اگر همیشه دوست داشتید تا ترکیب «جیسون استاتهام»، «دواین جانسون»، ماشینهای سوپر اسپورت و انفجارهای مرگبار را بر پردهی سینما ببینید، فیلم «هابز و شاو» (Hobbs & Shaw) اینجاست تا آرزوی شما را به واقعیت تبدیل کند؛ واقعیتی که چندان هم باورپذیر نیست.
هالیوود این روزها از هیچ فرصتی برای پول درآوردن دست نمیکشد و یکی از تازهترین روشها برای تحقق این هدف، ساخت مجموعههای فرعی از آثار پرطرفدار و پولسازی همچون «جنگ ستارگان» و «سریع و خشن» است. فیلم هابز و شاو اولین مجموعهی فرعی ساخته شده براساس شخصیتها و جهان فیلمهای «سریع و خشن» است که به خوبی توانسته هویت مستقل خود را در همین اولین قسمت پیدا کند. «دیوید لیچ»، کارگردان این فیلم تجربهی ساخت آثاری همچون «ددپول ۲» و «بلوند اتمی» را دارد و به همین دلیل به خوبی میداند که چطور ترکیبی دوست داشتنی از طنز و اکشن در اختیار مخاطب قرار دهد.
فیلم Hobbs & Shaw، همانطور که از نام آن پیداست، به تلاش این دوشخصیت برای نجات جهان میپردازد. سازمانی تروریستی به نام «ایتیون» در تلاش است تا ویروس مرگباری به نام «دانهی برف» را بدست بیاورد و بزرگترین سازمانهای جاسوسی جهان یعنی CIA و MI6 با اتکا به دو نیروی زبدهی خود، «لوک هابز» (با بازی دواین جانسون) و «دکارت شاو» (با بازی جیسون استاتهام) باید مانع از نابودی جهان شوند. داستان هابز و شاو، هم یک نقطهی قوت و هم یک نقطهی ضعف فیلم است. از یک طرف وقایع داستانی به صورت پله پله برای مخاطب آشکار شده و او را از قلب لندن به نقاط مختلف جهان همچون اوکراین و حتی جزایر ساموآ در اقیانوس آرام میبرد. این تنوع جغرافیایی و جستجو برای یافتن راه حل مشکلات، مانع از یکنواخت شدن داستان و خسته شدن مخاطبان میشود که نکتهای قابل توجه است.
چهارچوب متزلزل داستان نمیتواند به سادهترین سؤالهای مخاطب هم پاسخ مناسبی ارائه کند
در روی دیگر سکه، چهارچوب متزلزل داستان قرار دارد که نمیتواند به سادهترین سؤالهای مخاطب هم پاسخ مناسبی ارائه کند. به عنوان مثال، هابز و شاو در طول ماموریت خود از ماهیت سازمان تروریستی ایتیون آگاه شده و حتی مقر اصلی آن را هم در اوکراین کشف میکنند. با توجه به اینکه سازمان یاد شده پیش از این به مقر MI6 در لندن حمله کرده و ابرقدرتهای جهان در تلاش برای سرنگونی آن هستند، دلیل ممانعت از حمله نظامی انگلیس و آمریکا به این مقر و خشکاندن ایتیون از ریشه چیست؟ خصوصا وقتی قدرت نظامی و امنیتی این مقر آنقدر پایین است که تنها سه مامور میتوانند آن را به کلی نابود کنند. سؤال دیگر این است که چطور این گروه تروریستی پس از نابودی مقر اصلی خود هم بدون هیچ مشکلی به فعالیت جهانی ادامه میدهد؟ چگونه ایتیون آنقدر نفوذ دارد که بتواند سرخط خبرها در سرتاسر جهان را بنا به میل خود تغییر دهد؟ آن هم به نوعی که خود MI6 و CIA هم بدون هیچ واکنشی این خبرها را باور کرده و ماموران مخفی خود را در میدان نبرد تنها بگذارند! بطور کلی داستان در فیلم هابز و شاو صرفا مانند زنجیری عمل کرده که شخصیتها و سکانسهای اکشن آنها را در کنار هم نگاه داشته و به یکدیگر متصل میکند، اما به دلیل نحوهی روایت تدریجی وقایع و تنوع اتفاقات، بیننده به ندرت به سطحی بودن داستان توجه میکند.
شخصیت پردازی فیلم هابز و شاو هم به خوبی کار شده و از عوامل سرگرم کننده این اثر است. رابطهی هابز با شاو اصلا دوستانه نیست؛ زیرا هابز یک مامور دولتی است که همواره سعی در اجرای قانون داشته اما شاو یک مزدور در سطح بین المللی بوده و تنها به منافع شخصی میاندیشد. شاو در واقع همان کاراکتر تند و تیز، باکلاس و جذاب انگلیسی است که همهی ما عموما در «جیمز باند» به دنبال آن هستیم. او عادت دارد تا کارها را با ظرافت انجام دهد و این ظرافت حتی درعشق او به سوپراسپورتهای انگلیسی مثل McLaren 720S به خوبی مشهود است. کلکل این دو شخصیت در طول فیلم، سکانسهایی جذاب با درون مایهی طنز خلق میکند که در کنار مبارزات و انفجارها میتواند خنده را هم بر لبان بیننده بنشاند. نکتهی مهم در شخصیت پردازی فیلم هابز و شاو، چند وجهی بودن آن است. هابز علاوهبر شاو، با برادر بزرگتر خود هم مشکل داشته و آب آنها هم در یک جوب نمیرود، اما جنس سرشاخ شدن هابز با شاو بسیار متفاوت از جنس خصومت او با برادرش است. هابز به کرات در طول فیلم به تمسخر و تهدید شاو میپردازد اما با برادرش به شکلی جدی و عصبی صحبت میکند.
هرچند که به تصویر کشیدن این دو واکنش احساسی از سوی دواین جانسون اصلا در حد و اندازهی آثار درام درجه یک سینما نیست، اما وجود این تنوع احساسی و رفتاری در شخصیتها باعث واقعیتر و عمیقتر شدن ارتباط مخاطب با آنها میشود. در کنار موارد یاد شده باید به شخصیتهای مکمل «لوک» (با بازی «رایان رینولدز») و «دینکی» (با بازی «کوین هارت») هم اشاره کرد. این دو مامور به نوعی یاران مخفی و پشت پردهی هابز و شاو هستند که این دو قهرمان را در انجام ماموریتهایشان یاری میکنند. هرچند که فیلم Hobbs & Shaw تنها در چند سکانس کوتاه از حضور این دو شخصیت برای ایجاد فضایی جالب و خندهدار استفاده کرد، اما میتوان به راحتی پتانسیل آنها برای نقش آفرینیهای طولانیتر و جذابتر را در قسمتهای آتی این مجموعه حس کرد.
البته شخصیت پردازی این اثر خالی از ایراد هم نیست. شخصیت منفی داستان و فرماندهی نیروهای عملیاتی ایتیون، یک جنگجوی ماشینی به نام بریکستون (با بازی «ادریس البا») است. آنطور که داستان فیلم ادعا میکند، شاو و بریکستون تاریخچهی پرماجرایی داشته و دشمنی آنها قدمتی طولانی دارد. شاو پیش از این بریکستون را به ضرب سه گلوله کشته، اما او به لطف فناوری ماشینی گروه ایتیون یک بار دیگر به جهان زندگان بازگشته تا انتقام بگیرد. متاسفانه تمام اطلاعاتی که از شخصیت منفی داستان در اختیار بیننده قرار میگیرد، تنها در توضیحات شفاهی شاو خلاصه شده و حتی یک سکانس کوتاه از گذشتهی این دو هم رزم هم برای عمق بخشیدن به شخصیت بریکستون در فیلم به نمایش در نمیآید. به همین دلیل اهداف، انگیزهها و خواستگاه نقش منفی داستان به کلی برای بینندگان فیلم Hobbs & Shaw در هالهای از ابهام قرار میگیرد.
فیلم هابز و شاو در ارائهی سکانسهای اکشن خود هم به خوبی ظاهر شده. همانطور که اشاره شد، این اثر در جهان مجموعهی سریع و خشن رخ میدهد و حتی پیش زمینهی داستانی شخصیتها هم ریشه در مجموعهی یاد شده دارد. با این وجود، هابز و شاو به خوبی از پس ایجاد یک هویت مستقل برای خود بر میآید و بخش اصلی آن هم به دلیل سکانسهای اکشن است. مجموعهی سریع و خشن به عنوان یک فیلم با محوریت مسابقات ماشین رانی خیابانی متولد شد و هستهی اصلی آن هم سکانسهای اکشن با حضور اتومبیلهای متنوع بود. اما درست از جایی که شخصیت هابز در قسمت هفتم وارد مجموعه میشود، ماهیت آن به سمت آثار اکشن جاسوسی مثل «ماموریت غیر ممکن» تغییر مسیر میدهد.
مطمئنا طرفداران نسخههای اولیهی سریع و خشن اصلا توقع دیدن تانک، مسلسل شش لول و فرار از اژدر زیردریایی روی یخهای قطب را در این مجموعه نداشتند و همهی این ماجراها به نوعی با آمدن دواین جانسون در نقش هابز به مجموعهی یاد شده شکل گرفتند. در واقع شخصیت هابز یک وصلهی ناجور غول پیکر و قدرتمند در مجموعهی سریع و خشن بود که با ماهیت پر سرعت و فنی آن تضادی فاحش داشت، اما فیلم هابز و شاو خود را از سبک مجموعهی سریع و خشن جدا میکند و این امر حتی در کمرنگ شدن عبارت «سریع و خشن» در نام این فیلم هم پیداست. به همین دلیل است که در این فیلم دیگر کسی از تماشای پریدن هابز از یک آسمان خراش برای نجات دیگران، حضور یک تروریست با قدرتهای فرا انسانی یا سازمانی که سعی در پیوند انسان با رباتها و خلق یک گونهی برتر دارد، تعجب نمیکند.
سکانسهای اکشن فیلم Hobbs & Shaw ترکیبی از تعقیب و گریزهای پرسرعت و جلوههای ویژهی کامپیوتری است که به لطف موسیقی پرهیجان «تایلر بیتز» توانسته از پس سرگرم کردن بینندگان به خوبی بر بیاید. با این همه، موارد متعددی از استفادهی بیجا از جلوههای ویژهی کامپیوتری در طول فیلم وجود دارد که حس و حال اکشن آن را میکشد. جلوههای ویژهی میدانی، خصوصا وقتی پای تعقیب و گریز با ماشینهای مختلف وسط باشد به شدت هیجان انگیز و جذاب هستند، زیرا تقریبا همهی ما با رانندگی و لذت سرعت آشنایی نسبی داریم و به همین دلیل به خوبی میتوانیم با قهرمان داستان در سکانسهای اینچنینی همزاد پنداری کنیم. از این جهت، استفاده از جلوههای ویژهی کامپیوتری در چنین مواردی، هیجان مخاطب را به شدت کاهش میدهد، زیرا بینندگان در ناخودآگاه خود میدانند آنچه که در برابر چشمانشان در حال وقوع است به هیچ وجه واقعی نبوده و طبعا خطر و هیجان چندانی هم ندارد. این افت هیجان در سکانس تعقیب و گریز پالایشگاه یا تلاش هابز برای متوقف کردن هلیکوپتر بریکستون در انتهای فیلم به شدت خودنمایی میکند.
Hobbs & Shaw یک مجموعهی فرعی قابل دفاع است که میتوان آیندهی روشنی برای آن متصور شد. ترکیب دقیق و مناسب طنز و اکشن باعث شده تا این اثر بتواند تجربهای سرگرم کننده برای تمام اعضای خانواده رقم بزند. فیلم هابز و شاو در طول ۱۳۰ دقیقه، بینندگان را با قهرمانان خود همراه کرده و با پرداختن به شخصیتهای متعدد در دل داستان، شما را برای تماشای ماجراهای دیگر هابز تنومند و همکار چابک او شاو، ترغیب میکند. اگر بتوانید از داستان سطحی فیلم هابز و شاو چشم پوشی کنید، مطمئنا از تماشای آن پشیمان نخواهید شد.
- ترکیب مناسب و سرگرم کنندهی طنز موقعیتی و مبارزات اکشن و پرهیجان
- پرداخت مناسب شخصیت قهرمانهای داستان که به خوبی در ذهن بینندگان ماندگار میشود
- ضعف چهارچوب منطقی و داستانی فیلم، خصوصا در تعریف شخصیت بریکستون و سازمان مخوفی که او عضو آن است
- جلوههای ویژهی کامپیوتری ناشیانه که هیجان و نفسگیر بودن برخی سکانسهای فیلم را کمرنگ میکند
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید