یکی از جالب توجهترین اتفاقات چند سال اخیر صنعت بازیهای ویدیویی، پیشرفت و افزایش محبوبیت دور از انتظار عناوین بتل رویال بود؛ بعد از چند سال، بالاخره یوبیسافت هم تصمیم گرفت تا پا به این عرصه بگذارد و ما در نقد و بررسی بازی Hyper Scape به دنبال این هستیم که ببینیم آیا یوبیسافت توانسته انتظارات را برآورده کند یا خیر!
بتل رویال؛ ژانری که از نظر خیلیها اشباع شده و به نظر خیلیهای دیگر باید همچنان تکامل پیدا کند تا به کمال برسد. این ژانر با یک ماد برای بازی Minecraft به نام Hunger Games به دنیا آمد، سپس با PUBG به صورت مستقل برای اولین بار برای عموم عرضه شد و Fortnite بتل رویال را به اوج قلهی موفقیت در صنعت بازی رساند، به طوری که اگر اکنون از کسی که گیمر نیست بپرسید تنها یک بازی نام ببر، احتمال اینکه بگوید «فورتنایت» بسیار بالاست. پس از فروش چند میلیارد دلاری فورتنایت، تمام ابرشرکتهای دنیای بازی خواستند شانسشان را امتحان کنند. EA بازی Apex Legends را با دستپخت استودیو Respawn عرضه کرد، اکتیویژن با گسسته پیوند زدن Warzone به Call of Duty: Modern Warfare توانست بازیکنهایی را جذب خود کند و اکنون نوبت یوبیسافت است که میخواهد ببیند آیا جایگاهی در این مسابقهی تنگاتنگ دارد یا خیر؛ پس بدون درنگ از جدیدترین اثر یوبیسافت با نقد و بررسی بازی Hyper Scape استقبال میکنیم.
اگر با محیط دنیای بازی آشنا باشید، احتمالا یوبیسافت را با پولدوستی این شرکت و عرضهی بازیهایی با باگهای فراوان میشناسید – که در جامعهی گیم ایران حتی لقب «یوبیباگ» را نیز گرفته است – اما دست نگه دارید! بازی Hyper Scape بر خلاف انتظارها یک راه چیپ برای کسب درآمد نیست، بلکه با معرفی مکانیزمهای گیمپلی جدید و تغییراتی در نُرم بازیهای بتل رویال، حرفی برای گفتن دارد.
خب حالا با این توصیف کلیات بازی Hyper Scape چیست؟ ماجرای هایپر اسکیپ در سال ۲۰۵۴ جریان دارد که مردم در دنیایی دیستوپیایی برای فرار از مشکلاتشان تکنولوژی واقعیت مجازی استفاده میکنند. سازندگان این تکنولوژی برای آنها یک بازی بتل رویال به نام هایپر اسکیپ ساختهاند که ۹۹ نفر را به تیمهای ۳ نفره تقسیم کرده، به آنها سلاحهای آیندهگرایانه و قابلیتهایی ابرقهرمانی داده و در شهر مجازی نئو آرکیدیا به جان یکدیگر میاندازند. با گذر زمان قسمتهایی از شهر شروع به فروپاشی میکنند و شما باید به ناحیهی مرکزی نقشه برای نبرد آخر نزدیک شوید. شرایط پیروزی؛ آخرین نفری باشید که زنده میماند، یا برای اولین بار در بازیهای بتل رویال: ۴۵ ثانیه با تاجی که آخر هر بازی به شما داده میشود دوام آورید. این ماجرای کلی هایپر اسکیپ است، بیایید جزئیتر شویم.
ماجرای هایپر اسکیپ در سال ۲۰۵۴ جریان دارد که مردم در دنیایی دیستوپیایی برای فرار از مشکلاتشان تکنولوژی واقعیت مجازی استفاده میکنند. سازندگان این تکنولوژی برای آنها یک بازی بتل رویال به نام هایپر اسکیپ ساختهاند که ۹۹ نفر را به تیمهای ۳ نفره تقسیم کرده، به آنها سلاحهای آیندهگرایانه و قابلیتهایی ابرقهرمانی داده و در شهر مجازی نئو آرکیدیا به جان یکدیگر میاندازند.
دنیای هایپر اسکیپ همانطور که گفتیم در دنیای مجازی نئو آرکیدیا رخ میدهد. طراحی این دنیا شبیه به شهرهای اروپایی (به ویژه لندن) است. همهچیز در این دنیا پیکسلی است. از دیوارها گرفته که پولیگانهایشان معلوم هستند تا تفنگها که از هوا ظاهر میشوند و هر از چندگاهی پیکسلی میشوند. با اینکه هدف یوبیسافت را برای طراحی این چنین دنیا درک میکنیم، اما باید بگوییم که سازندگان بازی بیش از حد به این طراحی آیندهگرایانه و پیکسلی تکیه کردهاند که شلوغی صفحه حقیقتا چشم آدم را خسته میکنند و گرد و غبار پولیگانها جلوی چیزی که میخواهید آن را ببینید، گرفته است. سوالی که ذهن آدم را درگیر میکند این است که چطور ما در سال ۲۰۱۸ بازیای مانند Red Dead Redemption 2 داشتیم که آدم را با طراحی بینظیرش غرق دنیای خود میکرد، اما در سال ۲۰۵۴ همچنان سازندگان دنیای مجازی نئو آرکیدیا زحمت نکشیدند دنیای بازی را باورپذیر کنند – دنیایی که به گفتهی خودشان هدف دارد انسانها را در خود غرق کند. در سرتاسر دنیا پیکسلها و پولیگانها را میبینیم که نشانهی پولیش نشدن بازی است، البته وجود چنین دنیایی آنقدر هم بعید نیست؛ یوبیسافت اگر با همین فرمان جلو برود خودش در سال ۲۰۵۴ در دنیای واقعی هایپر اسکیپ را با این شلختگی میسازد. ویژن و طراحی کلی مشکلی ندارد، اتفاقا این پیکسل پیکسل بودن به ما یادآوری میکند که این دنیا حتی درون خود بازی نیز مجازی است، مشکل تکیهی بسیار زیاد سازندگان بر این نوع طراحی است که باید چند درجه شدت آن کمتر شود.
یکی از اساسیترین ضعفهای دیگری که بازی Hyper Scape دارد، عدم طبقهبندی رنگی آیتمها است. در بازیهای دیگر مانند فورتنایت و ایپکس بهترین آیتمها به رنگ زرد یا بنفش هستند اما در هایپر اسکیپ کلا دو نوع رنگ برای آیتمها وجود دارد؛ سفید و زرد کمرنگ. این طراحی رنگبندی متنوعی که بازیهای دیگر دارند باعث میشود که شما با راحتی بر اساس رنگ تشخیص دهید کدام آیتم خوب است. حال برخلاف آن در هایپر اسکیپ باید دائما دقت کنید که چه برمیدارید و چشمتان با آسودگی و روانی از روی اجسام بازی عبور نمیکند. با این همه بدیهایی که از طراحی هنری هایپر اسکیپ گفتیم، اما ناامید نشوید، نگاهی به گیمپلی بیاندازیم.
جریان گیمپلی و سرعت جابجایی Hyper Scape به قدری بالاست که باعث میشود Apex Legends در مقایسه با آن، بیشتر شبیه به کُندی Rainbow Six Siege باشد.
ستارهی این بازی بدون شک گیمپلی سریع و پرهرج و مرج آن است. بازیکنان با سرعتی سرسامآور در کسری از ثانیه از جلوی صفحهی نمایشتان رد میشوند یا به اندازهی یک برج ۱۰ طبقه به هوا میپرند. جریان گیمپلی و سرعت جابجایی Hyper Scape به قدری بالاست که باعث میشود Apex Legends در مقایسه با آن، بیشتر شبیه به کُندی Rainbow Six Siege باشد. به هیچ وجه نمیتوان گفت که یکی بهتر از دیگری است؛ چون تِم و حسی که سازندگان بازیها میخواهند به شما منتقل کنند کاملا فرق دارد. هایپر اسکیپ شدیدا هیجانانگیز و لذتبخش بوده و آدرنالین خون شما را بالا میبرد؛ بهطوری که باید اول تیر بزنید، بعد فکر کنید که استراتژی شما چیست، در صورتی که ایپکس لجندز با جریان آهستهتر خود توانایی نشانهگیری شما را میآزماید و باید با تصمیمات حساب و کتاب شده بازی را پیش ببرید. وقتی به جابجایی هایپر اسکیپ فکر میکنید، بازی Quake یا DOOM را در نظر داشته باشید. حال گیمپلیای با همان حس و حال را به یک بتل رویال افزوده و نتیجهی آن تجربهی بینهایت خوشآیندی به نام Hyper Scape میشود.
از تفنگها بگوییم. یوبیسافت از هر کلاس تفنگ به ما تنها یک گزینه را داده است؛ یعنی اگر بخواهید با شاتگان بازی کنید تنها گزینهتان شاتگان Mammoth بوده و یا اگر به Assault Rifle علاقه دارید، در نئو آرکیدیا فقط میتوانید از سلاحی به نام Ripper استفاده کنید. این تصمیم یوبیسافت باعث شده در بازی کلا ۱۰ نوع تفنگ وجود داشته باشد که نه میتوان گفت خوب است، نه بد. از خوبیهای آن این است که بازیکن با انتخابهای بیش از حد سردرگم نمیشود و اگر میخواهد با شاتگان بازی کند، میداند کدام سلاح را بردارد. از معایب این تصمیم هم این است که شخص انتخابی بین تفنگهای مختلف یک کلاس را ندارد، چون تنها یک عدد تفنگ در هر کلاس قرار گرفته است. به شخصه این تصمیم یوبیسافت را دوست داریم، چون اگر بخواهید در بازی Hyper Scape یک ساعت بالای سر تفنگی بایستید و فکر کنید که آیا این تفنگ را بردارم یا نه، قطعا یک نفر با اسنایپر شما را هدشات میکند و باید دوباره از اول بازی را شروع کنید.
با این حال یوبیسافت تصمیمی بسیار جالب در مورد تفنگها گرفت که ما خیلی خوشمان آمد؛ اگر یک تفنگ تکراری پیدا کنید که آن را از قبل در دست داشتید، میتوانید آن را با سلاح جدید Fuse کرده و آپگرید کنید! این باعث میشود تقریبا هیچ آیتمی بیهوده نبوده و تمامی لوت پیدا شده ارزشمند باشد.
نکتهی دیگری که در مورد تفنگها لازم است ذکر کنیم، این است که تمامی تفنگها HitScan هستند. شاید بپرسید HitScan چیست؟ در بازیهای مختلف سازندگان دو نوع رویکرد مختلف به تفنگها دارند؛ HitScan و Projectile. در بازیهایی مثل فورتنایت و ایپکس لجندز، تقریبا تمامی تفنگها Projectile هستند، این یعنی از زمانی که شما ماشه را میفشارید، تا زمانی که گلوله به هدف برخورد کند طول میکشد و شما باید بر اساس فاصلهای که با هدف دارید، پیشبینی کنید که دشمنتان کجا میرود و آنجا را تیر بزنید. حال در مقابل Projectile، HitScan را داریم. بازیهایی همچون Call of Duty و رینبو سیکس از این رویکرد استفاده میکنند. در تفنگهایی که HitScan هستند، شما هرجا را که نشانه بگیرید و تیر بزنید، گلوله بلافاصله به همانجا برخورد میکند و شما نباید عقبتر یا جلوتر از هدفتان تیر بزنید. حال سلاحهای هایپر اسکیپ نیز HitScan هستند؛ این بدان معنی است که به جای آنکه شما ژیمناستیک مغری اجرا کنید و با محاسبهی سرعت تیر، فاصلهی دشمن و پیشبینی حرکت او به یک نقطه شلیک کنید، میتوانید با خیال راحت هدفتان را وسط نشانه قرار بدهید و حتی اگر دو کیلومتر با شما فاصله داشت، مطمئن شوید که تیر به او برخورد میکند. تصمیم اینکه تفنگها را در هایپر اسکیپ HitScan کنند بسیار هوشمندانه بود و طبیعتا پیشبینی حرکات حریف با سرعت وحستناکی که جریان گیمپلی دارد، بسیار دشوار یا حتی غیرممکن میشد، پس با خیال راحت هدفتان را وسط نشانه گذاشته و تیر بزنید.
یک مشکل بسیار اساسی که سیستم مبارزهی هایپر اسکیپ دارد، این است که بازخورد اصابت تیر به حریف خیلی ضعیف است. معمولا در بازیهای شوتر وقتی به شخصی تیر میزنید هم با صدایی بسیار بلند از برخورد تیر مطمئن میشوید، و هم با پاشیدن خون از آن اطمینان مییابید. شما ایپکس را در نظر بگیرید؛ وقتی تیرتان به کسی برخورد میکند صدا به قدری واضح است که فکر میکنید هندوانه ترکیده است. یا اگر شیلد (زره) او را بشکنید، صدای بلندی میشنوید که گویا لیوانی از دست کسی افتاده و شکسته شده است و همهی اینها علاوه بر یک لیتر خونی است که از بدن حریفتان میپاشد. این طراحی بصری و صوتی به بازیکن اطمینان میبخشد که تیر به هدف اصابت کرده است. درون هایپر اسکیپ نه صدای واضحی برای برخورد تیر وجود دارد و نه خونی میپاشد که از نظر بصری بفهمید هدف را درست نشانه گرفتید یا خیر. وقتی با شاتگان دشمنتان را میزنید به جای اینکه صدا و تصویر به شما کمک کنند که از برخورد تیر اطمینان پیدا کنید، باید دائما چشمتان دنبال عدد دمیج خوردن حریفتان باشد؛ آیا با این تیر ۱۰ تا دمیج دادم یا ۹۰ تا؟ این علاوه بر اینکه حس خوبی به تیر زدن نمیدهد، باعث میشود نشانهگیریتان ضعیف شده و نتوانید با دقتی که در بازیها دیگر دارید، شلیک کنید. خوشبختانه این مشکل در هایپر اسکیپ آنقدر ریشهای و بنیادی نیست که نتوان حل کرد و یوبیسافت اگر تصمیم بگیرد آن را درست کند، به راحتی میتواند راه حلی را برایش پیدا کند.
درون هایپر اسکیپ نه صدای واضحی برای برخورد تیر وجود دارد و نه خونی میپاشد که از نظر بصری بفهمید هدف را درست نشانه گرفتید یا خیر.
قابلیتهایی که در بازی دارید چطور؟ بازی Hyper Scape به بازیکنان اجازهی استفاده از قابلیتهای بسیار قوی را میدهد؛ به طور مثال میتوانید با فشردن دکمهی نامرئی شوید، با قابلیتی دیگر زرهی اطرافتان قرار میگیرد که به مدت چند ثانیه نمیگذارد دمیج بخورید، یا حتی میتوانید به یک توپ فلزی تبدیل شوید که مانند بسکتبال با هر بار خوردن به زمین، دوباره به هوا پرتاب شوید. احتمالا دارید فکر میکنید که «مگر با وجود این قابلیتها میتوان کسی را کشت؟» و حق هم دارید که اینطور فکر کنید. اما این قابلیتها یک نتیجهای را به همراه دارند که شاید در نگاه اول فکرش را نکنید؛ شما میتوانید با این قابلیتها در دل خطر بین ۳ دشمن بروید و زنده بیرون بیایید. نتیجه گیمپلیای گیرا و هیجانانگیز است به طوری که شما ۸۰٪ بازی مشغول نبرد هستید و فرصت استراحت ندارید. اگر این قابلیتها وجود نداشتند، کسی جرئت نمیکرد با یک تفنگ ضعیف دل را به دریا زده و حمله کند. بازی بیشتر شبیه به بتل رویالهایی میشد که هر تیم در ساختمانی کمپ میکند و منتظر میشود حرکت اول را تیم حریفش بزند. خوشبختانه مزایای این قابلیتها بیشتر از معایبشان هستند و به لذتبخش بودن دنیای هایپر اسکیپ میافزایند.
چیزی که اصلا از بازی انتظار نداشتم موسیقی بینهایت جذاب آن بود. وقتی بازی شروع میشود و شما با سفینهی کوچکی درون نقشه فرود میآیید، موسیقی بسیار شاد و هیجانانگیزی از ژانر EDM (Electronic Dance Music) درون گوشتان میکوبد که حال و هوای هیجانی که قرار است تجربه کنید را به شما القا میکند. این فقط به موسیقی فرود آمدن محدود نمیشود، بلکه موسیقی منو، موسیقی Hub بازی و موسیقی مبارزه نیست همینگونه است و هیچ ساندترک ضعیفی به گوش من نخورد. من حتی یکبار آهنگ تریلر سایبرپانک ۲۰۷۷ را در منوی بازی شنیدم؛ آهنگ Clockwork از Hyper.
اگر مجبورمان کنند هایپر اسکیپ را در یک کلمه خلاصه کنیم، میگوییم: «هیجانانگیز»
گفتنیها گفته شد و نکاتی که احساس کردیم از بازی نیاز است که بدانید را ذکر کردیم. اگر مجبورمان کنند هایپر اسکیپ را در یک کلمه خلاصه کنیم، میگوییم: «هیجانانگیز». شاید خیلیها انتظار داشتند که هایپر اسکیپ یک بتل رویال کلیشهای باشد که یوبیسافت بتواند از طریق آن پول بیشتری به جیب بزند، اما اینگونه نیست. هایپر اسکیپ یک بتل رویال بسیار لذتبخش بوده که ایدههای بسیار جالبی را در خود نهفته است، اما در اجرای خیلی از آنها ضعیف واقع شده و مشکلات زیادی دارد. خوشبختانه این مشکلات بسیار جدی نیستند و اگر یوبیسافت بخواهد مانند رینبو از این عنوان پشتیبانی کند، در طول ماهها و سالهای آینده با محصولی بسیار باکیفیت و ارزشمند روبرو خواهیم بود که طرفداران زیادی را برای خود جذب کرده است. نمرهای که به این بازی تعلق میگیرد بر اساس شرایط فعلی بازی در روز انتشار است و با گذر زمان احتمال بالا یا پایین شدن آن وجود دارد – البته همهی اینها به یوبیسافت بستگی دارد.
امیدواریم نقد و بررسی بازی Hyper Scape اطلاعات مفیدی را از این بازی در اختیار شما قرار داده باشد. همچنین اگر تمایل دارید تا این بازی را روی پلتفرم رایانههای شخصی تجربه کنید، میتوانید سیستم مورد نیاز هایپر اسکیپ و برخی اطلاعات دیگر مربوط به این بازی را در وبسایت سرگرمی مشاهده کنید.
- جریان گیمپلی روان
- مبارزات سریع و خشن
- موسیقی کوبنده و هیجانانگیز
- قابلیتهای قدرتمند و جذاب
- طراحی هنری شلوغ دنیای بازی
- بازخورد ضعیف اصابت تیر
- عدم رنگبندی معنادار آیتمها
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید