نگهبانان کهکشان در فیلم Love and Thunder میتوانست به یکی از کلیدیترین ارکان فیلم مذکور تبدیل شود اما متاسفانه به نظر میرسد که این پتانسیل هدر رفته است.
فیلم Thor: Love and Thunder جدیدترین اثر فاز چهارم دنیای سینمایی مارول است که با کارگردانی تایکا وایتیتی (Taika Waititi) در تاریخ هشتم جولای به پرده سینما رفت و با برخی واکنشهای منفی مواجه شد که یکی از آنها حضور کمرنگ نگهبانان کهکشان بود.
به دنبال اکران بیست و نهمین فیلم MCU در سینماهای دنیا، واکنش طرفداران و منتقدین نسبت به لحن کمدی و اسکرین تایم کوتاه برخی از بازیگران اثر مذکور متفاوت بوده است. در حالی که برخی از مخاطبین میخواستند شاهد سکانسهای بیشتری از مایتی ثور ناتالی پورتمن (Natalie Portman) و گور کریستین بیل (Christian Bale) باشند، شخصیتهای خاصی مانند نگهبانان کهکشان به سختی در فیلم حضور داشتند و پتانسیل آنها تا حدودی به هدر رفت.
خدای رعد و برق کریس همسورث (Chris Hemsworth) برای اولین بار در فیلم Avengers: Infinity War با نگهبانان کهکشان آشنا شد که یکی از بهترین لحظات کراس اوری دنیای سینمایی مارول بود. او سپس همراه با راکت و گروت جهت ساختن استورم بریکر به نیداولیر سفر کرد و در آخر با ملحق شدن به انتقام جویان در واکاندا کنار هم با ارتش ثانوس مقابله کردند.
هنگامی که ثور در پایان Avengers: Endgame تصمیم گرفت به نگهبانان کهکشان بپیوندد، بسیاری انتظار داشتند که استودیو مارول با پروژه اختصاصی Asguardians of The Galaxy ادامه ماجراجویی آنها را در فاز چهارم به تصویر بکشد، اما متاسفانه این موضوع مطابق خواسته طرفداران پیش نرفت.
انتظاراتی که با واقعیت فاصله زیادی داشت
بدون شک مدت زمان حضور نگهبانان کهکشان در فیلم Love and Thunder بسیار کوتاهتر از آنچه که همه تصور میکردند بود. با توجه به تعامل ثور و نگهبانان در دو فیلم پایانی انتقام جویان، هواداران از نقش نگهبانان كهكشان در داستان فیلم Thor: Love and Thunder بسیار هیجان زده بودند. بازاریابی اولیه فیلم نیز اشارات خاصی به رابطه ثور با آنها داشت که انتظارات را بهشدت بالا برد، اما در نهایت، بیشتر آنچه که در تریلرها و تی وی اسپاتها نشان داده شده، میزان دقیق نقش آنها در داستان فیلم بود.
چرا قسمت چهارم فیلم ثور به سکانسهای بیشتری از استارلرد نیاز داشت؟
قبل از اینکه راه آنها با ثور جدا شود، استارلرد تنها عضو گروه بود که مکالمهای با خدای رعد و برق داشت. درسته که کوئیل به ثور کمک کرد دیوارهای عاطفی خود را پایین بیاره و عشق را با وجود ریسک دلشکستگی در آغوش بگیرد، اما به طرز عجیبی وضعیت رابطه خودشان خیلی جالب نبود.
در دو فیلم Avengers: Infinity War و Avengers: Endgame، کوئیل به وضوح نیاز به رقابت با ثور را احساس میکرد. از تقلید صدا و حرکات او هنگام صحبت با گامورا گرفته تا بحث کردن سر اینکه چه کسی باید رهبری گروه را به عهده بگیرد. استارلرد در طول این دو فیلم مدام در حال رقابت بود و سعی داشت خودش را به اعضای تیمش ثابت کند که بدون شک یکی از نقاط زیبای رابطه او با ثور تلقی میشد. اما در جدیدترین اثر استودیو مارول، کوئیل بنا به دلایل نامشخصی دست از رقابت با ثور برداشته و صرفا او را تحمل میکند. انگار دیگر خبری از رابطه پیچیدهای که در گذشته شاهدش بودیم نیست و اتفاقاتی پشت پرده بینشان رخ داده که ما ازش بیخبریم.
همچنین با توجه به تهدیدی که گور برای همه خدایان بهوجود آورد، کمی تعجب آور است که استارلرد هیچ نقشی در این قسمت داستان نداشت. درسته که کوئیل در دومین فیلم نگهبانان کهکشان تواناییهای خدادادی خود را رها کرد، اما با توجه به میراث وی، فرصتی برای او وجود داشت که در آن قسمت داستان نقشی مهم داشته باشد.
چرا قسمت چهارم فیلم ثور به سکانسهای بیشتری از راکت نیاز داشت؟
در جنگ بینهایت، ثور و راکت به طرز غیرقابل پیش بینیای به یک تیم خنده دار و بینظیر تبدیل شدند. در حالی که راکت با مسائل و مشکلات خود دست و پنجه نرم میکرد، اما به ثور کمک کرد تا با غم از دست دادن خانوادش کنار بیاد و با قدرت به زندگی ادامه بدهد. او حتی یک چشم مصنوعی هم به ثور هدیه داد.
اما جدا از یک یا دو سکانس کوتاه، هیچ مکالمهای بین آنها شکل نگرفت. با توجه به سخنان انگیزشی راکت در Avengers: Endgame، خیلی بهتر میشد اگر بحث و جدلهای بیشتری بین ثور و راکت شکل میگرفت و حتی بیشتر با عقل جور درمیآمد اگر راکت بجای استارلرد با ثور درباره در آغوش گرفتن عشق و نترسیدن از عواقبش صحبت میکرد.
چرا قسمت چهارم فیلم ثور به سکانسهای بیشتری از گروت نیاز داشت؟
فیلم Thor: Love and Thunder ثابت کرد که هر دو سلاح ثور دارای درک و احساسات هستند. با توجه به حسادت ورزیدن استورم بریکر به میولنیر در فیلم و نقش کلیدی استورم بریکر بخش سومین فیلم، کمی تعجب آور است که هیچ اشارهای به گروت نشد و در کل نقش خاصی در داستان نداشت. همچنین نباید فراموش کرد که اگر گروت نبود، استورم بریکر هرگز ساخته نمیشد و ثور در نیداولیر جان خود را از دست میداد. پیوند ثور با گروت به اندازه راکت در دو فیلم پایانی انتقام جویان عمیق بود و او یکی از معدود کسانی در دنیای سینمایی ماروله که به زبان گروت مسلط است.
چرا تایکا وایتیتی حضور نگهبانان کهکشان در فیلم Love and Thunder را محدود کرد؟
تایکا وایتیتی، کارگردان دو فیلم آخر ثور در پاسخ به این سوال که آیا نسخهای از Thor: Love and Thunder وجود دارد که شامل سکانسهای بیشتری از نگهبانان کهکشان بشود، اعتراف کرد که بله همچین نسخهای وجود دارد.
ایده ما هنگام ساخت فیلم همیشه این بود که در ابتدای داستان آنها را ببینیم و سپس باهاشون خداحافظی کنیم. زیرا آنها فیلم و فرانچایز مخصوص به خود را دارند. اما در برههای از زمان صحبتهایی درباره برگرداندنشان برای نبرد پایانی داشتیم.
او سپس در مورد اینکه چرا این اتفاق نیوفتاد توضیح داد و اشاره کرد که برگرداندن آنها کار بیهودهای بوده و به همین خاطر جین فاستر را برای نبرد پایانی انتخاب کردند.
مسئله اینه که لشکر و لشکرکشی تقریبا تو همه فیلمهای ابرقهرمانی اتفاق میافتد و تکراری شده. بنابراین ما این ایده را پشت سرگذاشتیم و تصمیم گرفتیم فقط جین در نبرد پایانی حضور داشته باشد.
تایکا در این رابطه کاملا حق دارد. قضیه لشکر و لشکرکشی به کلیشهای دیرینه در فیلم و سریالهای تلویزیونی تبدیل شده است. درست زمانی که هیچ امیدی باقی نمانده و ابرقهرمان داستان با شکست مواجه میشه، ناگهان سر و کله چند نفر پیدا میشه تا به او در پیروز شدن کمک کنند. تایکا نیز به جهت تابو شکنی جین فاستر را در نبرد نهایی با قصاب خدایان، جایگزین نگهبانان کهکشان کرد که لطمه خاصی به داستان فیلم نزد.
در حالی که این فیلم تایید کرد استارلرد و بقیه اعضای تیم میروند تا به سیارات دیگر پیرو جنایت گور کمک کنند، اما ندیدن آنها در هیچ کدام از نبردها در کنار ثور باعث شد تا حضور کوتاه مدتشان در فیلم چشمگیرتر به نظر برسد.
لطمه عشق و تندر به داستان جنگ بینهایت، پایان بازی و قسمت سوم نگهبانان کهکشان
مشکل اکنون این است که حضور کوتاه مدت آنها در داستان عشق و تندر باعث شد تا اتحاد ثور با این گروه کیهانی در پایان Avengers: Endgame دیگر آن تاثیر یا هیجان سابق را نداشته باشد. زیرا زمانی که ثور با گروه سپری کرد هیچ تاثیر خاصی در ادامه سفر خود نداشت و به همان سرعتی که شروع شد به پایان رسید که بیشتر شبیه مسیری انحرافی یا یک وقفه بیمعنی در فصل هیجان انگیز بعدی داستان خدای رعد و برق تلقی میشود.
از طرفی هم چون جیمز گان (James Gunn) هنوز هیچ اطلاعاتی از فیلمنامه قسمت سوم نگهبانان کهکشان را رو نکرده است. به همین خاطر بسیاری پیش بینی میکردند که قسمت چهارم ثور در به تصویر کشیدن بخشی از داستان آنها پیرو وقایع پایان بازی کمک کرده و به قسمت سوم نگهبانان اجازه بدهد تا داستان کیهانی خود را روایت کند.
اما به غیر اشاره کردن به غم و اندوه استارلرد پیرو از دست دادن گامورا در جنگ بینهایت، شاهد هیچ اشارهای به قصد وی جهت پیدا کردن نسخه گذشته او که پایان بازی تا حدودی زمینه آن را فراهم کرده بود وجود نداشت. حال نه تنها قسمت سوم نگهبانان باید روی خط داستانی گامورا تمرکز کند، بلکه باید به عواقب سفر به سیارات دیگر پیرو کشت و کشتار گور نیز اشاره کند که ممکن است به داستان خود فیلم آسیب بزند.
به طور کلی، ممکن است سیاست استودیو مارول در آزادی دادن به کارگردانان و نویسندگان جهت فیلمسازی، داستان پردازی و برند مارول کار خوبی باشد، اما گاهی اوقات میتواند به کیفیت اثر ساخته شده از جنبههای مختلف آسیب برساند.
در حالی که دنیای سینمایی مارول فرصتی برای نگهبانان کهکشان فراهم کرد تا در سفر خدای رعد و برق تاثیر داشته باشند، اما مشخصه که تایکا همچین چیزی را نمیخواسته و بیشتر سعی داشته تا داستان جین فاستر را روایت کند. اگر تنها از منظر فرانچایز ثور به فیلم Thor: Love and Thunder نگاه کنیم، تصمیم تایکا در این زمینه بسیار خوب و منطقی است، اما مسئله اینجاست که شخصیت ثور با سابقه طولانی مدتش در دنیای سینمایی مارول بزرگتر و عمیقتر از این حرفها است.
ثور شخصیتی کلیدی و اصلی در دنیای سینمایی عظیم الجثه مارول است. به ظاهر نادیده گرفتن این امر و همچنین محدود کردن نگهبانان کهکشان به سکانسهای طنز باعث شد که نقش کوچک آنها در عشق و تندر از مرز اشتباه بگذرد و تبدیل به پتانسیل هدر رفته شود.
اگر استدلالی در مورد آنچه Thor: The Dark World بهتر از این فیلم انجام داد وجود داشته باشه، این است که دنیای تاریک در کنار روایت داستان خود، رویدادهای هر دو فیلم Thor و The Avengers را در خود منعکس کرد و پیوستگی وقایع رخ داده را حفظ کرد. به غیر از فلش بک تمرین کردن ثور و حضور استورم بریکر، جدیدترین فیلم ثور هیچ علاقهای به ادامه یا پرداخت به خط داستانی معرفی شده در پایان بازی ندارد.
بله Thor: Love and Thunder یک فیلم ثور و یک فیلم تایکا وایتیتی است، اما جدا از چند ایستراگ جالب، شباهت زیادی به فیلم MCU ندارد. جدیدترین اثر استودیو مارول در حال حاضر در سینماها اکران شده و بهزودی از دیزنی پلاس پخش خواهد شد.
نظر شما در رابطه با حضور نگهبانان کهکشان در فیلم Love and Thunder چیست؟ آیا از نقش کمرنگ نگهبانان کهکشان ناراضی بودید؟ نظرات خود را با ما به اشتراک بگذارید.
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید