انیمه های روانشناختی
1%
  • 0/10

انیمه های روانشناختی که باورهایتان را درهم می‌شکنند!

داستان‌های مبهوت ‌کننده

انیمه های روانشناختی که باورهایتان را درهم می‌شکنند! ۵ ۲۹ اسفند ۱۴۰۳ مقالات جانبی انیمه کپی لینک

دنیای انیمه، خانه نبردهای فوق‌العاده شدیدی مانند نبردهایی است که در انیمه دراگون بال (Dragon Ball) وجود داشتند. اما نبردهای ذهنی نیز وجود دارند که بر اساس آن‌ها داستان‌های شگفت‌انگیزی با مضامین روانشناختی نوشته شده‌اند. برخی از انیمه های روانشناختی بار احساسی شدیدی برای بینندگان به همراه دارند و در عین حال نیز به گونه‌ای هیجان‌انگیز هستند که می‌توانند مخاطب را تا آخرین لحظه بر جای خود میخکوب کنند.

انیمه های روانشناختی به دو دسته تقسیم می‌شوند: برخی از آن‌ها توسط ذهن‌های درخشان و باهوشی به گونه‌ای خارق‌العاده ساخته شده‌اند که باید در لیست تماشای همه قرار بگیرند، اما در عین حال برخی دیگر نیز آنگونه که باید و شاید ارزش تماشا کردن را ندارند و احتمال زیادی وجود دارد که از نظر همه مردم جالب و دیدنی نباشند. متاسفانه، نکته‌ای که وجود دارد این است که تعداد انیمه های روانشناختی که تاکنون ساخته شده‌اند زیاد نیست. با این حال انیمه‌های دیگری در ژانرهای متفاوتی وجود دارند که مضامین روانشناختی را نیز تا حدودی در خود جای داده‌اند. بر همین اساس، ما نیز در ادامه این مطلب به معرف و بررسی بهترین انیمه های روانشناختی می‌پردازیم که باورهایتان را درهم می‌شکنند!

Psycho-Pass

انیمه Psycho-Pass به عنوان یکی از بهترین انیمه های روانشناختی و تامل برانگیز ساخته شده در تمام دوران‌ها به شمار می‌رود. داستان این انیمه در رابطه با ژاپنی است که در آن، جرم و جنایت به دلیل سیستم Sybil منسوخ شده است. این سیستم یک ابررایانه است که حالات روحی و جسمی افراد را کنترل می‌کند. عملکرد آن نیز به گونه‌ای است که قبل از آنکه یک فرد مرتکب جنایتی شود، آن را پیش بینی کرده و از این رو، باعث جلوگیری از ارتکاب جرم می‌شود. از طرفی، اگر سیستم Psycho-Pass یک فرد را به عنوان جنایتکاری تشخیص دهد که هیچ راه برگشتی ندارد، آن فرد باید از جامعه دور انداخته شود.

اما پیش بینی سیستم سیبیل، نه فقط به خاطر ارتکاب جرایم بزرگ، بلکه بر اثر استرس یا ترومای روحی نیز می‌تواند رخ دهد و به همین خاطر نیز، در برخی مواقع، به صورت غیرمنصفانه‌ای، افرادی هم که هیچ اشتباهی مرتکب نشده‌اند، به خاطر تشخیص اشتباه این سیستم از جامعه طرد می‌شوند. ماموران پلیس اداره امنیت عمومی به یک نوع سلاح خاص مجهز هستند که در صورت مشاهده یک فرد مجرم وظیفه دارند از آن استفاده کنند و جان آن فرد را بگیرند.

Ergo Proxy

انیمه ارگو پراکسی (Ergo Proxy) یک داستان مهیج و روانشناختی شگفت‌انگیز است. این داستان در رابطه با نبردهای ذهنی کارکترها است و به گونه‌ای پیش می‌رود که مبارزات فیزیکی را، به صورت متفاوتی در داستان خود گنجانده است. در شهر رومدو (Romdo)، انسان‌ها در یکی از آخرین تمدن‌های بشری زمین زندگی می‌کنند. ربات‌های AutoReiv نیز در کنار انسان‌ها وجود دارند و به آنها در امور زندگیشان کمک می‌کنند. اما زمانی که این ربات‌ها درگیر ویروسی با نام Cogito می‌شوند، به خودآگاهی می‌رسند.

محقق زن نوزده ساله‌ای که با نام Re-I Mayer شناخته شده است، به همراه رباتی به نام Iggy، با بررسی همه اتفاقاتی که تا به آن روز رخ داده‌ است، موفق به کشف یک توطئه تاریک می‌شود. قهرمان داستان، مسئولیت بررسی قتل‌های زنجیره‌ای را بر عهده می‌گیرد که توسط ربات‌‌ها صورت گرفته‌اند. در طول تحقیقاتی که صورت می‌گیرد، او در مورد پروکسی‌ها اطلاعات عجیبی به دست می‌آورد و انسان‌نماهایی را نیز ملاقات می‌کند که دارای قدرت‌هایی خداگونه هستند. با پیش رفتن داستان، او به حقایقی دست پیدا می‌کند که تحقیقات او را به چیزی بیشتر از یک پرونده قتل ساده تبدیل می‌کند.

Ghost In the Shell

انیمه شبح درون پوسته (Ghost In The Shell) یکی دیگر از بهترین انیمه های روانشناختی می‌باشد. با وجود آنکه زمان زیادی از انتشار این انیمه گذشته است، اما با این حال، این انیمه به دلیل انیمیشن، موسیقی متن فوق‌العاده‌ و خط داستانی تفکربرانگیز، همچنان محبوبیت خود را حفظ کرده است. داستان انیمه  Ghost In The Sell در سال ۲۰۲۹ اتفاق می‌افتد، زمانی که جهان به قدری در تکنولوژی پیشرفت داشته است که سایبورگ‌ها بسیار رایج هستند.

در دوره زمانی داستان شبح درون پوسته، پیشرفت تکنولوژی تا حدی پیش رفته است که در مغر انسان‌ها نیز می‌توان به صورت مستقیم، به اینترنت دسترسی پیدا کرد. داستان در رابطه با یک پلیس زن سایبورگ به نام موتوکو کوساناگس (Motoko Kusanagi) است که ماموریت دارد تا استاد عروسک (Puppet Master) را پیدا و دستگیر کند. این فرد جنایتکاری است که وارد ذهن سایبورگ‌های دیگر شده و از این راه مرتکب جنایات فجیعی می‌شود. در این انیمه دیدنی، سوالات تامل برانگیزی در رابطه با هوش مصنوعی، نفوذ آن در زندگی انسان‌ها و تمایل انسان‌ها به حفظ گونه خود مطرح می‌شود که پاسخ آن‌ها برای بینندگان می‌تواند کاری دشوار باشد.

Monster

بدون شک، انیمه هیولا (Monster) یکی از بهترین انیمه های روانشناختی ساخته شده می‌باشد. موقعیت مکانی این داستان، کشور آلمان است که در آن، روایت زندگی یک کارکتر پس از جنگ را بازگو می‌کند. داستان این انیمه در رابطه با کنزو تنما (Kenzo Tenma)، یک جراح مغز اهل ژاپن است که در دوسلدورف مشغول به کار است. تنما به طور ناگهانی، با موقعیتی روبه‌رو می‌شود که در آن باید تصمیم بگیرد بین کودکی که به سرش گلوله شلیک شده است و شهردار، که اهداکننده بیمارستان تنما نیز است، جان یکی را نجات دهد. او در نهایت انتخاب می‌کند کودک را جراحی کند و جان او را نجات دهد؛ اما با انجام این کار، باعث می‌شود زندگی هردوی آنها برای همیشه تغییر کند.

تنما به این دلیل که جان شهردار را نجات نداد، اعتبارش به خطر می‌افتد و دیگر نمی‌تواند همانند گذشته به کار خود ادامه دهد. از طرفی، کودکی هم که جانش را نجات داده بود، مدت کوتاهی پس از بهوش آمدن، ناپدید می‌شود. چندین سال بعد، قهرمان و شخصیت اصلی داستان، متهم به قتل چند تن از کارکنان بیمارستانی می‌شود که در آن کار می‌کرد.

Serial Experiments Lain

به طور کلی، ژانر هیجان‌انگیز و تفکر برانگیز روانشناختی، یکی از محبوب‌ترین ژانرها در صنعت انیمه‌‌ به شمار می‌آید. انیمه Serial Experiments Lain با جلوه‌های بصری جدی و تاریک، طراحی مینیمال و خط داستانی منحصر به فردی که دارد، به یکی از بهترین انیمه های روانشناختی دهه ۹۰ تبدیل شده است؛ اما با این وجود، متاسفانه این انیمه آنگونه که شایستگی‌اش را دارد، در سراسر جهان شناخته نشده است.

انیمه زیبا Serial Experiments Lain در رابطه با یک دانش آموز خجالتی دبیرستانی، به نام لین ایواکورا (Lain Iwakura) است. داستان از جایی آغاز می‌شود که قهرمان داستان، پیام عجیبی از یکی از هم کلاسی‌هایش دریافت می‌کند که به تازگی جان خود را از دست داده است. او پس از دریافت این پیغام، پی می‌برد که بدون آنکه خود متوجه شده باشد، وارد یک دنیای مجازی شده است. با پیش رفتن داستان، این کارکترتلاش می‌کند تا فضای بین دنیای دیجیتالی و دنیای واقعی را درهم بشکند؛ اما او در فرایند انجام این کار، هویت خود را به آرامی از دست می‌دهد. داستان این انیمه زیبا، به شیوه نزدیک شدن انسان‌های امروزی با همدیگر، از طریق دنیای مجازی، اشاره دارد و ارتباط این مسئله با تنهایی انسان‌ها را مورد بررسی قرار می‌دهد.

Paprika

پاپریکا (Paprika) یکی دیگر از بهترین انیمه های روانشناختی سینمایی به شمار می‌رود. این انیمه شگفت‌انگیز بر اساس رمانی به همین نام در سال ۱۹۹۳ ساخته شده است. انیمه سینمایی پاپریکا توسط کارگردان شناخته شده ژاپنی به نام ساتوشی کن (Satoshi Kon) کارگردانی شده است. برای کسانی که نمی‌دانند، ساتوشی کن کارگردان انیمه‌های سینمایی‌ بی نظیر دیگری مانند آبی کامل (Perfect Blue)، عامل پارانویا (Paranoia Agent)، ماجراهای عجیب جوجو (Jojo’s Bizarre Adventure) و بسیاری دیگر است که به طور قطع نامشان به گوشتان خورده است.

آیا تا به حال با خود فکر کرده‌اید که وارد شدن به رویای یک نفر می‌تواند چه حسی داشته باشد؟ این مسئله، خط داستانی انیمه پاپریکا را تشکیل داده است. داستان این انیمه در رابطه با دکتری با نام آتسوکو چیبا (Atsuka Chiba) است که با نام پاپریکا شناخته شده است. این فرد به کمک همکارانش دستگاهی را اختراع می‌کند که می‌تواند به روان‌پزشکان کمک کند وارد ذهن بیمارانشان بشوند. در ادامه این داستان، به گونه‌ای دستگاه دزدیده می‌شود و آتسوکو در موقعیتی قرار می‌گیرد که باید آن را بازیابی کند تا از تخریب ذهن مردم به وسیله آن جلوگیری شود.

Neon Genesis Evangelion

اولین چپتر مانگای نئون جنسیس اونگلیون (Neon Genesis Evangelion) در سال ۱۹۹۴ منتشر شد و اقتباس انیمه‌ای آن نیز تنها یک سال پس از آن، یعنی سال ۱۹۹۵ اکران شد. اقباس انیمه‌ای تا حدود زیادی بر طبق مانگا پیش می‌رفت اما در سال ۱۹۹۶ به پایان رسید. اما با این حال، نسخه مانگای آن تا سال ۲۰۱۴ نیز ادامه پیدا کرد.

انیمه Neon Genesis Evangelion به جای به نتیجه رساندن اتفاقاتی که در داستان در حال رخ دادن بود، آن را با کاوش درونی قهرمان داستان، یعنی شینجی ایکاری (Shinji Ikari) به پایان می رساند. قسمت‌های پایانی این انیمه، به گونه‌ای ساخته شده است که شینجی در یک فضای ذهنی سورئال، خود را به صورت عمیقی تحلیل و آنالیز میکند. این پایان بسیاری از بینندگان را متحیر و البته ناراضی کرد. درست است که برخی از بینندگان، این کاوش روانشناختی که به داستان اضافه شده بود را تحسین کردند و آن را دوست داشتند، اما برخی دیگر خواهان نتیجه‌ای برای روابط میان شخصیت‌ها و اتفاقات داستان بودند. این مسئله باعث شد The End of Evangelion برای شفاف‌سازی بهتر در مورد خط داستانی این انیمه منتشر شود.

Perfect Blue

گروه خواننده ژاپنی که با عنوان CHAM شناخته شده است، دو سال را صرف سرگرم کردن طرفداران خود کرده است. این گروه در موقعیت خوبی قرار دارد اما همه چیز زمانی دچار تحول می‌شود که یکی از اعضای آن، میما کریگوئه (Mima Kirigoe)، تصمیم می‌گیرد گروه را ترک کند تا حرفه بازیگری را ادامه دهد. تصمیمی که میما گرفت با واکنش‌های مختلفی روبه‌رو می‌شود اما او همچنان امیدوار بود که طرفدارانش مانند گذشته از او حمایت کنند. با این حال، همه چیز، برخلاف انتظار او پیش می‌رود. او که می‌خواهد تصویر خود را به عنوان یک خواننده از بین ببرد، برای اولین بار در یک سریال درام جنایی نقش بازی می‌کند.

تماشای میما به عنوان یک بازیگر، به مرور برای مدیر برنامه‌ و افراد دیگری هم، سخت‌ و سخت‌تر می‌شود. این مسئله باعث می‌شود تا این افراد، میما را در موقعیت‌های ناگواری قرار دهند. همه این اتفاقات، قهرمان و شخصیت اصلی داستان را به سمتی سوق می‌دهند که وضعیت روحی‌اش به صورت فزاینده‌ای نامتعادل شود. Perfect Blue با وجود آنکه چندین سال پیش ساخته شده است، اما هنوز هم به عنوان یکی از بهترین انیمه های روانشناختی کل تاریخ سینما به شمار می‌رود.

Devilman Crybaby

شیاطین بدون در اختیار داشتن بدن یک میزبان زنده نمی‌توانند شکل بگیرند. با این حال، اگر اراده یک فرد به اندازه‌ای قوی باشد، می‌تواند بر شیاطین غلبه کند و قدرت آن‌ها را از آن خود کند و در نهایت خود نیز، تبدیل به شیطان شود. آکیرا فودو (Akira Fudou) همیشه یک فرد مهربان و ضعیف و بی‌ادعا بوده است. بنابراین زمانی که دوست دوران کودکی‌اش از او برای کشف شیاطین کمک می‌خواهد، بدون تردید می‌پذیرد. جایی که آکیرا به خاطر دوستش در آن حضور پیدا می‌کند، مکانی است که شیاطین با خونریزی کسانی که در آنجا حضور دارند، سعی در تسخیر روحشان دارند و بدن آن‌ها را به شکل هیولاهای عجیب و غریب در می‌آورند.

آکیرا در تلاش برای نجات جان بهترین دوستش، ناخواسته با شیطان آمون (Amon) ادغام شده و خود به یک شیطان تبدیل می‌شود. حال آکیرا قدرت شکست دادن شیاطین دیگر را در دست دارد. به این ترتیب، او به دنبال افراد دیگری مانند خود می‌رود تا قبل از آنکه همه انسان‌ها توسط شیاطین تسخیر شوند، این موجودات شرور را از بین ببرند.

Steins;Gate

رینتارو اوکابه (Rintaro Okabe) به گفته خودش، یک دانشمند دیوانه است. او به همراه گروهی از دوستانش، آزمایشات علمی انجام می‌دهد. با این حال، یک روز این دانشمند دیوانه متوجه می‌شود که به طور تصادفی یک ماشین زمان ایجاد کرده است.

 رینتارو اوکابه به زودی پی می‌برد که با استفاده از ماشین زمان می‌تواند پیام‌ها و اشیای دیگری را به گذشته ارسال کند. او حتی توانایی این را پیدا می‌کند که با استفاده از آن، خودآگاه خود را نیز به زمان گذشته ارسال کند. اما مشکلات او زمانی شروع می‌شوند که سازمانی به نام SERN، سازمانی که در همان زمان بر روی فرآیند سفر در زمان تحقیق می‌کند، این فناوری را می‌دزدد و جان یکی از دوستان رینتارو اوکابه را در حین این فرآیند می‌گیرد. رینتارو اوکابه برای جلوگیری از رخ دادن این اتفاق و به دنبال آن، یک سری اتفاق‌های ناگوار دیگر، در زمان سفر می‌کند و یک پارادوکس زمانی ایجاد می‌کند که قابل درست شدن نیست.  



مطالب مرتبط

دیگران نیز خوانده‌اند

نظرات

دیدگاه خود را اشتراک گذارید
guest

5 دیدگاه
جدیدترین
قدیمی‌ترین بیشترین رای
Inline Feedbacks
View all comments