آیا میکاسا در انیمه حمله به تایتان از لیوای قویتر است؟
قدرت خانواده آکرمن!
پس از طی کردن مسیری طولانی به عنوان یک سرباز، آیا بلوغ و قدرت میکاسا در انیمه حمله به تایتان با لیوای برابری میکند؟
در دنیای سری Attack on Titan، ریشههای قبیله آکرمن در هالهای از رمز و راز باقی مانده و اطلاعات کمی در مورد اینکه چگونه هر فردی که این نام را یدک میکشد، به اندازهای قدرتمند بود که با یک تیپ کامل از سربازان برابر است، وجود دارد. دو فرد برجسته متعلق به این خاندان، لیوای و میکاسا آکرمن، بهراحتی قویترین سربازان گروه دیدبانی بودند، جدا از ناممکن بودن تایتان شدنشان، که هالهی رازآلود را در اطرافشان بیشتر کرد.
در اکثر داستان حمله به تایتان، لیوای «قویترین سرباز بشریت» در نظر گرفته میشد و به درستی اینطور بود، زیرا عملاً هیچ کس نمیتوانست مانند او در یک نبرد تن به تن با تایتان شیفترها مقابله کند. با این حال، وقایع آرک War for Paradis تا حدودی بر از بین بردن تواناییهای رزمی باورنکردنی لیوای تأثیر گذاشت، که به این معنی بود که شخص دیگری باید خلاء را که او پشت سر گذاشته بود پر کند. خوشبختانه، میکاسا به دلایل متعددی برای این نقش کاملا مناسب بود و پیشرفت قابل توجه او به عنوان یک مبارز، الهام بخش مقایسههای جدیدی در مورد اینکه چه کسی بین این دو تا پایان نبرد نهایی سریال قویتر است، شده است.
قدرت خاندان آکرمن
تا به امروز، تنها توضیح مختصری در مورد قدرت، سرعت و زیرکی تاکتیکی مافوق بشری خانواده آکرمن وجود داشته است که به آنها اجازه میدهد با دشمنانی که به ظاهر قدرتمندتر از آنها بودند، مقابله کنند و پیروز ظاهر شوند. این دانش زمانی به اشتراک گذاشته شد که زیک یگر – رئیس واحد جنگجوی مارلی و دارنده تایتان جانور – به ارن توضیح داد که تواناییهای ویژه قبیله آکرمن محصول آزمایشهایی است که امپراتوری الدیا روی مطیعان یمیر انجام داده است.
در نتیجه، اعضای قبیله از دستکاری حافظه تایتان بنیانگذار مصون بودند و نمیتوانستند به تایتانهای خالص تبدیل شوند. مورد اول یکی از دلایلی بود که پس از سال ۱۴۵ وقتی پادشاه فریتز امپراتوری الدیا را رها و به پارادایس عقب نشینی کرد، این قبیله مورد آزار و اذیت قرار گرفتند، زیرا آنها از معدود افرادی بودند که راز زندگی در آن سوی دیوارها را میدانستند. مهمتر از آن، اعضای قبیله آکرمن میتوانستند جنبههایی از قدرت تایتانها را در حالی که در قالب انسان بودند، بدون نیاز به هیچ تغییری نشان دهند.
به طور کلی، این توانایی از بدو تولد وجود نداشت و باید از طریق رویدادی که غرایز بقای آکرمن را تحریک میکرد، به دست میآمد. این فرآیند، که به عنوان «بیداری» شناخته میشود، به افراد این خاندان ویژگیهای فیزیکی فوق بشری داد، در نتیجه تجربه نبرد ترکیبی همه اجداد آکرمن آنها از طریق مسیرها به آنها منتقل شد. در این سریال، شناختهشدهترین نمونه از یک آکرمن که برای اولین بار قدرت بیدار شده خود را به نمایش گذاشت، زمانی بود که میکاسا در کودکی توانست به تنهایی یکی از آدم رباهایی را که او را به گروگان گرفته بود، بکشد.
تواناییهای رزمی لیوای
خود لیوای به اتفاق مشابهی در زندگی او گواهی داده است که دلیل قدرت خود اوست. به گفته او، لحظه بیداری به یک آکرمن این وضوح ذهنی را داد تا بداند دقیقاً در یک موقعیت چه کاری باید انجام شود، با نیروی غیرانسانی که اکنون به آن دسترسی داشت. همراه با تسلط او در ابزار تحرک همه-جانبه (ODM)، لیوای یک جنگنده تقریباً شکست ناپذیر بود و به طور بالقوه حتی قویترین شخصیت در این سری بود البته قبل از اینکه ارن شکل تایتان بنیانگذار خود را به دست آورد.
سرعت لیوای در استفاده از تجهیزات ODM گروه دیدبانی بینظیر بود و او میتوانست چنان حرکات پیچیدهای را در هوا انجام دهد که حتی تایتان شیفترهای باتجربه هم نمیتوانستند او را بگیرند. او همچنین دارای ذهن استراتژیک درخشانی بود و میتوانست تاکتیکهایی را در پرواز برای مقابله با تایتان شیفترها به تنهایی ارائه کند. روش بینظیری که او شمشیر را در دست راست خود به کار میبرد، به او اجازه میداد تا حملاتی را انجام دهد که شامل چرخش زیادی میشد و گوشت تایتان را در یک قوس در اطراف زخم به همراه خود میبرد تا تأثیری ویرانگر داشته باشد. لیوای عموماً به شمشیر زدن پایبند بود، اما همچنین کاملاً قادر به استفاده از نیزه تندر (Thunder Spear) هم به صورتی موثر بود، همانطور که در موارد متعدد نشان داده شد.
در طول سریال، بهترین نمونه از قدرت او را میتوان در مبارزاتش با تایتان جانور دید. اگرچه لیوای برای پرت کردن حواس زیک یگر در نبرد شیگانشینا به همرزمانش تکیه کرد و بعداً در جنگ سوم با او از مزیت جنگل تایتان برخوردار شد، اما بدن تایتان زیک را در چند لحظه به طور کامل از سر تا پا تراشید. در هر دو مورد، تقریباً به حریف خود فرصتی برای واکنش نداد. متاسفانه در پایان نبرد، هنگامی که زیک خود را قربانی کرد و یک Thunder Spear را از فاصله نزدیک منفجر کرد، لیوای به شدت مجروح شد و باعث شد که دو انگشت دست راست خود را از دست بدهد و زخمهای شدیدی بر روی صورتش نقش ببندد. با وجود این، او توانست نقش مهمی در نبرد نهایی ایفا کند، اما این امر منجر به عواقب ناگواری برای تحرک او در سالهای پس از پایان این نبرد شد.
رشد میکاسا به عنوان یک سرباز
میکاسا که توسط مربیانش بهعنوان یک نابغه بیرقیب توصیف میشود، که تقریباً در هر بخش برتری داشت، میتوانست به طور موثر از تجهیزات ODM برای فرار از تایتانها و حذف آنها استفاده کند. به دلیل آکرمن بودن، او همچنین از قدرت و آگاهی جنگی مشابهی با لیوای برخوردار بود که به سرعت او را در گروه دیدهبانی به شهرت رساند و به یکی از محترمترین و تواناترین سربازان آنها تبدیل شد. از بسیاری جهات، رشد میکاسا شباهتهای زیادی به رشد لیوای داشت، به جز برخی از ویژگیهای او.
در ابتدا به دلیل نداشتن تجربه نبرد، میکاسا مستعد حملات بیاحتیاطی بود، به ویژه زمانی که ارن درگیر بود، زیرا او اغلب هر گونه نگرانی برای رفاه خود را کنار میگذاشت تا هر زمان که ارن دچار مشکل میشد به کمک او بشتابد. این گاهی باعث میشد که متحدانش عواقب اشتباهات او را تحمل کنند. پس از گذشت زمان، نگرش بیش از حد محافظتی او نسبت به ارن به طور قابل توجهی ملایمتر شد و او در بیشتر موقعیتها بسیار محتاط تر شد. او همچنین بازیکن تیمی بسیار تواناتری نسبت به لیوای بود، همانطور که در موارد متعددی مانند حمله به لیبریو نشان داده شده است.
یکی از بزرگترین نقاط قوت میکاسا توانایی بینظیر او در استفاده از Thunder Spears بود، به طوری که مهارت او در استفاده از آنها برتر از مخترع آنها، هانجی زوئه تلقی میشد. قدرت بدنی فوقالعادهاش به او اجازه میداد تا هشت عدد از آنها را همزمان با خود حمل کند، که حداقل میتوان گفت بسیار چشمگیر است. او همچنین یکی از تعیین کنندهترین عوامل در نتیجه نبرد نهایی بود که در هر مقایسهای باید در نظر گرفته شود. این، همراه با چشم تاکتیکی دائماً در حال رشد و بلوغ فزاینده او، ممکن است به او اجازه دهد تا در پایان حمله به تایتان، کمی از لیوای در وضعیت آسیب دیده اش پیشی بگیرد.
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید