آیا داستان سریال Blue Eye Samurai بر اساس واقعیت است؟
دورگه مثل شخصیت اصلی!
از آنجایی که نتفلیکس ساخت فصل دوم را تایید کرده، تصمیم گرفتیم در قالب یک مقاله داستان سریال Blue Eye Samurai را بررسی کرده و ببینیم واقعیت دارد یا خیر.
برخی از آثار سینمایی یا سریالی بدون سر و صدای چندان زیاد عرضه شده و سپس بواسطه نقاط قوت خود توجهها را جلب میکنند؛ اتفاقی که برای سریال Blue Eye Samurai رخ داده است. این اثر که محصول مشترک نتفلیکس، بلو اسپیریت (Blue Spirit) و چند شرکت دیگر محسوب میشود، اوایل نوامبر سال جاری میلادی در قالب ۸ قسمت عرضه شد و تحسینها را برانگیخت. همچنین از سوی برخی کارشناسان لقب «بهترین سریال نتفلیکس» و «بهترین سریال انیمیشنی سال» را دریافت کرده است.
البته موفقیتهای سریال سامورایی چشم آبی تنها به نقدهای بسیار مثبت خلاصه نمیشود. این اثر به مدت دو هفته در لیست پربازدیدترینهای نتفلیکس قرار داشت و طی مدت کوتاهی توانست به رقم ۴ میلیون و ۸۰۰ هزار بازدید دست یابد. علاوه بر این، بازخوردهای مشترکان نتفلیکس (Netflix) نسبت به سریال مثبت بوده و از این لحاظ در لیست بهترینهای سرویس استریم قرار گرفته است.
داستان بر پایه انتقام استوار بوده و در ژاپن قرن ۱۷ میلادی جریان دارد. شخصیت اصلی یک شمشیرزن دورگه به نام میزو است که قصد دارد چهار مرد سفید پوست را که بطور غیرقانونی در ژاپن حضور دارند، کشته و بدین ترتیب انتقام زندگی سختش را بگیرد. مطابق انتظار، او در مسیر رسیدن به هدف خود با چالشهای فراوانی مواجه میشود. در ادامه مقاله قصد داریم داستان سریال Blue Eye Samurai را بررسی کرده و ببینیم چقدر واقعیت داشته و چقدر حاصل تخیلات سازندگانش است.
آیا ژاپن در قرن هفدهم میلادی واقعاً مرزهای خود را بست؟
اگر سریال را تماشا کرده باشید، باید بدانید که ژاپن در سریال مرزهای خود را بسته و به هیچ فرد خارجیای اجازه ورود نمیدهد. چهار مرد سفیدپوستی هم که میزو دنبالشان میگردد، بطور غیرقانونی در خاک ژاپن حضور دارند. به همین دلیل، چارهای ندارند جز اینکه در مخفیگاه خود مانده و اصطلاحاً در سایه زندگی کنند.
سوال اصلی این است: آیا واقعاً ژاپن مرزهای خود را بست؟ در پاسخ باید گفت: بله. داستان در برههای از تاریخ ژاپن روایت میشود که به ادو (Edo) شهرت دارد. این دوره از سال ۱۶۰۳ الی ۱۸۶۸ میلادی را شامل شده و در بخشی از آن ژاپن مرزهای خود را بست. مردمان این کشور اجازه خروج نداشته و افراد خارجی هم اجازه ورود نداشتند؛ قانونی که زیر پا گذاشتنش میتوانست حکم مرگ را به همراه داشته باشد. دلیل چنین اتفاقی را باید در اقدامات خارجیان بخصوص اسپانیاییها و پرتغالیها جستوجو کرد. به عقیده حاکمان وقت، آنها باعث میشدند مردم به مسیحیت روی آورده و از همه مهمتر، قدرت حکومت مرکزی کاسته شود. بد نیست بدانید فیلم Silence اثر مارتین اسکورسیزی (Martin Scorsese) در همین برهه زمانی روایت میشود.
البته روابط تجاری و سیاسی ژاپن با دیگر کشورهای بطور کامل قطع نشد و داد و ستدهای محدودی رخ میداد.
آیا میزو شخصیتی واقعی است؟
میزو شخصیتی واقعی نبوده اما برای خلق او از یک شخصیت واقعی الهام گرفته شده است. ویلیام آدامز، یک دریانورد انگلیسی بود که در قرن ۱۷ میلادی زندگی میکرد و در جریان یک سفر روی خاک ژاپن قدم گذاشت. او اولین فرد از کشورش بود که چنین کاری را انجام میداد. آدامز در ادامه زبان ژاپنی را یاد گرفت و به واسطه همین موضوع توانست به دنیای سیاست ورود پیدا کرده و حتی به یکی از مشاوران اصلی حاکم وقت، یعنی توکوگاوا ایهیاسو تبدیل شد.
ویلیام آدامز با گذشت زمان نه تنها با فرهنگ مردمان ژاپن آشنا شد و به آن عادت کرد، بلکه وفاداریاش به این کشور را به اثبات رساند. از همین رو، به پاس زحماتش دو شمشیر دریافت کرد تا به یک سامورایی تبدیل شده و از همه مهمتر، «سامورایی چشم آبی» لقب بگیرد. از اقدامات مثبت آدامز برای مردم ژاپن میتوان به آموزش نحوه ساخت کشتی به سبک و سیاق کشورهای غربی اشاره کرد. در ضمن، او یکی از تاثیرگذارترین اشخاص غربی در تاریخ ژاپن محسوب میشود.
آیا ویلیام آدامز تنها منبع الهام بود؟
ویلیام آدامز، تنها منبعی نیست که مایکل گرین (Michael Green) و امبر نویزومی (Amber Noizumi) از آن الهام گرفتند. سازندگان سریال Blue Eye Samurai در بخشی از مصاحبه خود با رسانه Tudum اثرشان را ترکیبی از Kill Bill و Yentl توصیف کردند. Kill Bill درباره فردی است که میخواهد انتقام بگیرد و Yentle هم روی زنی تمرکز دارد که خود را به شکل یک مرد درمیآورد تا بتواند تحصیل کند.
از دیگر منابع الهام در نوشتن داستان سریال Blue Eye Samurai میتوان به شخصیت کم حرف کلینت ایستوود (Clint Eastwood) در آثارش و فیلم Lady Snowblood اشاره کرد. در ضمن، مایکل گرین و امبر نویزومی نه تنها یک زوج هنری هستند، بلکه زن و شوهر محسوب میشوند. آنها چندی پیش صاحب فرزند شده و دخترشان بعنوان یک دورگه ژاپنی-آمریکایی چشمانی آبی دارد. گرین و نویزومی در مصاحبه خود از دخترشان بعنوان یکی دیگر از منابع الهام برای نوشتن چنین داستانی نام بردند. نویزومی خودش هم یک دورگه بوده و بخشهایی از داستان را از تجربیات شخصیاش الهام گرفت.
با توجه به آنچه در پاراگرافهای پیشین اشاره شد، میتوان گفت داستان سریال Blue Eye Samurai مانند شخصیت اصلیاش یک دورگه است؛ دورگهای از واقعیت و تخیل!
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید