«خوب، بد، جلف ۲: ارتش سری» به نویسندگی و کارگردانی پیمان قاسمخانی، قسمت دوم مجموعهی سینمایی به همین نام است.
در این فیلم پژمان جمشیدی و سام درخشانی در کنار یکدیگر و با نامهای واقعی خود نقشآفرینی میکنند. این فیلم برای اولین بار در سی و هشتمین دورهی جشنواره فیلم فجر به نمایش گذاشته شد و در مرداد ۱۳۹۹ به دلیل همهگیری کرونا به صورت آنلاین از نماوا و فیلیمو اکران شد.
در قسمت جدید فیلم خوب، بد، جلف دو کاراکتر اصلی یعنی پژمان جمشیدی و سام درخشانی برای ساخت یک فیلم تاریخی و اکشن با موضوع حضور نازیها در ایران استخدام میشوند. آنها بدون اینکه از اتفاقات اطراف خود آگاه باشند، درگیر یک پروندهی سیاسی با عنوان «آرگو ۲» شده و با یک تیم جاسوسی اجیر شده توسط رئیس جمهور آمریکا برای انجام عملیاتی در ایران همراه میشوند.
خوب، بد، جلف ۲: ارتش سری در مقایسه با قسمت اول، داستانی از هم گسستهتر دارد. فیلم با بهره گرفتن از ایدههای کاملا بیربطی چون جاسوسهای اجیر شده از طرف رئیس جمهور آمریکا، ساخت فیلمی تاریخی در مورد حضور نازیها در ایران و مبارزه با طالبان در منطقهی لواسان تلاش کرده تا یک اکشن-تریلرِ کمدی را تحویل مخاطب خود دهد.
پیمان قاسمخانی تلاش کرده تا این ایدههای از هم گسسته را با دخیل کردن دو کاراکتر سام درخشانی و پژمان جمشیدی با یکدیگر ارتباط دهد. در حقیقت محوریت اصلی فیلم روی حضور دو بازیگر نقش اول میگردد و روایت داستان برای سازندهی فیلم خوب، بد، جلف ۲ اولویت پایینتری داشته است. از هم گسستگی موضوعات روایت شده در فیلم باعث میشود تا مخاطب مدت کوتاهی پس از تماشا، موضوع اصلی داستان را فراموش کند و هیچچیز جز چند سکانس و دیالوگ را به خاطر نسپارد.
داستان خوب، بد، جلف ۲: ارتش سری در همان چارچوب قسمت قبلی روایت میشود
داستان خوب، بد، جلف ۲: ارتش سری در همان چارچوب قسمت قبلی روایت میشود و هیچ نوآوری جدیدی در آن دیده نمیشود؛ سام درخشانی و پژمان جمشیدی قراردادی برای ساخت یک فیلم جدید میبندند و در طول ساخت آن با یک پروندهی جنایی مواجه میشوند. این دو بازیگر همانند سابق هیچچیز را جدی نمیگیرند و مداوم با کارهای مختلف کارگردان فیلم را عصبی میکنند.
مهمترین تفاوت داستان خوب، بد جلف ۲ با قسمت قبلی این است که در فیلم پیشین، مانی حقیقی از دست حماقتهای دو کاراکتر اصلی سکته کرد و حالا «فربد موریان» (حامد کمیلی) به عنوان جاسوسی در پوستهی کارگردان جای او را گرفته است. البته این بار فیلم سعی کرده تا حدودی تم سیاسی به داستانش اضافه کند و با توجه به اتفاقات دنیای واقعی، ماجرای خود را بهروزتر کند. با این حال، همچنان در داستان هیچ نوآوری خاصی دیده نمیشود و فیلمِ با ماجرای سابق را با کمی تغییر به تصویر میکشد.
فیلم حتی در شخصیتپردازی کاراکترهای خود نیز موفقیت زیادی نداشته است. تمام کاراکترهای فیلم به جز پژمان، سام و با ارفاق فربد در حاشیه قرار دارند و فیلم توضیح زیادی در مورد آنها به مخاطب نمیدهد. مخاطب هیچ اطلاعات قابلتوجهی در مورد کاراکترهای دیگر دریافت نمیکند؛ برای مثال کاراکتر آصف (شکیب شجره)، مژده (ستاره پسیانی)، مدنی (فرهاد آئیش) و آناهیتا (ریحانه پارسا) همگی در حاشیهی داستان قرار دارند و فیلم هیچ توضیح دقیقی در مورد آنها ارائه نمیدهد.
بدتر از همه نیز کاراکتر «بشارتی» (گوهر خیراندیش) است که دلیل حضور و محو شدنش از داستان فیلم به هیچ وجه معلوم نیست. در حقیقت فیلم خوب، بد، جلف ۲ فقط و فقط به ایدهی نخنما شدهی حضور دو کاراکتر اصلی خود که میراث سریال تلویزیونی «پژمان» بوده متکی است و هیچ کاراکتر دیگری به جز زوج کمدی خود برایش اهمیتی ندارد.
تعداد موقعیتهای خندهدار در خوب، بد، جلف ۲ به طور ناامیدکنندهای کم است
بزرگترین شکست این فیلم عدم خندهدار بودن موقعیتهای آن است؛ چرا که تعداد موقعیتهای خندهدار در خوب، بد، جلف ۲ به طور ناامیدکنندهای کم است. این فیلم به عنوان یک اثر کمدی تلاش زیادی برای خندان مخاطب خود نمیکند و از طرف دیگر سعی میکند تا با نمایش اعمال احمقانهی زوج کمدی خود و بددهنیهای مختلف از زبان کاراکترهای دیگر روایت خود را پیش ببرد. به جرئت میتوان گفت که مخاطب در طول تماشای یک ساعت و ۴۷ دقیقهی فیلم، کمتر از تعداد انگشتان یک دست میخندد و اغلب سرگرم داستان شلوغ و پرحاشیهی آن میشود. در حقیقت خوب، بد، جلف ۲: ارتش سری به عنوان یک اثر کمدی صرفا داستانی غیرجدی دارد و آنچنان که انتظار میرود توان خنداندن مخاطب را ندارد.
فیلم نه تنها در روایت داستان، شخصیتپردازی و ایجاد موقعیتهای خندهدار عملکردی ضعیف دارد، بلکه در نقشآفرینی بازیگران و شیوهی کارگردانی نیز یک شکست بزرگ است. در نقشآفرینی بازیگران خوب، بد، جلف ۲ نکتهی تأثیرگذاری دیده نمیشود و هیچیک از بازیگران فیلم حضور قابلتوجهی در ایفای نقشهای خود ندارند. از لحاظ کارگردانی نیز شاید قاببندی تعدادی از سکانسها نسبتا خوب باشند، اما به طور کل خوب، بد جلف ۲: ارتش سری در انتخاب میزانسن و نماها نیز حرف زیادی برای گفتن ندارد.
بیپایان ماندنِ داستان، یکی از عوامل ضعف فیلم خوب، بد، جلف ۲ به شمار میآید. فیلم در بخش پایانی، داستان خود را ناتمام میگذارد تا مخاطب را به تماشای قسمت بعدی با عنوان «خوب بد جلف: ۳ رادیو اکتیو» تشویق کند، اما هیچ نکتهی خاصی را برای کنجکاو نگه داشتن مخاطب به تماشای قسمت بعدی در نظر نگرفته و بدون هیچ هیجانی، داستان را ناتمام رها میکند.
خوب، بد، جلف ۲: ارتش سری به شدت در رسیدن به هدف خود یعنی ارائهی یک اکشن-تریلرِ کمدی شکست خورده و نتوانسته رسالت خود را به خوبی ادا کند. این فیلم فقط و فقط به یک خصیصه متکی بوده و آنهم چیزی جز حضور پژمان جمشیدی و سام درخشانی نیست. پیمان قاسمخانی احتمالاً سعی کرده تا شیوهی فیلمسازی خود را به سمت سینمای «تارانتینو» نزدیک کند؛ کما اینکه در بخشهای میانی فیلم نیز به این موضوع اشاره میکند، اما به نظر میرسد که فیلم صرفاً با این هدف ساخته شده که زوج کمدی این روزهای سینمای ایران برای بار دیگر در کنار هم بازی کنند و فیلم هدف خاص دیگری را دنبال نمیکند. داستان گسستهی فیلم و طنزهای بیمزه از یک طرف و بیپایان ماندن داستان از طرف دیگر باعث شده تا مخاطب با رضایت از پای فیلم بلند نشود. با توجه به این موضوع خوب، بد، جلف ۲ را از لحاظ ایدهپردازی و سینمایی میتوان یک اثر ناامیدکننده توصیف کرد.
- حضور پژمان جمشیدی و سام درخشانی به عنوان بازیگر
- داستان شلوغ و از هم گسسته
- موقعیتهای خندهدار کم
- شخصیتپردازی ضعیف
- نقشآفرینی نهچندان جذاب بازیگران
- پایان ناتمام و بدون هیجان
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید