در سریال Loki دیدیم که نقشه کانگ فاتح (Kang The Conqueror) کشاندن لوکی (Loki) و سیلوی (Sylvie) برای مدیریت سازمان TVA بوده است. با این حال، چه میشد اگر واقعا آنها این پیشنهاد کانگ را قبول میکردند؟ یا بهتر است بگوییم اصلا چه اتفاقی افتاد که این پیشنهاد پذیرفته نشد؟
سال ۲۰۲۱ برای بسیاری از علاقهمندان به فیلمهای و سریالهای مارولی، یک سال عالی و پر از آثار درجه ۱ بود. اول از همه این سال با انتشار سریال فوقالعاده محبوب WandaVision شروع شد و سپس ما با زندگی سم ویلسون (Sam Wilson) پس از دور شدن کاپیتان آمریکا (Captain America) بیشتر آشنا شدیم. با این حال جالب است که در میان تمامی این سریالها و فیلمهایی مثل Shang Chi And The Legend of The Ten Rings که همگی در این سال منتشر شدند، سریال Loki بیشترین تاثیر را روی دنیای سینمایی مارول گذاشته است.
در حقیقت این سریال داستان را دقیقا بعد از یکی از اتفاقاتی که در فیلم Avengers: Endgame رخ داد ادامه میدهد؛ به نحوی که پس از فرار کردن لوکی از خط زمانی سال ۲۰۱۲، میبینیم که سازمانی ناشناخته به نام تی وی ای که خود را محافظان زمان معرفی میکنند، ظاهر شده و او را به دادگاه همین سازمان دعوت میکنند. به هر حال اینکه لوکی فرار کرده بود، و از یک خط زمانی دیگر از سال ۲۰۱۲ هم چنین کاری انجام میشد، خود یک نشانه بزرگ برای این بود که جهانهای مختلف در دنیای سینمایی مارول وجود دارند و به زودی باید منتظر گسترش اطلاعات درباره آنها باشیم.
با این وجود، نکتهای که درباره این سریال وجود دارد، این بود که ما در آن با یکی از بزرگترین ابرشرورهای حال حاضر دنیای کمیک بوکی و همچنین سینمایی مارول، با نام کانگ فاتح آشنا شدیم. بیوگرافی این شخصیت در سایت سرگرمی برای اطلاعات بیشتر شما کار شده، اما همین که در سریال Loki دیدیم که او تمامی ابرقدرتهای جهانی و هستی مانند اینفینیتی (Infinity)، اترنیتی (Eternity) و حتی واچر (Watcher) را هم نادیده گرفته و خط زمانی را خودش به تنهایی با تیمی که جمع کرده و شستشوی مغزی داده کنترل میکند، نشان میداد که او چقدر قدرتمند است!
با این حال بالاخره او هم از این قدرت بیش از حد خود پس از صرف میلیونها سال مدیریت خط زمانی مقدس یا همان ۶۱۶ خسته شد و به همین ترتیب نیز، وقایع سریال Loki تا قسمت آخر به پیش رفتند تا ما شاهد نقشه کانگ فاتح که در اینجا با عنوان آنکس که میماند یا همان He Who Remains ظاهر شده بود، برایمان نمایان شود.
نقشه کانگ فاتح در سریال Loki چه بود؟
در سریال Loki تمامی اتفاقاتی که رخ داده بود، همه و همه برنامه کانگ فاتح بودند و ما این موضوع را در قسمت آخر به خوبی متوجه شدیم. همچنین تمامی اتفاقاتی که تا آن لحظه در خط زمانی مقدس رخ داده بودند نیز همه تحت کنترل سازمان تی وی ای و به عبارتی به خواست کانگ فاتح بوده است. با این وجود، کانگ در آخرین دورههای مدیریت زمان خود، ظاهرا تصمیم گرفته بود تا یک جایگزین را برای خود پیدا کرده و دیگر از این زندگی که همه آن به داشتن برتری بر سایر موجودات خلاصه شده، پایان بدهد.
او در واقع لوکی و سیلوی را برای این کار انتخاب کرده بود و از آنجا که همه چیز را دیده و میداند، حتما چیزی را میدانسته که این کار را انجام داده است. به همین دلیل نیز در قسمت آخر سریال Loki میبینیم که او میگوید خیلی سناریوهای مختلفی را طی کرده تا فرد مناسبی را برای اینکه جای او را بگیرد پیدا کند، اما ظاهرا این فرد همین دو ورینت از لوکی هستند.
به همین خاطر هم کانگ قاطعانه به آنها میگوید که میتوانند جای او را بگیرند و سپس تی وی ای را مدیریت کنند. این در حالی است که پس از یک مکالمه نسبتا طولانی و توضیح دادنهای کانگ، بالاخره لوکی موضوع را درک میکند و به دنبال راه حل است، در حالی که سیلوی چیزی را به جز انتفام نمیخواهد و قصد کرده تا حتما حتما کانگ را بکشد!
چرا کانگ نتوانست لوکی و سیلوی را قانع کند؟
حال دقت کنید که کانگ از همان زمان ورود لوکی و سیلوی به این مکان، میدانست که قرار است چه اتفاقی بیوفتد و حتی تمامی دیالوگهای بین خود و دو ورینت از لوکی را کاملا پرینت گرفته شده در مقابل آنها قرار داد. نقشه کانگ فاتح درست مثل همیشه در گذشته کامل بود و او نتیجه این مذاکره را به خوبی میدانست و قصد داشت تا وظیقه مدیریت تی وی ای را به لوکی و سیلوی تحمیل کند و آنها هم آخر این مذاکره آن را به طریقی خاص بپذیرند.
حتی اگر دقت کرده بودید، در یک دیالوگ کانگ به لوکی و سیلوی میگوید که نتیجه این کارها و صحبتها تنها یک چیز خواهد بود و یک راه وجود دارد. این یعنی مسئله اینکه انتخاب دست لوکی و سیلوی باشد از همان ابتدای شروع صحبتها در نقشه کانگ فاتح نبوده و ظاهرا یک اتفاق باعث شده تا یک راه تبدیل به دو راه بشود!
در واقع کانگ فاتح خوب میدانست که چطور باید این دو ورینت را کنترل کرده و پیشبینی کند که با چه جملههایی پیش برود تا آنها ادامه کار تی وی ای را بپذیرند. با این وجود، اگر دقت کرده باشید، پس از آنکه دیگر کنترل دیدن آینده و پیشبینی کردن تمامی اتفاقاتی که در خط زمانی میافتد از دست کانگ خارج شد، او دیگر مثل قبل با اعتماد به نفس کامل صحبت نمیکرد و نمیدانست که ادامه کار چطور پیش خواهد رفت. این جمله را خود او هم حتی گفته بود که نمیدانم بعد از این، چه اتفاقی خواهد افتاد.
این نشان میدهد که نقشه کانگ فاتح در حال درست پیش رفتن بود، اما جدا شدن شاخههایی از خط زمانی و از کنترل خارج شدن اوضاع، باعث شده بود تا او دیگر نتواند ورینتهای لوکی را کنترل کرده و به آنها بفهماند که باید وظیفه را قبول کنند. شاید کمی زمان بیشتر نیاز بود تا سیلوی هم متوجه شود که با کشت ن کانگ، چیزی حل نخواهد شد؛ بلکه آنها باید کنترل را به دست گرفته و مانع کانگهای آیندهای شوند که جنگ مولتی ورسی به راه خواهند انداخت.
چه میشد اگر لوکی و سیلوی نقشه کانگ فاتح را میپذیرفتند؟
به هر حال ورینت اصلی کانگ یا همان He Who Remains بالاخره کشته شد و مولتی ورس هم از چنگ تی وی ای خارج شد تا احتمال افتادن هر اتفاقی در دنیای سینمایی مارول شدنی باشد؛ مثل دور هم جمع شدن سه ورینت از مرد عنکبوتی (Spider-Man) از سه دوره تاریخی متفاوت، یا رفتن اسکارلت ویچ (Scarlet Witch) به جهان موازی و قتل عام گروه ایلومیناتی (Illuminati).
با این وجود، چه میشد اگر لوکی و سیلوی با نقشه کانگ موافقت کرده و کنترل اوضاع را به دست میگرفتند؟ شاید بهترین جواب برای این سوال این بود که آنها به ورینتهای تی وی ای کارشان را میگفتند و سپس سعی میکردند تا به جای پرون کردن تمامی شاخهها، سراغ خطهای زمانی بروند که در آنها شخصی به نام ناتانائیل ریچاردز (Nathaniel Richards) به قدرت رسیده و روزی کانگ میشود. این کار میتوانست واقعا طاقتفرسا باشد، اما با محاسبات درست و حتی کمک خود He Who Remains چنین اتفاقی کاملا انجامپذیر بود.
با این حال باید در نظر داشت که اگر لوکی و سیلوی این راه را میپذیرفتند، احتمالا اتفاقات عجیب و غریب بسیاری هم در دنیای سینمایی مارول رخ میداد که شاید داستان را به کلی عوض میکردند. برای مثال، امکان داشت که آنها از ثور (Thor) یا حتی تیمی گستردهتر از انتقامجویان استفاده کنند تا تهدیدهای مولتی ورس را خنثی کرده و به درستی آن را مدیریت کنند.
اما نظر شما درباره این موضوع چیست؟ آيا واقعا کانگ وقتی که گفت تنها یک راه وجود دارد، منظورش کشته شدن خودش بوده است؟ یا اینکه نقشه او چیزی فراتر از صحبتهای انجام شده بوده و اتفاقی که افتاد، مانع کار او شد؟
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید