مقایسه شخصیت ارن یگر و لیوای آکرمن از انیمه حمله به تایتان
نبرد محبوبترینها
ارن یگر و لیوای آکرمن نه تنها دو کاراکتر بسیار مهم در سریال حمله به تایتان هستند، بلکه در میان علاقه مندان به انیمه از محبوبیت بسیار بالایی برخوردار هستند.
استودیوهای ژاپنی طی یک دهه گذشته انیمههای بسیار زیادی را تولید کردهاند اما کمتر محصولی توانسته به محبوبیت و شهرت Attack on Titan در میان مخاطبان خارجی دست یابد. محبوبیت حمله به تایتان به قدری است که به عقیده برخی رسانهها باعث شد مخاطبان غیرژاپنی به واسطه آن به انیمه علاقه مند شده و پای دیگر محصولات چشم بادامیها بنشینند. در نگاه اول شاید زیاده روی بنظر برسد اما نباید فراموش کرد این اثر توانست عنوان «پربازدیدترین سریال جهان در سال ۲۰۲۱ میلادی» را تصاحب کند؛ عنوانی که معمولاً به سریالهای آمریکایی مانند The Walking Dead میرسید.
جدا از صحنههای اکشن جذاب و موسیقی فوق العاده، دلایل دیگری هم در موفقیت سریال حمله به تایتان دخیل بودهاند که یکی از آنها بدون شک شخصیتهای منحصربفرد و قابل درک است؛ شخصیتهایی که مخاطب به خوبی میتواند با آنها ارتباط برقرار کند. نکته جالب ماجرا اینجاست که انیمه Attack on Titan شخصیتهای جذاب متعددی را در خود جای داده که در ادامه قصد داریم دو نفرشان، یعنی ارن یگر و لیوای آکرمن را از جنبههای مختلف با هم مقایسه کنیم.
مقایسه مهارت و قدرت ارن و لیوای
لیوای بارها و بارها ثابت کرده که بدون برخورداری از قدرت تایتانها میتواند کارهای شگفت انگیزی را انجام داده و تعداد قابل توجهی از غولهای عظیم الجثه را در یک نبرد از پا دربیاورد. به بیان دقیقتر، باید گفت لیوای علیرغم قد کوتاه و جثه کوچکتر نسبت به بقیه قویتر است. اتفاقاً قد کوتاه و جثه کوچکترش باعث شده از چابکی و سرعت بالایی برخوردار باشد.
وقتی خونش به جوش بیاید، مانند دیگر اعضای خاندان آکرمن هیچ کس جلودارش نبوده و با استفاده از شمشیر فولادی و ابزار تحرک همه جانبه میتواند زخمهای جبران ناپذیری را روی بدن تایتانهای معمولی و تایتانهای نه گانه بوجود بیاورد؛ برای مثال، او به تنهایی تایتان جانور را دو بار شکست داده است.
البته ارن یگر هم حریف دست و پا بستهای نیست. او وقتی به تایتان تبدیل شده بود، سنگی عظیم را بلند و سپس پرتاب کرد؛ سنگی که بدون شک چند صد تُن وزنش بود. مثال بعدی که قدرت بالای ارن در زمان تبدیل شدن به تایتان را ثابت میکند، یکی از قسمتهای فصل چهارم است که آنجا یک رزمناو بخار را بلند کرد و روی دوشش گذاشت. بطور کلی، او بارها و بارها نشان داده وقتی به حالت تایتان درمیآید، متوقف کردنش بسیار سخت و گاهی غیرممکن است.
در بحث مهارت هم شاهد برتری لیوای نسبت به ارن هستیم. لیوای از وقتی که ارن یک کودک بی دفاع بود، در دسته دیده بانی فعالیت داشت و همین موضوع باعث شده تجربه و مهارت بسیار بالایی داشته باشد.
مقایسه سرعت ارن و لیوای
کمتر شخصیتی در انیمه حمله به تایتان وجود دارد که بتواند از لحاظ سرعت در مقابل لیوای آکرمن حرفی برای گفتن داشته باشد. اکثر تایتانهای نه گانه از سرعت دیوانه واری برخوردار بوده و حتی میتوانند دیوار صوتی را بشکنند. با این حال، لیوای که تنها یک انسان عادی بوده و هیچ قدرت خارق العادهای ندارد، پا به پایشان پیش رفته و عکس العملهایی باورنکردنی به حملههایشان نشان داده است. بطوری که تایتانها خیلی مواقع قبل از اینکه بفهمند چه اتفاقی افتاده، از پا درآمدند. بهترین صحنهای که سرعت بالای لیوای در نشان دادن عکس العمل را نشان میدهد، صحنهای است که تایتان جانور خرده سنگهای متعددی را به سمتش پرتاب میکند و علیرغم تعداد بسیار بالای پرتابه، توانست خودش را به هدف برساند.
ارن در شرایط عادی که چیزی برای ارائه ندارد اما پس از اینکه تایتان شد، چند باری نشان داد از سرعت خوبی حین نشان دادن عکس العمل برخوردار است؛ برای مثال، چند باری حین حمله توپخانه جای خالی داد.
مقایسه دوام ارن یگر و لوای آکرمن حین مبارزات
لیوای بارها و بارها ثابت کرده مدت زمان درگیری اصلاً و ابداً اهمیت نداشته و هر چقدر هم طول بکشد، باز هم قادر است پا به پای دشمن خود پیش برود. ارن در حالت انسانی که حرفی برای گفتن نداشت و در حالت تایتان هم نهایتاً عملکرد عملکرد خوبی داشت اما به مرور زمان و بخصوص پس از اینکه تایتان چکش جنگ را بدست آورد، عملکردش در این زمینه بطرز قابل توجهی بهبود یافته است.
مقایسه ارن و لیوای در کنترل احساسات
کنترل احساسات و گرفتن تصمیم بر اساس منطق در زندگی واقعی کار بسیار سختی بوده و هر کسی از عهدهاش برنمیآید. اکثر تصمیماتی هم که بواسطه احساسات گرفته میشوند، معمولاً پشیمانی به همراه دارند. لیوای آکرمن ثابت کرده بخوبی میتواند بر احساساتش چیره شده و جلوی تاثیرگذاری بر تصمیماتش را بگیرد؛ بارزترین مثال، صحنه مبارزهای است که آرمین و اروین در جریانش کشته شدند. ارن یگر که نمیتوانست کنترلی روی احساساتش داشته باشد، تاکید داشت که آرمین را به تایتان تبدیل کرده و بدین ترتیب نجاتش دهند. از سوی دیگر، اروین بهترین دوست لیوای و شانس زنده ماندنش به اندازه آرمین بود. با این حال، لیوای احساساتش را نادیده گرفته و آرمین را نجات داد؛ زیرا گمان میکرد اروین به اندازه کافی در این جهان متحمل زجر و سختی شده و حالا زمانش رسیده تا طعم آرامش را بچشد.
مقایسه شخصیت ارن یگر و لیوای آکرمن
لیوای در طول سالها مبارزه با تایتانها شاهد مرگ همرزمانش بوده و کاملاً آگاه است که از دست دادن عزیزترین افراد زندگی یعنی خانواده و دوستان چه ضربهای به روح و روان انسان وارد میکند. با این حال، همچنان نسبت به حضور در میدان نبرد و مبارزه با تایتانها مصمم است. در مقابل، اری یگر در دوران کودکی و مقابل چشمانش مادر خود را از دست داد؛ اتفاقی که شدیداً روی شخصیت و نگاهش نسبت به جهان تاثیر داشت. بطوری که تنها به انتقام فکر میکرد و عواقب چنین اقدامی اصلاً و ابداً برایش اهمیت نداشت. در ضمن، لیوای فرد متواضع و آرامی بوده، بطوری که مردم داخل دیوارها همیشه به او احترام گذاشته و تحسینش میکنند.
ارن یگر در ادامه از شخصیتی که تنها به انتقام فکر میکرد، فاصله گرفته و شخصیت پیچیدهتری پیدا میکند. او به دوستانش خیانت کرده، متحدانش را فریب داده و تصمیم میگیرد با رژه ویرانگر قتل عامی غیرقابل باور راه بیاندازد؛ زیرا این روش را تنها راه حل برای پایان دادن به نزاع انسانهای خارج و داخل دیوار میداند.
نظر شما در این باره چیست: آیا لیوای شخصیت قویتر نسبت به ارن است؟
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید