سریال Hellbound محصول شبکه نتفلیکس که ترجمه شده به عازم جهنم اثری است که به تازگی ترند این روزهای فضای مجازی شده؛ در این حد که گزارش شده سریال Hellbound از جنبهی میزان تماشا از سریال خوش ساخت بازی مرکب (Squid Game) پیشی گرفته است. سوال اینجاست آیا این سریال با کمپین تبلیغاتی گستردهاش سرش به تنش میارزد؟ سوال سادهتر اینکه آیا این سریال ارزش تماشا دارد یا خیر.
سریال عازم جهنم با بهره جستن از موضوع مذهب در ذهن شما رژه میرود؛ یعنی دلش میخواهد شما را به شک بیندازد نسبت به آنچه که از قبل در ذهنتان شکل گرفته است. داستان در کشور کره جنوبی روایت میشود و ماجرا از این قرار است که هر آن امکان دارد فرشتهای ناگهان جلوی یک فرد ظاهر شود و بگوید که قرار است او در چند روز آینده بمیرد و عازم جهنم شود. البته این عزیمت به شکل و شمایل وحشیانهای انجام میشود و با ظاهر شدن سه هیولا، این پروسه شکل میگیرد. دنیای سریال مبنا را بر این اساس گذاشته که مردمان کره جنوبی افرادی وابسته به گرایشهای مذهبی هستند؛ در صورتیکه بیش از نیمی از مردمان این سرزمین جزء افرادی طبقهبندی میشوند که به هیچ خدایی وابستگی نداشته و به اصطلاح بی دین هستند. حال چطور میشود که چنین طرز تفکری را باید قبول کنیم، آن هم در دنیایی که در واقعیت خلاف آن در جریان است؟ آیا این تناقض نیست؟ اگر مخاطب سریال با فضای ذهنیِ جامعهی کره جنوبی آشنا باشد، اولین نقد را به این شکل به این محصول وارد میسازد.
اگر به قصه سریال عازم جهنم از دور نگاهی بیندازیم، زرق و برق خاصی دارد و حتی تصور میکنیم که میتواند از حیث مذهب و فلسفه ذهنمان را به بازی بگیرد، ولی آنچه که سازندهی سریال در نظر داشته القای چنین طرز تفکراتی نیست. فصل اول سریال که شش قسمت بیشتر ندارد، ساخته شده برای اینکه صرفا سرگرم شوید. حرفهایی در بطن ماجرا از دین زده میشود ولی آنچنان درگیرکننده نیست و حرفهایی که از مجرای دیالوگها بین شخصیتها رد و بدل میشود، بیشتر در حد یک سری کلیپهای اینستاگرامی است تا یک زیرمتن بسیار قوی و فکر شده؛ حتی یک مانیسفت هم نمیتواند باشد!
مشکل اصلی سناریوی سریال عازم جهنم در نبودِ یک شخصیت درست و حسابی در خط داستانی است. یعنی تا به یک یا دو شخصیت در حال وابسته شدن هستیم، ناگهان داستان روی فرد دیگری تمرکز میکند. از آنجایی که به نظر میرسد سریال برای فصلهای آینده نیز برنامهریزی شده، میبایست حداقل یک کاراکتر اصلی در این سریال وجود داشت که پیشبرد داستان روی دوش او سنگینی میکرد.
مشکل اصلی سناریوی سریال عازم جهنم در نبودِ یک شخصیت درست و حسابی در خط داستانی است
جونگ جینسو، کاراکتر مرموزی که در اولین قسمت به چشم میبینیم پتانسیل تبدیل شدن به یک شخصیت فوقالعادهای را داشته اما نه تنها پرداخت خوبی در ادامه پیدا نمیکند، بلکه در اواسط سریال بدون توجیه منطقی از خط داستانی غیب میشود. سریال عازم جهنم به واسطهی تعریف داستانش، معماهای زیادی را طرح میکند اما در حل معما حتی یک قدم هم برنمیدارد! خساستهای این چنینی معمولا یک ترفند مهمی است که اکثر نویسندگان سریالهای تلویزیونی به کار میگیرند اما اینکه یک سریالی پیدا شود که حتی حاضر نباشد یک مسئلهی ساده را اندکی باز کند، واقعا باید به عقل نویسندهاش شک کرد. سریال به جای این کار، تلاش کرده از این نقطه ضعف به شکلی دیگر استفاده کند. مخاطب که ما باشیم مثل شخصیتهای ریز و درشت داخل سریال مدام در حال فکر هستیم که نکند واقعا پای مذهب در میان است و این هیولاها به ماورای دینیمان ربط داشته باشد؟ از طرفی دیگر وقتی قصه به جلوتر حرکت میکند، باز هم این سوال پیش میآید که نکند ما قضیه را برعکس متوجه شدهایم و هیچ ربطی این موضوع به مسائل دینی ندارد. این مشغول کردنِ ذهن بیننده باعث میشود حداقل از این بابت هم که شده به این سریال، اندکی اشتیاق برای تماشای قصه داشته باشیم.
مشکلات کارگردانی سریال عازم جهنم به این موضوع برمیگردد که سریال حتی در حد و اندازه ۶ قسمت نیز پتانسیل روایت داستان را نداشته. صحنههای زیادی را میتوان از سریال حذف کرد؛ ضمن اینکه داستان اصلا و ابدا آنقدر که فکرش را میکردیم توان درگیر کردنمان با وقایع را ندارد. صرفا یک کار تکراری مدام و مدام تکرار میشود. به وجود آمدن فرقههای چپ و راست نیز چیز چندان جدیدی نیست که بگوییم تنها در سریال عازم جهنم به چشم میبینیم. از سریال The Leftovers بگیرید تا محصولات سینمایی و تلویزیونی دیگر که انسانها، مذهب را بازیچهی دست خود کردهاند.
تعریف از مفاهیمی که در سریال عازم جهنم وجود دارد یک مدل تُف سر بالاست! از این بابتکه افراد داخل دنیای سریال بهره هوشی به شدت پایینی دارند. چطور میشود که هیچ اندیشمند و دانشمندی در کره جنوبیِ خیالی این سریال وجود ندارد که ادعا کند شاید این حوادث و رویدادها دلیل علمی پشتش نهفته؟ دنیای کرهای که در سریال میبینیم زیادی سیاه و سفید است. مردمانش یا خوب هستند یا بد؛ یا سنگدل هستند یا مهربان؛ یا سادهلوح هستند یا زیرک. هیچ حد وسطی در این میان وجود ندارد و هیچ فردِ اهل علم نیز در این دنیا به چشم نمیبینیم.
سریال Hellbound قطعا آن چیزی نیست که نتفلیکس با آب و تاب زیادی تبلیغش را انجام داده است. اگر بخواهید از جنبهی وقت تلف کردن به سمت این محصول بیایید، اثر سرگرمکنندهای است. هر چند سریال عازم جهنم در فصل اول به هیچ یک از معماهای مطرحشدهاش پاسخ نمیدهد.
- موضوع و ایدهی خوب سریال
- طرح معماهای جذاب
- جلوههای ویژه
- پایانبندی غافلگیرکننده
- فقدان یک شخصیت اصلی در خط داستانی و عدم پرداخت کاراکترها
- وجود صحنههای اضافی که به مشکل تدوین دلالت دارد
- مفاهیم زیرمتنی سریال عمیق و درگیرکننده نیستند
- پیش قدم نشدن سریال در حل هیچ گونه از معماهایی که مطرح کرده
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید