فوت یکی از بزرگترین آهنگسازان تاریخ سینما اتفاق تلخی بود که علاقهمندان به این هنر را در شوک فرو برد. در این مقاله به زندگی انیو موریکونه فقید خواهیم پرداخت.
در سینمای معاصر، شاید هیچ نامی به اندازهی انیو موریکونه بهعنوان آهنگساز، روی آثار بزرگ و شاخصی که در تاریخ جاودانه شدهاند به چشم نخورد. این هنرمند بزرگ ایتالیایی که چندی پیش دار فانی را وداع گفت، برای نزدیک به پانصد فیلم و سریال موسیقی ساخته و بیش از صدها آثار کلاسیک دیگر در کارنامه دارد. سابقهی فوقالعاده درخشان موریکونه آن قدر اسامی بزرگی در خود دارد که اشاره به همهی آنها، احتیاج به دهها مقاله دارد. در ادامه به طور مختصر بر زندگی پربار او مروری خواهیم داشت.
انیو موریکونه در سال ۱۹۲۸ در شهر رم ایتالیا متولد شد. پدر او یک نوازندهی حرفهای ترومپت بود که یکی از بزرگترین مشوقهای موریکونه برای ورود به عرصهی موسیقی محسوب میشد. با آنکه پدر موریکونه بهعنوان اولین معلمش، نواختن با سازهای مختلف را به او آموخت، انیو تصمیم گرفت راهش را ادامه داده و ترومپت را بهعنوان ساز اصلی خود برگزیند. با رسیدن به سن ۱۲ سالگی، موریکونه وارد برنامهی چهار سالهی آکادمی سنت سیسیلیا شد تا تحت نظر گوفردو پتراسی، یکی از تاثیرگذارترین موسیقیدانهای ایتالیای معاصر، آموزش ببیند. پتراسی یکی از الهامبخشترین افراد زندگی هنری موریکونه بود که پس از اتمام تحصیل، همواره اجراهایش را به او تقدیم میکرد.
آغاز فعالیت حرفهای موریکونه در عرصهی موسیقی با آهنگسازی برای نمایشهای تئاتر بود. او به تدریج وارد کار میکس آهنگها برای کانالهای رادیویی شد و تجربهی کار با آثار بزرگ کلاسیک، باعث تقویت انعطافپذیری معروف او در آهنگسازی شد. در این دوره، موریکونه با تنظیم و میکس آهنگها برای شبکههای رادیویی و تلویزیونی ایتالیا و همچنین اجرا در یک گروه جاز، مخارج خود و خانوادهاش را تامین میکرد. ورود او به صحنهی موسیقی حرفهای جاز و پاپ بعدها همکاریهای بزرگی را با هنرمندان معروف این سبک رقم زد. موریکونه همزمان با این فعالیتها، بهصورت گمنام برای برخی فیلمها موسیقی متن میساخت و از القابی چون «دن ساویو» و «لئو نیکولز» برای خود استفاده میکرد. اولین تجربهی رسمی آهنگسازی او برای یک فیلم، در دههی ۶۰ میلادی برای فیلم ایتالیایی “The Fascist” به کارگردانی لوچیانو سالچه بود. پس از آن، موریکونه برای فیلمهای ایتالیایی زیادی در ژانرهای مختلف آهنگ ساخت که بیشتر آنها کمدیهای ملایم بودند و راه و روش ساخت یک موسیقی آرام بهیادماندنی را به او یاد دادند.
موریکونه با وجود توانایی و تجربه در اجرای موسیقی جاز و پاپ، همواره به دنبال نوآوری و خلاقیت در آهنگسازی برای سبکهای مختلف بود. او یکی از موسسان و اعضای تاثیرگذار گروه G.I.N.C از ابتدای فعالیت در دههی ۶۰ تا پایان آن در دههی ۸۰ بود. این گروه را مجموعهای از آهنگسازان مختلف تشکیل میداد که به دنبال بهکارگیری روشهای نوین و آوانگارد در ساخت موسیقی بودند و آثار متفاوت آنها، به تعدادی از تاثیرگذارترین موسیقیهای ساختارشکن معاصر تبدیل شدند.
سرجیو لئونه، کارگردان بزرگ ایتالیایی، که با موریکونه در زمان تحصیل همکلاسی بود، پس از شنیدن برخی از میکسهای او از آهنگهای محلی آمریکایی، تصمیم به استخدام موریکونه برای آهنگسازی فیلم جدیدش گرفت. این فیلم، در ادامه تبدیل به یکی از مهمترین اتفاقات زندگی حرفهای لئونه، موریکونه و صد البته کلینت ایستوود شد که اولین نقش اصلی خود را در آن تجربه میکرد. “A Fistful of Dollars” نسخهی مخصوص لئونه از فیلمهای سبک وسترن بود که با ورود به آمریکا، سبک معروف وسترن اسپاگتی را کلید زد و امروزه یکی از آثار کلاسیک ماندگار سینماست. این فیلم با بودجهی محدودی ساخته میشد و همین مسئله، موریکونه را وادار کرد دست به خلاقیتهای فراوانی برای بهدست آوردن افکتها و صداهای مناسب برای موسیقی فیلم بزند. او به جای بهرهگیری از یک ارکستر، از سازهای مختلف، صدای شلیک، سوت، ترومپت و گیتار الکتریک برای آهنگسازی استفاده کرد و در نهایت مکملی خارقالعاده برای فیلم شاهکار سرجیو لئونه ساخت. هماهنگی عالی موسیقی موریکونه با فیلم، زوج بیبدیلی از او با لئونه ساخت که آغاز یک همکاری بلندمدت و بسیار پربار بود.
موریکونه برای دو فیلم دیگر از «سهگانهی دلار» لئونه هم آهنگسازی کرد که قسمت سوم آن شاید معروفترین اثر زندگی موریکونه باشد: «خوب، بد، زشت»، حاصل همکاری متفاوت لئونه و موریکونه بود که در تاریخ سینما ماندگار شد. موسیقی فیلم چنان برای لئونه مهم بود که پیش از شروع فیلمبرداری، از موریکونه تقاضای آهنگسازی کرد و پس از اتمام کار، سکانسها را براساس آنها تصویربرداری کرد. نه تنها فیلم خوب، بد، زشت امروزه یکی از شاخصترین آثار تاریخ سینماست، بلکه موسیقیهای موریکونه در آن به چنان قطعات تاثیرگذار و مهمی تبدیل شدند که تا امروز بارها توسط هنرمندان بزرگ دیگری چون متالیکا، موتورهد و… کاور شدهاند. شهرت و محبوبیتی که موریکونه با این سهگانه کسب کرد، راه او را به هالیوود و فیلمهای دیگر کارگردانان بزرگ سینما باز کرد.
موریکونه از آن پس به یکی از فعالترین آهنگسازان دنیای سینما تبدیل شد. فعالیت او صرفا محدود به آثار وسترن نبود و سبکهای مختلف از موسیقیهای جادویی موریکونه بهره میبردند. کارگردانهایی چون چوزپه تورناتوره، برناردو برتولوچی، رومن پولانسکی، برایان دی پالما، جان کارپنتر، ترنس مالیک، رولند جافه، کوئنتین تارانتینو و… در فیلمهای خود انیو موریکونه را به کار گرفتند تا به تدریج این هنرمند ایتالیایی به یکی از شاخصترین آهنگسازان فیلم معاصر تبدیل شود. همکاری او با سرجیو لئونه نیز در چندین فیلم دیگر ادامه داشت. لئونه تا آخرین فیلم خود، «Once Upon a Time in America»، از موریکونه استفاده کرد و متاسفانه مرگ ناگهانی او در سال ۱۹۸۹ میلادی، پایان همکاری این زوج فوقالعاده را رقم زد.
در سال ۱۹۷۹، موریکونه برای موسیقی فیلم “Days of Heaven” به کارگردانی ترنس مالیک برای اولین بار نامزد جایزه اسکار شد. او پنج بار دیگر هم برای موسیقی فیلمهای Malena، Bugsy، The Untouchables، The Mission و The Hateful Eight نامزد اسکار شد اما در کمال تعجب، تنها در مورد آخر (سال ۲۰۱۶) توانست جایزه را کسب کند. آکادمی اسکار در سال ۲۰۰۷ به پاس زحمات و نقش شگفتانگیز موریکونه در عرصهی موسیقی فیلم، جایزهی افتخاری به او اهدا کرد. بیش از هفتاد فیلمی که موریکونه برای آنها آهنگ ساخته، برندهی جوایز متعدد شدهاند و خود او نیز برای آثارش سه بار برندهی جایزهی گرمی، سه گلدن گلوب و شش بفتا شده است. قطعه «خوب، بد، زشت» موریکونه یکی از معدود آثاری است که به تالار مشاهیر گرمی راه یافتهاند.
یکی از نکات جالب زندگی انیو موریکونه آن بود که هرگز برای کار از زادگاهش رم خارج نمیشد. او اهمیتی به چهرهاش در آمریکا و هالیوود نمیداد و حتی زبان انگلیسی را هم خوب بلد نبود. اثری که او از ابتدای فعالیت جدی خود بر دنیای آهنگسازی و خصوصا موسیقی فیلم گذاشته، الهامبخش هنرمندان بیشمار دیگری شده که نامهای بزرگی چون هانس زیمر گوشهای از آنها هستند. انیو موریکونه در ششم ژوئیه، در ۹۱ سالگی در اثر جراحاتی که به دلیل سقوط از ارتفاع برداشته بود، در شهر رم فوت کرد.
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید