فیلم جنگیر، یکی از ماندگارترین آثار سینمایی در ژانر وحشت است که قطعا هر فرد علاقهمند به سینمای وحشت، حداقل یک بار اسمش به گوشش خورده. پس از نزدیک به پنجاه سال، حرفهای جدیدی دربارهی جنگیر مطرح شده که بد نیست شما هم بدانید.
اخیرا مستندی به اسم Leap of Faith از وبسایت مشهور شادر (Shudder) منتشر شده که در آن ویلیام فریدکین، دربارهی برخی از مسائل پشت پردهی فیلم ماندگار زندگیاش یعنی جنگیر (The Exorcist) صحبت میکند. وبسایت شادر، رسانهای است که منحصرا دربارهی آثار ویدیویی در سبک وحشت محتوا تولید و منتشر میکند. به همین سبب مستند و تاکشوهای متعددی پیرامون ژانر Horror از این بستر به اشتراک گذاشته میشوند. ویلیام فریدکین پس از این همه سال، نکات جدیدی را در این مستند با مخاطبین فیلم در میان میگذارد که در ادامهی مقاله به آنها میپردازیم.
فیلم جنگیر در سال ۱۹۷۳ اکران شد اما همچنان یکی از ترسناکترین آثار سینمایی به شمار میرود؛ اثری که هنوز حس تازگی و طراوت دارد. البته مسائل و حواشی زیادی دامن عوامل سازندهی این فیلم را گرفت؛ تا جاییکه خیلی از مردم به این باور رسیده بودند که واقعا نیروهای شیطانی در این پروژه دخیل بودهاند. با تمام این تفاسیر فیلم جنگیر، هم در گیشه به شدت موفق بوده و هم نظرات مثبت منتقدین را به خود جلب کرد. جدا از تمامی این موارد، ویلیام فریدکین، کارگردان فیلم جنگیر چه چیزهای جدیدی را در مستند Leap of Faith گفته؟ در این مقاله قصد داریم در قالب میانتیترهایی، به عمده اطلاعات مهم و جذاب این مستند بپردازیم.
فیلم عجیبی که الهامبخش ساخت جنگیر بود
شخصیت مهمی که در داستان جنگیر حضور داشت، یک پدر روحانی بود که در حین قصه، نسبت به اعتقادات و باورهایش کم کم به شک میافتد. ویلیام فریدکین با الهام از یک فیلم محصول کشور دانمارک، فیلم جنگیر را با درونمایهی مذهبی ساخت؛ فیلمی تحت عنوان Ordet که در سال ۱۹۵۵ ساخته شد. اسم فیلم در لغت، «جهان» معنی میشود. Ordet دربارهی سه برادر است که هر کدام، دیدگاه و نگرش متفاوتی نسبت به مذهب دارند و همین دیدگاهها باعث شده نوع زندگیشان نیز تفاوت پیدا کند. این فیلم در نهایت با یک صحنهی سورئال به اتمام میرسد؛ صحنهای که همسر یکی از برادرها بنا به دلایلی از مرگ برمیگردد. این اتفاق باعث شده تا سایر برادرها که دیدگاه آتئیستی داشتهاند نیز به دنیای ماورا ایمان بیاورند.
در حالیکه فریدکین اعتراف کرده که خودش فرد کاملا مذهبی نیست، او به شدت از باورهای مذهبی استقبال میکند و این دسته از مفاهیم را نوعی انگیزه برای روایت داستان میداند. این کارگردان میدانست که مفاهیمی این چنینی، به ابزاری قدرتمند برای تعریف داستان جن گیر تبدیل میشوند. البته فریدکین مقداری ابهام نیز به داستان جنگیر اضافه میکند. با اینکه فیلم مستقیم با آموزههای کاتولیک در ارتباط است، ساز و کار تسخیر شیطانی همچنان پس از این همه سال در هالهای از رمز و راز قرار دارد. فریدکین جدا از اعتقادات شخصیاش توانسته فیلمی با رگههای مذهبی بسازد که کاملا در راستای تقابل نیروی خیر علیه شر است. فریدکین اعتراف کرده که هنوز هم نمیداند تسخیر شیطانی، یک پدیدهی واقعی است یا صرفا بهانهایست برای تعریف قصههای خیالی. حداقل کارگردان فیلم جنگیر، در این زمینه مردد است.
سه بازیگر متقاضی برای نقش پدر کاراس و تصمیم سخت فریدیکن برای انتخاب
قصهی فیلم جنگیر برگرفته از رمانی به همین نام به قلم پیتر بلتی (Peter Blatty) است. نویسندهی این رمان دلش میخواسته تا نقش پدر کاراس را در فیلم بازی کند. از آنجایی که فیلمنامه بر اساس رمان نوشته شده بود، پیتر بلتی حتی تا این مرحله هم جلو رفت که حاضر است کاملا سهم سود مالی خودش از بابت فروش فیلم را به فریدکین واگذار کند، تنها به شرطی که او در نقش کشیش در فیلم ظاهر شود. با این حال کارگردان جنگیر روی این مسئله پافشاری کرد که به یک بازیگر دیگر برای این نقش نیاز دارد. در حقیقت قبل از این ماجرا گویا این فیلمساز با استِیسی کیتس برای این نقش قرارداد بسته بود.
جالب است بدانید پس از عقد قرارداد با استیسی کیتس، جیسون میلر، بازیگر دیگری که نقش پدر کاراس را میخواسته بازی کند، با سماجت از فریدکین خواست تا هنر بازیگریاش را حداقل تست کند. با اینکه فریدکین از استیسی کیتس راضی بود، این فرصت را به جیسون میلر داد و در نهایت امر، فریدیکن به حدی از هنرنمایی جیسون میلر خوشش آمد که حاضر شد ضرر و زیانِ قرارداد استیسی کیتس را بپردازد تا میلر سریعا جای او را بگیرد.
حمل کردن سلاح گرم توسط فریدیکن؛ آن هم سر صحنه!
فریدکین در مستند Leap of Faith اینطور صحبت میکند که یک کارگردان باید برای پیش بردن همه جانبهی پروسهی تولید فیلم، انقدر قدرت داشته باشد تا از بازیگرها درست استفاده کند. فریدکین در همین راستا، سلاحی با خودش سر صحنهی فیلمبرداری فیلم جن گیر میبرد و هر از گاهی به صورت اتفاقی چند شلیک هوایی میکرد تا بازیگرها نسبت به شنیدن شلیک گلوله واکنش نشان دهند!
برای مثال میتوان به برداشتی اشاره کرد که در آن، حیسون میلر در نقش پدر کاراس سر صحنهی فیلمبرداری از شنیدن صدای زنگ خوردن تلفن، آن هم در سکوت سنگین حاکم بر صحنه شوکه شده بود. در صورتیکه در واقعیت و در پشت صحنه، بازیگر به صدای تفنگ فریدیکن جلوی دوربین واکنش نشان داده بود. ما میتوانستیم روی صورت بازیگر حس ترس و اضطراب را مشاهده کنیم و به همین خاطر تدبیر فریدیکن در زمینه انتقال حس اضطراب و نگرانی به بیننده موفقیتآمیز بود.
البته فریدیکن تنها با سلاح گرم بازیگردانی نمیکرد. برای مثال در اوایل فیلم، بیلی او مالی در نقش «پدر دایِر» قرار بود در صحنهای، حالت حزن و اندوه زیادی را در خود ایجاد کند. بیل اومالی در زندگی واقعیاش نیز یک کشیش است اما نتوانست آنگونه که فریدکین میخواهد، سر صحنه از خودش احساسات مربوطه را بروز دهد. به همین دلیل فریدکین نزدیکش رفته و سپس سیلی آبداری نثارش کرد و درجا گفت «اکشن»! بعدها اومالی، فریدکین را در آغوش گرفت و از او بابت این رفتار غیرمنتظرهاش برای کمک به حس گرفتنش تشکر نیز کرد. اومالی اعتراف کرد دقیقا حسی را پس از این اتفاقِ غیرمنتظره در صحنه پیدا کرده بود که به شدت دنبالش میگشت.
فیلم جنگیر = موزهی تجربیِ صدا
فریدکین در بخش صداگذاری فیلم جنگیر به شدت وسواس داشت این کارگردان در مستند Leap of Faith، فیلم را در این زمینه به یک موزهی تجربی تشبیه کرد؛ چراکه صداهای مختلفی در طول فیلم به کرات شنیده میشد و حتی افکتهای مختلفی نیز به گوش میرسید که معنا و مفهوم خاصی به صورت مستقیم منتقل نمیکرد. صداگذاریهای شیطانی درون فیلم به کنار، صدای مرسدس مککامبریج توانسته بود در زمینهی تولید صوت کولاک کند؛ چراکه فریدکین اصلا او را به این دلیل انتخاب کرده بود چون صدایش نه مردانه بود و نه زنانه. این ویژگی خاص یکی از دلایل انتخاب این فرد برای صداگذاری بود.
مککابریج قبول کرده بود تا صداگذاری شیطان پازوزو را انجام دهد اما او شرط و شروطهای جالبی برای این کار گذاشت. این هنرمند در درجهی اول تقاضا کرد دو کشیش مدام با او باشند و پس از صداگذاری، او را تطهیر کنند! مککامبریج برای ریکورد صدا به سمت استفاده از مشروبات الکلی روی آورد تا در حالت خماری و مستی بتواند صدای شیطان را ادا کند. مککامبریج البته عقاید خاص خودش را داشت. برای مثال او در طول روز چند تخم مرغ خام را قورت میداد و به صورت مداوم سیگار میکشید. در نهایت امر، فریدکین سختترین کار ممکن را روی این فرد انجام داد. کارگردان فیلم جنگیر تصمیم گرفت تا مککامبریج را با چند طناب آنچنان سفت و سخت به یک صندلی ببندد که موقعیت دردناکی برای این هنرمند ایجاد شود. سپس دستاندرکاران بخشِ صدابرداری، آه و نالهی مککامبریج را که ناشی از درد بود ضبط کردند. این موقعیت آنقدر برای مککامبریج دردناک بود که در نهایت امر از شدت درد، اشک از چشمانش سرازیر شد!
ابراز ناتوانی ویلیام فریدکین در توضیح پایان فیلم جنگیر
آیا میدانستید پایان رمان جنگیر با پایان فیلم زمین تا آسمان متفاوت است؟ فریدکین برای پایانبندی فیلم، مسیر جداگانهای در پیش گرفت. این ایده که پدر کاراس جانش را فدا کند تا زندگی ریگان (با بازی لیندا بلیر) نجات یابد، روی کاغذ از لحاظ تئوری جالب است اما برای این منظور پدر کاراس باید اجازه دهد تا شیطانِ درون فیلم، جسمش را تسخیر کند و سپس خودش را از پنجره به پایین پرتاب کند تا با کشتن خودش، شیطان نیز از دنیای جسمانی تبعید شود. بلتی به ویلیام فریدکین توضیح میدهد که در فیلم باید لحظه یا حتی ثانیهای وجود داشته باشد تا پدر کاراس به انجام چنین کاری، واقف باشد؛ چراکه امکان دارد اینگونه برداشت شود شیطان، خودش تصمیم گرفته تا پدر کاراس به سمت خودکشی برود.
آیا میدانستید پایان رمان جنگیر با پایان فیلم زمین تا آسمان متفاوت است؟
فریدکین توضیح میدهد این یک مشکل حاد از لحاظ مذهبی است؛ چراکه خودکشی از نگاه کاتولیک، یک گناه گبیره است و اگر فردی به هر دلیلی مرتکب این گناه شود، غیرممکن است به بهشت برود. فریدکین دربارهی پایانبندی فیلم جنگیر روی این موضوع به شدت فکر کرد. در پایان فیلم و همچنین رمان، جنگیری نهایی هیچوقت با موفقیت انجام نشد. در عوض پدر کاراس با اجازه دادن به شیطان برای تسخیر بدنش، خودش را میکشد تا شیطان نیز نابود شود؛ با این تفاوت که در یک لحظهی خاص، پدر کاراس شکل و شمایلش به شکل عادی برمیگردد. فریدکین با این رویکرد توانست به ما نشان دهد که پدر کاراس، یک تصمیم کاملا خودآگاهانه گرفت و اهریمنِ قدرتمندِ داستان هیچ نقشی در این ماجرا نداشت.
فریدکین و بلتی سر این موضوع که پدر کاراس در حین پرتاب کردن خودش از پنجره به پایین، چه ویژگی ظاهری داشته باشد به شدت بحث کردند. بلتی اصرار داشت تا فرم و قالب انسانیِ پدر کاراس به چشم بیاید اما فریدکین روی فرمت شیطانی شخصیت پدر کاراس اصرار داشت. بلتی میخواسته نشان دهد که پدر کاراس در واپسین لحظات زندگیاش توانسته به مقصودش برسد و با خیالی آسوده این دنیا را ترک میکند. از سمتی دیگر فریدکین با این مسئله مشکل داشت چون فکر میکرد با عقل جور در نمیآید. کارگردان فیلم جنگیر به این نکتهسنجیِ بلتی خرده گرفت و آن را یک نقص دانست.
فریدکین در مستند گفته حتی اگر پدر کاراس در آخرین لحظات به گناهانش خودآگاهانه اعتراف کرده، غیرممکن است تا او به بهشت برود چون حتی تصمیم برای نجات جانِ یک انسان دیگر آن هم از طریق خودکشی، نمیتواند دلیل قدرتمندی باشد تا یک فرد به همین راحتی به بهشت برود و تمامی گناهانش هم پاک شود. حداقل این دیدگاهی بود که کارگردان فیلم داشته است. با تمام این تفاسیر تقریبا اغلب مخاطبین فیلم جنگیر از تماشای پایانبندی فیلم لذت بردند و آن را یک نقص نمیدانستند.
فیلم The Exorcist بازسازی میشود
جدا از ماجرای مستند Leap of Faith که به آن اشاره کردهایم، فیلم جن گیر قرار است مجدد بازسازی شود. در حال حاضر صرفا این موضوع را میدانیم که کمپانی مورگان کریک، تهیهکنندهی اصلی این بازسازی است. گفتهها حاکی از آن است که فیلم جنگیر در زمانی نامعلوم، احتمالا در اواخر سال ۲۰۲۱ میلادی روی پردهی سینما اکران خواهد شد. در زمان نگارش این مقاله هنوز دقیقا مشخص نیست که چه فردی در مسند کارگردانی این بازسازی قرار میگیرد و چه بازیگرهایی میخواهند نقش شخصیتهای فیلم را بازی کنند. فعلا در همین حد میدانیم که ریچل وایس (Rachel Weisz) در نقش یکی از بازیگرهای جن گیر حضور خواهد داشت.
فیلم جنگیر فریدکین در زمان خودش غوغا به پا کرد و حتی دنبالهای برایش ساخته شد که متاسفانه اصلا و ابدا نتوانست آنگونه که باید، سر و صدا کند. فیلم اول توانسته بود چند جایزهی اسکار را تصاحب کند اما فیلم دوم با نقد و انتقادهای بسیار زیادی که به آن وارد شد، کمپانی تهیهکننده را مجبور کرد تا از فکر ساخت دنبالههای جدید بیرون بیاید. با تمام این تفاسیر باز هم شاهد سری فیلمهای جنگیر بودیم و باز هم تک تکِ آنها به شدت به باد انتقاد گرفته شدند و انصافا نیز آثار خوشساختی نبودند.
از طرفی دیگر، سریالی به اسم جنگیر (The Exorcist) نیز تولید و از شبکهی فاکس پخش شد. این مجموعهی تلویزیونی با آنکه از نظر قصه توانسته بود نظر مساعد بسیاری از هواداران سبک وحشت را به خود جلب کند، تنها در دو فصل ساخته شد و پس از پایان پخش اپیزود پایانی فصل دوم، خبر رسید که این سریال نیز کنسل شده و تا این لحظه هیچ شبکهای برای تولید این سریال قدم برنداشته است. گویا واقعا طلسم یا نحسی خاصی سرتاپایِ اسم The Exorcist را در مدیوم سینما و تلویزیون فرا گرفته؛ وگرنه این حجم از تلاشهای بیسرانجام کمی عجیب است!
با تمامی این تفاسیر آیا احساس میکنید فیلم جنگیر نسخهی سال ۲۰۲۱ میلادی که طبیعتا مدرن شده میتواند این طلسم را بشکند؟ دیدگاهتان را با ما و دیگر خوانندگان این مقاله در وبسایت سرگرمی به اشتراک بگذارید.
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید