در قسمت جدید از سری مقالههای جامع وب سایت سرگرمی به سراغ جیمز باند رفته و اطلاعات مهمی که پیرامون مامور ۰۰۷ داریم را مرور میکنیم.
جیمز باند برای مخاطبان عام سینما به فیلمهای جاسوسیای خلاصه میشود که از قضا بسیار جذاب و تماشایی بوده و عملکرد خوبی را در باکس آفیس جهانی به ثبت رساند. با این حال، مامور007 برای تبدیل شدن به یک شخصیت نمادین و کسب محبوبیت در میان عموم مردم، مسیر طولانیای را طی کرده است؛ مسیری که پیمودنش نزدیک به چهار دهه طول کشیده است.
در وب سایت سرگرمی تصمیم گرفتیم در جدیدترین قسمت از سری مقالههای جامع به سراغ جیمز باند رفته و نگاهی به خلقتها، اقتباسها و تاثیرهای آن بر صنایع مختلف نگاهی بیاندازیم.
خلقت
ایان فلمینگ شخصیت تخیلی جیمز باند را خلق کرد تا از آن برای پروتاگونیست داستانها و رمانهای خود استفاده کند. باند، یک افسر اطلاعاتی است که در سرویس اطلاعات مخفی یا سازمان اطلاعات مخفی بریتانیا (Secret Intelligence Service) مشغول به کار است؛ سازمانی که در میان عموم مردم با نام MI6 شناخته میشود. او که در میان همکاران خود تحت عنوان مامور ۰۰۷ هم شناخته میشود، در گذشته یکی از فرماندهان نیروی دریایی سلطنتی بود.
ایان فلمینگ برای طراحی و خلق جیمز باند از یک شخصیت خاص الهام نگرفت، بلکه ویژگیهای ظاهری و رفتاری افرادی که طی خدمتش در بخش اطلاعات نیروی دریایی انگلستان و واحد ۳۰ (یکی از واحدهای کماندوهای بریتانیا) ملاقات کرده بود را ترکیب کرد. از میان این افراد میتوان برادرش پیتر را نام برد که در جریان جنگ جهانی دوم از نیروهای فعال در پشت خطوط دشمن بود. به این مورد، میتوان کنراد اوبرین-فرنچ (مامور اطلاعاتی)، پاتریک دالزل- جاب (مامور اطلاعاتی و یکی از کماندوها در جریان جنگ جهانی دوم) و ویلفرد داندردیل (جاسوس و مامور اطلاعاتی) را هم اضافه کرد.
ایان فلمینگ، نام پروتاگونیستش را از یک پرندهشناس مشهور آمریکایی به نام جیمز باند برداشت؛ فردی که کتاب Birds of the West Indies را با محوریت پرندگان دریای کارائیب نوشته بود. فلمینگ که علاقهی زیادی به پرندهنگری (یک نوع سرگرمی که در آن فرد به طبیعت رفته و به مشاهده و بررسی پرندگان میپردازند) داشت، یک نسخه از Birds of the West Indies را تهیه کرده بود. به همین واسطه هم با ترکیب اسم جیمز باند آشنایی داشت و نهایتا آن را برای شخصیت اصلی رمانهایش انتخاب کرد. او در یکی از گفتگوهای خود با همسر باند گفت به دنبال نامی کوتاه، غیررمانتیک و متعلق به فرهنگ آنگلوساکسونها میگشت که بتواند حس قدرت و مردانگی را به مخاطب انتقال دهد. از آنجایی که جیمز باند تمامی ویژگیهای مزبور را داشت، آن را برای شخصیتش انتخاب کرد.
وقتی اولین رمان را در سال ۱۹۵۳ میلادی نوشتم، میخواستم باند فردی بدون احساس و هیجان باشد که برای افرادی که درگیر یک ماجرا شدهاند اهمیتی قائل نیست. همچنین میخواستم فرد رک و بیپردهای باشد.
وقتی داشتم دنبال اسمی برای او میگشتم، با جیمز باند مواجه شدم که گفتنش هیچ هیجان و حسی را به مخاطب القا نمیکند.
ایان فلمینگ در یکی دیگر از مصاحبههای خود دربارهی انتخاب جیمز باند به عنوان اسم و فامیلی پروتاگونیست رمانهایش گفت:
من دنبال اسمی میگشتم که در عین حال ساده است، بتواند بدون احساس بودن را القا کند. جیمز باند، گزینهی بسیار بهتری در مقایسه با موارد دیگری مثل پرگرین کراترس بود. اتفاقات عجیب و غریب برای او و اطرافیانش رخ میدهد اما باند هرگز واکنش خاصی را نشان نمیدهد.
ایان فلیمینگ برای ظاهر جیمز باند تصمیم گرفت ویژگیهای ظاهری خودش و هوگی کارمایکل خوانندهی مشهور آمریکایی را با هم ترکیب کند. شخصیتهای رمانها، باند را به گونههای مختلفی توصیف کردهاند؛ برای مثال، وسپر لیند در رمان Casino Royal میگوید: «باند مرا یاد هوگی کارمایل میاندازد، با این تفاوت که باند فردی بیروح و بیرحم به نظر میرسد.» مثال دیگر، گالا برند در رمان Moonraker است. او در بخشی از داستان میگوید: «مشخصا فرد خوشقیافهای است…از یک سری جهات به هوگی کارمایل شباهت دارد. تعدادی از تارهای مویش را بالای ابروی راستش میاندازد. اما چشمان و دهانش بیروح هستند.»
نویسندهی بریتانیایی برای ویژگیهای شخصیتی جیمز باند از هم خودش الهام گرفت؛ برای مثال، علاقه به گلف، مهارت در این ورزش، علاقه به املت و تمایل به شرطبندی مواردی هستند که عینا از خودش برداشت. حتی برند لوازم آرایشی و بهداشتیای که باند استفاده میکند با برند لوازم یان فلمینیگ مشابه است. علاوه بر اینها، ایان فلمینگ از تجربههای خودش در زمان فعالیت در سازمان اطالاعات مخفی برای نوشتن رمانها الهان گرفت.
ایان فلمینگ در ابتدا هیچ سرگذشتی برای جیمز باند در نظر نگرفت. این شرایط تا انتشار رمان You Only Live Twice در سال ۱۹۶۴ میلادی ادامه داشت. این کتاب، اولین رمان جیمز باند پس از اکران Dr. No محصول سال ۱۹۶۲ میلادی به شمار میرود. نکتهی جالب اینجا است که فلمینگ از شخصیتپردازی جیمز باند در فیلم الهام گرفت و حس شوخطبعی و همچنین نژاد اسکاتلندی را به پروتاگونیست داستانهایش اضافه کرد؛ ویژگیهایی که به هیچ وجه در کتابهای پیشین دیده نمیشدند.
با توجه به یک آگهی درگذشت تخیلی که در روزنامهی تایمز به چاپ رسید، پدر و مادر جیمز باند به ترتیب اندرو باند و مونیک دلاکخوا نام داشتند. باند اهل روستای گلنو واقع در کشور اسکاتلند بود و دلاکخوا هم به کانتون وو (کشور سوئیس از اتحاد دولتهای فدرالی تشکیل شده که تحت عنوان کانتون شناخته میشوند ) تعلق داشت. در ضمن، ایان فلمینگ هرگز اشارهای به تاریخ تولد جیمز باند نداشت. با این حال، جان پیرسون در کتاب James Bond: The Authorized Biography of ۰۰۷ تاریخ ۱۱ نوامبر سال ۱۹۲۰ میلادی را به عنوان زمان تولد در نظر گرفت. جان گریزولد بعدها این تاریخ را اصلاح کرد و مدعی شد باند در ۱۱ نوامبر ۱۹۲۱ به دنیا آمده است.
رمانها و داستانهای کوتاه جیمز باند
در این بخش از مقاله رمانهایی که با محوریت جیمز باند نوشته شدهاند را به صورت خلاصهوار مرور میکنیم.
رمانهای نوشته شده توسط ایان فلمینگ
ایان فلمینگ وقتی در بخش اطلاعات نیروهایی دریایی بریتانیا خدمت میکرد، تصمیم گرفت به یک نویسنده تبدیل شود و حتی دربارهی این موضوع با یکی از دوستانش صحبت کرد. او در ۱۷ فوریهی سال ۱۹۵۲ میلادی نوشتن اولین رمان جیمز باند را با نام Casino Royal در گلدنآی (نام خانهی فلمینگ در جامائیکا) آغاز کرد. او همچنین نوشتن داستانهای کوتاه را پیش از ازدواج با مشعوقهاش آغاز کرد تا بتواند حواس خود را از مراسم پیش رو پرت کرده و تمرکزش را روی داستاننویسی بگذارد.
پس از اینکه نوشتن نسخهی ابتدایی کازینو رویال به اتمام رسید، رمان را به ویلیام پلومر نشان داد که در آن زمان دوستش بود اما بعدها به ویراستار داستانهایش تبدیل شد. پلومر که نظر مثبتی نسبت به نوشتهی فلمینگ داشت، آن را به ناشران مختلف نشان داد. شرکتها به اندازهی پلومر نظر مثبتی نسبت به رمان نداشتند. در نهایت، شرکت جاناتان کیپ رمان را در سال ۱۹۵۳ میلادی چاپ کرد. البته ایان فلمینگ این اتفاق را به برادرش پیتر فلمینگ مدیون است؛ زیرا او از اعتبار خود به عنوان یک نویسنده و ماجراجوی سرشناس استفاده و نظر مثبت مدیر جاناتان کیپ را جلب کرد.
بین سالهای ۱۹۵۳ الی ۱۹۶۶ میلادی، مجموعا ۱۲ رمان و ۲ داستان کوتاه منتشر شدند. بد نیست بدانید The Man with the Golden Gun و Octopussy and The Living Daylights دو رمان آخری هستند که توسط ایان فلمینگ نوشته شده و پس از مرگش وارد بازار شدند. در ادامه میتوانید لیست رمانها و داستانهای کوتاه را مشاهده کنید:
- Casino Royale – سال ۱۹۵۳
- Live and Let Die – سال ۱۹۵۴
- Moonraker – سال ۱۹۵۵
- Diamonds Are Forever – سال ۱۹۵۶
- From Russia, with Love – سال ۱۹۵۷
- No – سال ۱۹۵۸
- Goldfinger – سال ۱۹۵۹
- For Your Eyes Only – سال ۱۹۶۰
- Thunderball – سال ۱۹۶۱
- The Spy Who Loved Me – سال ۱۹۶۲
- On Her Majesty’s Secret Service – سال ۱۹۶۳
- You Only Live Twice – سال ۱۹۶۴
- The Man with the Golden Gun – سال ۱۹۶۵
- Octopussy and The Living Daylights – سال ۱۹۶۶
رمانهای نوشته شده پس از ایان فلمینگ
پس از فوت ایان فلمینگ در سال ۱۹۶۴ میلادی، کینگزلی آمیس وظیفهی نوشتن Colonel Sun را بر عهده گرفت که نهایتا در سال ۱۹۶۸ میلادی منتشر شد. آمیس، فرد بیگانهای با دنیای جیمز باند نبود. او قبل از اینکه به عنوان نویسندهی رمانها انتخاب شود، در کتابی به نام The James Bond Dossier به بررسی ادبی رمانهای مامور ۰۰۷ پرداخته بود. پس از انتشار Colonel Sun، روند انتشار رمانهای اورجینال تا اوایل دههی ۸۰ میلادی متوقف شد. البته در این بازهی زمانی دو کتاب James Bond, The Spy Who Loved Me و James Bond and Moonraker به ترتیب در سالهای ۱۹۷۷ و ۱۹۷۹ میلادی به بازار آمدند که داستانی اورجینال را روایت نمیکرده و بر اساس فیلمهای سینمایی مامور ۰۰۷ نوشته شده بودند.
جان گاردنر
شرکت جاناتان کیپ در سال ۱۹۷۹ میلادی با جان گاردنر وارد مذاکره شد تا رمانهای جیمز باند را احیا کند. مدیران نشریه میخواستند ماجراجوییها، تجهیزات و شخصیتها مدرنسازی شده و برای مخاطبان امروزی قابلدرکتر باشند. نتیجهی این مذاکرات، Licence Renewed بود که در سال ۱۹۸۱ میلادی عرضه شد. از آنجایی که کتاب مذکور عملکرد بسیار خوبی را به ثبت رساند، همکاری گاردنر و جاناتان گیپ ادامه یافت. او در طول این مدت مجموعا ۱۶ رمان نوشت که دو مورد از آنها بر اساس فیلمهای سینمایی (Licence to Kill محصول سال ۱۹۸۹ و GoldenEye محصول سال ۱۹۵۵) نوشته شدند. گاردنر نهایتا در سال ۱۹۹۶ به خاطر مشکلات جسمی تصمیم گرفت نوشتن رمانها را کنار بگذارد. در ادامه رمانهای نوشته شده توسط این این رماننویس بریتانیایی قابلمشاهده است:
- Licence Renewed – سال ۱۹۸۱
- For Special Services – سال ۱۹۸۲
- Icebreaker – سال ۱۹۸۳
- Role of Honour – سال ۱۹۸۴
- Nobody Lives for Ever – سال ۱۹۸۶
- No Deals, Mr. Bond – سال ۱۹۸۷
- Scorpius – سال ۱۹۸۸
- Win, Lose or Die – سال ۱۹۸۹
- Licence to Kill – سال ۱۹۸۹
- Brokenclaw – سال ۱۹۹۰
- The Man from Barbarossa – سال ۱۹۹۱
- Death is Forever – سال ۱۹۹۲
- Never Send Flowers – سال ۱۹۹۳
- SeaFire – سال ۱۹۹۴
- GoldenEye – سال ۱۹۹۵
- Cold – سال ۱۹۹۶
ریموند بنسون
با کنارهگیری جان گاردنر، ریموند بنسون به عنوان نویسندهی رمانهای جیمز باند انتخاب شد. او پیش از این و در سال ۱۹۸۴ میلادی کتاب The James Bond Bedside Companion را نوشته بود که حکم یک دایرهالمعارف را با محوریت ایان فلمینگ و فرنچایز مامور ۰۰۷ داشت. اولین اثر او با محوریت باند یک داستان کوتاه به نام Blast From the Past بود که در سال ۱۹۹۷ منتشر شد. بنسون سپس کار روی رمانهای جدید را آغاز کرد. او طی سالهایی که با هودر و استاتن (ناشر جدید کتابها) همکاری میکرد، مجموعا شش رمان، سه رمان غیر اورجینال (بر اساس فیلم) و سه داستان کوتاه نوشت. او نهایتا در سال ۲۰۰۲ تصمیم گرفت به همکاری خود با شرکت هودر و استاتن پایان داده و روی رمانهایی نامرتبط با جیمز باند کار کند. در ادامه لیست کارهای او قابلمشاهده هستند:
- Blast from the Past – سال ۱۹۹۷
- Zero Minus Ten – سال ۱۹۹۷
- Tomorrow Never Dies – سال ۱۹۹۷
- The Facts of Death – سال ۱۹۹۸
- Midsummer Night’s Doom – سال ۱۹۹۹
- Live at Five (داستان کوتاه) – سال ۱۹۹۹
- he World Is Not Enough – سال ۱۹۹۹
- High Time to Kill – سال ۱۹۹۹
- DoubleShot – سال ۲۰۰۰
- Never Dream of Dying – سال ۲۰۰۱
- The Man with the Red Tattoo – سال ۲۰۰۲
- Die Another Day – سال ۲۰۰۲
دیگر نویسندگان
پس از یک وقفهی شش ساله، سباستین فوکس از سوی ایان فلمینگ پابلیکیشنز وظیفه یافت روی رمان جدید جیمز باند کار کند؛ اثری که نهایتا در مه ۲۰۰۸ همزمان با صدمین سالگرد تولد ایان فلمینگ به بازار آمد. همکاری فوکس و فلمینگ پابلیکیشنز دوام چندانی نداشت و پس از انتشار اولین رمان، یعنی Devil May Care به اتمام رسید. شرکت انگلیسی سپس به سراغ جفری دیور رفت که او هم تنها یک رمان را نوشت. بعد از این، نوبت به ویلیام بوید رسید که فقط Solo را نوشت. در اکتبر سال ۲۰۱۴، آنتونی هوروویتس رسما به عنوان نویسندهی جدید رمانهای مامور ۰۰۷ انتخاب شد. اولین اثر، Trigger Mortis نام داشت که داستانش دو هفته پس از Goldfinger روایت میشد. هوروویتس برای نوشتن رمان از نوشتههای ایان فلمینگ استفاده کرد که هرگز به صورت عمومی منتشر نشده بودند. دومین رمان این نویسندهی بریتانیایی با محوریت جیمز باند، Forever and a Day بود که به ریشههای این شخصیت خیالی به عنوان مامور ۰۰ پرداخته و حکم یک پیش درآمد را برای Casino Royale دارد. این رمان هم با استفاده از نوشتههای منتشر نشدهی فلمینگ نوشته شده بود.
- Devil May Care – سال ۲۰۰۸
- Carte Blanche – سال ۲۰۱۱
- Solo – سال ۲۰۱۳
- Trigger Mortis – سال ۲۰۱۵
- Forever and a Day – سال ۲۰۱۸
رمانهای جیمز باند نوجوان
ایان فلمینگ پابلیکیشنز به موازات رمانهای اصلی، رمانهایی را با محوریت باند نوجوان منتشر کرد تا بتواند به واسطهی آنها، مخاطبان نوجوان را به سمت شخصیت افسانهای خود جلب کند.
رچارد هیگسون
ریچارد هیگسون با همکاری ایان فلمینگ پابلیشینگز روی مجموعهی جدیدی از رمانهای جیمز باند به نام Young Bond کار کرد که بین سالهای ۲۰۰۵ الی ۲۰۰۹ میلادی منتشر شدند. این رمانها با تمرکز روی باند ۱۳ ساله شروع میشوند که به کالج ایتن (یکی از گرانترین دبیرستانهای شبانهروزی پسرانه در انگلستان) فرستاده شده تا تحصیلش را ادامه دهد اما تمایل پروتاگونیست برای ماجراجویی او را به سمت کشف یک راز مرگبار پیش میبرد. هیگسون در ابتدا قرار بود تنها یک قسمت را بنویسد اما در ادامه برنامهها تغییر کرد و تمامی رمانهای سری اول را نوشت.
- SilverFin – سال ۲۰۰۵
- Blood Fever – سال ۲۰۰۶
- Double or Die – سال ۲۰۰۷
- Hurricane Gold – سال ۲۰۰۷
- By Royal Command – سال ۲۰۰۸
- A Hard Man to Kill – سال ۲۰۰۹
استیون کول
ایان فلمینگ پابلیکیشنز در اکتبر ۲۰۱۳ از مجموعهی جدید رمانهای Young Bond رونمایی کرد که توسط استیون کول نوشته شدند. این مجموعه از چهار قسمت تشکیل شده، اولین قسمت آن در سال ۲۰۱۴ و آخرینش هم در سال ۲۰۱۷ به بازار آمد.
- Shoot to Kill – سال ۲۰۱۴
- Heads You Die – سال ۲۰۱۵
- Strike Lightning – سال ۲۰۱۶
- Red Nemesis – سال ۲۰۱۷
رمانهای The Moneypenny Diaries
ایان فلمینگ پابلیکیشنز اوایل قرن بیست و یک میلادی تصمیم گرفت به گسترش جهان تخیلی خود به واسطهی رمانهای جیمز باند بسنده نکرده و روی یک اسپینآف هم کار کند. نتیجهی آن، انتخاب مانیپنی (منشی ام) به عنوان پروتاگونیست بود.
The Moneypenny Diaries، مجموعهای سه قسمتی است که روی ماجراجوییهای مانیپنی تمرکز داشته و توسط سامانتا وینبرگ نوشته شد. رمانهای این مجموعه بین سالهای ۲۰۰۵ الی ۲۰۰۸ در دسترس علاقهمندان قرار گرفتند.
- The Moneypenny Diaries: Guardian Angel – سال ۲۰۰۵
- Secret Servant: The Moneypenny Diaries – سال ۲۰۰۶
- The Moneypenny Diaries: Final Fling – سال ۲۰۰۸
اقتباسهای جیمز باند
از آنجایی که جیمز باند نامی محبوب در حوزهی کتاب به شمار میرود، طی دهههای گذشته شرکتهای مختلفی سعی کردند با ایان فلمینگ استیت وارد همکاری کرده و امتیاز ساخت اقتباسهای مختلف با محوریت این شخصیت را به دست بیاورند. در ادامه مرور خلاصهواری بر اقتباسها خواهم داشت.
تلویزیون
CBS در سال ۱۹۵۴ میلادی هزار دلار (معادل ۱۰ هزار دلار امروزی) به ایان فلمینگ پرداخت تا امتیاز ساخت اقتباس Casino Royal را به دست بیاورد. این شبکهی آمریکایی قصد داشت رمان را به فیلمی یک ساعته تبدیل کرده و آن را به عنوان یکی از قسمتهای سریالهای آنتالوژی Climax پخش کند. این قسمت که بری نلسون را به عنوان بازیگر اصلی داشت، نهایتا در اکتبر سال ۱۹۵۴ میلادی روی آنتن رفت. البته جیمز باند در این اثر به عنوان یک مامور اطلاعاتی آمریکایی به تصویر کشیده شد.
شبکهی BBC در سال ۱۹۷۳ بخشی از مستند Omnibus را با محوریت جمیز باند ساخت. حدود دو دههی بعد هم سریال انیمیشنی James Bond Jr ساخته شد که از ۶۵ قسمت نیم ساعته تشکیل شده است.
رادیو
اقتباس رادیویی Moonraker در سال ۱۹۵۸ میلادی ساخته و به واسطهی یکی از کانالهای رادیویی آفریقای جنوبی پخش شد. در این اثر، باب هولنس به جای جیمز باند صحبت میکرد. با توجه به گزارشی که The Independent پیرامون اقتباس رادیویی مونریکو منتشر کرده بود، مخاطبان نظر بسیار مثبتی نسبت به صداپیشگی هولنس داشتند.
BBC مجموعا پنج رمان جیمز باند را به اثر رادیویی تبدیل کرد: اولین رمان، You Only Live Twice بود که سال ۱۹۹۰ میلادی به یک اثر ۹۰ دقیقهای تبدیل شد. مایکل جیستن در این اثر جای مامور ۰۰۷ صحبت میکرد. این شبکهی بریتانیایی حدودا دو دههی بعد به سراغ Dr. No رفت. اینبار توبی استیونز صداپیشگی شخصیت اصلی را انجام داد. نکتهی جالب اینجا است که او در فیلم Die Another Day نقش آنتاگونیست را ایفا کرده بود. در پی دریافت بازخوردهای مثبت، بیبیسی تصمیم گرفت به ساخت اقتباس ادامه دهد. در سال ۲۰۱۰، اقتباس Goldfinger پخش شد و باز هم استیونز نقش اصلی را بر عهده داشت.
دو سال بعد از پخش Goldfinger، نوبت به From Russia, with Love رسید. در سال ۲۰۱۴ هم On Her Majesty’s Secret Service به اثری رادیویی تبدیل شد.
کمیک بوک
دیلی اکسپرس در سال ۱۹۵۷ میلادی با ایان فلمینگ تماس گرفت و به ساخت اقتباس کمیک بوکی رمانهای جیمز باند ابراز تمایل کرد. این نشریهی انگلیسی برای جلب نظر فلمینگ پیشنهاد داد در ازای هر رمان هزار و ۵۰۰ یورو پرداخت کند. علاوه بر این، فلمینگ سهمی از نشر دریافت خواهد کرد. خالق مامور ۰۰۷ اعتقاد داشت کمیک بوکها از کیفیت لازم برخوردار نیستند. از همین رو، در ابتدا مخالفت کرد اما نهایتا پیشنهاد را پذیرفت.
ایان فلمینگ پس از امضای قرارداد همکاری با دیلی اکسپرس، طرحی از چهرهی جیمز باند کشید و برای این نشریه فرستاد. جان مکلاسکی که به عنوان تصویرگر دیلی اکسپرس مشغول به کار بود، حس کرد پرترهای که فلمینگ کشیده، برای مخاطب امروزی جذابیت ندارد. از همین رو، تغییراتی را در آن ایجاد کرد تا باند مردی عضلانی به نظر برسد. اولین کمیک بوک که بر اساس Casino Royale ساخته شده بود، بین جولای و دسامبر ۱۹۵۸ میلادی منتشر شد. وظیفهی نوشتن داستان را آنتونی هرن بر عهده داشت.
اکثر رمانهای جیمز باند طی سالهای بعد به کمیک بوک تبدیل شدند. البته خبری از آنتونی هرن نبود و هنری گامیج و جیمز لارنس وظیفهی نوشتن کمیک بوکها را بر عهده داشتند. جان مکلاسکی هم در سال ۱۹۶۶ میلادی کنار رفت و یاروسلاو هوراک به عنوان تصویرگر انتخاب شد. در ضمن، پس از اینکه تمامی رمانهای ایان فلمینگ و کینگزلی آمیس به کمیک بوک تبدیل شدند، نویسندگان دیلی اکسپرس و ساندی اکسپرس به نوشتن داستانهای اوریجینال روی آوردند. این روند تا مه ۱۹۷۷ میلادی ادامه داشت.
طی دهههای گذشته، تعدادی از فیلمهای سینمایی جیمز باند به کمیک بوک تبدیل شدند. همزمان با اکران Dr. No در اکتبر ۱۹۶۲ میلادی، اقتباس کمیک بوکیاش منتشر شد. این کمیک بوک حدودا یک سال بعد و توسط دیسی کامیکس در دسترس مخاطبان آمریکایی قرار گرفت. Dr. No را میتوان اولین حضور جیمز باند در کمیک بوکهای آمریکایی دانست.
با اکران For Your Eyes Only در سال ۱۹۸۱ میلادی، مارول کامیکس وظیفهی تبدیل آن به کمیک بوک را به دوش گرفت. این اثر نهایتا در قالب یک کمیک بوک دو قسمتی به بازار آمد. مارول کامیکس همچنین دو سال بعد نسخهی کمیک بوکی Octopussy را همزمان با اکران سراسریاش منتشر کرد. اکلیپس کامیکس هم نسخهی کمیک بوکی Licence to Kill محصول سال ۱۹۸۰ میلادی را تهیه کرد و در دسترس علاقهمندان قرار داد. البته تیموتی دالتون بنا به دلایلی اجازه نداد تصویرگر ظاهر جیمز باند را بر اساس او بکشد.
مارول کامیکس، اکلیپس کامیکس، دارک هورس کامیکس و داینامیت اینترتینمنت طی سالهای گذشته کمیک بوکهای جیمز باند را عرضه کردهاند.
فیلمهای جیمز باند
تاکنون ۲۵ فیلم با محوریت شخصیت جیمز باند ساخته شده که آنها را میتوان به دو دسته تقسیم کرد:
فیلمهای ساخته شده توسط ایان پروداکشنز
آلبرت آر. بارکولی و هری سالتزمن در سال ۱۹۶۲ میلادی ایان پروداکشنز را راهاندازی کردند تا اقتباسهای سینمایی جیمز باند را بسازند. اولین محصولشان Dr. No بود که سال ۱۹۶۲ میلادی روی پردهی نقرهای رفت و نخستین اقتباس سینمایی مامور ۰۰۷ هم به شمار میرود. شان کانری نقش اصلی را بر عهده داشت. این بازیگر بریتانیایی در چهار فیلم دیگر نقش باند را ایفا کرد.
مجموعه فیلمهای جیمز باند تاکنون بیش از ۷ میلیارد دلار در سراسر جهان فروخته و پشت سر دنیای سینمایی مارول و هری پاتر در رتبهی سوم پرفروشترین فرنچایز سینمایی قرار دارد. در ادامه میتوانید لیست آثار ساخته شده توسط ایان پروداکشنز را مشاهده کنید:
- No – سال ۱۹۶۲
- From Russia with Love – سال ۱۹۶۳
- Goldfinger – سال ۱۹۶۴
- Thunderball – سال ۱۹۶۵
- You Only Live Twice – سال ۱۹۶۷
- On Her Majesty’s Secret Service – سال ۱۹۶۹
- Diamonds Are Forever – سال ۱۹۷۱
- Live and Let Die – سال ۱۹۷۳
- The Man with the Golden Gun – سال ۱۹۷۴
- The Spy Who Loved Me – سال ۱۹۷۷
- Moonraker – سال ۱۹۷۹
- For Your Eyes Only – سال ۱۹۸۱
- Octopussy – سال ۱۹۸۳
- A View to a Kill – سال ۱۹۸۵
- The Living Daylights – سال ۱۹۸۷
- License to Kill – سال ۱۹۸۹
- GoldenEye – سال ۱۹۹۵
- Tomorrow Never Dies – سال ۱۹۹۷
- The World Is Not Enough – سال ۱۹۹۹
- Die Another Day – سال ۲۰۰۲
- Casino Royale – سال ۲۰۰۶
- Quantum of Solace – سال ۲۰۰۸
- Skyfall – سال ۲۰۱۲
- Spectre – سال ۲۰۱۵
- No Time to Die – سال ۲۰۲۱
فیلمهایی که توسط ایان پروداکشنز تولید نشدهاند
فیمیس آرتیستس پروداکشنز در سال ۱۹۶۷ میلادی نسخهی پارودی Casino Royale را ساخت و روی پردهی نقرهای برد. دیوید نیوم که انتخاب ایان فلمینگ برای نقش اصلی فیلم Dr. No بود، نهایتا به عنوان جیمز باند در این اثر به ایفای نقش پرداخت. اورزولا اندرس هم به عنوان وسپر لیند جلوی دوربین ظاهر شد.
گرگوری راتوف در سال ۱۹۵۵ میلادی و پیش از اینکه ایان پروداکشنز تاسیس شود، امتیاز ساخت فیلم سینمایی براساس رمان Casino Royal را از ایان فلمینگ خریداری کرده بود. او در ابتدا سعی داشت با ایان پروداکشنز به توافق رسیده و پروژه را با همکاری آنها بسازد اما توافقی حاصل نشد. راتوف نهایتا در سال ۱۹۶۰ فوت کرد.
چارلز اف. هلدمن با همسر گرگوری راتوف وارد مذاکره شد، امتیاز Casino Royal را به دست آورد و نهایتا نسخهی پارودیاش را ساخت. بد نیست بدانید راتوف در یک برههی زمانی دوست داشت جیمز باند را به جین باند تبدیل کرده و از سوزان هیوارد که آن زمان محبوبیت زیادی داشت، به عنوان بازیگر نقش اصلی استفاده کند.
ایان فلمینگ در یک برههی زمانی با کوین مککلوری و جک ویتینگهام وارد همکاری شد تا فیلمنامهی Longitude 78 West را با محوریت جیمز باند نوشته و آن را به فیلم تبدیل کند. این پروژه به خاطر هزینهی بالا لغو شد. فلمینگ که نمیخواست ایده روی زمین بماند، آن را به رمان Thunderball تبدیل کرد به بازار فرستاد، بدون اینکه اشارهای به نام مککلوری و وییتینگهام کند.
در پی این اتفاق، کوین مککلوری و جک ویتینگهام از ایان فلمینگ به خاطر نقض کپی رایت شکایت کردند. آن دو با دریافت امتیاز ساخت فیلم Thunderball رضایت دادند؛ اثری که نهایتا در سال ۱۹۸۳ میلادی روی پردهی نقرهای آمد و به فروشی ۱۶۰ میلیون دلاری دست یافت، در حالی که ۳۶ میلیون دلار هزینهی ساختش بود.
- Casino Royale – سال ۱۹۶۷
- Never Say Never Again – سال ۱۹۸۳
تم موسیقی جیمز باند
مانتی نورمن آهنگساز و تنظیمکنندهی بریتانیایی تم موسیقی جیمز باند را برای Dr. No محصول سال ۱۹۶۲ نوشت و جان بری و تیمش هم آن را تنظیم و اجرا کردند. البته اینکه چه کسی موسیقی را نوشت، مورد بحث است. در حال حاضر، نورمن به عنوان سازندهی اصلی شناخته میشود اما بری ادعا دارد ایدهی کار مال او بوده است.
The Sunday Times که یک نشریهی بریتانیایی است، حدودا دو دههی قبل مدعی شد جان بری سازندهی اصلی تم موسیقی جیمز باند است. مانتی نورمن که نمیتوانست با چنین ادعایی کنار بیاید، از ساندی تایمز شکایت کرد و آن را به افترا محکوم کرد. نشریهی بریتانیایی نهایتا مجبور شد با پرداخت ۳۰ هزار پوند رضایت نورمن را به دست بیاورد.
دیوید آرنولد آهنگساز بریتانیایی در یکی از مصاحبههای خود گفت موسیقیای که مانتی نورمن و جان بری ساختند، در دو دقیقه تمامی ویژگیهای جیمز باند را به مخاطب القا میکند: از خود راضی، متکبر، بیپروا، تاریک، خطرناک، جذاب، وسوسهانگیز و توقفناپذیر.
بازیهای ویدیویی جیمز باند
استودیوی پارکر برادرز در سال ۱۹۸۳ میلادی اولین بازی ویدیوی را با محوریت جیمز باند ساخت و تحت عنوان James Bond 007 برای آتاری 2600، آتاری 5200، آتاری 800، کمودور 64 و کولکوویژن عرضه کرد. البته یک سال قبل ریچارد شفرد سافتور یک بازی با محوریت مامور ۰۰۷ ساخته بود که Shaken but Not Stirred نام داشت. از آنجایی که بازی مزبور در سبک داستان تعاملی (Interactive fiction) قرار میگیرد، به عنوان اولین بازی ویدیویی جیمز باند یاد نمیشود.
طی سالهای بعد بازیهای ویدیویی مختلفی ساخته شدند که داستانشان اورجینال یا اقتباسی از فیلمها بودند. از شاخصترین بازیها میتوان به GoldenEye 007 اشاره کرد که سال ۱۹۹۷ میلادی عرضه شد و نگاه جهان نسبت به کنسولها را تغییر داد. مخاطبان، کارشناسان و همچنین شرکتها در آن زمان اکشن اول شخص را ژانری مناسب برای رایانههای شخصی میدانستند. بازی مزبور ثابت کرد تجربهی این عناوین روی کنسولها هم میتواند بسیار لذتبخش باشد. محصول استودیوی رر جدا از دریافت بازخوردهای مثبت و کسب جایزههای معتبر، هشت میلیون نسخه در سراسر جهان فروخت و درآمدی ۲۵۰ میلیون دلاری را برای سازنده و ناشرش به ثبت رساند.
الکترونیک آرتز اواخر دههی ۹۰ میلادی امتیاز ساخت بازی با محوریت جیمز باند را به دست آورد و در سال ۱۹۹۹ اولین محصول خود را با نام Tomorrow Never Dies عرضه کرد؛ محصولی که بر اساس فیلمی به همین نام ساخته شده بود. ناشر آمریکایی یک سال بعد The World Is Not Enough را به بازار فرستاد که آن هم بر اساس یک فیلم توسعه یافته بود. مدتی بعد هم 007 Racing برای نسل اولی پلیاستیشن در دسترس قرار گرفت. الکترونیک آرتز در سال ۲۰۰۳ میلادی James Bond 007: Everything or Nothing را منتشر کرد که داستان اورجینالی داشت اما ظاهر شخصیتهایش بر اساس بازیگران مشهور مانند پیرس برازنان، ویلیام دفو و جودی دنچ طراحی شده بودند.
الکترونیک آرتز با همکاری مترو گلدوین مایر 007: From Russia with Love را ساخت و در نوامبر ۲۰۰۵ به بازار فرستاد. تیم توسعه برای طراحی جیمز باند از ظاهر شان کانری استفاده کرده بود. ناشر آمریکایی مدتی بعد ساخت یک بازی ویدیویی بر اساس Casino Royal را آغاز کرد تا همزمان با آغاز اکران، در دسترس علاقهمندان قرار دهد. از آنجایی که این پروژه به زمان اکران نمیرسید، لغو شد. در پی این اتفاق، مترو گلدوین مایر به همکاری خود با الکترونیک آرتز پایان داد و با اکتیویژن قراردادی را به امضا رساند. اولین محصول مشترکشان 007: Quantum of Solace بود که بر اساس فیلمی به همین نام ساخته شده بود. این عنوان بازخوردهای متوسطی را از سوی منتقدان دریافت کرد.
نسخهی ریمیک GoldenEye 007 توسعه یافت و در سال ۲۰۱۰ برای کنسول Wii عرضه شد. این نسخه مدتی بعد در دسترس دارندگان دیگر کنسولها هم قرار گرفت. با گذشت حدودا دو سال، بازی جدید جیمز باند با نام 007 Legends شد که چندان مورد استقبال منتقدان قرار نگرفت. در ضمن، آیاو اینتراکتیو که سابقهی تولید سری بازیهای هیتمن را در پروندهی خود دارد، هم اکنون روی بازی جدید این شخصیت محبوب کار میکند. در حال حاضر هیچ گونه اطلاعات رسمیای از پروژهی مزکور در دسترس نیست.
سلاحها، وسائل نقلیه و گجتهای جیمز باند
رمانهای جیمز باند شامل انواع مختلف سلاحها، وسیلهی نقبلیه و گجت میشود که در ادامه به شاخصترینشان میپردازیم.
سلاحها
ایان فلمینگ برای پنج رمان ابتدایی، جیمز باند را با Beretta 418 مسلح کرد تا اینکه یکی از طرفداران مامور ۰۰۷ که از قضا یک کارشناس سلاح هم بود، نامهای برای نویسندهی بریتانیایی نوشت. جفری بوثروید در نامهی خود Beretta 418 را یک سلاح زنانه توصیف کرد. بوثروید همچنین پیشنهاد داد فلمینگ Walther PPK را جایگزین کند. نصیحتهای طرفدار پروپاقرص به همین مورد خلاصه نشده و او موارد دیگری را هم گوشزد کرد. فلمینگ هم به عنوان تشکر، نام «سرگرد بوثروید» را برای مسئول تجهیزات نظامی امآیسیکس انتخاب کرد. این شخصیت در رمان Dr. No به عنوان «بزرگترین کارشناس سلاحهای نظامی کوچک در جهان» معرفی میشود.
جیمز باند از دیگر انواع سلاحها در رمانهای خود بهره برد؛ برای مثال، میتوان به Savage Model 99 در رمان For Your Eyes Only اشاره کرد. این شخصیت محبوب از Colt Detective Special و Colt .45 Army Special هم برای کشتن دشمنان بهره برد.
جیمز باند در بخشهایی از فیلم Dr. No از Beretta 418 استفاده میکند تا اینکه ام پیشنهاد میدهد این سلاح را کنار گذاشته و Walther PPK را همراه خود ببرد؛ سلاحی که مجموعا در ۱۸ فیلم مورد استفاده قرار گرفت. در ضمن، مامور 007 در Tomorrow Never Dies و دنبالههایش از Walther P99 استفاده میکند که به نوعی برادر کوچکتر Walther PPK محسوب میشود.
وسائل نقلیه
ایان فلمینگ در رمانهای ابتدایی جیمز باند از یک Bentley 4 1⁄2 Litre مجهز به سوپرشارژر استفاده کرد. پس از اینکه خودروی باند در رمان مونریکر نابود شد، نویسندهی بریتانیایی تصمیم گرفت Mark II Continental Bentley را به عنوان خودروی جدید باند در نظر بگیرد؛ خودرویی که در رمانهای بعدی هم حضور دارد.
جیمز باند در گلدفینگر یک Aston Martin DB Mark III میراند که به دستگاه ردیاب مجهز شده و میتواند رد اوریک گلدفینگر را دنبال کند. مامور ۰۰۷ پس از این رمان به ریشههای خود بازگشت و بار دیگر پشت فرمان خودروهای شرکت بنتلی نشست.
فیلمهای جیمز باند شامل خودروهای مختلف میشوند که برای مثال میتوان به Aston Martin V8 Vantage ،V12 Vanquish ،Aston Martin DBS ،Lotus Esprit ،BMW Z3 ،BMW 750iL و BMW Z8 اشاره کرد. این شخصیت در جریان ماجراجوییهای خود پشت فرمان Citroën 2CV و اتوبوس Routemaster هم نشست.
رنگ خاکستری Aston Martin DB5، مشهورترین خودروی جیمز باند روی پردهی نقرهای سینما به شمار میرود؛ خودرویی که نخستین بار در Goldfinger استفاده شد و سپس در Thunderball، Tomorrow Never Dies ،Casino Royal ، Skyfall و Spectre هم حضور یافت.
اقتباسهای سینمایی جیمز باند برای فیلمبرداری و تبلیغات از خودروهای مختلف استون مارتین استفاده کردهاند که یکی از آنها در ژانویهی ۲۰۰۶ در جریان یک حراج به مبلغ ۲ میلیون و ۱۰۰ هزار دلار فروخته شد. خودروی Aston Martin DB5 که برای فیلمبرداری Goldfinger استفاده شده بود، در سال ۲۰۱۰ میلادی در یک حراج با قیمت ۴ میلیون و ۶۰۰ هزار دلار به فروش رسید.
گجتها
رمانهای نوشته شده توسط ایان فلمینگ و نخستین اقتباسهای سینمایی جیمز باند تعداد انگشت شماری از تجهیزات و گجتها را شامل میشوند. این شرایط با اکران فیلمهای ایان پروداکشنز از جمله Dr. No و From Russia with Love به وضوح تغییر کرد. در این میان، نباید از Goldfinger غافل شد. در پی موفقیتهای این فیلم و دریافت بازخوردهای مثبت به واسطهی گجتهای نمایش داده شده در آن، سازندگان بعدی تمرکز بیشتری روی این مورد قرار دادند. البته بعدها انتقادهایی به وجود آمد مبنی بر اینکه مامور ۰۰۷ بیش از حد به گجتها متکی است.
در ضمن، بد نیست بدانید ملاقات جیمز باند با کیو (نام دیگر سرگرد بوثروید) در اقتباسهای سینمایی برای دریافت گجتهای جدید به بخش جداییناپذیری از داستانها تبدیل شده است.
بازیگرانی که نقش جیمز باند را روی پردهی نقرهای ایفا کردند
طی دهههای گذشته بازیگران مختلفی نقش جیمز باند را روی جلوی دوربین ایفا کردند که در ادامه به آنها میپردازیم.
شان کانری
فیلمها: Dr No ،From Russia With Love، Goldfinger ،Thunderball ،You Only Live Twice ،Diamonds are Forever و Never Say Never Again
شان کانری، اولین بازیگری است که نقش جیمز باند را در سینما ایفا کرد. با گذشت چندین دهه و سپرده شدن نقش مامور ۰۰۷ به نامهای مختلف، گروهی از کارشناسان و طرفداران همچنان او را به عنوان بهترین بازیگر جیمز باند میشناسند. او مجموعا در ۷ فیلم به ایفای نقش پرداخت.
شان کانری در پنج فیلم نخست جیمز باند نقش اصلی را ایفا کرد. او بنا به دلایلی این نقش را کنار گذاشت و فردی دیگری جایگزینش شد. کانری در سال ۱۹۷۱ میلادی به این نقش بازگشت و در Diamonds Are Forever حاضر شد. او سپس و برای آخرین بار، نقش مامور ۰۰۷ را در Never Say Never Again محصول سال ۱۹۸۳ میلادی ایفا کرد.
بد نیست بدانید انتخاب شان کانری به عنوان بازیگر جیمز باند بازخورد منفی ایان فلمینگ را به همراه داشت. او معتقد بود کانری به اندازهی باند در کتابها جذاب نیست. علاوه بر این، باور داشت تفاوتهای ظاهری بسیاری میانشان وجود دارد.
جرج لازنبی
فیلمها: On Her Majesty’s Secret Service
شان کانری پس از ایفای نقش جیمز باند در پنج فیلم مختلف، تصمیم گرفت آن را برای همیشه کنار بگذارد. تهیهکنندگان سپس به سراغ جرج لازنبی رفتند که در آن زمان چهرهی شناختهشدهای نبود. اگرچه نقدهایی به عملکرد او درOn His Majesty’s Secret Service وارد بود اما این بازیگر بریتانیایی موفق شد تحسینها را برانگیزد.
تهیهکنندگان نظر مثبتی نسبت به جرج لازنبی داشته و میخواستند همکاریشان ادامه یابد اما او نپذیرفت. مدیربرنامههای لازنبی گمان میکرد نقش جاسوس جذابیت خود را در دههی ۷۰ میلادی از دست میدهد. از همین رو، او را از ایفای نقش مامور ۰۰۷ منصرف کرد.
راجر مور
فیلمها: Live and Let Die ،The Man with the Golden Gun ،The Spy Who Loved Me ،Moonraker ،For Your Eyes Only و Octopussy A View to a Kill.
راجر مور قبل از اینکه به عنوان بازیگر جیمز باند انتخاب شود، در آثار مختلفی حضور یافته بود اما شهرت چندانی در میان مخاطبان عام سینما نداشت. بد نیست تعدادی از سریالهای او (The Saint و The Persuaders!) به مجموعه فیلمهای مامور ۰۰۷ شباهت داشتند.
نسخهی راجر مور جیمز باند در مقایسه با هنرپیشههای قبلی شخصیتی شوخطبعتر و خوشروتر داشت. مور همچنین تعدادی از ویژگیهای شخصیتی خودش را به مامور ۰۰۷ اضافه کرد. این شخصیت در آثار پیشین از سیگار استفاده میکرد اما در فیلمهای جدید سیگار کوبایی میکشد.
تیموتی دالتون
فیلمها: The Living Daylights و Licence to Kill
مدت کوتاهی پس از بازنشستگی راجر مور، تیموتی دالتون به عنوان بازیگر جدید جیمز باند انتخاب شد. او تنها در دو فیلم مامور ۰۰۷ حضور یافت اما در میان طرفداران از محبوبیت قابلتوجهی برخوردار است.
پس از اینکه جیمز باند در فیلمهای راجر مور به شخصیتی شوخطبع و خوشرو تبدیل شد، نویسندگان تصمیم گرفتند مامور ۰۰۷ را به ریشههای خود بازگردانند. در نتیجه، نسخهی تیموتی دالتون باند به شخصیتی جدی و بیروح تبدیل شد که احساسات جایی در تصمیمگیریهایش ندارد.
دالتون قصد داشت در هفدهمین فیلم جیمز باند هم حضور یابد اما مسائل حقوقی میان سازندگان باعث شد روند ساخت با تاخیر مواجه شود. در پی طولانی شدن توقف، او تصمیم گرفت از نقش مامور ۰۰۷ خداحافظی کند.
پیرس برازنان
فیلمها: GoldenEye ،Tomorrow Never Dies ،The World Is Not Enough و Die Another Day
پیرس برازنان سالها قبل از GoldenEye برای جیمز باند تست داده بود اما این نقش نهایتا به تیموتی دالتون رسید. پس از اینکه دالتون خداحافظی کرد، تهیهکنندگان به سراغ برازنان رفته و قرارداد همکاری را با او امضا کردند. البته دلیل انتخاب نشدن برازنان ارتباطی با مهارت بازیگری یا ظاهرش نداشت، بلکه به خاطر تعهدکاری او به یک پروژهی دیگر بود.
نسخهی پیرس برازنان جیمز باند ترکیبی از نسخههای شانس کانری و راجر مور به شمار میرود. او خوشمشرب و شوخطبع بود و جوکهای متعددی را به زبان میآورد. با این حال، غرور و جدیت را هم داشت و در مواقع لازم به کار میگرفت. در ضمن، برازنان تمایل داشت پنجمین فیلم جیمز باند را هم در پروندهی شغلیاش به ثبت برساند اما مذاکرهها به نتیجه نرسید تا شخص دیگری به عنوان جایگزین انتخاب شود.
دنیل کریگ
فیلمها: Casino Royale ،Quantum of Solace ،Skyfall ،Spectre و No Time to Die
قبل از اینکه Casino Royal روی پردهی نقرهای برود، مترو گلدوین مایر و ایان پروداکشنز بازخوردهای منفی بسیاری را از سوی طرفداران به خاطر انتخاب دنیل کریگ به عنوان بازیگر جدید جیمز باند دریافت کردند. طرفداران معتقد بودند تفاوتهای ظاهری میان کریگ و باندی که در کتابها به تصویر کشیده شده بسیار زیاد و غیرقابلچشمپوشی هستند. این دسته از طرفداران حتی سعی کردند فیلم را تحریم کنند.
Casino Royal نهایتا در نوامبر ۲۰۰۶ اکران شد و عملکرد دنیل کریگ تحسین منتقدان و طرفداران را برانگیخت. این اتفاق باعث شد همکاری کریگ و تهیهکنندگان ادامه یافته و شاهد اکران فیلمهای تحسینشدهای طی سالهای گذشته باشیم؛ آثاری که از سوی بسیاری از کارشناسان و مخاطبان در میان بهترین فیلمهای باند قرار دارند.
هفتمین بازیگر
No Time to Die، آخرین ایفای نقش دنیل کرگ به عنوان جیمز باند به شمار میرود. از همین رو، طی سالهای اخیر بحث زیادی پیرامون بازیگر بعدی مامور 007 به وجود آمده است. طبق گفتههای تهیهکنندگان، بازیگر بعدی برخلاف گمانهزنیها یک زن نیست اما احتمال انتخاب او از میان رنگین پوستان وجود دارد.
تاثیرات فرهنگی
جیمز باند تاثیر غیرقابلانکاری روی صنعت سینما گذاشته است. این فرنچایز شامل ۲۵ فیلم جاسوسی میشود که طی چند دههی اخیر به سینما آمده و رقمهای بالایی را در باکس آفیس جهانی به ثبت رساندند. علاوه بر این، باعث شد تهیهکنندگان به ساخت آثار سینمایی جاسوسی تمایل بیشتری پیدا کنند.
از مجموعهی Harry Palmer با نقشآفرینی مایکل کین میتوان به عنوان یکی از رقبای جیمز باند در صنعت سینما نام برد؛ مجموعهای که از پنج فیلم مختلف تشکیل شده است. داستان فیلمهای هری پالمر مانند باند روی یکی از ماموران بریتانیا تمرکز دارد. دیگر رقیب مامور ۰۰۷، مجموعهی Matt Helm نام دارد که فیلمهایش بین سالهای ۱۹۶۶ الی ۱۹۶۹ میلادی اکران شدند. شخصیت اصلی این مجموعه، یک جاسوس آمریکایی است. در ضمن، نباید از مجموعه فیلمهای Flint و Johnny English غافل شد که به وضوح از باند الهام گرفتهاند.
در پی اکران Dr. No در سال ۱۹۶۲ میلادی، جملهی «باند…جیمز باند» نه تنها به محبوبیت بسیار زیادی در میان مخاطبان غربی سینما دست یافت و به فرهنگ عامه ورود پیدا کرد، بلکه به یکی از مولفههای مهم مامور ۰۰۷ تبدیل شد. این جمله همچنین از سوی مخاطبان بریتانیایی سینما لقب «بهترین جملهی یک خطی تاریخ» را دریافت کرد. در ضمن، جملهی مزبور توسط انستیتوی فیلم آمریکایی در میان ۱۰۰ نقل قول برتر سینما قرار گرفت.
جیمز باند روی صنعت تلویزیون هم تاثیر گذاشت. The Man from U.N.C.L.E، محصول شبکهی NBC را میتوان اولین سریالی نامید که جنبههای مختلفش از روی رمانهای مامور ۰۰۷ الهام گرفته شد. این موضوع را باید به پای حضور ایان فلمینگ در تیم تولید به عنوان مشاور نوشت. او همچنین فردی بود که «ناپلئون سولو» را به عنوان نام شخصیت اصلی این سریال انتخاب کرد. در ضمن، اقتباسهای سینمایی این اثر در دههی ۶۰ میلادی ساخته شدند. ریمیک آن هم سال ۲۰۱۵ روی پردهی نقرهای رفت. از دیگر سریالهایی که از آثار باند تاثیر گرفتند میتوان I Spy و Get Smart را نام برد.
جیمز باند در حال حاضر به عنوان یکی از نمادهای بریتانیا به شمار میرود. اهمیت این شخصیت طی دهههای گذشته به حدی زیاد شد که مامور ۰۰۷ در مراسم افتتاحیهی المپیک سال ۲۰۱۲ حضور یافت.
انتقادها
جیمز باند طی سالهای اخیر انتقادهای فراوانی را از سوی فعالان دریافت کرده است. بسیاری از آنها معتقد هستند مامور ۰۰۷ شخصیتی ضدزن بوده و تبعیض جنسیتی به وضوح در رفتاهایش قابلمشاهده است. این انتقادها برای رمانها و اکثر فیلمها صدق میکند. علاوه بر این، شخصیتهای زن معمولا در جریان داستان رمانها و فیلمها حضور دارند تا طی اتفاقاتی به معشوقهی شخصیت اصلی تبدیل شده و غیر از این مورد، هیچ مولفهی خاصی ندارند.
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید