نقد و بررسی بازی Marvel’s Spider-Man 2
پیتر پارکر در برابر دشمنانی جدید!
بعد از مدت زمان زیادی انتظار، بالاخره بازی Marvel’s Spider-Man 2 عرضه شده و حالا میتوانیم یک بار دیگر با قهرمان محبوب کمیکهای مارول بر فراز شهر نیویورک تاب بخوریم. همراه نقد و بررسی این بازی در رسانه سرگرمی باشید.
استفاده عالی از پتانسیل بالای دنیای Spider-Man
سالهاست که پلی استیشن و سونی با ساخت بازیهای داستان محور و تک نفره مثل God of War Ragnarok، نسخه دوم The Last of Us و حتی آثار قدیمیتری مانند inFamous، این سبک را زنده نگه داشته و حالا هم نوبت به سری بازیهای اسپایدرمن رسیده است. بدون شک یکی از نقاط قوت اصلی بازی Marvel’s Spider-Man، داستان و روایت جذاب آن به شمار میرود که کاملاً یک دست بود و کمتر بخش ضعیفی را در آن میتوانستیم پیدا کنیم؛ حالا بازی Marvel’s Spider-Man 2 هم دقیقاً با ادامه دادن همان فرمول موفق و البته بهبود آن، روایتی را برای مخاطب تعریف میکند که به شدت جذاب است. شاید شما هم در حین تجربه بازی با خودتان فکر کنید که دیگر این مرحلهای که به آن رسیدید، نقطه اوج بازی است و دیگر امکان ندارد که بهتر از آن را بتوانید ببینید؛ اما نویسندگان استودیوی اینسامنیاک به بهترین شکل ممکن در هر لحظه از بازی شما را با صحنهای روبرو میکنند که قطعاً از اتفاق قبلی غافلگیرکنندهتر است. آشنایی سازندگان بازی با جهان عنکبوتی مارول و وفاداری به تکتک المانهایی که پیش از این در آثار دیگر اسپایدرمن دیده بودیم، باعث شده تا محصول نهایی دقیقاً به همان چیزی تبدیل شود که انتظارش را داشتیم.
ادامهای مستقیم برای داستان نسخه قبل
در حالی که بازی Spider-Man 2 سعی میکند داستان نسخههای قبلی – یعنی Marvel’s Spider Man 1 و Marvel’s Spider-Man: Miles Morales – را ادامه دهد، همزمان مخاطب خودش را روایتهایی روبرو میکند که کاملاً نو و تازه هستند و انگار شبیه به آن را در اثر دیگری ندیدهایم. بعد از صحنههای پس از تیتراژ نسخه قبلی و دیدن هری آزبورن (Harry Osborn) برای اولین بار، حالا رفیق صمیمی پیتر پارکر (Peter Parker) و مری جین به یکی از شخصیتهای اصلی این بازی بدل میشود که تاثیر زیادی روی داستان بازی میگذارد. اینسامنیاک گیمز از همان دقایق ابتدایی بازی، طوری بازیکن را میخکوب میکند که خیلی راحت میتوانیم حدس بزنیم که با چه اثری قراره طرف باشیم. اضافه شدن دشمنهای قدیمیتر اسپایدرمن مثل سندمن (Sandman) و میستریو (Mysterio) حتی در قالب ماموریتهای فرعی، کمک کرده تا داستان غنیتری را از دل این ماموریتها تجربه کنیم. جدای از این داستانها، روایت خطی بازی هم در نوع خودش واقعاً عالی کار شده است و ترکیب خوب آن با گیم پلی بازی و اضافه شدن قابلیتهای مختلف را به خوبی میتوانیم در طی این ۲۰ ساعت ببینیم. در ابتدا شاید فکر کنید که این مدت زمان برای به سرانجام رساندن این داستان پیچیده و به هم گره خورده بازی Marvel’s Spider Man 2 کم باشد؛ اما پایانبندی و چند ساعت آخر این بازی به شکل غیرقابل پیشبینانهای همه اتفاقات را به هم گره زده و خاتمه میدهد.
حضور دو اسپایدرمن با دو سری قابلیت و مهارت کاملاً متفاوت در بازی Spider Man 2، به بهترین نحو ممکن در گیم پلی بازی پیادهسازی شده و سازندگان تعادل بین این دو شخصیت را با تقسیم کردن ماموریتها برقرار کردهاند؛ برای مثال، شما برای پیش بردن ماموریتهای فرعی شخصیت Prowler – عموی مایلز مورالز – حتماً باید با خود مایلز به سراغ این ماموریتها بروید؛ همین قضیه برای پیتر پارکر هم صدق میکند. دغدغهها و کشمکشهای درونی هر اسپایدرمن را در طول بازی میتوانیم ببینیم که هر کدام به چه شکل درگیر قضایایی میشوند که اسپایدرمن بودن آنها، برایشان دردسرساز میشود. از طرفی پیتر برای حفظ رابطهاش با مری جین و پیدا کردن یک شغل ثابت، دچار استرس و اضطراب زیادی میشود که همین مورد در ادامه داستان بسیار به چشم میآید؛ باز کردن بیشتر این مسئله ممکن است داستان بازی را اسپویل کند، پس فقط این نکته را بگوییم که تک تک اتفاقاتی که در یک سوم ابتدایی بازی میافتد، در پایان آن نیز تاثیر میگذارد.
پرواز بر فراز نیویورک
بعد از رونمایی از گیم پلی بازی Marvel’s Spider-Man 2، خیلی زود توجه گیمرها به قابلیت Web Wings جلب شد. این بالهای تاری شکل، به بازیکنان اجازه میدهد تا به شکلی متفاوت نسبت به نسخه قبل در نقشه بازی – که حالا خودش از لحاظ وسعت تقریباً دو برابر شده – حرکت کنند. با اضافه شدن این ویژگی در کنار بهبود تار خوردن یا همان ویژگی Swinging، لذت گشت و گذار در شهر نیویورک به مراتب بهتر شده و شاید حتی اصلاً به استفاده از Fast Travel نیاز پیدا نکنید؛ بله، حتی با وجود کلی تبلیغ ذر رابطه با Fast Travel فوقالعاده سریع این بازی و جابهجایی به هر نقطه از نقشه که میخواهید، این ویژگی در واقع حکم یک آپشن اضافه را دارد و اگر شما هم مثل من علاقهمند به جستوجو در نقشه و پیدا کردن ایستراگها باشید، ممکن است اصلاً از آن استفاده نکنید.
از لحاظ گرافیک فنی و گرافیک بصری، بازی Marvel’s Spider Man 2 حرفهای زیادی برای گفتن دارد. همانطور که در اثری مثل Ratchet and Clank Rift Apart شاهد استفاده حداکثری استودیوی اینسامنیاک گیمز از قدرت SSD کنسول پلی استیشن ۵ بودیم، در این بازی هم دقیقاً همین اتفاق تکرار شده است. در یکی از ماموریتهای بازی که مشغول یک تعقیب و گریز جنجالی و شلوغ هستیم، خیلی زود یاد سفرهای سریع بین جهانهای موازی بازی رچت اند کلنک میافتیم. حالا این نکته را هم در نظر بگیرید که اسپایدرمن ۲ نسبت به این بازی دو سال دیرتر عرضه شده و در این مدت هم تکنولوژی اینسامنیاک پیشرفت کرده است.
اگر به خاطر داشته باشید، به تصویر کشیدن شهر نیویورک در اسپایدرمن سال ۲۰۱۸ هم به شکل شگفتآوری تکمیل شده بود و در این پنج سال اینسامنیاک وقت داشته که با بهبود جزئیات و البته اضافه کردن محلههای کویینز (Queens)، بروکلین (Brooklyn) و حتی شهربازی Coney Island، آن را تکمیلتر کند. جزئیات ساختمانها، انعکاس نور و استفاده عالی از ری تریسینگ (Ray Tracing)، شلوغتر شدن شهر، بهبود بافتها، جزئیات اجزای صورت شخصیتهای اصلی، همگی حاکی از این هستند که بازی اسپایدرمن ۲ در جنبههای فنی و گرافیکی، عملکردی عالی داشته است.
البته بزرگترین مشکل بازی Marvel’s Spider Man 2 هم دقیقاً در همین بخش دیده میشود. در تجربه ۴۰ ساعتهای که از بازی داشتیم، پنج بار مجبور شدیم که با Restart کردن مرحله از آخرین چک پوینت، مشکل کرش کردن بازی را رفع کنیم. در بعضی از ماموریتهای فرعی و اصلی، ممکن است برای زدن دکمهای دچار مشکل شوید و تا زمانی که آن دکمه را نزنید، کار دیگری نمیتوانید بکنید؛ در کنار این موضوع، ممکن است که بعضی از دشمنان در یک مرحله به خوبی Respawn نشوند و پشت درها یا دیوارها گیر کنند. با رخ دادن این اتفاق هم باز مجبور هستید که مرحله را از اول تکرار کنید و اگر این اتفاق مکرراً اتفاق بیفتد، میتواند به اتفاقی کلافهکننده بدل شود.
قدرتهای سیمبیوتی!
مطمئناً مهمترین بخشی که در بازی Spider Man 2 با آن ارتباط برقرار میکنید، چیزی نیست جز گیم پلی آن. در نسخه اول، شاهد استفاده سازندگان از چرخ گجتها بودیم که به کمک آن میتوانستید بر اساس شرایطی که در آن قرار دارید، از گجتهای عنکبوتی مختلف برای شکست دادن دشمنان استفاده کنید؛ اما در این نسخه، شاهد حذف این گجتها و از راه رسیدن چهار گجت جدید هستیم. ارتباط برقرار کردن با این سیستم جدید در ابتدا ممکنه کمی گیجکننده به نظر برسد، ولی با پیشرفت در بازی این گجتهای جدید حسابی به کارتان میآیند. سیستم قدیمی استفاده از گجتها، انتخابهای بیشتری را در اختیار بازیکنان قرار میداد، اما سرعت گیم پلی را پایین میآورد و در نبردهای شلوغ زیاد کارساز نبود. این در حالی است که با گجتهای جدید میتوانید خیلی سریع شرایط را عوض کنید. البته باز هم اینسامنیاک میتوانست با دادن حق انتخاب برای انتخاب گجتها، این بخش را به بهترین شکل در بازی پیاده کند.
خوشبختانه این قضیه در بخش قدرتهای ویژه و مهارتهای پیتر پارکر و مایلز مورالز حل شده و بازیکنان میتوانند بر اساس استراتژی مبارزه خودشان، مهارتها را انتخاب کنند. از طرفی مایلز با روبرو شدن با دشمن دیرینه خودش – یعنی مستر نگاتیو – قدرتهای جدیدی را به دست میآورد که در مقایسه با قدرتهای Venom Punch خودش متفاوت هستند. هر کدام از مهارتها، چهار حرکت متفاوت دارند که میتوانید آنها را از طریق درخت مهارتهای منوی Skills انتخاب کرده و البته ارتقا دهید.
از طرف دیگر پیتر پارکر را داریم که با از راه رسیدن سیمبیوت ونوم، قدرتهایی را به دست میآورد که استفاده از آنها به شکل شگفتانگیزی سرگرمکننده است و دقیقاً از لحظهای که این قدرتها را آزاد میکنید، جذابیت گیم پلی بازی دو چندان میشود.
- روایت درگیر کننده و جذاب
- شخصیت پردازی بینقص هر دو اسپایدرمن
- ماموریتهای فرعی با داستانهای جالب
- باسفایتهای عالی و البته غافلگیر کننده
- طراحی بینظیر سیستم جابهجا شدن در شهر نیویورک
- باگهای فنی اذیتکننده
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید