فیلم Little Women یا زنان کوچک، جدیدترین ساختهی «گرتا گرویگ» است که از رمانی به همین نام اقتباس شده. این اثر قصد دارد تا در فضایی تاریخی، از دغدغههای زنان در جامعه بگوید؛ دغدغههایی از زبان زنان دیروز، برای زنان قرن بیست و یکم.
گرتا گرویگ از کارگردانان دغدغهمند هالیوود است. او با ساخت «لیدی برد» (Lady Bird) از مشکلات بلوغ و زن بودن گفت و حالا یک بار دیگر به سراغ سختیهای زندگی زنان، اینبار در گذر تاریخ رفته است. زنان کوچک یک رمان بسیار مشهور از «لوییزا می الکات»، نویسندهی آمریکایی قرن ۱۹میلادی است. در طول دو قرنی که از انتشار این کتاب میگذرد، دهها اقتباس سینمایی و تلویزیونی از روی آن صورت گرفته که اثر تازهی گرتا گرویگ هم یکی از آنهاست. فیلم زنان کوچک، داستان خانوادهی مارچ را برای ما بازگو میکند. «جو»، «مِگ»، «ایمی» و «بِت» چهار دختر این خانواده هستند که با مادر خود در ایالت «ماساچوست» زندگی میکنند. جو دختری جسور و پرخاشگر است که آرزو دارد یک روز به عنوان نویسندهای بزرگ به شهرت برسد. مِگ دختر بزرگ خانواده است و تمام تلاش خود را میکند تا در غیاب پدر خانواده، کمک حال مادرش باشد. ایمی هم رویای هنر و نقاشی را در سر داشته و میخواهد به یک نقاش سرشناس تبدیل شود. بِت هم کوچکترین عضو خانواده است و در مرکز توجه خواهران بزرگتر خود قرار دارد. داستان فیلم زنان کوچک به تلاش هر یک از این شخصیتها برای رسیدن به اهدافشان، آن هم در طول شش سال میپردازد.
این اثر سعی دارد تا برخی از سختیهای زندگی زنان و کوشش آنها برای پشت سر گذاشتن مشکلات را به تصویر بکشد؛ مثل جدایی جو از خانواده و سفر او به نیویورک برای تبدیل شدن به یک نویسنده. هر چند که فیلم تمام تلاش خود را به کار گرفته تا به رمان الکات وفادار باشد، ماجراهای خانوادهی مارچ و دردسرهای آنها، برای مخاطب مدرن کمی خستهکننده است. مشکلاتی که اسکات در رمان خود به آنها اشاره میکند، از دغدغههای اصلی زنان در قرن ۱۹ میلادی بودند؛ مثل به دست آوردن جایگاه اجتماعی، رسیدن به قدرت و شهرت و همچنین، تجربهی زندگی مستقل بدون نظارت پدر یا همسر. حالا با گذشت نزدیک به دو قرن از زمان انتشار این رمان، جوامع دستخوش تغییرات بسیاری شدهاند و آرزوهای زنان آن زمان به حقوق اولیه زنان عصر حاضر تبدیل شده است. این موضوع باعث شده تا تماشای تلاش دختران خانوادهی مارچ برای بیننده کمی خستهکننده باشد. از طرف دیگر، گرتا گرویگ به عنوان کارگردان این اثر تصمیم گرفته تا شیوهی روایت داستان را کمی تغییر دهد. او به جای استفاده از ساختار خطی در روایت داستان، سعی کرده آن را به دو بخش گذشته و حال تقسیم کرده و با استفاده از فلشبک به برخی از اتفاقات مهم بپردازد. ظاهر شخصیتهای فیلم هم در طول شش سال زمان روایت داستان هیچ تغییری نمیکند. دختران خانوادهی مارچ، بدون کوچکترین تغییری در ظاهر خود از نوجوانی به بلوغ و جوانی رسیده و حتی پس از ازدواج و بارداری هم همان ظاهر کودکانهی خود را حفظ میکنند. متاسفانه این امر در کنار تصمیم کارگردان برای روایت غیر خطی داستان، بیننده را در برخی لحظات فیلم سردرگم کرده و انسجام روایی اثر را از بین میبرد. در کنار موارد یاد شده، باید به پرداخت مناسب شخصیتها و نقشآفرینی به یاد ماندنی تیم بازیگری فیلم هم اشاره کرد.
ماجراهای خانوادهی مارچ و دردسرهای آنها، برای مخاطب مدرن کمی خستهکننده است
فیلم زنان کوچک به خوبی ما را با آرزوها، شادی، غم و حتی خشم دختران داستان همراه میکند. تیم بازیگری این اثر و در راس آن، «سورشا رونان» در نقش جو، به خوبی توانسته تا احساسات بیننده را برانگیخته و کاراکترهای یک قصهی خیالی را به انسانهایی واقعی با ماجراهایی باورپذیر تبدیل کند. حضور بازیگران پخته و با تجربهای مثل «لارا درن» و «مریل استریپ» در جمع بازیگران جوان این اثر، در تبدیل شدن آن به یک قصهی خانوادگی و سرشار از احساس تاثیر بهسزایی داشته است. هر کدام از دخترانِ خانواده مانند یک انسان واقعی، پستی و بلندیهای زندگی را در دوران بلوغ تجربه میکنند؛ تا جایی که در پایان فیلم هیچکدام از آنها دیگر دخترکی معصوم و خام نبوده و همه به اندازهی خود، به رشد و بلوغ فکری رسیدهاند. تغییر روحیات و اخلاق شخصیتهای داستان و به طور کلی، بلوغ آنها، در کنار بازی پراحساس بازیگران باعث شده تا کاراکترهای این قصه تا مدتها در ذهن بیننده باقی بماند.
البته در کنار تعریف و تمجید از بازیگران زن این اثر، باید به عملکرد ضعیف «تیموتی شالامی» در نقش «لوری» هم اشاره کرد. او تقریبا تنها شخصیت مرد داستان است که در تمام طول فیلم، خانوادهی مارچ را همراهی میکند. لوری، نوهی یک اشرافزادهی ثروتمند است که کمکم رابطهای عاطفی میان او و دختران خانوادهی مارچ شکل میگیرد. متاسفانه تیموتی شالامی در طول فیلم نه میتواند نقش یک جوان عاشقپیشه را به خوبی ایفا کند و نه نقش یک مرد تنها و دل شکسته را. او از یک طرف در نشان دادن بعضی احساسات خود مثل افسردگی، غم و مستی اغراق میکند و از طرف دیگر نمیتواند احساساتی مانند عشق را به شکلی باورپذیر برای ما به نمایش بگذارد. شاید به همین دلیل است که پس از پایان فیلم زنان کوچک، تنها چیزی که از این شخصیت در خاطرمان میماند، موهای ژولیده و چشمهای خمار اوست.
از دیگر ویژگیهای به یاد ماندنی این اثر، میتوان به ارائهی تصویری دقیق و جامع از قرن ۱۹ میلادی اشاره کرد. تیم سازندهی این فیلم، محیط شهرها، خانهها، ابزار و لوازم زندگی و همچنین لباسهای شخصیتهای داستان را با دقتی مثالزدنی طراحی کرده است. زندگی ساده و بیآلایش خانوادهی مارچ در کنار کاخ خانوادهی اشرافی لوری، سبک زندگی دو گروه اصلی از مردم آن دوران را به بیننده نشان میدهد. در طول فیلم زنان کوچک، ما با برخی از سنتهای مردم آن زمان هم آشنا میشویم؛ مثل مراسم معرفی دختران دمِ بخت به پسران جوان که هدف آن، تشویق فرزندان به ازدواج از طرف خانوادههاست. البته موسیقی این اثر هم در همراهی مخاطب با فضای تاریخی فیلم تاثیر زیادی داشته. موسیقی زنان کوچک توسط «الکساندر دسپلا»، هنرمند فرانسوی و خالق موسیقی آثار درخشانی مثل «شکل آب» (The Shape of Water)، «بازی تقلید» (The Imitation Game) و «سرگذشت غریب بنجامین باتن» (The Curious Case of Benjamin Button) ساخته شده است. او در این فیلم با تکیه بر سازهای کلاسیک مثل پیانو و ویولن، به خوبی و با هوشمندی، بیننده را با بحرانهای عاطفی اعضای خانوادهی مارچ همراه کرده و حال و هوای قرن ۱۹ میلادی را به ما انتقال میدهد. به دلیل عملکرد خوب تیم فنی اثر در پیادهسازی موارد یاد شده، تماشای فیلم زنان کوچک در واقع مانند سفر در زمان یا رفتن به یک موزه است: تجربهای سرگرم کننده، متفاوت و البته، کمی خسته کننده.
فیلم Little Women قصهی مادران و دخترانی را بازگو میکند که تسلیم سرنوشت و جبر زمانهی خود نمیشوند. دغدغههای قهرمانان و پیامهای اجتماعی این اثر کمی تاریخ مصرف گذشته به نظر میرسد و در کنار آن، ریتم کند و روایت آشفتهی داستان، همراهی ما با ماجراجوییهای خانوادهی مارچ را دشوار میکند؛ با این وجود، هنرنمایی پراحساس تیم بازیگری و ارائهی تصویری دقیق از زندگی در قرن ۱۹ میلادی و فرهنگ حاکم بر جامعهی آن زمان، فیلم Little Women را به اثری قابل تامل و سرگرمکننده برای دوستداران درامهای تاریخی تبدیل کرده است.
- عملکرد خوب تیم بازیگری، به خصوص سورشا رونان
- ارائهی تصویری دقیق و جامع از قرن ۱۹میلادی
- موسیقی زیبا و گوشنواز با تکیه بر سازهای کلاسیک
- ریتم کند و روایت آشفتهی داستان
- دغدغههای اجتماعی کلیشهای و تاریخ مصرف گذشتهی فیلم
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید