معرفی ۵ مورد از بهترین ایستراگ های مخفی بازی های ترسناک
رازها ترسناکی که بازی سازان نمیخواهند شما کشف کنید!
ایستراگها یکی از پرطرفدارترین ویژگیهای بازیهای ویدیویی بوده که سالهای زیادی است گیمرها را سرگرم میکنند. بهترین مکان برای این ایستراگها بازیهای ترسناک بوده و از همین رو قصد داریم به معرفی بهترین ایستراگ های مخفی بازی های ترسناک بپردازیم.
توسعه دهندگان خلاق بازیهای ویدیویی عاشق قرار دادن ایستراگهای کوچک و بزرگ در بازیهای خود هستند. برای مثال ما شاهد ایستراگ فیلم سینمایی No Country for Old Men در بازی GTA V یا ایستراگ قارچهای The Last of Us در بازی Uncharted 3 بودهایم. این دو ایستراگ در میان جذابترین ایستراگهای مخفی بازیهای ویدیویی جای دارند.
یکی از بهترین سبک بازیها برای قرار دادن ایستراگ سبک ترس و بقا بوده و توسعه دهندگان این سبک بازی هرگز ما را ناامید نکردهاند. حال در این مطلب قصد داریم نگاهی به بهترین ایستراگ های مخفی بازی های ترسناک داشته باشیم.
ایستراگ The Blair Witch Project در بازی Outlast
سری بازی Outlast، به خصوص نسخه ابتدایی آن اثر زیادی بر پیشرفت بازیهای ترس و بقا داشت. این بازی یکی از ترسناکترین بازیهای تاریخ بوده که مخاطبین از تجربه آن سیر نمیشوند. هدف این بازی به طور کلی القای حس نا آرامی بوده که این کار را در بخشی از بازی به شکلی بسیار خلاقانه انجام داده است.
در فصل ششم بازی شما در زیرزمین تیمارستان با ایستراگی جالب روبرو میشوید. زمانی که مایلز وارد زیرزمین تیمارستان شده، با یکی از دشمنان خود که رو به دیوار ایستاده روبرو میشود. شما اگر به سوی این دشمن بروید، در دم کشته میشوید. حال جالب است بدانید که قرار گرفتن به سوی دیوار و حمله ناگهانی، رخدادی است که اولین مرتبه در فیلم محبوب The Blair Witch Project دیده شد!
ایستراگ پلیس در بازی Cry of Fear
بازی Cry of Fear یکی از ناشناختهترین بازیهای ترسناک بوده که البته در میان طرفداران این سبک بسیار محبوب است. این بازی در سبک اول شخص ترس و بقا، کلیشههای فیلمها و بازیهای ترسناک را به شکل مداوم ارائه میدهد. برای مثال شما طی این بازی توسط مردی چاقو به دست، دکتری دیوانه و بسیاری اشخاص آشنای دیگر در فیلمهای ترسناک دنبال میشوید.
اما در میان تمام این کلیشهها، رخدادی خاص دیده شده که هر کسی را میترساند. در این بازی شخصیت اصلی، سایمون هنریکسون، گوشی موبایلی در اختیار داشته که گاه و بیگاه از آن استفاده میکند. یکی از قدرتهای او در بازی تماس با پلیس محلی است. اما اگر شما با پلیس محلی تماس بگیرید نه تنها از سوی آنها کمکی دریافت نمیکنید، بلکه از سوی آنها صداهای ترسناک، جیغ و فریاد و خندههای وحشتانک بسیار واقع گرایانهای میشنوید که شما را به جنون میرسانند!
ایستراگ آینه در بازی Silent Hill 3
اگر حتی یک مرتبه با دوستان خود درباره بازیهای ترسناک صحبت کرده باشید، حتما نام Silent Hill میان شما بیان شده است. این سری بازی یکی از بهترین و قدیمیترین بازیهای ترسناک تاریخ است. سری بازی سایلنت هیل محبوبیت خود را مدیون داستانهای درگیر کننده و عناصر روانشناختی است. دیگر ویژگی محبوب این سری بازی ایستراگهای بسیار جذاب و خلاقانه است.
سومین نسخه از این سری شما را در قالب هدر میسون قرار میدهد. هدر میسون به شکل مداوم در طول بازی نمود خود را در آینه میبیند. در بخشی از این بازی هدر وارد اتاقی شده که در آن آینهای بسیار بزرگ قرار دارد. به محض ورود به اتاق در روی هدر بسته شده و آینه شروع به تغییر شکل کرده و صحنههای فوق العاده ترسناکی را در برابر دیدگان شما و هدر قرار میدهد.
پایان سگی در بازی Silent Hill 2
به باور عموم، نسخه دوم از سری سایلنت هیل که در بخش پیشین نیز درباره آن صحبت شد، ترسناکترین نسخه از این سری بازی است. این بازی مملو از محتوای مخفی بوده که عموم کاربران با همه آنها روبرو نمیشوند. یکی از این محتویات مخفی بازی اما در میان بسیاری از کاربران شهرت دارد.
این محتوای مخفی در اصل پایانی ثانویه برای بازی بوده که نه مضمونی ترسناک، بلکه مضمونی خنده دار و طعنه آمیز دارد! این پایان با نام «پایان سگی» شناخته شده و بازی با صحنه سگی زیبا از نژاد شیبا اینو به پایان میرسد! شما برای دسترسی به این پایان باید به تجربه هر سه پایان بازی پرداخته، سپس کلید سگ را در پارک رزواتر پیدا کنید. پس از پیدا کردن کلید باید به طبقه سوم هتل لیک ویو رفته تا دری مخفی را بازگشایی کنید. پشت در، شما با سگی زیبا در برابر ماشینی اسرار آمیز روبرو میشوید و متوجه میشوید که این سگ مغز متفکر و دست پشت پرده تمام اتفاقات بازی است!
ایستراگ مرگ نیکول در بازی Dead Space
سری بازی Dead Space دیگر سری بازی محبوب در سبک ترسناک است. این بازی با افزودن سبک علمی تخیلی به سبک ترس و بقا، تجربهای خاص را در اختیار شما قرار میدهد. اولین نسخه از این سری بازی، پیچش داستانی بسیار سنگینی در خود دارد. این پیچش داستانی اما در طول بازی به طور کامل برای شما فاش میشود!
این بازی دارای ۱۳ فصل بوده و طی آنها شما تلاش میکنید در قالب آیزاک کلارک، همسر خود نیکول را بیابید. موضوع از آنجایی جالب شده که شما در صورت قرار دادن حرف اول نام هر فصل در کنار یکدیگر با جمله «Nicole is Dead» به معنای نیکول مرده است روبرو میشوید. در پایان بازی نیز ما متوجه میشویم که نیکول مدتها پیش مرده و آیزاک در ذهن خود با همسرش سخن میگوید!
ایستراگها در بازیهای ویدیویی یکی از پرطرفدارترین ویژگیها بوده که خوشبختانه توسعه دهندگان هرگز از آنها دست نمیکشند. شما موفق به یافتن کدام یک از بهترین ایستراگ های مخفی بازی های ترسناک شدهاید؟ در انتظار نظرات و تجربیات ترسناک شما هستیم!
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید