بررسی فیلمنامه Madame Web | چرا باید از جدیدترین ساخته سونی متنفر بود؟
داستانی پر از حفره!
فیلمنامه Madame Web آنقدر پر عیب و نقص است که حتی مخاطب عادی هم متوجه مشکلاتش شده و نمیتواند نادیدهشان بگیرد.
جدیدترین و چهارمین فیلم فرنچایز Sony’s Spider-Man Universe بتازگی از طریق پلتفرمهای دیجیتالی منتشر شده و علاقه مندان حالا میتوانند به تهیه آن اقدام کنند. اثر مزبور Madame Web نام داشته و همانطور که از تریلرش میشد حدس زد، بازخوردهای بسیار منفیای را از سوی منتقدان دریافت کرد. مخاطبان هم از فیلم مادام وب دل خوشی نداشته و همین موضوع باعث شد محصول مشترک سونی و مارول حتی در بازگشت هزینههای تولید و تبلیغ خود عاجز باشد.
دلایل زیادی در شکست فیلم Madame Web موثر بودند که مهمترینش بدون شک فیلمنامه آن است؛ فیلمنامهای که کریم سانگا (Kerem Sanga)، مت سازاما (Matt Sazama) و برک شارپلس (Burk Sharpless) به رشته تحریر درآوردند. یکی از مهمترین ایرادات این است که فیلم حکم معرفی را برای دو زن عنکبوتی و یک دختر عنکبوتی دارد. با این حال، گمان میکنید تعداد دقایقی که این شخصیتها لباس مخصوص خود را به تن دارد، چقدر است؟ کمتر از انگشتان یک دست!
در ادامه قصد داریم نگاهی دقیقتر به فیلمنامه داشته باشیم.
حفرههای داستانی فیلمنامه Madame Web
در این بخش به سوالاتی میپردازیم که فیلمنامه Madame Web در ذهن مخاطب ایجاد کرده و بدون هیچ گونه توضیحی رهایشان میکند.
چه اتفاقی برای ابرعنکبوت ازکیل سیمز رخ داد؟
ازکیل سیمز در سکانس نخست مادر کاساندرا وب را کشته و ابرعنکبوتی که سالها دنبالش بود را میرباید؛ عنکبوتی که از طریق زهر آن میتوان بیماریهای زیادی را درمان کرد. ازکیل بواسطه این ابر عنکبوت به قابلیتهای فراانسانی دست مییابد که نمونههایش را در فیلم دیدیم. او قدرتی فراطبیعی دارد، میتواند مانند عنکبوت به سطح بچسبد و همچنین از تحملی فراطبیعی برخوردار است.
ازکیل سیمز در انتهای فیلمنامه Madame Web کشته میشود، بدون اینکه بفهمیم چه اتفاقی برای ابر عنکبوتش میافتد. همچنین اطلاعاتی درباره سرنوشت آماریا ارائه نمیشود. اگر حافظهتان یاری نمیکند، او دستیار ازکیل بود و وظیفه داشت دختران جوان را پیدا کند.
چرا مردمان عنکبوتی به سراغ ازکیل سیمز نرفتند؟
به محض اینکه ازکیل سیمز افراد حاضر در کمپ را کشته و مادر کاساندرا وب را رها میکند تا در اثر خونریزی بمیرد، مردمان عنکبوتی در محل حاضر شده و او را به مخفی گاه خود میبرند. آنها مراسمی را برگزار کرده که طی آن کُنستِنس موفق میشود فرزند دختر خود را به سلامت به دنیا بیاورد، هر چند خودش میمیرد.
با توجه به اینکه مردمان عنکبوتی احتمالاً شاهد جنایت ازکیل سیمز بوده و از همه مهمتر، او یکی از ابر عنکبوتها را با خود برده، یک سوال بسیار مهم شکل میگیرد: چرا مردمان عنکبوتی به سراغش نرفتند تا او را به سزای عملش رسانده و ابرعنکبوت را برگردانند؟ به هر حال، یک ابر عنکبوت در دستان افراد شرور میتواند به سلاحی مرگبار تبدیل شود.
کاساندرا چطور سر از آمریکا درآورد؟
مردمان عنکبوتی جان کاساندرا وب را نجات داده و باعث میشوند زنده به دنیا بیاید. با این حال، ادامه اتفاقات به نمایش گذاشته نشده و اطلاعاتی هم دربارهاش ارائه نمیشود. به بیان دقیقتر، اگر فرض را بر این بگذاریم که مردمان عنکبوتی نوزاد را به مردم محلی تحویل داده باشند، چرا در همان پرو نگه داشته نشد؟ چه اتفاقی افتاد که تصمیم گرفتند او را به آمریکا برگردانند؟ اگرچه میتوان حدسهایی زد، اینکه فیلمنامه Madame Web به خودش زحمت نمیدهد تا حتی اشارهای به این موضوع داشته باشد، مقدار زیادی آزاردهنده است.
ازکیل سیمز چطور قابلیتهای فراطبیعی خود را بدست آورد؟
با توجه به اتفاقاتی که در فیلم مادام وب به نمایش گذاشته میشود، میتوان نتیجه گرفت اگر ابر عنکبوت فردی را نیش بزند، او صاحب قابلیتهای فراطبیعی خواهد شد. فیلم اصلاً نشان نمیدهد چنین اتفاقی برای ازکیل سیمز رخ داده باشد. همچنین فیلمنامه سعی دارد به مخاطب بقبولاند یک رابطه میان ابر عنکبوت و ازکیل وجود دارد که این کار را تنها با صحنهای کوتاه و نه چندان معنی دار انجام میدهد. در نتیجه، به هدف خود نمیرسد.
کاساندرا وب بواسطه اتفاقی که قبل از تولدش رخ داد، قابلیت مشاهده آینده را بدست میآورد. نکته اینجاست که او حالتهای احتمالی یک رویداد خاص را مشاهده میکند، نه اینکه یک رویداد خاص را بصورت کابوس وار ببیند. از همین رو، این سوال بوجود میآید که چرا چنین اتفاقی برای کاساندرا رخ نمیدهد؟ چرا او برخلاف ازکیل حالتهای احتمالی یک رویداد خاص را میبیند؟ همچنین ازکیل از کجا میدانست که سازمان امنیت ملی تکنولوژیای به منظور نظارت بر مردم را در اختیار دارد؟
البته سوالات درباره قابلیتهای فراطبیعی کاساندرا وب و ازکیل سیمز همین موارد نبوده و یک مورد دیگر هم هست که ذهنها را به خود مشغول کرده است: آیا فرقی میان ابرعنکبوتها وجود دارد که ازکیل قابلیت چسبندگی به تمامی سطوح را دارد اما کاساندرا نمیتواند؟
ازکیل سیمز کیست؟
با توجه به اتفاقاتی که میبینیم، ازکیل سیمز پس از ورود به ایالات متحده آمریکا به دستاوردهای مالی بزرگی دست یافته و حتی موفق میشود با ماموران امنیتی تعامل برقرار کند اما چطور؟ این وسط قابلیتهای فراطبیعی او چه نقشی در موفقیتهایش داشتهاند؟ از همه مهمتر، فردی که بنظر میرسد ثروت کلانی داشته باشد، منطقی نیست حداقل چند تا مزدور داشته باشد تا مجبور نباشد همه کارها را خودش انجام دهد؟
سوالات درباره ازکیل سیمز به همین موارد خلاصه نمیشود. ازکیل سیمز لباسی مشکی رنگ دارد که به لباس مرد عنکبوتی شبیه است. او احتمالاً در گذشته دست به اقداماتی غیرقانونی زده که برای انجامشان به لباسی مخصوص نیاز داشت تا هویتش مخفی بماند. اگر این حدس درست باشد، حداقل باید شایعههایی درباره یک قاتل سیاهپوش در شهر پیچیده باشد اما انگار هیچ کس در جهان داستانی فیلم مادام واب (Madame Web) از وجود چنین شخصی مطلع نیست.
وقتی منطق رنگ میباد
این بخش از مقاله به مواردی از فیلمنامه Madame Web اختصاص داده شده که اصلاً با عقل جور در نمیآیند.
سفری که باید طور دیگری رخ میداد
برخی مواقع نکاتی در فیلمنامهها وجود دارد که هر کسی متوجهشان نمیشوند. به هر حال، همه مخاطبان تمام توجهشان را به چیزی که میبینند نمیدهند. با این حال، سوال برانگیز بودن سفر زنی حامله به جنگلهای آمازون از آن دست مواردی است که تقریباً همه متوجه عجیب بودنش میشوند.
آمازون هر چه نباشد، یک جنگل است و در بهترین زمانهای سال هم مکانی خطرناک محسوب میشود. به خصوص اگر فردی که دربارهاش صحبت میکنیم، یک زن باردار باشد. وقتی یک زن به ماههای پایانی بارداری خود میرسد، معمولاً پزشکان توصیه میکنند اصلاً و ابداً سوار هواپیما نشوند. با این حال، کنستنس وب سوار هوپیما شده و به پرو میآید.
شاید پیش خودتان فکر کنید او همه این کارها را بخاطر نجات دخترش انجام میدهد که یک بیماری لاعلاج دارد. در پاسخ باید پرسید نمیتوانست همراه خود حداقل یک پرستار داشته باشد؟
حمله به ماموران پلیس
یکی از سوال برانگیزترین و غیرمنطقی ترین صحنهها، حمله ازکیل سیمز به ماموران پلیس در ایستگاه مترو است. ازکیل پس از اینکه متوجه میشود کاساندرا وب به دختران کمک و آنها را از مترو پیاده کرده، لباس مخصوصش را پوشیده و به آنها حمله میکند. این در حالی که است که میتوانست به تعقیبشان پرداخته و در جایی که انتظار نمیرود، حمله کند. بدین ترتیب، دیگر نیازی به درگیری با ماموران پلیس نبود.
ترجیح رقص به امنیت!
کاساندرا وب نمیتواند سوالاتی که در ذهنش شکل گرفتهاند را بدون پاسخ رها کند. به همین دلیل، از دخترها میخواهد برای چند ساعت در جنگل مانده تا او به آپارتمانش رفته و شاید با بررسی دفاتر مادرش بتواند به پاسخ برخی سوالاتش دست یابد. دخترها در کمال ناباوری به توصیه کاساندرا برای عدم جلب توجه گوش نکرده و به یک غذاخوری در نزدیکی محل اختفا میروند.
البته اقدام عجیب دخترها که جانشان در خطر است، به همین مورد خلاصه نمیشود. آنها در اقدامی سوال برانگیز روی یکی از میزها رفته و شروع به رقصیدن میکنند؛ اقدامی که از قضا باعث میشود یکی از مشتریها به هویتشان پی برده و به پلیس گزارش دهد. ازکیل سیمز که تمامی ارتباطات رادیویی پلیس را رصد میکند، بدین طریق به لوکیشن دخترها پی میبرد.
حتی اگر فرض را بر این بگذاریم که تحمل گرسنگی بسیار سخت است، منطق حکم میکند در چنین شرایطی از اقدامات دارای ریسک مثل خوش گذرانی پرهیز شود.
نحوه عملکرد زهر
در همان ابتدای فیلمنامه Madame Web متوجه میشویم ازکیل سیمز قابلیت تولید زهری بسیار خطرناک داشته و میتواند از طریق تماس فیزیکی آن را به فرد مورد نظر انتقال دهد. البته باید مقدار مشخصی از زهر وارد بدن شود تا تاثیر خودش را بگذارد، در غیر این صورت خبری از مرگ طعمه نخواهد بود. به همین دلیل هم کاساندرا وب علیرغم ارتباط فیزیکی با ازکیل جان سالم به در میبرد.
نکته سوال برانگیز اینجاست است که ازکیل سیمز انتقال زهر را بواسطه لباسش انجام میدهد. متاسفانه در فیلم اصلاً به این موضوع پرداخته نشده و مشخص نیست او چطور توانسته علیرغم لباسی که به تن دارد، زهر را وارد بدن کاساندرا کند.
اعتمادی که نباید رخ ندهد
بن پارکر بعنوان یک مرد مهربان و فداکار در فیلم مادام وب به تصویر کشیده میشود. برای اثبات این ادعا کافی است زمانی را به یاد بیاورید که به داخل آب میپرد تا جان کاساندرا وب را نجات دهد. او همچنین درخواست کاسانرا را پذیرفته و تصمیم میگیرد برای مدتی کوتاهی از دختران محافظت کند تا از پرو برگشته و مسئولیتشان را بار دیگر بر عهده بگیرد.
کاساندرا وب دلیل رفتنش را به دختران توضیح داده و پس از خداحافظی با بن پارکر، ایالات متحده آمریکا را به مقصد پرو ترک میکند. قبل از رفتن، دیالوگی را از زبان بن میشنویم که به درک نکردن ماجرا اشاره دارد. به بیان دقیقتر، او نمیتواند اتفاقات رخ داده را باور کند. با این حال، میپذیرد از دخترانی که نمیشناسند محافظت کند. بنظرتان، این موضوع کمی عجیب نیست؟
دوربینهای راهنمایی و رانندگی دقیقا کجا هستند؟
ازکیل سیمز اوایل فیلم یکی از ماموران سازمان امنیت ملی را فریب داده و به واسطه رمز عبور او، به تکنولوژیای برای کنترل تمامی وسایل نظارتی دسترسی پیدا میکند. ازکیل در ادامه و با استفاده از همین تکنولوژی لوکیشن دخترها را مییابد.
اگرچه این تکنولوژی به ازکیل کمک میکند، دفعات زیادی در داستان وجود دارد که کاساندرا وب با یک تاکسی سرقتی و بدون پلاک در شهر رفت و آمد میکند. نکته جالب اینجاست که نه پلیسی برای کاساندرا مزاحمت ایجاد میکند و نه ازکیل قادر است او را بیابد که هیچ کدام با عقل جور در نمیآید.
نقشهای که لو داده شد
کاساندرا وب و ازکیل سیمز در یک مکالمه ذهنی مقابل هم قرار میگیرند. ازکیل در این مکالمه مانند کاری که اکثر شرورهای کلیشهای انجام میدهند، جزئیات نقشه خود و انگیزهاش را لو داده و بدین ترتیب، هر چیزی که کاساندرا نیاز دارد را به او میگوید.
کاساندرا تنها نیست!
وقتی کاساندرا وب به پرو سفر میکند تا به پاسخ برخی سوالاتش برسد، با یکی از مردمان عنکبوتی ملاقات میکند. مرد عنکبوتی، جملات متعددی را به زبان آورده و در یکی از آنها خطاب به کاساندرا تاکید دارد تنها او میتواند حالتهای مختلف آینده را دیده و آن را تغییر دهد.
این جمله تماماً غلط است؛ مرد عنکبوتی میدانست کاساندرا روزی برای یافتن پاسخ سوالاتش به پرو و جنگلهای آمازون برمیگردد. پس میتوان گفت تا حدودی از قابلیت مشاهده آینده برخوردار است، به خصوص اینکه با اطمینان کامل در این باره صحبت میکند. علاوه بر این، ازکیل سیمز بواسطه کابوسهایش از سرنوشت شوم خود مطلع شده و تصمیم به تغییر آن میگیرد. هر چند، به خواستهاش نرسیده و جان میدهد.
با توجه به اتفاقاتی که در طول فیلم رخ میدهد، باید گفت کاساندرا وب تنها نبوده و حداقل دو نفر دیگر هم قابلیت مشاهده آینده را داشته یا دارند.
توجه غیر منطقی به حرف S
وقتی قدرتهای کاساندرا وب شروع به پدیدار شدن میکنند، موارد زیادی را میبیند که یکی از آنها حرف S داخل آب است. مخاطبی که متوجه چنین نکتهای شده، بدون شک قادر نیست معنی و مفهوم آن را فهمیده و احتمال میدهد دلیلش را در ادامه متوجه شود.
با ورود به یک سوم پایانی فیلمنامه Madame Web متوجه میشویم حرف S که دربارهاش حرف زدیم، به یک تابلو تبلیغاتی و نئونی پپسی کولا تعلق دارد. کاساندرا در نبرد پایانی چند باری به حرف S نگاه کرده و حتی دوربین هم چند باری آن را نشان میدهد. به خصوص لحظهای که لغزشش آغاز شده و فاصلهای با افتادن ندارد.
آیا شخصیت اصلی داستان میمیرد و حرف S در مرگش نقش دارد؟ خیر. البته ازکیل میمیرد اما نه بخاطر حرف S، بلکه بخاطر حرف P! این موضوع را میتوان به دو صورت تفسیر کرد: تفسیر اول این است که چنین اتفاقی در فیلمنامه بصورت آگاهانه رخ داد. به بیان دقیقتر، سرنوشت قرار بود به گونهای رقم بخورد که حرف S در مرگ ازکیل نقش داشته باشد اما یکی از اقدامات کاساندرا باعث تغییر سرنوشت و نقش داشتن حرف P در مرگ این شخصیت شد. تفسیر دوم این است که فیلمنامه نویسان Madame Web دچار اشتباه شده و بواسطه حواس پرتی، چنین چیزی را در داستان قرار دادند. اگرچه تفسیر اول محتملتر است، بهتر بود فیلمنامه نویسان سوژه مهمتری را برای نمایش امکان تغییر آینده انتخاب میکردند.
مواردی که تا به این لحظه مطرح شد، نقاط ضعف فیلمنامه Madame Web هستند؛ فیلمنامهای که باعث میشود پتانسیل شخصیتهای محبوبی از جمله مادام وب و زنان عنکبوتی هدر برود. همین موضوع هم برای تنفر بودن از چنین فیلمنامهای کافی است!
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید