مجمعالجزایر اطلاع رسانی در ایران
اطلاع رسانی در ایران سیستم بیماری است
اطلاع رسانی در ایران، سیستم بیماری است. برای ما که جوانی و زندگی خود را در دنیای خبر گذراندهایم، این جمله، جمله دردناکی است. اطلاع رسانی در ایران نه تنها بیمار، بلکه متشکل از جزایری پراکنده است که هر کدام، اسلوب و الگوی خود را در اطلاع رسانی پیش میگیرد.
تا به حال اتفاقات زیادی افتاده که نشاندهندهی وضعیت اسفبار اطلاع رسانی در کشور است. به ماجرای دردناک هواپیمای مسافربری اوکراین اشاره نخواهم کرد که نه در تحمل من است نه در تحمل بسیاری از ما، اما یک نمونهاش ماجرای سلامتی هنرمند مجبوبمان آقای شجریان است. روز جمعه، روز تایید و تکذیب حیات شجریان بود.
روز جمعه برخی از رسانهها خبر درگذشت شجریان را چند بار منتشر و به فاصلهی چند دقیقه تکذیب کردند. عجیبترینش شاید مربوط به خبر درگذشت او قبل از نیمه شب بود. برخی از رسانههای خبری مانند عصر ایران، اعتماد آنلاین، خبرآنلاین و… پیش از نیمهشب در رسانههای اجتماعی شروع به انتشار خبر درگذشت شجریان کردند. برای مثال خبرآنلاین خبر درگذشت شجریان را در توییتر اعلام و کمتر از ۱۵ دقیقه بعد خبر را تکذیب کرد. در دنیای خبرنگاری وقتی خبری در عرض ۱۵ دقیقه از سوی رسانهی خبری تکذیب میشود، معنایی جز سهلانگاری خبرنگار در راستی آزمایی خبر ندارد. یعنی که خبرنگار چیزی شنیده و بر اساس شنیدهاش، هیجانزده یا با اطلاع از ناآگاهی خود خبری منتشر کرده است. بدون اینکه با منابع مرتبط خبر را مرور کند. همین رسانه چند دقیقه بعد با پزشک شجریان مصاحبه کرد و از قول او نوشت: «من نمیدانم چه کسانی با چه نیتی این اخبار کذب را منتشر میکنند و باعث جریحهدار شدن افکار عمومی میشوند». پزشک آقای شجریان شاید نداند چه کسانی این اخبار کذب را منتشر میکنند، اما خبرآنلاین که خودش این مصاحبه را بعد از انتشار خبر درگذشت شجریان و تکذیبش انجام داده، قطعا میداند چه کسانی و چرا اخبار کذب را پخش میکنند!
خلاصه تمام دیروز و دیشب، دوستداران شجریان در رسانههای اجتماعی با خبر درگذشت و تکذیب درگذشتش دست و پنجه نرم میکردند و هیچ رسانهی قابل اعتمادی برای آنها وجود نداشت تا بدانند خبر درست چیست. تا اینکه همایون شجریان در اینستاگرام و توییتر خود اعلام کرد پدرش زنده است و از مردم خواست برای دریافت اخبار صحیح فقط به صفحهی او مراجعه کنند.
نمونهی دیگری که تا هفتهها و شاید ماهها ما را درگیر خودش کند اطلاع رسانی در مورد ویروس کرونا است. این مثال نمونهی واضحی از مجمعالجزایر بودن سیستم اطلاع رسانی در کشور است. منابع خبری در مورد ویروس کرونا که اقدام به اطلاع رسانی میکنند عبارتاند از: وزارت بهداشت، پزشکان، پرستاران، خبرنگاران وابسته به دولت، خبرنگاران منتقد دولت، صدا و سیما، روزنامهها و رسانههای خبری که منابعشان شنیدههای کسانی است که نخواستند نامشان فاش شود، آنچه در شبکههای اجتماعی منتشر شده است و شهروند خبرنگاران که همان کاربران رسانههای اجتماعی محسوب میشوند و دیدهها و شنیدههایشان را منتشر میکنند.
هر کدام از این دستهها در مورد ویروس کرونا مصداق «از ظن خود شد یار من» هستند. همهی آنها معتقدند آمارهایی که دیگران اعلام میکنند اشتباه است. یک دسته میگویند برای جلوگیری از تشویش اذهان عمومی آمار کم میدهند. یک عده میگویند برای لاپوشانی عملکرد مسوولان است که آمار واقعی را نمیگویند. عدهای معتقدند آمار صحیح است و مردم بیاعتماد شدهاند. برخی میگویند کلا دروغ است. پزشکان و پرستاران بیمارستانها با انتشار صدا و متن یک چیز روایت میکنند. خبرنگاران بسته به منتقد یا حامی بودنشان از منابع خبری خود، یک چیز روایت میکنند. صدا و سیما کلا یا چیزی روایت نمیکند یا اگر هم روایت کند دیر و ناقص است. رسانهها برای جا نماندن از قافله، روایتی منتشر میکنند. روزنامهنگاران چیزی میگویند. خلاصه هیچ منبع رسمی وجود ندارد که قابل اعتماد و بهروز باشد و صحیح اطلاع رسانی کند تا مردم از داستان کشندهی این ویروس مطلع باشند.
در این میان تنها صاحبان رسانه و مسئولان نیستند که در مسیر اطلاع رسانی جفا میکنند، بلکه خود مردم هم در انتشار اخبار نادرست تاثیر دارند. به محض اینکه میخوانند «شجریان درگذشت» با آه و ناله و تسلیت خبر را به اشتراک میگذارند. به محض اینکه میخوانند تعداد کشتههای کرونا در ایران به ۲۰ نفر رسید، آن را همراه با تحلیل خود مانند «تازه اینها آمار درست منتشر نمیکنند…» یا «سیاهنمایی تمامی ندارد و…» بازنشر میکنند.
درست کردن سیستم اطلاع رسانی که کار یکی دو روز نیست، اما میخواهم بگویم درست است که همه ما وحشتزدهایم. بیایید وقتی خبری در شبکههای اجتماعی میخوانیم کمی مکث کنیم، آرام باشیم، خبر را در چند رسانه که بیشتر به آنها اعتماد داریم چک کنیم، به منبع خبر توجه کنیم و تا زمانی که از صحت خبر مطمئن نشدیم یا خبر را بازنشر نکنیم یا اگر بازنشر میکنیم، قید کنیم مطمئن نیستیم خبر صحت داشته باشد. من فقط میگویم همه ما وحشتزدهایم، کاش وحشتپراکنی نکنیم و از دروغپراکنی هم سهمی نگیریم.
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید