خبر فوت ناگهانی سیروس گرجستانی، بازیگر دوستداشتنی تئاتر، تلویزیون و سینمای ایران شوک بزرگی به علاقهمندان این هنرمند محبوب وارد کرد. در این مقاله در سرگرمی نگاه کوتاهی به زندگی شخصی و هنری سیروس گرجستانی خواهیم انداخت.
علیاکبر محمودزاده گرجستانی که همگی او را به نام سیروس میشناختند، یکی از پرکارترین هنرمندان عرصهی نمایش در ایران بود که در طی حدود نیم قرن فعالیت خود در تئاتر، سینما و به خصوص تلویزیون، در آثار ماندگار و خاطرهانگیز پرشماری ایفای نقش کرده بود. زندگی شخصی و حرفهای سیروس گرجستانی از ابتدا با فراز و نشیبهای متعددی همراه بوده که در نهایت او را به یکی از محبوبترین بازیگران پس از انقلاب بدل کرد. گرجستانی در سال ۱۳۲۳ در بندر انزلی به دنیا آمد. پدر و مادرش اصالتا اهل بادکوبهی کشور آذربایجان بودند که پیش از تولد او به شمال ایران مهاجرت کردند. والدین او چند سال پس از نقل مکان به تهران از هم جدا شده و سیروس ۱۲ ساله به همراه مادر و ناپدریاش به زندگی ادامه داد. پدر گرجستانی که دستفروشی سالخورده و تنگدست بود تا سالها خرجی او را میداد.
گرجستانی در دوران جوانی علاقهی شدیدی به ورزش و خصوصا فوتبال داشت، به طوری که به تدریج به تیمهای پایهی باشگاه شاهین (پرسپولیس فعلی) راه یافت و به سبب استعداد خود در این رشته، به همراه بازیکنان مطرحی چون مرحوم همایون بهزادی به تیم اول شاهین رسید و مدتی در آن بازی کرد. با این وجود طبق چیزی که خودش میگوید، عذاب وجدان به او اجازه نمیداد که فوتبال بازی کند، در حالیکه پدر پیرش برای تامین مخارج او سخت کار میکند. نتیجه آن شد که سیروس فوتبال را کنار گذاشت و به کار مشغول شد. یکی از بزرگترین اتفاقات زندگی او که اثر شدیدی بر روحیه و زندگی حرفهای سیروس گرجستانی گذاشت، پس از دریافت اولین حقوقش رقم خورد.
گرجستانی به محل دستفروشی پدرش رفت تا اولین دستمزدش را به او داده و از زحماتش تشکر کند. با این حال پس از مدتها جستوجو که ماهها به طول انجامید، سیروس هرگز موفق به پیدا کردن او نشد و طبق گفتهی خودش، تا امروز نمیداند که چه بر سر پدرش آمده است. سیروس در عوض با اولین حقوقش دو عروسک چینی کوچک خریداری کرد تا نمادی از پدر گمشدهاش باشند؛ عروسکهایی که تا زمان فوتش آنها را نزد خود نگه داشت.
گرجستانی پس از این واقعهی تلخ مدتی بهعنوان مسئول انبارداری کارخانهی «آزمایش» کار کرد؛ جایی که در آن با مرحوم هادی اسلامی، هنرمند فقید تئاتر و سینما که آن زمان کارگر زیردستش در انبار بود آشنا شد. روحیهی لطیف و هنرمندانهی او، گرجستانی را مجذوب خودش کرد. با این حال اسلامی پس از مدتی برای دنبال کردن تئاتر کارش را ترک کرد و دیگر از او خبری نشد. چند سال بعد این دو به طور اتفاقی در محدودهی تئاتر شهر به یکدیگر برمیخورند. سیروس با اصرار اسلامی که ذوق هنری را در گرجستانی دیده بود، پذیرفت در نقش یک «آبحوضی» روی صحنه برود و بدین ترتیب او از همان زمان در اواخر دههی ۴۰ به تدریج وارد پیشهی بازیگری شد.
ابتدای زندگی هنری گرجستانی با چند نقش فرعی در نمایشهای تئاتر همراه بود. او پیش از انقلاب در دو فیلم سینمایی با نامهای «مامور دوجانبه» و «بیست سال انتظار» نقشهای بسیار کوچکی هم بازی کرد اما فعالیت او در عرصهی نمایش در اواخر دههی ۵۰ رنگ جدی به خودش گرفت. او به فاصلهی سالهای ۵۸ تا ۶۲ در چند نمایش و فیلم با کارگردانان و بازیگران مطرحی چون حبیب کاوش و سعید راد همکاری کرد. یکی از نقاط عطف بزرگ زندگی حرفهای سیروس گرجستانی، بازی در نمایش «معرکه در معرکه» به نویسندگی داوود میرباقری بود. این نمایش با بازی هنرمندانی چون سیاوش طهمورث، رضا رویگری و سیروس گرجستانی، در جشنوارهی فجر سال ۶۹ کاندیدای دریافت جایزه شد اما از کسب آن باز ماند. در عوض دستاندرکاران این نمایش بهعنوان تقدیر، ۴۱ روز راهی آلمان شدند. در همین مدت، میرباقری که با گرجستانی صمیمیتر شده بود، از او خواست در سریال جدیدش که به زندگی علی ابن ابیطالب میپرداخت، نقش مهمی را بازی کند. نتیجه آن شد که سیروس گرجستانی در سریال «امام علی»، نقش به یاد ماندنی «ابا قطام» را بازی کرد که بیش از پیش موجب معروفیت او شد.
سیروس گرجستانی در دههی هفتاد دیگر نسبتا شناختهشده بود و در پروژههای متعددی از جمله «کیف انگلیسی»، «مسافر ری» و «یکی بود یکی نبود» بازی کرد. طبق توصیف خودش، آنچه که نام او را بهعنوان بازیگری مطرح بیشتر از همیشه بر سر زبانها انداخت، سریال «یادداشتهای کودکی» محصول سال ۸۰ بود که در ماه رمضان از شبکهی پنج سیما پخش شد.
اصغر فرهادی، کارگردان بزرگ سینمای ایران، نویسندگی سریال «یادداشتهای کودکی» را برعهده داشت. او که از زمان تماشای نمایش «معرکه در معرکه» شیفتهی بازی گرجستانی شده بود، از او خواست که در این سریال نقش «عزیز آقا» را بازی کند. عملکرد عالی گرجستانی در این نقش، نام او را بهعنوان بازیگری توانا و انعطافپذیر که لحن صحبت و میمیکهای جذاب صورتش خصوصا برای نقشهای کمدی فوقالعاده است، بر سر زبانها انداخت.
دههی هشتاد پس از یادداشتهای کودکی، پر بود از فیلم و سریالهای کوچک و بزرگ برای سیروس گرجستانی که حالا دیگر به گفتهی خودش، «چند برابر بیشتر» برایشان دستمزد میگرفت. سریال طنز «متهم گریخت» محصول سال ۸۴ یکی از بهترین آثار سیروس گرجستانی بود که با بازی خاطرهانگیز خود در نقش «هاشم اگزوز»، یکی از دوستداشتنیترین مجموعههای طنز صداوسیما را رقم زد. او دو سال بعد، یک بار دیگر تواناییها فوقالعادهی بازیگری خود را این بار در سریالی بیوگرافی از محمدحسین بهجت تبریزی ملقب به «شهریار» به رخ کشید. گرجستانی در این سریال به شکل حیرتانگیزی دوران سالخوردگی این شاعر بزرگ را به تصویر کشید. این نقش برایش جنبهای شخصی هم داشت؛ به گفتهی خودش، پس از آن که تصاویر و فیلمهای شهریار را در اواخر عمر دید، بهشدت به یاد پدر گمشدهاش افتاد؛ طوری که حس میکرد قرار است نقش پدرش را بازی کند. به همین سبب چنین نقش چالشبرانگیزی برایش بسیار آسان شد و عملکرد ماندگاری را از خود برجای گذاشت.
گرجستانی در حرفهی خود تا زمان مرگش پرکار و فعال باقی ماند
گرجستانی در حرفهی خود تا زمان مرگش پرکار و فعال باقی ماند. او طی دو دههی اخیر در دهها فیلم و سریال مختلف از جمله «کلاهپهلوی»، «خوشنشینها»، «آنام»، «نهنگ عنبر ۲: سلکشن رویا»، «ما همه با هم هستیم» و «قانون مورفی» بازی کرده است. با اینکه گرجستانی در عرصهی هنرپیشگی به مدارج بالایی رسید، او بزرگترین حسرت خود را معروفیت به دلیل سریالهای تلویزیونی و نه سینما عنوان کرده است. گرجستانی در طول نیم قرن فعالیت هنری خود، همواره کمحاشیه بود و خیلی کم مواضع سفت و سخت میگرفت. با این حال در سالهای پایان کارش، از شرایط آشفتهی سینمای ایران و نحوهی ادارهی آن به دست مسئولین مربوطه ناراضی بود و چندین بار خواستار رسیدگی به جوانان و پیشکسوتان این عرصه شده بود. متاسفانه مرگ ناگهانی او به دلیل سکتهی قلبی در بیمارستان لواسانی تهران، مجال کافی را نداد تا شاید بهبود اوضاع در هنر محبوبش را شاهد باشد. سیروس گرجستانی در هنگام مرگ، ۷۶ سال سن داشت.
از طرف خانوادهی سرگرمی، فوت غمانگیز این هنرمند دوستداشتنی و ماندگار تئاتر، تلویزیون و سینمای ایران را به خانواده، نزدیکان و علاقهمندان او تسلیت میگوییم.
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید