بررسی بازی Horizon Call of The Mountain
کوهنوردی در کنار رباتها
بازی Horizon Call of The Mountain جدیدترین اثر استودیوی گوریلا گیمز (Guerrilla Games) و فایراسپرایت (Firesprite) چه عملکردی را از خود بر جای گذاشته است؟
کمپانی سونی (Sony) در نسل هشتم بازیهای ویدیویی عینک واقعیت مجازی PSVR را وارد بازی کرد. این کمپانی قصد دارد در نسل نهم هم با عینک PSVR2، بخشی از این بازار را در دست بگیرد. سونی اینبار به طور جدیتر از قبل، این بازار را دنبال میکند و قصد دارد تا بازیهای انحصاری خودش را هم برای این عینک عرضه کند. در همین راستا، بازی Horizon Call of The Mountain توسط استودیوهای گوریلا گیمز و فایراسپیرایت تولید شد.
این اثر، مجموعه بازی Horizon را به دنیای واقعیت مجازی وارد میکند. اینبار به جای ایلوی (Aloy) داستان با حضور شخصیتهای دیگری روایت میشود و کنترل شخصیت جدیدی را در دنیای آخرالزمانی Horizon بر عهده داریم. این بازی با عناوین قبلی مجموعه بسیار متفاوت است و علاوه بر استفاده از دوربین اول شخص، تغییرات زیادی را هم در مبارزات و گشت و گذار در بازی اعمال میکند. بازی Horizon Call of The Mountain چقدر در وظیفهاش برای نمایش قدرت PSVR2، موفق ظاهر میشود؟ در ادامه با بررسی این بازی همراه ما باشید.
بخش زیادی از بازی Horizon Call of The Mountain، از کوهنوردی تشکیل میشود. کوهنوردی شاید برای هر یک از بازیکنان، بیانگر معنای متفاوتی باشد. برای بعضیها، کوهنوردی به معنای رسیدن به قله، ایستادن بر شانههای خدا، و تسخیر طبیعت است. برای برخی دیگر، کوهنوردی از عجله در سفر، نشان دارد. هر تعریفی که از کوهنوردی دارید، احساس شما را به بازی Horizon Call of The Mountain مشخص میکند. مقصد در این بازی چندان اهمیت ندارد. اما مسیری که طی میکنید، ماموریتهای جالب و مناطق زیبا، به شما اجازه میدهد تا دنیای بازی Horizon و دنیای VR را به شکل جدیدی تجربه کنید.
اگرچه کوهنوری گاهی میتواند به تکرار بیوفتد، اما تبدیل کردن این ویژگی به یکی از مهمترین عناصر بازی Horizon Call of The Mountain، تصمیم بسیار هوشمندانهای از سوی سازندگان بود. من به روش پیچیدهی راه رفتن در بازی هنگام نگه داشتن دکمهها، و استفاده از جویاستیک برای بازگشت و چرخش، عادت کردم. اما کوهنوردی در این بازی به شما آن حس قهرمانانهای را منتقل میکند که همیشه در بازیهای Horizon وجود داشت. در ابتدا شاید تقلا برای گذر از صخرههایی که با لکههای سفید برای راهنمایی نشانهگذاری شدهاند، احساس خسته کنندهای داشته باشد حتی اگر برای لحضاتی ترجیح دهید که صرفا از تماشای منظرهی زیبای بازی لذت ببرید. با این حال، خیلی زودتر از آنچه که فکرش را بکنید، به خودتان میآیید و میبینید در حال فتح برجها و اسکلتهای آهنی هستید. شما از موانع و شکافها میپرید، با طناب آویزان میشوید، دربها را با اره باز میکنید و با چکشتان، سنگها را میشکنید.
متاسفانه اما ویژگی کوهنوردی، نمیتواند به طرز هوشمندانهای با داستان گره بخورد. هدف بازی Horizon Call of The Mountain این است که مسیرتان را از یک قلهی اصلی، ادامه دهید. البته شرایط این منطقه با توجه آب و هوا، تغییر میکند. مشکل اینجاست زمانی که شما در مسیر به مانع یا چیز جالبی برخورد میکنید، به ابتدای مسیر بازگردانده میشوید. خوشبختانه سفر بازگشت به ابتدای مسیر (و متعاقبا بازگشت به جایی که توقف کردید)، از طریق فست تراول انجام میشود و نیازی به طی کردن دوباره مسیر نیست. با این حال به سختی میتوان روی پیشرفت در این بازی حساب باز کرد.
بازی Horizon Call of The Mountain دارای یک داستان کم عمق است. در حالی که من از دنیای زیبای بازی Zero Dawn حمایت میکنم، اما چندان بازیکن را دعوت به گشت و گذار در محیط نمیکرد. این موضوع در بازی Forbidden West کاملا برعکس بود و دنیای پرجزئیاتی برای گشت و گذار داشت. اما بازی Horizon Call of The Mountain بهخاطر محدودیتهای VR، نمیتواند آنچنان که باید و شاید ظاهر شود. داستان این بازی، به شدت خطی است و معدود شخصیتهایی که در طول مسیر با آنها ملاقات میکنید، شاید راضی کننده باشد، اما قوس شخصیتی آنها به گونهای است که انگار هیچ دلیلی برای حضور آنها در بازی وجود ندارد.
شما در بازی Horizon Call of The Mountain نقش شخصیت رایاس (Ryas) را برعهده دارید. این شخصیت از بس بهیاد ماندنی است که من مجبور شدم نام او را جستجو کنم. آن هم در حالی که کل هفتهی قبل، به طور مداوم در حال تجربهی این بازی بودم. رایاس یک مجرم در جزیرهی Shadow Carja است. در داستان متوجه میشویم که برادر رایاس در یک ماموریت خطرناک قرار دارد. شما باید او را تا کوه دنبال کنید و جلوی او را بگیرید. بدین ترتیب آزادی خود را بهدست میآورید. رایاس مرتبا در طول این راه، از مسیر خود عقب میافتد در حالی که برادرش کوهنورد بهتری است و به مسیر خود ادامه میدهد. با این حال شما موفق میشوید تا خودتان را به او برسانید.
البته همه چیز در بازی Horizon Call of The Mountain به کوهنوردی خلاصه نمیشود و مبارزاتی هم در بازی وجود دارد. با اینکه اکثر تیراندازیها در این بازی، مربوط به حل پازلها یا دریافت تروفیها است، اما ساخت بازی Horizon بدون کشتار جانواران فلزی، امکان پذیر نیست. باس فایتهای این بازی، حس مبارزاتی که در بازیهای پلتفرمر سهبعدی دههی ۹۰ با آنها روبرو شدید را انتقال میدهد. ایدههای جالبی در مبارزات وجود دارد ولی آنطور که انتظار داریم، پیاده سازی نشدهاند. مبارزه با موجودات غول پیکر، شما را در موقعیتی قرار میدهد که نمیتوانید به طور آزادانه حرکت کنید. از طرفی تیرکمان تنها سلاحی است که در دست دارید. شما میتوانید با تاب خوردن، جاخالی بدهید. اما در صورت انجام این حرکت، چندان کنترلی روی محل مورد نظری که قصد دارید بروید، ندارید. البته میتوانید در فاصلههای کوچکتری هم جاخالی بدهید. اما این قابلیت به ندرت کار میکند و کاربرد چندانی ندارد.
خود مبارزات هم بسیار دردسر ساز هستند. شما برای انتخاب نوع تیر، باید کمان را بچرخانید و آن را انتخاب کنید. با اینکه بازی کنترل دقیقی را از این موضوع ارائه میدهد، اما هنگام مبارزات به راحتی میتوان تیر اشتباهی را انتخاب کرد. در این بازی تیر، سیب (برای درمان که باید آن را نزدیک صورتتان ببرید تا خورده شود)، پوششهای مختلف، و گاهی اوقات سلاحهای قدرتمند اضافی در محیطهای جنگ وجود دارد. اما هرگز مشخص نیست که آیا میتوانید با جاخالی دادن، به مکان مورد نظرتان بروید تا از این آیتمها استفاده کنید یا خیر.
سیستمهای بازی Horizon Call of The Mountain درست مثل بازیهای نوستالژیک پلتفرمر، به شدت ناقص است و فقط مجموعهای از الگوهای خسته کننده را بارها تکرار میکند و تفکر خاصی در آنها وجود ندارد. با این حال، در برخی موارد هم این بازی نوید یک آیندهی روشن را میدهد. تیر اندازی با کمان به شدت دقیق است و با توجه به اینکه شما کنترل دقیقی بر هدفتان دارید، تکه پاره کردن دشمنان یا تماشای سقوط آنها، بسیار لذت بخش است. ماهیت VR به گونهای است که این پیروزیها، احساس قدرت را به بازیکن منتقل میکند. فقط نباید انقدر خسته کننده ظاهر شوند.
البته تعداد نبردها در بازی چندان هم زیاد نیست. در نیمهی اول بازی تقریبا هیچ دشمنی دیده نمیشود. در بازیهای قبلی Horizon، ایلوی برای پیدا کردن یا آپگرید ابزارها، انجام مراحل، و یا صرفا برای دفاع از خود، مدام در حال مبارزه بود. اما در بازی Horizon Call of The Mountain، مبارزات فقط در یک سری نقاط خاص هستند و تمرکز اصلی بازی، روی گشت و گذار است.
متاسفانه این گشت و گذار و کاوش در محیط هم به شدت محدود است. بازی Horizon Call of The Mountain به شدت خطی است. این بازی صرفا رو به جلو پیش میرود و به بازیکن اجازهی بازگشت به عقب را نمیدهد. بخشی از این موضوع را میتوان گردن ماهیت VR انداخت. طبیعتا در یک بازی سوم شخص، شخصیت اصلی بازی، خیلی راحتتر از شخصیت یک بازی VR، میتواند برگردد از صخره آویزان شود و به محیط قبل برود. با این حال بازی Horizon Call of The Mountain تمرکز ویژهای هم روی داستانش دارد و قبل از اتمام بازی، به بازیکن اجازهی سفر به مناطق قبل را نمیدهد. این در حالی است که ایلوی در بازیهای Horizon هر زمان که دلش میخواست، میتوانست از مناطق قدیمی دیدن کند. از نظر من این یک رویکرد اشتباه در Call of The Mountain است که به من اجازه نمیداد تا مناطق مورد علاقهام را به طور کامل جست و جو، و کالکتیبلها را جمع آوری کنم.
بازی Horizon Call of The Mountain عناصر فوقالعادهای را در خود جای میدهد و مهمترین المان آن، یعنی تجربهی فیزیکی کوهنوردی، به بهترین شکل ممکن در بازی جای میگیرد. تریلرهای این بازی نمیتواند به خوبی حس سرعت و چابکی هنگام جابجا شدن در این بازی را به تصویر بکشند. متاسفانه اما بخشهای دیگر این بازی چندان خوب ظاهر نمیشوند. بازیکن اجازهی بازگشت به مناطق قبل را ندارد و نحوهی روایت بازی جالب نیست. با حضور یک سری ایدههای جدید، محیط فوقالعاده وسیع، و اقتباس هوشمندانه از آی پی Horizon به جای خلق صرفا یک نسخهی ریمیک، بازی Horizon Call of The Mountain یک بازی مهم برای پلتفرم VR به شمار میرود. با این حال فکر نمیکنم که بتوان از آن به عنوان یک بازی عالی یاد کرد. فراموش نکنید که نظراتتان را با ما به اشتراک بگذارید.
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید