مدت زیادی نیست که از پخش آخرین قسمت از فصل دوم سریال The Mandalorian گذشته که بیش از پیش شاهد افزایش محبوبیت فرنچایز استار وارز (Star Wars) هستیم. پایان فصل دوم این سریال مشخص کرد همان چیزی است که طرفداران استار وارز چندین دهه منتظرش بودند؛ یک ناجی! فصل دوم این سریال توانست در «نقد فصل دوم سریال The Mandalorian – مندلورین» امتیاز ۱۰/۱۰ را کسب کند. این سریال توانست برای نخستین بار پس از اکران سهگانهی اصلی استار وارز، طرفداران این فرنچایز را با یکدیگر متحد کند و ناجی آیندهی مبهم کهکشان خیلی، خیلی دور شود. در این مقاله به بررسی تاثیر مندلورین در آیندهی استار وارز خواهیم پرداخت.
سریال The Mandalorian حس و حال یک اثر خالص استار وارزی را دوباره در دل طرفداران این فرنچایز زنده کرد
در ابتدا به سال ۲۰۱۲ بازمیگردیم؛ سالی که کمپانی بزرگ دیزنی (Disney) استودیوی لوکاسفیلم (Lucasfilm) را خرید و تولید آثار مختلف از استار وارز را به خود منحصر کرد. در آن زمان استودیوی لوکاسفیلم چند سالی بود که از ساخت فیلمهای استار وارز دست کشیده بود و روزگار خود را در خشکسالی سپری میکرد. خبر ساخت سهگانهی دنباله از فیلمهای استار وارز و جداسازی دنیای آن به دو بخش کنون (Canon) و لجندز (Legends) از اولین اقدامات دیزنی پس از خریداری لوکاسفیلم بود. سهگانهی دنباله که از قسمتهای هفتم تا نهم حماسهی اسکایواکر را شامل میشود، از سال ۲۰۱۵ آغاز شد و در سال ۲۰۱۹ به پایان رسید؛ سهگانهای که تا میتوانست به اتحاد جامعهی طرفداری استار وارز ضربه زد و آن را به دو بخش تقسیم کرد.
نقطهی مشترکی که بین تمام فیلمهای سهگانهی دنباله وجود دارد، این است که هر یک از آنان با دو طرز دید از سوی طرفداران مواجه شدند. Star Wars: The Force Awakens که اولین قسمت از این سهگانه بود، به عقیدهی برخی یک کپی خالص از مفاهیم سهگانهی اصلی و از دید برخی دیگر، یک اثر ماندگار با چاشنی نوستالژی است. پس از این فیلم، Star Wars: The Last Jedi با تغییر فرمول همیشگی ساخت فیلمهای استار وارز، با وجود عملکرد بسیار خوبی که نزد منتقدان داشت، به مذاق برخی طرفداران استار وارز خوش نیامد و باعث تفرقهی هواداران استار وارز شد؛ تعدادی این فیلم را یک شاهکار نامیدند، در حالی که در آن سوی ورق، تعدادی این فیلم را یک خیانت به آثار اولیهی استار وارز تلقی کردند.
پخش موفق سریال The Mandalorian باعث شد دیزنی عرضهی آثار استار وارزی را بر تلویزیون متمرکز کند
آخرین قسمت از این سهگانه هم سرنوشت متفاوتی نداشت و بحث و جدل دو گروه مختلف از طرفداران استار وارز را بیشتر کرد. پس از اکران Star Wars: The Rise of Skywalker که پایانی بر ۴۲ سال حماسهی اسکایواکر بود، نه تنها اتحاد ضربهخوردهی طرفداران بهبود پیدا نکرد، بلکه خشم جامعهی هواداری استار وارز دو چندان شد؛ خشمی که به تغییر سیاستهای دیزنی در تولید و انتشار محصولات لوکاسفیلم منجر شد.
سال گذشته، عملکرد نه چندان خوب The Rise of Skywalker تنها اتفاق بزرگ دنیای استار وارز نبود. پیش از اکران این فیلم، شاهد پخش مندلورین نیز بودیم؛ سریالی که با ستایشهای زیادی که با خود همراه کرد، حس و حال یک اثر خالص استار وارزی را دوباره در دل طرفداران این فرنچایز زنده کرد. پخش موفق این سریال و اکران ضعیف آخرین قسمت از حماسهی اسکایواکر باعث شد که دیزنی سیاستهای خود را در عرضهی آثار استار وارزی بر تلویزیون متمرکز کند و از سینما فاصله بگیرد؛ نکتهای که معرفی ۱۰ سریال جدید از دنیای استار وارز مهر تاییدی بر آن بود.
با نگاهی به روند ساخت سریال The Mandalorian در فصل اول، بهوضوح مشخص است که پیش از پخش این سریال، دیزنی آنچنان هم به آن امید نداشت و تا این حد انتظار محبوبیت این سریال را نداشت. اما داستان شکلگیری یک رابطهی پدر و پسری بین یک مندلورین و پاداوان بهحدی تاثیرگذار بود که حتی خالقان آن را نیز متعجب کرد. پیش از پخش این سریال خوشبینترین طرفدار استار وارز هم فکر نمیکرد که مندلورین بتواند به این اندازه در قلب و ذهن طرفداران استار وارز نفوذ کند و در تاریخ فرهنگ عامه جلوتر از سهگانهی دنباله ماندگار شود.
دلیل محبوبیت و موفقیت سریال The Mandalorian، تفاوت مهمی است که با دیگر آثار استار وارزی دیزنی داشت؛ یعنی قطع وابستگی به سهگانهی دنباله. جان فاورو (John Favreau) و دیو فیلونی (Dave Filoni)، خالقان این سریال، بهجای روایت داستانی از جنس خاندان اسکایواکر، جدای و مفاهیم از پیش گفتهشده، به سراغ یک روایت داستان کوچک و جمعوجور رفتند؛ تکامل رابطهی یک مندلورین و یک موجود کوچک شیرین.
خالقان The Mandalorian، بهجای روایت داستانی از جنس خاندان اسکایواکر، جدای و مفاهیم از پیش گفتهشده، به سراغ یک روایت داستان کوچک و جمعوجور رفتند؛
تکامل رابطهی یک مندلورین و یک موجود کوچک شیرین
سریال The Mandalorian در وقت مناسب، روایتی مناسب با خود به همراه داشت. زمانی که شیوع ویروس کرونا یک به یک انگیزه و اهداف مردم دنیا را هدف میگرفت، این سریال با پرداخت به رستگاری یک شخصیت ضدقهرمان که خیلی تنها در کهکشان وسیع استار وارز در زندگی روزمرهی خود غرق شده بود، نوری در دل بینندگان خود زنده کرد. تکامل و رستگاری دین جارین (Din Djarin) در طول این سریال بهوضوح مشخص است. شخصیتی که در ابتدای فصل اول، تا پیش از ورود گروگو (Grogu) به داستان، تنها یک جایزهبگیر بیهدف و سنگدل بود، در انتهای فصل دوم به یک شخصیت هدفمند و دلرحم تبدیل شده بود؛ اتفاقی که همهی ما در این دوران تاریک به آن احتیاج داشتیم.
در کنار روایت یک داستان سرگرمکننده و جذاب، سریال The Mandalorian آن جادوی آشنای بازیهای ویدیویی را نیز با خود به همراه داشت. مفاهیمی مانند رستگاری یک ضدقهرمان برای دوستداران بازیهای ویدیویی بسیار آشناست؛ اگر یادتان نیست، کافی است بازی Red Dead Redemption 2 را مرور کنید تا به هستهی منظورم برسید.
همانطور که در آن بازی با آرتور مورگان همراه میشدیم و با سپری کردن مراحل فرعی به رستگاری این شخصیت میرسیدیم، در سریال The Mandalorian هم شاهد دین جارین هستیم که در مسیرش با کمک به افراد مختلف کهکشان، در نهایت به رستگاری رسید. این شخصیت در پایان فصل دوم، هدف خود را که مراقبت و رساندن گروگو به همنوعانش بود، به انجام رساند و حس شیرین تجربهی یک اثر وسترن فضایی را در دل طرفداران فرهنگ عامه، ماندگار کرد.
درس مهمی که خالقان The Mandalorian به دیگر سازندگان آثار استار وارزی دادند، استفادهی صحیح از مفهوم فنسرویس بود. زمانی که یک اثر به فرنچایز خود وفادار باشد و از مضامین بسیار محبوب آن استفاده کند، میگویند آن اثر فنسرویس است. این موضوع همیشه هم موفق نیست و افراط در آن ممکن به شکستی مانند فیلم The Rise of Skywalker منجر شود؛ فیلمی که از همان ابتدا تا انتها، با ارائهی جزییات فنسرویس، به نداشتن خلاقیت و سواستفاده از طرفداران محکوم شد. اما در در طرف دیگر، خالقان مندلورین با استفادهی صحیح از این مضامین، با ستایشهای زیادی همراه شدند. هرچقدر فصل نخست این سریال از محتویات قدیمی و نوستالژی استار وارز دوری کرد تا استقلال خود را حفظ کند، فصل دوم با وارد کردن شخصیتهای قدیمی و بسیار محبوب، مهر موفقیت را بر پیکرهی The Mandalorian زد.
ورود شخصیتهای قدیمی استار وارز به این سریال نه تنها افراط در فنسرویس نبود، بلکه راه را برای روایت داستانهای فرعی در قالب اسپینآفهای دیگر باز کرد. با حضور شخصیتهایی نظیر آسوکا تانو (Ahsoka Tano)، بو-کاتان (Bo-Katan) و … در دنیای لایو اکشن کهکشان خیلی، خیلی دور، دیگر میتوان به یقین گفت که داستان مندلورین دروازهی ورود به آیندهی فرنچایز استار وارز است؛ آیندهای که قرار است در آن شاهد اکران و انتشار چند فیلم و سریال باشیم.
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید