آیا داستان فیلم رستگاری در شاوشنگ بر اساس یک رویداد واقعی است؟
فیلم نخست رتبهبندی IMDB
فیلم رستگاری در شاوشنگ (The Shawshank Redemption) در سال 1994 توسط فرانک دارابونت، کارگردان آمریکایی، ساخته شد. بسیاری بر این باورند که یک فرار واقعی، الهامبخش داستان فیلم رستگاری در شاوشنگ بوده است. اما صحت این ادعا چقدر است؟
نزدیک به 30 سال از اکران فیلم رستگاری در شاوشنگ میگذرد، اما مخاطبان هنوز میپرسند که آیا این فیلم بر اساس یک داستان واقعی ساخته شده؟ رستگاری در شاوشنگ که جایگاه نخست را در رتبهبندی سایت IMDB دارد، داستان اندی دوفرین را دنبال میکند که یک بانکدار خبره است. او به قتل همسرش متهم شده است و قادر نیست که بیگناهی خود را در دادگاه ثابت کند. از این رو، در سال 1947 به حبس ابد محکوم میشود. در زندان، او با یک سیاهپوست به نام الیس (مورگان فریمن) طرح دوستی میریزد و یک رابطه عمیق را تجربه میکند.
این فیلم، فضایی تلخ و ناراحتکننده دارد که با مضمون اصلیاش (یافتن امید در بدترین شرایط ممکن) همخوانی پیدا کرده است. فیلمی که چنین قصه الهامبخشی را روایت میکند، میتواند مخاطبان را به تکاپو وادارد تا در مورد زوایای مختلف آن گمانهزنی کنند. بنابراین عجیب نیست که گروهی از علاقهمندان سینما، رستگاری در شاوشنگ را برگرفته از یک داستان واقعی میدانند. اما چیزی که این فیلم را استثنایی و متمایز از فیلمهای مشابه کرده است، پیشینهاش به عنوان فیلمی کمفروش (اصطلاحا بمب باکسآفیس) در سینمای دهه 90 است.
داستان شهرت و ماندگاری فیلم رستگاری در شاوشنگ چیست؟
رستگاری در شاوشنگ، یکی از خاصترین فیلمهای هالیوودی است. چراکه در زمان خود نتوانست توجه مخاطبان را جلب کند و فروش اندکی در سرتاسر جهان داشت، اما پس از چندین سال به عنوان یک شاهکار شناخته شد و طرفداران بسیاری پیدا کرد. البته با وجود آنکه این فیلم در زمان اکرانش با استقبال سرد مخاطبان مواجه شد، ولی از همان ابتدا در کسب رضایت منتقدان و صاحبنظران سینما موفق بوده است. رستگاری در شاوشنگ، حتی در جشنواره سینمایی اسکار هم حضوری قابل توجه داشت و نامزد هفت جایزه (مثل جایزه بهترین فیلم) بود.
اما فیلم فرانک دارابونت، زمانی به جایگاه حقیقیاش در تاریخ سینما رسید که رتبه نخست را در سایت پرطرفدار IMDb به دست آورد. افتخاری که هنوز هم متعلق به این فیلم است و حتی فیلمهای پدرخوانده و شوالیه تاریکی هم نتوانستهاند که آن را تصاحب کنند. با وجود این، عدهای میگویند که این فیلم نباید در رتبه نخست IMDb باشد و فیلمهایی نظیر پدرخوانده یا ارباب حلقهها (Lord of the Rings) استحقاق بیشتری برای کسب این جایگاه مهم دارند. شاید حق با آنها باشد، اما باز هم نمیتوان اهمیت فیلم فرانک دارابونت را در تاریخ سینما انکار کرد.
آیا ممکن است که زندان شاوشنگ واقعی باشد؟
در پاسخ به این سوال که «آیا داستان فیلم رستگاری در شاوشنگ بر اساس یک رویداد واقعی است؟» باید گفت خیر. این فیلم بر اساس رمانی از استیون کینگ، نویسنده مشهور، ساخته شده است که داستانی کاملا غیرواقعی دارد. شایان ذکر است که در جریان اقتباس از این کتاب، قسمتی از داستان تغییر کرد و سرنوشت برخی از شخصیتها عوض شد. مثلا در قسمتی از فیلم شاهد هستیم که شخصیت بروکس، ناامیدانه به زندگی خود پایان میدهد. این در حالی است که در داستان استیون کینگ، او خودکشی نمیکند بلکه نهایتا به مرگ طبیعی میمیرد.
علاوه بر داستان فیلم که غیرواقعی است، زندان ایالتی شاوشنگ هم در واقعیت وجود ندارد. فیلم رستگاری در شاوشنگ، در زندان اوهایو فیلمبرداری شده است که بین سالهای 1886 تا 1910 ساخته شد و در سال 1990 به تعطیلی کشید. این مکان، محل فیلمبرداری چند فیلم دیگر (از جمله فیلم Air Force One) نبز بوده و اکنون به یک جاذبه توریستی تبدیل شده است. موضوعی که نشان از شهرت چشمگیر فیلم رستگاری در شاوشنگ دارد.
شباهت یک زندانی واقعی به شخصیت اول فیلم
حالا که فیلم فرانک دارابونت بر اساس یک داستان واقعی نیست، پس چرا برخی از مخاطبان تمایل دارند که چنین فرضی را مطرح کنند؟ این میتواند مربوط به سرگذشت یک زندانی فراری باشد که بسیار شبیه به سرگذشت اندی دوفرین است. این زندانی که فرانک شیرین واترز نام داشت و در زندان اوهایو نیز محبوس بود، ممکن است الهامبخش استیون کینگ در نگارش داستان فیلم رستگاری در شاوشنگ بوده باشد. او جوانی کمسن و سال بود که در سال 1959 برای تحمل 20 سال حبس به زندان ایالت اوهایو فرستاده شد، اما سپس از آنجا فرار کرد.
او نیز، مانند اندی، روابط دوستانهای با مقامات بلندپایه زندان داشت. با وجود این، شیرین واترز برای آزادیاش تونل حفر نکرد و همچنین ۵۶ سال پس از فرار موفقیتآمیزش دوباره بازداشت شد. از این رو، باز هم نمیتوان فیلم شاوشنگ را ملهم از واقعیت دانست.
فیلمهای دیگری که مخاطبان سینما را به اشتباه انداختند
رستگاری در شاوشنگ، تنها فیلمی نیست که طرفداران پروپاقرص خود را به اشتباه انداخته است. فیلمهای دیگری نیز هستند که اگرچه نسبتی با واقعیت ندارند، اما مخاطبان سینما آنها را برگرفته از یک داستان واقعی میدانند. مانند فیلم دورافتاده (Cast Away) با بازی تام هنکس، و اخیرا فیلم تار (Tar) که هر دو به روایت داستانی کاملا تخیلی میپردازند. در مقابل، فیلمهایی نیز وجود دارند که تعمداً مخاطب را گمراه میکنند تا فکر کند داستان واقعی است. مانند شجاع دل (Braveheart) که داستانی تخیلی را از طریق شخصیتی واقعی، روایت میکند.
هرگاه مخاطبان فکر کنند که فیلمی در حال نمایش واقعیت است، این حتما گواهی بر تاثیرگذاری فیلم است. بدون شک، چیزی در داستان و شخصیتها وجود دارد که باعث ایجاد حس رئالیسم در بینندگان میشود. حتی زمانی که مخاطبان از غیرواقعی بودن اتفاقات آگاه میشوند، باز هم تصور رئالیستی بودن رویدادها از بین نمیرود و در ذهن آنان باقی میماند. همچون یک نقاشی که اگرچه فقط متشکل از طرح و رنگ است، اما میتوان بارها به آن خیره شد. شاید یکی از دلایلی که باعث ماندگاری فیلم رستگاری در شاوشنگ شده است، همین باشد.
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید