بازی It Takes Two

نقد و بررسی بازی It Takes Two

خلاقیت، خلاقیت، خلاقیت!

1%
  • 0/10
نقد و بررسی بازی It Takes Two ۰ ۱۱ فروردین ۱۴۰۰ بررسی بازی کپی لینک

بازی جدید جوزف فارِس و استودیوی Hazelight که تحت لیبل EA Originals منتشر شده، تجربه‌ای سرشار از خلاقیت، سرگرم‌کنندگی و تنوع در گیم‌پلی است و از مزیت‌های خود برای رساندن پیامی تاثیرگذار استفاده می‌کند.

فارس این روزها دیگر تبدیل به یک سلبریتی در صنعت ویدیو گیم شده است؛ خصوصا پس از آن پیام آتشینش برای آکادمی اسکار در خلال مراسم TGA 2017. روحیه‌ی خلاق و رک‌و‌راست فارس راه خود را به بازی‌هایش هم پیدا کرده؛ عناوینی که همگی برای تجربه‌ی کو-آپ ساخته شده‌اند و از این بستر برای روایت داستانی جذاب و پرداختن به موضوعات مهم استفاده می‌کنند. در It Takes Two موضوع مورد بحث، طلاق و تاثیر آن بر زندگی و احساسات فرزندانی است که میان اختلافات والدین خود گیر می‌افتند. بازی خیلی زود به سراغ اصل مطلب می‌رود: «کودی» و «مِی» زوج جوانی هستند که دختر خردسالی به نام «رز» دارند. این دو با توجه به اوضاع نابسامان زندگی زناشویی خود، تصمیم به جدایی می‌گیرند ولی رز که بشدت از این اتفاق ناراحت است، با کمک یک کتاب مرموز و اشک ریختن روی عروسک‌های دست‌ساز شبیه به پدر و مادرش، موجبات طلسم شدن آنها و انتقال روحشان به این عروسک‌ها را فراهم می‌کند. کودی و می حالا در بدن‌های کوچک و دنیایی جادویی گیر افتاده‌اند و باید با همکاری و راهنمایی‌های کتاب که «دکتر حکیم» نام دارد، راه خروج را پیدا کنند.

It Takes Two بسیار دغدغه‌مند است و دست روی موضوع داغی گذاشته، اما داستان بازی و نوع برخورد آن با مسئله‌ی طلاق بیش از حد ساده‌انگارانه و خوش‌بینانه است. بازی چندان خود را درگیر پرداختن به ریشه‌ی شکل‌گیری اختلافات زن و شوهری نمی‌کند و یک‌راست سراغ راه‌حل مطلوب خود برای نجات یک زندگی مشترک می‌رود: با هم بودن. کاراکتر دکتر حکیم یک کتاب انسان‌نمای بسیار بامزه با لهجه‌ی لاتین است که در مسیر پر فراز و نشیب کودی و می بر سر راهشان سبز می‌شود و تلاش می‌کند به این دو بفهماند که هر مرحله از این ماجراجویی،‌ درسی برای ترمیم رابطه‌شان است. مشکل اینجاست که تلاش‌های دکتر حکیم که خودش آنها را «تراپی» می‌خواند، بیشتر مجبور کردن کودی و می برای وقت گذراندن زورکی با یکدیگر و فائق آمدن بر چالش‌های زندگی در بدن‌های عروسکی است؛ بدون آن که بیشتر به مشکلات این دو و پیدا کردن راه‌حل درست پرداخته شود.

شاید نگاه It Takes Two به مقوله‌ی طلاق چندان عمیق و منطقی نباشد، اما همان دیدگاه کودکانه‌ی بازی چنان تناسب فوق‌العاده‌ای با فضا و گیم‌پلی آن دارد که کمتر ذهن شما را درگیر سطحی بودنش می‌کند. کودی و می برای بازگشت نزد دخترشان مسیری بسیار طولانی طی می‌کنند و نقاط مختلفی چون انبار قدیمی خانه تا فضا و اسباب‌بازی زیبابین رز و ساعت کوکوی خراب می را پشت سر می‌گذارند. تقریبا هر بار که دکتر حکیم ظاهر می‌شود، ابزاری در اختیار کودی و می‌گذارد که برای ادامه‌ی مسیر کلیدی است؛ این ابزارها نه تنها نقش پررنگی در مکانیک‌های گیم‌پلی آن مرحله دارند، بلکه دربرگیرنده‌ی مفهوم یا سمبلی از رابطه‌ی زناشویی هم هستند تا به کودی و می یادآوری کنند که چه چیزهایی را فراموش کرده‌اند. برای مثال در یک مرحله از بازی که داخل یک گوی برفی جریان دارد، دکتر حکیم دو سر مثبت و منفی آهنربا را به کودی و می می‌دهد که هم یادآور کشش این دو به یکدیگر است و هم ابزاری فوق‌العاده برای پیش‌روی در این دنیای سرد و یخی.

It Takes Two از زمانی که کنترل کودی و می را در اختیار شما و هم‌بازی‌تان می‌گذارد، بمبارانی از خلاقیت و طراحی مراحل فوق‌العاده را به سمتتان نشانه می‌گیرد که لحظه‌ای از نفس نمی‌افتد و هرگز هم خسته‌کننده نمی‌شود. کارگردانی مراحل و نوع طراحی پازل‌ها و سکوبازی، هماهنگی بی‌نظیری میان دو بازیکن رقم می‌زند و آنها را مجبور می‌کند که برای پیش‌روی در بازی، دائما با یکدیگر همکاری و مکالمه کنند. پیاده‌سازی مکانیک‌های پلتفرمینگ بسیار مناسب و قابل‌اطمینان است که تجربه‌ای لذت‌بخش و بی‌دردسر را به وجود آورده. جوزف فارس و استودیوی Hazelight چنان لحظه‌به‌لحظه‌ی این بازی را با خلاقیت پر کرده‌اند که در طول تجربه‌ی ۱۰ الی ۱۲ ساعته‌ی It Takes Two، حس می‌کنید چند بازی سرگرم‌کننده را یکجا انجام داده‌اید. نقطه‌ای از بازی، کفش‌های ضدجاذبه و دستگاه تغییر سایز در اختیارتان قرار می‌گیرد تا در فضا با یک میمون فضانورد بجنگید و در نقطه‌ای دیگر، باید با میخ و چکش راهتان را درون جارو برقی خراب و عصبانی خانه باز کنید. مکانیک‌ها و ابزارهایی که بازی به بازیکنان می‌دهد، پیش از آن که خسته‌کننده شوند با نمونه‌های جدید و چالش‌های جذاب دیگر جایگزین می‌شوند و گیم‌پلی بازی حس تازگی خود را تا انتها حفظ می‌کند. گوشه به گوشه‌ی دنیاهای متنوعی که پا در آنها می‌گذارید، فعالیت‌های بامزه و مینی‌گیم‌های هیجان‌انگیزی پیدا می‌شود که تاثیری در پیشبرد مراحل ندارند، اما می‌توانند کاری کنند که تا مدتی کلا بیخیال ادامه‌ی بازی شوید و با هم‌‌تیمی خود دیوانه‌بازی دربیاورید. It Takes Two همچون یک ترن هوایی پرسرعت است که ترسی از پا گذاشتن به عجیب‌ترین و دیوانه‌وارترین جاهای ممکن هم ندارد. تنها جایی که می‌توانید وسط یک بازی پازل-پلتفرمر، به کلی تغییر فاز دهید و به سبک بازی‌های فایتینگ با یک سنجاب نظامی بی‌اعصاب بر فراز هواپیمایی که بال‌هایش از شرت کاراکتر اصلی درست شده بجنگید، همینجاست.

در بازی It Takes Two هارمونی حرف اول را می‌زند؛ همانطور که کودی و می با همکاری و هماهنگی با یکدیگر، یکی یکی موانع را از پیش رو برمی‌دارند و به جلو حرکت می‌کنند، عناصر مختلف بازی هم مانند چرخ‌دهنده‌های ساعت در کنار بکدیگر کار می‌کنند تا تجربه‌ای روان و لذت‌بخش ایجاد کنند. گیم‌پلی و فضاسازی بازی در عین آنکه به‌شکلی وصف‌نشدنی خلاقانه‌اند، کاملا در خدمت روایت داستان هم هستند و در ترکیب با موسیقی و جلوه‌های بصری چشم‌نواز بازی، یکی از بهترین پازل-پلتفرمرهای چند سال اخیر را شکل داده‌اند. شاید تنها عناصری که کمی این وسط لنگ می‌زنند، دیالوگ‌نویسی و بالا و پایین شدن‌های گاه‌وبیگاه لحن بازی باشد. مکالمات کژوال بین کودی و می و نصیحت‌های پراغراق دکتر حکیم می‌توانستند بار طنز بسیار بیشتری داشته باشند. با این حال It Takes Two در اکثر مواقع لحنی ملایم و بامزه دارد، اما لحظاتی هم هست که بازی به شکل عجیب و غیرمنتظره‌ای خشن می‌شود که تناسبی با سایر قسمت‌های آن ندارد.

جوزف فارس و تیمش در مسئله‌ی پیچیده‌ای چون طلاق بستر مناسبی برای ارسال یک پیام مثبت و دغدغه‌مندانه پیدا کرده‌اند، اما با وجود آنکه نوع نگاه It Takes Two به این مسئله چندان منطبق با واقعیت و منطق نیست، خلاقیت استودیوی Hazelight در استفاده از این بستر جای تحسین بسیار زیادی دارد. سفر ده ساعته‌ی It Takes Two شما را با مسیری همراه می‌کند که حتی یک لحظه هم حوصله‌سربر نمی‌شود و آنقدر تنوع دارد که اصلا نمی‌توانید حدس بزنید در قدم بعدی چه محیط، مکانیک یا پازل دیوانه‌واری انتظارتان را می‌کشد. تجربه‌ی این بازی به همراه دوستان و اعضای خانواده را اصلا نباید از دست بدهید.


9 شاهکار
بازی It Takes Two با آنکه نگاهی سطحی به مقوله‌ی طلاق دارد، اما هماهنگی فوق‌العاده‌ی اجزای مختلف آن و خلاقیت‌های پرشماری که در طراحی مراحل به کار رفته، تجربه‌ای بسیار لذت‌بخش برای شما و هم‌بازی‌تان رقم می‌زند که لحظه‌ای از نفس نمی‌افتد. این بازی یک پازل-پلتفرمر پر از هیجان و دوست‌داشتنی است که تنوع گیم‌پلی آن را کمتر جایی پیدا خواهید کرد.
  • طراحی مراحل فوق‌العاده
  • خلاقیت‌های شگفت‌انگیز و پرشمار در طراحی پازل‌ها و سکوبازی
  • ایجاد هارمونی عالی میان دو بازیکن برای حل پازل‌ها و پیش‌برد مراحل
  • تنوع تمام‌نشدنی مکانیک‌های گیم‌پلی و حفظ تازگی آنها تا انتهای بازی
  • نگاهی سطحی و ساده‌انگارانه به مقوله‌ی پیچیده‌ی طلاق
  • دیالوگ‌ها می‌توانستند باظرافت‌تر و بامزه‌تر باشند

مطالب مرتبط

دیگران نیز خوانده‌اند

نظرات

دیدگاه خود را اشتراک گذارید
اشتراک
به من اطلاع بده
guest

0 دیدگاه
جدیدترین
قدیمی‌ترین بیشترین رای
Inline Feedbacks
View all comments