شخصیت مرد آهنی یا همان آیرون من (Iron Man) امروزه به خوبی توسط طرفداران دنیای سینمایی مارول شناخته میشود، اما صحنههایی از این کاراکتر وجود دارند که اگر دوباره آنها را تماشا کنید، قطعا بیش از پیش مجذوب استارک خواهید شد!
تا قبل از سال ۲۰۰۸، طرفداران با شخصیتی که یکی از مهمترین اعضای تیم انتقامجویان بود، یعنی مرد آهنی در کتابهای کمیک و همچنین انیمیشنهای مختلف آشنا شده بودند. این کاراکتر به عنوان یک ابرقهرمان رده B معرفی شده بود و از همان اوایل خلق جهان مارول توسط استن لی (Stan Lee)، در کنار تیم انتقامجویان حضور داشت. با این وجود هرقدر هم که بازیها، انیمیشنها و کمیکها درباره این کاراکتر جذاب بودند، هیچ چیز عملا به زیبایی کار در فیلم Iron Man نمیرسد که شروع یکی از بزرگترین فرنچایزهای تاریخ سینما را رقم زد؛ دنیای سینمایی مارول.
در اولین فیلم از سری Iron Man، رابرت داونی جونیور (Robert Downey Jr) در نقش تونی استارک حاضر شد و جان تازهای را به مارول و همچنین خود شخصیت مرد آهنی بخشید. با این حال، بعد از گذشت یک دهه بالاخره در فیلم سال ۲۰۱۸ Avengers: Endgame شاهد یک پایان قهرمانانه برای مرد آهنی در دنیای سینمایی مارول بودیم، در حالی که بازی حرفهای رابرت داونی جونیور در نقش این شخصیت همیشه ماندگار خواهد بود. اما آیا صحنههایی را به خاطر دارید که باعث شدهاند تا این شخصیت محبوب در ذهنها جاودانه شود؟
۱۰. من مرد آهنی هستم!
در فیلم Iron Man تونی استارک به دست گروهی تروریست افتاد که در کشور افغانستان قصد کشتن او را داشتند. اما وقتی سردسته این گروه متوجه شد که او استارک است، به جای دستور به قتل، به استارک غذا و مکان داد تا با دستیاری که جانش را نجات داده بود شروع به ساخت موشک و سلاح نظامی برای آنها کند. با این وجود استارک به جای این کار به صورت مخفیانه شروع به ساخت یک زره آهنی کرد که پس از پوشیدن آن موفق به فرار از دست تروریستها شد. اما آیا این پایان کار بود؟
تونی بعد از این اختراع یک زره کامل را برای خود طراحی کرد تا بتواند در مقابل باقی مانده تروریستها مقاومت کند و سپس در دید رسانهها به موجودی عجیب تبدیل شد که با لقب مرد آهنی شناخته میشود. این در حالی بود که هنوز کسی نمیدانست تونی استارک مرد آهنی است، تا اینکه خود او در پایان فیلم و درست هنگامی که همه توقع داشتند تا مثل پیتر پارکر او نیز هویت خود را مخفی نگه دارد، ناگهان جمله «من مرد آهنی هستم» شنیده شد! در این صحنه درست به مانند تمامی خبرنگارهای حاضر در صحنه، بینندگان نیز هیجانزده شدند، چراکه جهان MCU با اولین ابرقهرمان شناخته شده خود معرفی شده بود.
۹. اشتباههای عجیب و غریب استارک
در حالی که دیگر ابرقهرمانهای صرفا به دنبال نجات جهان و سر و کله زدن با مسائل عجیب هستند، تونی استارک همان بُعد واقعگرایانهای است که همه طرفداران فیلمهای این سبک به آن نیاز داشتند. او یک انسان عادی است؛ کسی که مشروب میخورد، مشکلات شخصی دارد و برای از دست دادن پدر و مادر خود رنج میکشد. حتی میتوان گفت که عمر او تا مدتی وابسته به یک منبع انرژی بود و در صورت نبود چنین چیزی شاید خیلی زودتر باید با مرگ او مواجه میشدیم.
با این وجود انسان عادی بودن این کاراکتر، باعث میشود تا اشتباههای او نیز بیشتر دیده شوند. به هر حال انسانها در کنار سلاحهای قدرتمندی مانند امید و تلاش برای زنده ماندن، اشتباه میکنند و همین باعث میشود تا در برخی موارد شکست بخورند. حال فیلم Iron Man 2 را به خاطر بیاورید، جایی که استارک در شب جشن تولد خود، زره مرد آهنی را پوشیده بود و در مقابل مردم از تیرهای آن برای منفجر کردن بطری و هندوانههایی استفاده میکرد که مردم برای او به هوا پرتاب میکردند! این کار به شدت برای به خطر انداختن جان مردم اشتباه بود، اما از طرفی بازی رابرت داونی جونیور و هویت اصلی استارک باعث میشود تا از همین صحنه خطرناک اوج لذت را ببریم!
۸. پشت بام اشتباهی!
تونی استارک با پدر و مادر خود که به دست سرباز زمستان کشته شده بودند در همان سن پایین، برای همیشه خداحافظی کرد. با این وجود جالب است بدانید که او در اکثر مواقع اصلا نشان نمیدهد که احساس ناراحتی و افسردگی میکند، بلکه شوخطبعی و خندیدن یکی از مهمترین ویژگیهای شخصیت مرد آهنی هستند که او را خاص میکنند. با این حال، یک فرد تنها هرقدر هم که در خوشگذرانی و خندیدن درجه ۱ باشد، باز هم در نهایت اسیر تنهایی خود خواهد شد. این مورد را استارک به خوبی درک کرده بود و در میان افرادی که میشناخت، پپر پاتس (Pepper Potts) را مثل خانواده خود میدانست.
در همان فیلم اول وقتی که ایوان وانکوف (Ivan Vankov) شکست خورد و نابود شد، متوجه برخی روابط بین تونی و پپر شده بودیم و به نحوی میدانستیم که آنها جدای از دیالوگهای عجیب و پرتی که داشتند، بالاخره تشکیل خانواده خواهند داد. اما لحظه شروع زندگی مشترک تونی و پپر و به نحوی خواستگاری، دقیقا بعد از صحنه منفجر شدن شرکت استارک و نجات پپر اتفاق افتاد، طوری که مرد آهنی پپر را از یک انفجار بزرگ بیرون کشید و سپس قرار بود که یک صحنه رمانتیک را روی پشت بام یکی از خانههای شهر شاهد باشیم، در حالی که رودی رودز قبل از آنها به این مکان آمده بود و به آنها گفت بهتر است پشت بام دیگری را برای خود انتخاب کنند!
۷. اهمیت دوستان برای استارک
فیل کالسون (Phil Coulson) نام یکی از ماموران گروه شیلد (SHIELD) بود که در کنار نیک فیوری (Nick Fury) به عنوان یکی از مهمترین دستیاران او خدمت میکرد. با این حال شاید هرگز کسی دقت آنچنانی به این کاراکتر نکرده بود و حتی در فیلم Iron Man سال ۲۰۰۸، وقتی که او برای اولین بار حضور پیدا کرد، بینندگان فقط یک مامور شیلد را دیدند که مراقب حرکات تونی استارک بود. با این وجود، زمانی که لوکی (Loki) به زمین حمله کرد و با ارتشی که از ثانوس (Thanos) قرض گرفته بود قصد حکمرانی بر انسانها را داشت، کالسون هنگام فرار به شدت مجروح شد. سپس با سلاحی که از فیلم Thor از باقیمانده Destroyer ساخته شده بود، همان کسی که به او آسیب رسانده بود را به قتل رساند و نهایتا در مقابل نیک فیوری جان داد.
با این کار جریان انتقام از لوکی از یک جنگ عادی به مسئلهای شخصی تبدیل شد. استارک هنگامی که در یک صحنه درباره کالسون صحبت میکردند دیالوگی داشت که بلند داد میزد «اسم او کالسون بود!» تا نشان دهد که مرگ او حتی با وجود شناخت کمی که داشت چقدر مهم است.
۶. استارک جان خود را برای زنده ماندن دیگران فدا میکرد
یکی از شاخصههای اصلی قهرمان بودن این نیست که کاراکتر مورد نظر بتواند از انواع و اقسام سلاح فضایی و عجیب برای خود استفاده کند و هر وقت هوا ابری شد فرار کند. بلکه قهرمان بودن از شخصیتهایی مانند استیو راجرز (Steve Rogers) دیده میشود که وقتی نارنجک تقلبی پرتاب شد، خود را روی آن انداخت تا دیگران در امان باشند. حال جدای از این مورد، شاید یکی از مهمترین صحنههایی که در فیلم Avengers مشاهده کرده بودیم، حمل موشکی بود که استارک آن را از پورتال ساخته شده توسط ارتش لوکی به بیرون از زمین میبرد، در حالی که این راه در حال بسته شدن بود و شاید دیگر هرگز به خانه برنمیگشت!
به هر حال همه شخصیت مرد آهنی را تا این لحظه یک فرد بسیار خودخواه میدانستند، اما بعد از این اتفاق، افراد متوجه این موضوع شدند که استارک قهرمانی بسیار بزرگتر از آن چیزی است که فکرش را کرده بودند! بخصوص بعد از وقایع Endgame که عملا یک پایان بسیار تلخ را به همراه داشت.
۵. پذیرفتن ضعف
معمولا وقتی که ابرقهرمانان جلوی شخصیتهای منفی و دشمنان را میگیرند، دیگر موضوع خاصی آنها را درگیر نمیکند و مانند استیو راجرز فرد شروع به ادامه تمرینات و زندگی عادی خود میکند. با این حال وقتی که لوکی شکست خورد، استارک عملا به دنبال یک راه حل بزرگ برای رفع مشکل تهدیدات فضایی و ناشناخته بود. او میگفت که من یک زره بزرگ دور زمین میبینم و همین کار باعث شد تا اولتران (Ultron) توسط او ساخته شود. اما درست پیش از اینکه اتفاقات فیلم Avengers: Age of Ultron رخ دهد، مشاهده کردیم که استارک چقدر از ضعیف بودن خود در مقابل بسیاری دیگر از اعضای انتقامجویان ترسیده است!
خطاب یه پپر پاتس، تونی استارک اظهار کرد که در مقابل تمامی این خدایان و هالک شگفتانگیز و فضاییهایی که دشمن و یار اهل زمین هستند، عملا شخصیت مرد آهنی یک انسان به همراه یک قوطی است! نویسندگی تیم استودیو مارول برای این جمله را باید تحسین کرد، اما حرف استارک هم در آن زمان درست بود. در طول فرنچایز بزرگ دنیای سینمایی مارول، استارک رفته رفته پیشرفت کرد و سلاح مختلف خود را ساخت، در حالی که ثور، استیو راجرز، هالک و دیگر شخصیتها قدرت همیشگی خود را به همراه داشتند و ارتقا کمتری را نسبت به قبل از آنها دیدیم.
در هر صورت، همانطور که اشاره شد شخصیت مرد آهنی نزدیکترین نمونه و مثال یه یک انسان است که قدرتهای خاص و عجیبی ندارد، بلکه با علم فراتر از زمان خود و هوش به ابرقهرمان شدن رسیده است.
۴. رفاقتی نیمهتمام
فیلم Captain America: Civil War عملا یکی از بهترین آثار حاضر در دنیای سینمایی مارول است که ابرقهرمانان تیم انتقامجویان را در کنار یکدیگر قرار میدهد. با این حال در این اثر میبینیم که استارک حاضر میشود تا فقط و فقط برای نجات جان مردم و نشان دادن به این کار، با قرارداد سوکوویا موافقت کند، در حالی که استیو راجرز به این موضوع اهمیت نمیدهد و در واقع طرف حق را میگیرد! اما همیشه نباید اظهار به گرفتن حق و حقوق کرد و آرام بودن چاره بهتری است؛ کاری که استارک در مواجهه با قرارداد سوکوویا انجام داد، اما در مقابل باکی بارنز (Bucky Barnes) موفق به کنترل خشم خود نشد!
در واقع باکی شستشو مغزی داده شده بود تا پدر و مادر استارک را به قتل برساند، در حالی که این موضوع برای شخصیت مرد آهنی اهمیتی نداشت و او صرفا به سراغ باکی رفت تا او را بکشد! لحظه مبارزه تکنفره استارک با استیو و باکی عملا صحنهای است که شاید از خاطر هیچ طرفداری برای آرام نگرفتن مرد آهنی پاک نشود تا بدانیم که او چقدر در زندگی خود با از دست دادن والدین رنج کشیده است؛ بخصوص در صحنهای که استیو سعی دارد تا واقعیت را به او بگوید اما استارک اظهار میکند که هیچ چیز برایش اهمیت ندارد چراکه باکی مادر دوستداشتنیاش را کشته است! به هر حال این مبارزه در حدی جدی ادامه پیدا کرد که تونی و استیو رفاقت خود را بهم زدند و از طرفی کاپیتان آمریکا سپر خود را بخاطر حرف استارک از دست داد.
۳. تک به تک با ثانوس!
مبارزه با ثانوس در فیلم Avengers: Infinity War بالاخره اتفاق افتاد و بعد از وقایع Civil War مشاهده کردیم که استارک از سایر اعضای اصلی انتقامجویان دور افتاده است. با این وجود نکته اینجاست که استارک به جای ماندن در زمین و تلاش برای ساختن یک دژ مستحکم در مقابل ثانوس، سعی کرد تا یه همراه سفینه او به سیاره تایتان برود تا مردم بیگناه زمین حین مبارزه کشته نشوند!
همچنین وقتی که شخصیت مرد آهنی به همراه پیتر پارکر، دکتر استرنج و همچنین محافظین کهکشان در حال مبارزه با ثانوس بودند، او ناگهان یک قمر را به کلی به سمت آنها پرتاب کرد تا همگی زمینگیر شوند! این در حالی بود که تونی هنوز ایستاده بود و در یک جنگ تن به تن با ثانوس، موفق شد تا آخرین لحظه با او مقابله کند. این یعنی حتی با وجود اینکه استارک میدانست ثانوس قدرتمندتر است و احتمالا او را میکشد، باز هم پای مبارزه خود ماند و در آخر مجروح شد.
۲. ویدیو مخفی برای مورگان استارک
در ابتدای Endgame استارک دیگر آن فردی نبود که برای نجات انسانیت جان خود را فدا میکند و فکر و ذکرش درست کردن یک زره بزرگ دور جهان است! بلکه در یک کلبه کنار برکه، او همراه با همسر و فرزند کوچکی زندگی میکرد که البته فرصت چندانی برای سپری کردن با پدرش را نداشت. مورگان استارک (Morgan Stark) دختر شخصیت مرد آهنی بود که وقتی تونی به او گفت که میلیونها بار دوستش دارد، جواب داد که «من ۳,۰۰۰ تا دوستت دارم». این جمله روی تونی تاثیر گذاشت و حتی به حدی معروف شد که طرفداران از آن استفاده میکردند. اما درست پیش از رفتن به جنگ بزرگ و دوباره با ثانوس، تونی یک ویدیو کوتاه را از خود ضبط کرده بود که در آن حرفهای آخرش را به مورگان میزد، در حالی که جملات خود را با همین دوست داشتن ۳,۰۰۰ تایی به آخر رساند.
۱. فداکاری بزرگ در Endgame
جمله «من مرد آهنی هستم» همان چیزی بود که از سال ۲۰۰۸ شروع کار دنیای سنیمایی مارول بود و همین دیالوگ نیز پایانی بر زندگی تونی استارک شد. در یک اتفاق فوقالعاده قهرمانانه و غمانگیز، بالاخره کسی که تمام این مدت قصد داشت تا جان خود را برای نجات انسانها فدا کند، موفق شد تا ماموریت خود را به اتمام برساند و در نهایت جانش را فدا کند.
در آخرین مقابله با ثانوس، این شخصیت مرد آهنی بود که به عنوان یک انسان توانست حتی بهتر از کاپیتان مارول (Captain Marvel) و تمام قدرتهایش، سنگهای ابدیت را از ثانوس بدزدد و به دست خود وصل کند. اما از آنجا که او فقط یک انسان است، قاعدتا توان مقابله با انرژی حاضر در این سنگها را هم ندارد، در نتیجه او فقط توانست در جواب ثانوس بگوید که من، مرد آهنی هستم! و سپس با بشکنی معروف تمامی ارتش ثانوس را راهی دیار باقی کند.
به هر حال تونی استارک نمونه کامل یک ابرقهرمان بود که حتی وقتی از مرگ خود در انجام دادن کاری مطمئن میشد، باز هم برای نجات دیگران ایستادگی میکرد.
اما نظر شما درباره شخصیت مرد آهنی چیست؟ آیا باز هم در فازهای آینده دنیای سینمایی مارول میتوانیم شاهد فدا شدن جان یک ابرقهرمان دیگر در جنگی به بزرگی Endgame باشیم؟
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید