در بیوگرافی شخصیت مون نایت – Moon Knight قصد داریم تا به صورت کامل و جامع، نگاهی به این کاراکتر در دنیای کمیک بوکی و سینمایی مارول بیندازیم تا ببینیم که شوالیه ماه کیست و چه جایگاهی را در جهان مارول دارد.
جهان مارول خانهای برای بسیاری از شخصیتهای مختلف و ابرقهرمانانی است که هر کدام، داستان متفاوت و خاص خود را دارند. از دریافت سرم ابرسرباز توسط استیو راجرز (Steve Rogers) گرفته، تا تماشای منظره دنیای موازی توسط واچر (The Watcher). با این حال، این ابرقهرمانها بدون پیشینه و روایتی از زندگی شخصی و نحوه تبدیل شدن به یک فرد قدرتمند، وارد دنیای مارول نمیشوند. در واقع ویژگی اصلی جهان مارول و هنری که استن لی (Stan Lee) وارد آن کرد، این بود که هر کاراکتر در کنار زندگی ابرقهرمانی خود، یک پیشینه شخصی و همچنین مشکلاتی خارج از این حوزه را هم داشته باشد تا همه چیز جذابتر و قابل باورتر به نظر برسد.
حال این موارد درباره اکثر کاراکترهای مارولی چه انسان و چه موجودات دیگر حاضر در کمیکهای آن صدق میکند و شخصیت مون نایت نیز از این قاعده مستثنی نیست. شوالیه ماه، کاراکتری است که برای اولین بار در سال ۱۹۷۵ به قلم داگ موئنچ (Doug Moench) در شماره ۳۲ کمیک Werewolf By Night حاضر شد. همچنین مدتی است که پخش سریال آن به صورت رسمی از شبکه دیزنی پلاس شروع شده و ظاهرا کوین فایگی (Kevin Feige) قصد دارد تا این کاراکتر را هم به دنیای سینمایی مارول اضافه کند.
با این وجود، چقدر با شخصیت شوالیه ماه در جهان کمیک بوکی و همچنین سینمایی مارول آشنایی دارید؟ در ادامه قصد داریم تا جزئیاتی را درباره این شخصیت بررسی کنیم تا مون نایت را بهتر درک کنید و با قدرتهای این کاراکتر، به علاوه روابطی که با دیگر شخصیتهای مارولی داشته آشنا شوید.
پیشینه کمیک بوکی شخصیت مون نایت
در جهانی به نام Othervoid که در آن قوانین زمان و مکان کاملا با دنیایی که ما در آن زندگی میکنیم فرق دارد، موجودی به نام کانشو (Khonshu) زندگی میکند. موجوداتی که در این بُعد متفاوت از زمان زندگی میکنند، معمولا نمیتوانند با جهانهای دیگر مستقیما ارتباط برقرار کنند و خود وارد آن شوند، اما این ترفند وجود دارد که آنها، از طریق ارتباط ذهنی و در رویاهای یک فرد (مثلا یک انسان) وارد شوند و با او ارتباط داشته باشند. با این حال، چنین کاری صرفا زمانی انجام خواهد شد که فرد مورد نظر، ذهن ضعیفی داشته باشد.
کانشو توسط خدایان مصر باستان، به عنوان خدای ماه و همچنین نگهدار مسافران شب پرستیده میشد و مردم قدیم به وجود آن اعتقاد داشتند، مثل هر خدای دیگری که هرکدام کنترل یک المان از طبیعت زندگی روی زمین را داشتند. اما خدای ماه به جز اینکه نگهدار مسافران باشد، خواهان عدالت روی زمین به روش درست هم بود و به همین دلیل نیز سعی داشت تا مدتها پس از اینکه انسانها دیگر خدایان را به دست فراموشی سپردند و همه چیز رو به فساد رفت، باز هم این عدالت را برقرار کند، آن هم از طریق کانالی به نام مارک اسپکتور (Marc Spector)؛ پسری ساده که ذهن او توان مقاومت در برابر کانشو را نداشت.
مارک اسپکتور پسر الیاس اسپکتور (Elias Spector)، در یک خانواده یهودی بود که از دست نازیها جان سالم به در برده بودند و در آمریکا زندگی میکردند. کانشو با دیدن مارک سعی میکند تا با توجه به ذهن ضعیفی که دارد، او را به عنوان نماینده خود روی زمین انتخاب کرده و روزی در لباس شوالیه ماه قرار دهد تا به همان مشت عدالتی که میخواست تبدیل شود. این در حالی بود که مارک مدتی بعد دچار مشکل چند هویتی بودن شد و به دیگران درباره یک دوست خیالی به نام استیون گرانت (Steven Grant) میگفت. اما پدر و مادر او متوجه شدند که ظاهرا او خودش در برخی مواقع نقش فردی به نام استیون گرانت را بازی میکند و اصلا چنین فردی در کار نیست!
بوشمن که تجربه بیشتری در مبارزات دارد و از توان فیزیکی بهتری هم برخوردار بوده، مارک را زخمی کرده و سپس او را در صحرا رها میکند تا به حال خود بمیرد!
اینکه مارک شخصیتها و هویتهای مختلفی را به خود میگیرد، به دلیل بازتاب فازهای متفاوتی است که ماه در طول ۳۰ روز دارد. اما پدر و مادر مارک که از چیزی خبردار نیستند، او را به یک بیمارستان روانی میفرستند و مدتی بعد پدر او فوت میکند. در این زمان، برای اینکه مارک بتواند در مراسم خاکسپاری او شرکت کند آزاد میشود، اما او خیلی سریع از دست ماموران بیمارستان روانی فرار کرده و راهی کشورهای دیگر میشود تا ابتدا به عنوان یک مبارز زیرزمینی و سپس یک سرباز و مامور مخفی مشغول شود.
این موارد نظر یک خلبان نیروهای ویژه فرانسوی به نام ژان پال دوکامپ (Jean-Paul DuChamp) را جلب کرد و سپس مارک توسط او برای انجام دادن برخی ماموریتهای ویژه استخدام میشود. دوکامپ در انجام دادن ماموریتهای بسیاری مارک را همراهی میکند، اما بالاخره کار تیمی آنها توجه یک فرمانده به نام رائول بوشمن (Raoul Bushman) را به خود جلب میکند؛ فردی بسیار خشن و نترس که برای رسیدن به اهداف نظامی خود هرکسی را میکشد و پا روی جنازه دشمنان خود میگذارد!
بوشمن به سراغ مارک و دوکامپ میرود تا آنها را برای یک ماموریت خاص در سودان و مصر استخدام کند و در کار خود نیز موفق میشود. آنها برای دخالت در یک قیامی که در سودان صورت گرفته وارد عمل میشوند، اما در نهایت پس از اتمام ماموریت، بوشمن سراغ یک معبد مخفی میرود که یک پژوهشگر به نام مرلین الراون (Marlene Arlaune) به همراه پدرش آن را کشف کردهاند. بوشمن پدر مرلین را میکشد و سپس سعی میکند تا کل اشیاء با ارزش داخل معبد را همراه با خود بیرون ببرد، اما قبل از اینکه دست او به خون مرلین هم آلوده شود، مارک ابتدا آن دختر را نجات داده و سپس با بوشمن وارد مبارزهای تن به تن میشود.
بوشمن که تجربه بیشتری در مبارزات دارد و از توان فیزیکی بهتری هم برخوردار بوده، مارک را زخمی کرده و سپس او را در صحرا رها میکند تا به حال خود بمیرد. با این وجود، مردمان اطراف این مکان مارک را پیدا کرده و بدن نیمه جان او را جلوی مجسمه کانشو رها میکنند تا خدای ماه به این رهگذر شب کمک کند؛ اتفاقی که نهایتا باعث میشود تا ناگهان پس از ایستادن قلب مارک، او از جای خود بلند شده و احساس زنده بودن کند! مرلین او را پیدا کرده بود و قصد داشت تا پس از مرگ، برای مراسم خاکسپاری مارک حاضر شود، اما وقتی مارک از جای خود بلند شد، اظهار کرد که در رویای خود قبل از مرگ خدای ماه را ملاقات کرده و از این به بعد به عنوان شوالیه ماه و مشت عدالت کانشو روی زمین زندگی خواهد کرد. این در حالی بود که مسائل چند هویتی و گرفتن قدرت شوالیه ماه، تازه شروع مشکلات و دردسرهای آینده مارک بودند.
اولین حضور مون نایت در کمیکهای مارول
پس از اینکه مارک از چنگال مرگ فرار کرد و تصمیم گرفت تا به کانشو، خدای ماه خدمت کرده و ارزشهای او را روی زمین اجرا کند، بالاخره ماموریت اصلی تبدیل به شوالیه ماه شروع شد. اما یک شبه تبدیل شدن به یک ابرقهرمان که میخواهد عدالت را در هر مکانی که در آن حضور دارد برقرار کند، کاری است که قاعدتا برای یک انسان عادی، به پشتوانه مالی نیاز خواهد داشت. به همین دلیل، مارک تصمیم میگیرد تا پیشینه نظامی خود را کنار گذاشته و هویتی تازه به نام استیون گرانت را برای خود انتخاب کند.
مون نایت تا به حال در کنار ابرقهرمانان بسیاری مانند دکتر استرنج (Doctor Strange)، مردان ایکس (X-Men) و اسپایدرمن (Spider-Man) ظاهر شده است.
استیون گرانت، از سرمایه اندکی که مارک جمعآوری کرده بود کسب و کار تجاری راهاندازی کرده و پس از مدتی به حجمی خاص و قابل توجه از درآمدزایی میرسد. با این حساب، طولی نمیکشد تا استیون برای خود انواع گجتهای مختلف را ساخته و سپس رسما به شوالیه ماه تبدیل میشود. او همان زره سفید رنگ در معبد کانشو را برداشته بود و از همان برای معرفی خود با هویت مون نایت استفاده میکرد؛ در حالی که مرلین و دوکامپ نیز در این مسیر او را همراهی میکردند.
با این حال بعد از همین وقایع است که بالاخره سر و کله شخصیت مون نایت در شماره ۳۲ کمیک Werewolf By Night پیدا میشود. در این داستان، او یک قرارداد را که توسط تیمی از مجرمان ارسال شده میپذیرد و طی آن سعی میکند تا گرگینهای به نام جک راسل (Jack Russell) که در حقیقت یک ابرشرور نیست را دستگیر کرده و به آنها تحویل دهد. او دقیقا همین کار را هم انجام میدهد، اما در نهایت گرگینه را آزاد کرده و کل نیروهای خلافکار را نابود میکند!
سپس شخصیت مون نایت با انواع و اقسام دشمنان مختلف مبارزه کرد و در این مسیر، کنار ابرقهرمانان بسیاری مانند دکتر استرنج (Doctor Strange)، مردان ایکس (X-Men) و اسپایدرمن (Spider-Man) ظاهر شد. اما جالب است بدانید که پس از مدتها خدمت به کانشو در جستجوی عدالت، بالاخره در بخشی از تاریخ زندگی خود به عنوان مارک اسپکتر، سعی کرد تا زندگی آرام و متفاوتی را در کنار مرلین داشته باشد؛ گرچه این زندگی طول چندانی نداشت و برخی اتفاقات دوباره زره مون نایت را به او رساندند. همچنین جالب است بدانید که مارک برای اینکه از اتفاقات کوچه و خیابانهای شهر مطلع شود، هویت دیگری را هم به نام جک لاکلی (Jack Lockley) برای خود طراحی کرد تا به عنوان راننده تاکسی، در میان مردم و در خیابانها ظاهر شود و از مشکلات آنها با دزدها سر در بیاورد.
لازم به ذکر است که مارول پس از استقبال کاربران از شخصیت مون نایت در کمیکهای مختلف، بالاخره بعد از پنج سال اولین کمیک اختصاصی Moon Knight را در سال ۱۹۸۰ منتشر کرد. همچنین بد نیست بدانید که زندگی شوالیه ماه تا به امروز در کمیکهای مختلف مارول دستخوش تغییرات بسیاری شده و در جهان موازی، او قابلیتها و ویژگیهای جالب و عجیبی دارد. برای مثال، مون نایت در یکی از کمیکهای مارول به نام Infinity Wars هویتش با پیتر پارکر ادغام میشود و ناگهان شخصیتی تازه به نام پیتر اسپکتر خلق میشود که قدرتهای عنکبوتی دارد و مثل شوالیه ماه مبارزه میکند! همچنین در زمین شماره ۸۱۸ در جهان موازی، شوالیه ماه دختری به نام ماریاما اسپکتر (Mariama Spector) است که در مقابل بلک اسکال (Black Skull)، حکمران جهان زمین ۸۱۸ میایستد و در نهایت بعد از شکست خوردن توسط یک پورتال به جهانی دیگر برده میشود؛ جایی که کاپیتان کارتر (Captain Carter) او را همراه با خود به تیم اونجرز پرایم (Avengers Prime) دعوت میکند.
قدرتهای شخصیت مون نایت
شوالیه ماه قبل از اینکه یک لباس و نماد باشد، در واقع همان مارک اسپکتر است که در مبارزات بوکس زیرزمینی شرکت میکرد و در ارتش و نیروهای ویژه تمرین دیده است. بدین ترتیب، قدرت اول و مهم مون نایت داشتن توان فیزیکی بالا برای مبارزه تن به تن و همچنین قابلیت استفاده از انواع سلاح و گجتهای مختلف خواهد بود.
با این وجود میدانیم که کانشو مارک را قبل از اینکه بمیرد نجات داد و جالبتر اینکه همین کار تا چندبار دیگر نیز انجام داده است. پس بدین ترتیب، شاید بتوان مارک را یک انسان نامیرا دانست که هر بار به مشکل مرگ و زندگی میخورد، دوباره توسط قدرت کانشو زنده میشود. این در حالی است که از میان قدرتهای ویژه مون نایت، چیزی فراتر از توان فیزیکی بالا وجود ندارد. این یعنی او نمیتواند پرواز کند یا اینکه از دستان خود لیزر به چشم دشمنان بزند؛ اما این توان را دارد تا با شنل مخصوص خود روی هوا معلق بماند، از توان فیزیکی بالای خود برای زدن ضربههای نابود کننده استفاده کند و از همه مهمتر، از گجتهای خود بهره بگیرد. البته باید بدانید که قدرت و سرعت مون نایت هر قدر که ماه کاملتر باشد قویتر است و به همین نسبت هم افزایش یا کاهش مییابد.
همانطور که اشاره شد، شخصیت مون نایت در کمیک یک هویت به نام استیون گرانت دارد که فردی پولدار بوده و به همین واسطه نیز برای خود انواع گجتهای مختلف را میسازد. برای مثال، یکی از جالبترین گجتها و وسایل مون نایت یک هلی کوپتر به نام Mooncopter است که هدایت آن معمولا به دست دوکامپ بوده و ظاهری شبیه به ماه دارد. همچنین شوالیه ماه از نوعی بومرنگ مشابه با هلال هم استفاده میکند که در مبارزات او کاربردهای بسیاری دارند. لازم به ذکر است که استفاده از سلاح برنده، نانچیکو و تیر و کمان از قابلیتهای اصلی مون نایت هستند، به علاوه اینکه شوالیه ماه میتواند از انواع سلاح جدید هم استفاده کند. همچنین برای درک بهتر مهارتهای مون نایت، باید بدانید که او حتی در یک داستان موفق شده تا دد پول که خود استاد استفاده از سلاح مختلف است را هم شکست دهد!
چرا زره سفید؟
اما یک نکته فوقالعاده جالب درباره شخصیت مون نایت این است که برخلاف بتمن که خیلی از افراد آن را شبیه به او میدانند، زرهی که میپوشد اصلا سیاه نیست و کاملا سفیدپوش به استقبال مجرمان میرود. در یکی از داستانهای کمیک بوکی وقتی که همین سوال که چرا شوالیه ماه سفید میپوشد از او پرسیده شد، مون نایت جواب داد که کانشو میخواهد همه بدانند که قهرمان او در حال رسیدن است و باید از عدالتش بترسند. طبق گفته کانشو، شوالیه ماه همیشه برای مبارزه با ناعدالتی حاضر است و لباس سفید و مشخص او نشان میدهد که آنها هیچ باکی از رو در رو شدن با دشمن ندارند.
شخصیت مون نایت در جهان سینمایی مارول
در سال ۲۰۲۰ بود که اولین شایعات درباره ساخت سریال Moon Knight در شبکه تازه ترند شده دیزنی پلاس شنیده میشد؛ در حالی که حدودا در سال ۲۰۱۶ قرار بود تا مون نایت هم مثل دردویل (Daredevil) به جهان سریالهای نتفلیکس اضافه شده و داستان آن به نحوی خارج از دنیای MCU روایت شود. با این وجود سالها گذشت و خبری از شوالیه ماه در شبکه استریم نتفلیکس نشد، تا اینکه بالاخره کوین فایگی در برنامه فاز چهارم دنیای سینمایی مارول اعلام کرد که سریال Moon Knight برای پخش از شبکه استریم دیزنی پلاس، با کارگردانی محمد دیاب (Mohammad Diab) و اسکار آیزاک (Oscar Isaac) در نظر گرفته شده است.
با این حال شوالیه ماه در دنیای سینمایی مارول با شخصیت مون نایت در کتابهای کمیک خیلی خیلی فرق میکند! در اینجا ما شخصیت مارک اسپکتر را همانطور که باید باشد داریم و ظاهرا او یک فرد نظامی بوده که پس از تلف شدن در مصر، توسط کانشو دوباره به حیات بازگشته است. با این حال، هویت استیون با او به صورتی است که خود مارک هم کنترل چندانی روی او نداشته و در حقیقت هرکس که جسم مورد نظر به دستش بیوفتد میتواند از او استفاده کند. در سریال Moon Knight محور اصلی شخصیتی واحد به نام مارک نیست، بلکه ظاهرا استیون هم صاحب همان بدنی است که مارک از آن برای انجام دادن ماموریتهای خود استفاده میکند.
همچنین جالب است که در دنیای سینمایی مارول، ظاهرا مارک برای دوباره به زندگی بازگشتن با کانشو یک قرارداد دارد و باید به آن پایبند باشد و همان کاری که میگوید را انجام بدهد تا نهایتا آزاد شود. به علاوه، یک نکته عجیب درباره این سریال آنجاست که قدرتهای شخصیت مون نایت دیگر از گجتها نیستند و ظاهرا همه چیز او از خدای ماه مصر باستان گرفته میشود؛ حتی همان بومرنگهای ماهشکلی که شوالیه ماه پرتاب میکند!
داستان این سریال پس از وقایع Endgame رخ میدهد و درباره فردی به نام استیون گرانت است که شبها کابوس و رویاهای عجیبی میبیند؛ رویاهایی که در واقع کارهایی هستند که مارک اسپکتر با زره شوالیه ماه و بدن او انجام میدهد و سپس دوباره سر جای خود بازمیگردد تا استیون به حضور او شک نکند. این در حالی است که بالاخره برخی اتفاقات باعث میشوند تا استیون به حضور یک هویت دیگر در بدن خود پی ببرد و پیگیر آن شود.
اما نظر شما درباره شوالیه ماه چیست؟
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید