فیلم I Am Mother به لطف داستان و روایت عالی خود موفق شده اثری جذاب و تامل برانگیز باشد که در کنار سرگرمی، پرسشهای اخلاقی قابل توجهی را نیز پیش روی مخاطبش قرار میدهد.
فیلم «من مادر هستم» (I Am Mother) اولین فیلم بلند «گرنت اسپیوتر» (Grant Sputore)، کارگردان جوان استرالیایی محسوب میشود؛ عنوانی در ژانر «علمی تخیلی» و «دلهرهآور» که موفق میشود تقریبا در دو ساعت، اثری بسیار جذاب و دیدنی را خلق کند. محصولی که ضمن سرگرم کردن مخاطب، او را به فکر فرو میبرد و تاثیرش تا ساعتها پس از اتمام فیلم همراه مخاطبش باقی میماند.
داستان فیلم I Am Mother در اولین روز پس از انقراض بشریت شروع میشود. در پناهگاهی پیشرفته که هدف از خلق آن بازپروری مجدد نژاد انسان و جلوگیری از انقراض کامل آنها است. رباتی که در فیلم با نام «مادر» شناخته میشود، وظیفه انجام این کار خطیر را بر عهده دارد. او از میان جنینهای بسیاری که در پناهگاه گردآوری شدهاند، جنین یک دختر را بر میگزیند و آن را در رحم مصنوعیای برای رشد و نمو قرار میدهد.
پس از به دنیا آمدن دختر، تربیت و آموزشهای مادر به منظور احیاسازی مجدد بشریت شروع میشود. تا نوجوانیِ دختر، همهچیز به خوبی پیش میرود ولی ورود زنی غریبه به پناهگاه، باور و اعتماد دختر به مادر را زیر سوال برده و او را با پرسشها و مسائل کاملا تازهای روبهرو میکند.
I Am Mother فقط سه شخصیت دارد و بخش عمدهای از داستان آن در پناهگاه میگذرد. آثاری که برای روایت خود بر تعداد اندکی از شخصیتها اتکا میکنند، باید از چنان غنای موضوعی و شخصیتپردازیای برخوردار باشند که مخاطب را در طول دو ساعت روایت خود خسته نکنند. طی سالهای گذشته آثار متعددی این سبک روایی را برگزیدهاند؛ فیلمهایی از جمله Tape، Who’s Afraid of Virginia Woolf، Locke و 21 Cloverfield lane محصولاتی که همگی با استفاده حداقلی از شخصیت، تمامی تمرکز خود را برای خلق قصه و روایتی درگیر کننده و تعاملات بین شخصیتی قدرتمند گذاشتهاند.
تسلط فیلمساز روی فیلمنامه و کلیت کار، در کنار روایت هوشمندانه و بازی بسیار خوب شخصیتهای اصلیش، اثری قابل توجه را بوجود آورده است
فیلم I Am Mother به خوبی موفق شده ویژگیهای سبکی متفاوت دو ژانر اصلی خودش را در هم حل کرده و از دل آن محصولی جذاب را خارج کند. در این میان، یک شباهت در این دو ژانر موجب شده که این یکی شدن برای فیلمساز راحتتر شود.
اغلب محصولات ساخته شده در این دو ژانر، در کنار دنیا و بستری که برای روایت خلق میکنند، روایتی اکشن و پر حادثه دارند. ساخت همچین آثاری به خلاقیت و فیلمنامهای بسیار قدرتمند تیاز دارد؛ چرا که فیلمساز باید بتواند در طول دو ساعت و با شخصیتهای اندک، تازه آن هم بدون تغییر محیط چندانی، مخاطب خود را میخکوب کند.
تمامی چالشهای ذکر شده پیشروی فیلم I Am Mother نیز قرار داشت ولی با تسلط فیلمساز روی فیلمنامه و کلیت اثر، روایت هوشمندانه و بازی بسیار خوب شخصیتهای اصلیش، در نهایت اثری قابل توجه را به وجود آورد. داستان I Am Mother بر دو رکن کلی سوار است؛ یکی روایت مبتنی بر پیچش داستانی و ایجاد سوال است و دیگری مسائل اخلاقی است که بخش زیادی از زیرمتن اثر را به خود اختصاص داد.
آثاری که روایتشان مبتنی بر اتفاق و ایجاد سوالهای متعدد است، لازم است که در ابتدا از دنیاسازی و شخصیتپردازی قدرتمندی بهره ببرند. چرا که ابتدا بیننده باید ضمن شناخت دنیای مورد اتفاق داستان، از تعاملات بین شخصیتی و روابطشان نیز آگاهی کسب کرده و در این میان آرام آرام با حرکت قصه به جلو، باورهای اولیهای که فیلمساز در اختیار مخاطب قرار داده بود همسو با شخصیتها، به طور مداوم زیر سوال میرود.
هوشمندی فیلمساز در I Am Mother در ایجاد تعادلی عالی میان بخشهای مختلف قصه است. تمامی اجزا با نخی نامرئی چنان به هم گره خوردهاند و در تار و پود یکدیگر نهفته شدهاند که امکان تمئیز دادنشان از هم غیر ممکن است. مفاهیم مختلف قصه در هم چفت بست شده و در نهایت، کلیتی یک دست و تمیز را شکل دادهاند.
زیرمتن اصلی فیلم اخلاقیات و نسبی بودن آن است. شخصیتهای مختلف قصه بنا به دیدگاه و نظری که به زندگی و بشریت دارند، تصمیمات اخلاقی متفاوت با عواقب مختلفی میگیرند که لزوما هیچکدام درست یا غلط نیستند
فیلم I Am Mother شباهت غیر قابل انکاری با Cloverfield Lane 21 دارد. فیلمی که سه شخصیت داشت، تقریبا تمامی مدتش در یک پناهگاه میگذشت و مردی که با ادعای رخداد جنگی بزرگ و گازهای شیمیایی کشنده، شخصیتها را در پناهگاه نگه داشته بود. هر دو اثر روایتی اول شخص دارند و تقابل مداوم واقعیت موجود و واقعیت گفته شده یکی از رکنهای اصلی پیشبرنده قصه فیلم است.
روایت قصه در I Am Mother به صورت اول شخص دنبال میشود. یعنی اینکه سطح اطلاعات و آگاهی مخاطب از دنیا و اتفاقات، همسو با شخصیت اصلی پیش میرود و ما قصه را از دریچه چشمان او شاهد هستیم. برگزیدن این شیوه روایي، موجب همذاتپنداری بیشتر بیننده با شخصیت «دختر» شده و علاوه بر این بستر بسیار مناسبی را برای طرح سوالات اخلاقی مد نظر فیلمساز در اختیار او قرار داده.
زیرمتن اصلی فیلم اخلاقیات و نسبی بودن آن است. شخصیتهای مختلف قصه بنا به دیدگاه و نظری که به زندگی و بشریت دارند، تصمیمات اخلاقی متفاوت با عواقب مختلفی میگیرند که لزوما هیچکدام درست یا غلط نیستند. تمامیشان با توجه به نقطه نظر فردی و ایدئولوژی که این تصمیم و فکر از آن برآمده، قابل درک است.
کارگردان موفق شده که با شخصیتپردازیهای قوی، این نسبی بودن را به خوبی به بینندهاش نشان دهد. کنار گذاشتن اخلاقیات رادیکال و صفر و یکی و رو به رو شدن با نسبی بودن بیانتهایی که دنیای کنونی ما را ساخته، موجب پیچیدگی بسیاری شده است. پیچیدگیای که در نهایت کلیت چیزی که با نام بشریت میشناسیم را تشکیل داد.
روایت فیلم I Am Mother به گونهای بسیار ملموس، حرکت از کودکی به بزرگسالی را به تصویر میکشد. این تصویر سازی به لطف زیرمتنهای فلسفی، اخلاقی و مسئله انتخاب و پذیرش واقعیت، شکلی عینی به خود گرفته و اثرگذاری نهاییش چندین پله ارتقا پیدا میکند. فیلم در شروع با مفاهیم پایهایتر فلسفه کلنجار میرود. غار افلاطون، دنیای مثلها، اخلاقیات کانت و آرام آرام با پیشرفت در قصه، باورهای شخصیت اصلی را زیر سوال میبرد و در نبرد و کلنجاری درونی و بیرونی قرار میدهد. مواجهه تام با دنیا و اخلاقیاتی که بسیار پیچیدهتر از چیزی است که درخصوص آن خوانده بود.
فیلمساز با تصمیمی عامدانه، بعضی از قطعات پازل قصهاش را زودتر در اختیار مخاطب قرار میدهد. در نتیجه بعضی از پرسشهای اصلی قصه که از ارکان اصلی هدایت آن محسوب میشوند، برای مخاطب زودتر رو میشوند. کارگردان با اتخاذ این تصمیم، از بار معمایی اثر کاسته و به جای آن مخاطب را بیشتر درگیر تصمیمها و تعاملات شخصیتها میکند. تصمیمی هوشمندانه که میتوانست به تخریب و از هم پاشیدگیِ کلیت کار منجر شود اما با دقت فیلمساز و تعادل قابل توجهی که میان بخشهای مختلف فیلم ایجاد کرده، نه تنها از بار روایی متکی بر سوال اثر نکاسته، بلکه ذهن بیننده را بیشتر درگیر کاراکترها کرده است.
فیلم I Am Mother اثر چشمگیری است. یکه و ناب نیست و پیشتر آثار دیگری شبیه به آن ساخته شده بودند ولی داستان غنی، تسلط کارگردان و بازیهای قوی به آن کیفیتی بسیار قابل توجه میبخشند. اثری که کلیشهها را در آغوش میگیرد و از تمامی پیشآگاهیهای ذهنی مخاطب نسبت به آثار این ژانر، در راستای انتقال حرف و مفهوم خود بهره میبرد و در نهایت دو ساعت تعلیق و سرگرمی ناب را تحویل مخاطبانش میدهد.
- داستان و کارگردانی عالی
- اجرای قابل قبول تیم بازیگری
- طراحی چشمگیر شخصیت مادر
- موسیقی اثرگذاری مناسبی ندارد
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید