ایلیچ (به قلم لئو تولستوی) است و نامش همواره در لیست بهترین فیلمهای کوروساوا دیده میشود. زیستن در زمانهای که ساخته شد، سعی داشت که بوروکراسی ناکارآمد ژاپن را مورد انتقاد قرار دهد. از سوی دیگر، این فیلمی با مضامین فلسفی نیز هست و میتواند تماشاگران خود را وادار به تفکر کند.
Modern Times (1936)
فیلم عصر جدید، شاهکار چارلی چاپلین در ژانر کمدی است. فیلمی که مخاطبش را از خنده رودهبر میکند و حتی شاید وادارتان کند که آن را چند بار دیگر هم تماشا کنید. این فیلم، مورد علاقه هایائو میازاکی نیز هست و جایگاه خاصی در فهرست فیلمهای محبوبش دارد. داستان در مورد کارگر ساده لوحی است که پس از انجام کارهای سخت و طاقتفرسا، ناگهان دیوانه میشود. او میخواهد در جامعهای که درگیر فاصله طبقاتی و مشکلات اجتماعی است، گلیم خود را از آب بیرون بکشد. اما هر بار، موانع بیشتری در مقابل او قرار میگیرند تا از هدفش بازبماند.
میازاکی کدام انیمیشنها را دوست دارد؟
سلیقه میازاکی، محدود به فیلمهای زنده نیست و تعدادی انیمیشن هم در فهرست آثار محبوبش دیده میشود. او میگوید که پس از دیدن انیمیشنی به نام هاکوجادن (Hakujaden) در دوران دبیرستان، تصمیم گرفت که انیماتور شود. اما این تنها اثری نیست که بر کار و حرفه میازاکی، تاثیرگذار بوده است. علاوه بر این، او عاشق انیمیشنهای کشور فرانسه و شوروی است. در این میان، چند فیلم برجسته از شرکت دیزنی هم مورد علاقه میازاکی هستند. اگرچه انیمههای او بسیار متفاوت با انیمیشنهای دیزنی به نظر میرسند، اما تا حدودی هم از آثار دیزنی تاثیر پذیرفتهاند.
The Snow Queen (1957)
انیمیشن ملکه برفی، اثر لئو آتامانوف، داستان ملکهای شرور را روایت میکند که سعی دارد تا باعث تکثیر شرارت در تمام جهان شود. او پسر مهربانی به نام کای را میدزدد و به قصر خود میبرد. حالا دختر شجاعی به نام گردا که بهترین دوست کای است، باید برای نجات او به سراغ ملکه برفی برود. این فیلم، همیشه مورد توجه هایائو میازاکی در ساخت انیمیشنهای خودش بوده است. او میگوید: «از فیلم ملکه برفی آموختم که اگر شخصیتها بهخوبی حرکت داده شوند، میتوانند بسیار تاثیرگذار باشند و در نتیجه میتوان احساسات را در انیمیشن به جریان درآورد.»
The Curious Adventures of Mr. Wonderbird (1952)
ماجراهای عجیب آقای واندربرد، ساخته پل گریمو، انیمیشنی در ژانر کمدی و یکی از بهترین فیلمهای پویانمایی در تاریخ است. داستان در مورد یک چوپان است که سعی دارد از دست دیکتاتوری بیرحم، فرار کند. میازاکی که از طرفداران پل گریمو است، راجع به این انیماتور فرانسوی میگوید: «وقتی که خیلی جوان بودم، فیلمهای او مرا بسیار تحت تاثیر قرار داد.» در واقع، رگههایی از تاثیر پل گریمو در چند فیلم میازاکی دیده میشود. مثلا اگر انیمه قلعه کاگلیوسترو را دیده باشید، احتمالا متوجه شدهاید که نام یکی از شخصیتها «آقای واندربرد» است.
The King and the Mockingbird (1980)
انیمیشن پادشاه و مرغ مقلد، یکی دیگر از فیلم های پل گریمو است که هایائو میازاکی به آن امتیاز بالایی میدهد. این فیلم، نسخهای تکاملیافته از ماجراهای عجیب آقای واندربرد است. داستان در سرزمین تاکیکاردیا اتفاق میافتد. جایی که یک حاکم متکبر و ارتش روباتیکش با مشت آهنین، به افراد حکومت میکنند. اما یک چوپان آزادیخواه از فرمانهای پادشاه سرپیچی میکند. کمی بعد، او یک مرغ مقلد را مییابد که آوازش کلید رهایی از بند ظلم است. پادشاه و مرغ مقلد، بهترین اثر پل گریمو است که جوایز فراوانی را در جشنوارهها به دست آورده است.
Tale of Tales (1979)
میازاکی، طرفدار انیمیشنهای یوری نورشتاین نیز هست. او چندین بار گفته است که انیمیشن افسانه افسانهها را بسیار دوست دارد. این فیلم کوتاه، مجموعه تصاویری را شامل میشود که شبیه خواب و رویا هستند. آنها طوری به نمایش درمیآیند که یادآور احساس واقعی انسانها در حین مرور خاطرات باشند. افراد مختلفی در سکانسها ظاهر میشوند. از جمله یک شاعر، یک گرگ و دختری کوچک. افسانه افسانهها، تفسیری شاعرانه از جنگ جهانی دوم است که معمولا به عنوان شاهکار نورشتاین در نظر گرفته میشود. پس حتما این فیلم بینظیر را تماشا کنید.
Peter Pan (1953)
میازاکی از انیمیشن پیترپن به نیکی یاد میکند و یکی از فیلم های مورد علاقه اوست؛ هایائو میازاکی معتقد است که «صحنههای پرواز پیترپن، شباهت زیادی به پرواز با هواپیما دارد. در نتیجه، بینندگان نیز با شخصیتهای داستان در هوا پرواز میکنند.» انیمیشن پیترپن، یک اثر موفق در میان فیلمهای کلاسیک دیزنی و بهترین اقتباس از نمایشنامه پیترپن، نوشته جیمز بری است. این فیلم، داستان گروهی از کودکان را روایت میکند که با پسری نوجوان به نام پیترپن آشنا میشوند. او آنها را به سرزمین «ناکجا» میبرد که هیچ کودکی در آنجا بزرگ نمیشود.
The Little Mermaid (1989)
علاقه میازاکی به فیلم پری دریایی کوچولو، چندان عجیب نیست. میتوان گفت که انیمه پونیو، اثر میازاکی، با الهام از انیمیشن دیزنی ساخته شده. به طوری که طراحی شخصیت پونیو نیز یادآور طراحی آریل در پری دریایی کوچولو است. این انیمیشن که اقتباسی از داستان هانس کریستین اندرسون است، داستان دختری به نام آریل را روایت میکند که سعی دارد از زندگی انسانها سر دربیاورد. یک روز، او عاشق پسری جوان میشود و تصمیم میگیرد که همراه با انسانها زندگی کند. اما برای این کار، آریل باید به یک انسان تبدیل شود و به یک جفت پا نیاز دارد.
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید