نبرد حماسی دردویل و پانیشر؛ مارول یکی از بزرگترین جنگهایش را رقم زد
یکی از بزرگترین جنگهای تاریخ مارول

در یکی از حماسیترین داستانهای مارول، دردویل و پانیشر وارد یک نبرد تمامعیار شدند که هنوز هم هواداران از آن شگفتزدهاند.
مارول بار دیگر نشان داد که در ساخت داستانهای حماسی و شخصیتمحور، بیرقیب است. در یکی از تازهترین ماجراهای کمیک، شاهد تقابل دو چهرهی افسانهای، دردویل (Daredevil) و پانیشر (Punisher)، بودیم؛ نبردی خونین و پرتنش که نهفقط یک مبارزه، بلکه یک جنگ تمامعیار بود. این تقابل فراتر از هر درگیری قبلی بین این دو شخصیت قرار میگیرد و بهنوعی میتوان آن را یکی از بزرگترین جنگهای تاریخ مارول دانست.
نبردی که در این خط داستانی شکل گرفت، بخشی از رویداد کمیکی با عنوان The Hand vs the Fist به نویسندگی «چیپ زدارسکی» (Chip Zdarsky) بود. داستانی که هم در کمیک Daredevil و هم در Punisher روایت شد. در این روایت، پانیشر رهبری فرقهی مرگبار و مرموز Hand را برعهده گرفت. گروهی از قاتلان بیرحم که او را به «پادشاه قاتلان» منصوب کردند. از سوی دیگر، دردویل و الکترا فرماندهی گروه مقابل یعنی Fist را برعهده داشتند. سازمانی که با هدف نابودی Hand شکل گرفته بود و در آن، جنایتکاران اصلاحشده به سربازانی وفادار بدل شده بودند.
در شرایطی که دردویل با الهام از ایمان مذهبیاش تصور میکرد در حال خدمت به خداوند است، در حقیقت مهرهای در بازی شیطانِ دشمن Beast یعنی Wild شده بود. در همین زمان، پانیشر که از سوی Beast تقویت میشد، به تدریج عمق تاریکی وجودش را بیشتر نشان میداد.
نبرد دردویل و پانیشر؛ اتفاقی که کمیک را به میدان جنگ واقعی تبدیل کرد
پانیشر برای کشاندن دردویل به مبارزه، پسر یکی از اعضای Fist را ربود. دردویل با آگاهی از آمادگی ناکافی گروهش، اعلام کرد که زمان آموزش تمام شده و حال وقت نجات است. به این ترتیب ارتش Fist به سوی جنگی نابرابر با Hand حرکت کرد. ارتشی از تبهکاران اصلاحشده در برابر لشکری از نینجاهای مرده به رهبری Punisher و اژدهای شخصیاش.
الکترا در این میدان روبروی Aka، نفر دوم Hand، قرار گرفت. Cole North و Agony برای نجات پسر گروگانگرفتهشده دست به کار شدند و حتی شخصیتهایی مثل Stegron و Stilt-Man در برابر اژدها ایستادند و شگفتی آفریدند. اما آنچه توجه همگان را به خود جلب کرد، تقابل مستقیم دردویل و پانیشر بود. مبارزهای گلآلود و زیر باران، جایی که یکی به دنبال نجات بود و دیگری تشنهی نابودی.
شکست در نبرد، پیروز در مأموریت
پانیشر با فریادهایی از مرگ خدا سخن میگفت و اعتقاد داشت تنها راه نجات دنیا، از لولهی اسلحه میگذرد. اما دردویل نهتنها مقاومت کرد، بلکه در نهایت با کنار زدن او به جای کشتن، نشان داد چرا هنوز یک قهرمان واقعی است.
اگرچه گروه Fist عقبنشینی کرد، اما موفق شدند کودک ربودهشده را نجات دهند. حتی توانستند Bullet را بازگردانند و مهمتر از همه، گردنبند مرموزی را بهدست آورند که امکان زندهکردن جنگجویان توسط Hand را فراهم میکرد. هرچند از نظر نظامی این شکست بود، ولی از نظر اخلاقی و مأموریتی، پیروزی بزرگی برای دردویل بود.
در ادامه این خط داستانی، دردویل حتی به جهنم رفت تا با نابود کردن شیاطین پشت پردهی هر دو گروه، به این جنگ برای همیشه پایان دهد. اما آنچه در ذهن هواداران باقی خواهد ماند، تقابل فراموشنشدنی بین او و Punisher است. نبردی که نشان داد قهرمانی به معنی نجات دیگران است، حتی اگر آنها خودشان نخواهند نجات پیدا کنند.
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید