بازی Hitman 3 حسن ختامی شایسته برای سهگانهی IO Interactive از سری هیتمن است که به بهترین شکل ممکن با طرفداران بازیهای مخفی کاری وداع میکند. در ادامه با سرگرمی و نقد و بررسی بازی Hitman 3 همراه باشید.
سری بازیهای هیتمن از شروع قرن بیست و یکم در نظر عاشقان مخفی کاری جایگاه خاص خود را داشته است. استودیوی IO Interactive در سال ۲۰۱۶ راهی را آغاز کرد که امروز در پختهترین شکل ممکن به پایان رسید. بازی Hitman 3 با تغییرات حداقل و بهبودهای قابل لمس به تکاملبخش فرمول استودیوی سازنده آن در ساخت آثار مخفی کاری رسیده است. بازی با سناریوهای جدید و جذاب از روند یکنواخت مراحل دو نسخهی قبلی فاصله گرفته و درست سر بزنگاه بازیکن را غافلگیر میکند. اما استودیوی IO Interactive چگونه در شش مرحلهی به ظاهر ساده به چنین چیزی دست پیدا کرده و اثری شایستهی تقدیر و با ارزش تکرار بالا خلق کرده است؟
در مجموع سه درجه سختی مختلف در بازی وجود دارد. هیتمن ۳ در همهی درجات چالش برانگیز است اما آخرین درجه یعنی Master با محدود کردن قابلیت ذخیره، حذف راهنماییها و اضافه کردن دوربین و مامورهای سخت گیر کابوس خوبی برای بازیکنان تازه کار است.
همچنین حالتها و چالشهای مختلف، نقاط شروع و آیتمهای ویژه در کنار سیستم امتیازدهی در آخر هر مرحله باعث شده تا بتوان هر مرحله را دهها بار تجربه کرد. لزوم آنلاین بودن برای دسترسی به این موارد بزرگترین نقطه ضعف بازی Hitman 3 است و ضربهی بزرگی به مهمترین عنصر هویت بخش این اثر یعنی ارزش تکرار بالای مراحل وارد کرده است.
البته هر مرحله به قدری دقیق و هوشمندانه طراحی شده تا به هیچ وجه از خیر تجربهی چندین و چند مرتبهای هر کدام نگذریم. هدف استودیوی سازنده در هیتمن ۳ به تکامل رساندن المانهای قبلی بوده و در همین راستا شاهد المان یا مکانیکهای جدید خاصی نیستیم. دوربین تنها ابزار جدید مامور ۴۷ است که در برخی از مراحل نقشی کلیدی دارد.
جزئیات و دقت در گرافیک فنی و هنری علیالخصوص نورپردازی از همان ابتدا خودنمایی میکند. واکنشهای محیطی مانند تکان خوردن لباس و شیشه براثر وزش باد، خیس شدن لباس و زمین بر اثر بارش باران از جملهی این موارد است که بسیار دقیق پیاده سازی شده و ترکیب آن با نورپردازی و بازتابهای دقیق نور (خصوصا در مرحلهی Chongqing) هوش از سر بازیکن میبرد. هیتمن ۳ در طرف دیگر ماجرا یعنی مسائل فنی نیز سربلند از آزمون بیرون آمده است.
در طی ۴۰ ساعتی که به تجربهی این اثر پرداختم، خبری از باگ و افت فریم حتی در مناطق شلوغ و پر جزئیات نبود و همواره تجربهای روان و پایدار را داشتم اما اشاره به برخی مشکلات این بخش لازم است. انیمیشنها به خصوص در بخش چهره خشک و بی روح است.
دهان شخصیتهای اصلی حتی در میانپردههای بازی، از لحاظ لیپسینک عملکرد خوبی ندارد و هیچ حسی را منتقل نمیکند. البته موسیقیهای گوش نوازی در بازی قرار گرفته که با تم کلی بازی و موقعیت جغرافیایی هر مرحله هماهنگ است و کمی از مشکلات بخش قبلی را جبران میکند. صداپیشه شخصیتهای اصلی مثل دایانا و مامور ۴۷ هم کار خود را عالی انجام دادهاند اما همچنان تنوع کم از نظر تعداد در شخصیتهای جانبی حس میشود.
هوش مصنوعی در بازیهای مخفی کاری از اهمیت بالایی برخوردار بوده و هیتمن ۳ نیز از این قاعده مستثنا نیست. هر کدام از دشمان و حتی افراد عادی به کارهای شما بسته به نوع آن واکنشهای مختلفی نشان میدهند. مثلا محافظین هدف اصلی در صورت لو رفتن شما به سرعت هدف را با پوششی کامل به محلی امن منتقل و کار بازیکن را برای هدشات کردن او سخت میکنند. همچنین رویکرد شما برای پیش بردن مراحل و انتخاب نوع از بین بردن هدف در پایان هر مرحله و مهمتر از همه پایان بازی نقش مهمی دارد. زیرا بازی دارای پایانهای مختلف است.
در پایان باید به مهمترین نکته پیش از تجربهی بازی Hitman 3 اشاره کنیم. تمام اجزای تشکیل دهندهی این اثر از پایه برای تجربهی آن به صورت مخفی کاری طراحی شده است. در نتیجه اگر با عناوین قبلی سری ارتباط برقرار نکردید و صبر یا علاقهای برای پیش بردن آن به صورت مخفیانه را ندارید، از خیر تجربهی این اثر بگذرید. در نقطهی مقابل اگر از طرفداران این سری و بازیهای مخفی کاری هستید، در تجربهی بازی تردید نکنید. بازی Hitman 3 با داستان جذاب، گرافیک چشم نواز و از همه مهمتر ارزش تکرار فوقالعاده بالا، بهترین اثر مخفی کاری در چند سال اخیر است.
- طراحی فوقالعاده مراحل
- ارزش تکرار بالا
- گرافیک فنی و هنری
- دسترسی کامل به دو بازی قبلی
- پایانبندی خوب داستان
- لزوم آنلاین بودن برای دسترسی به مواردی مانند چالشها
- انیمیشنهای خشک و بیروح خصوصا در صورت شخصیتها
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید