تاثیرگذارترین مرگ ها در انیمه بلیچ
مرگهای دردناک
تاثیرگذارترین مرگ ها در انیمه بلیچ که از مهمترین و بلندترین انیمههای تاریخ است، کدامند؟ در این لیست ما به دردناکترین مرگهای این انیمه میپردازیم. Bleach یکی از بهترین و برترین انیمههای تمام دوران است، علیرغم همه جنجالهایی که پیرامون داستان نیمه کاره و پایان شتابزده آن وجود دارد. مردم امیدوارند که اقتباس فعلی انیمه از آرک نهایی این مانگا این مشکلات را برطرف کند، اما طرفداران باید منتظر بمانند و ببینند که آیا آرزوی آنها به واقعیت تبدیل میشود یا نه. چهرههای زیادی در این انیمه به صورت دردناکی جان خود را از دست میدهند که به جای خود طرفداران را بسیار ناراحت کرده است.
این اقتباس فعلی از آرک پایانی مانگا با نام Bleach: The Thousand-Year Blood War فعلا توانسته با انیمیشن بسیار جذاب و نبردهای عالی شخصیتها بسیار نظر طرفداران را به خود جذب کند و نشان داده که در این سری، انیمه در ریل همیشگی و جذاب داستانی خود افتاده است. همه به شدت منتظر دیدن زاپاکوتو جدید ایچیگو در نبردها هستند در حالی که عواقب مرگ یاماموتو در سری بسیار حس میشود. وقتی صحبت از مرگ باشد، نمیتوان انکار کرد که سریال در طول داستان خود شاهد مرگهای غم انگیز زیادی بوده است. برخی از این مرگها بیشتر از بقیه ضربه زدهاند و ما در این مقاله سعی میکنیم مهمترین حذفهای شخصیتهای بلیچ را رده بندی کنیم. با رسانه سرگرمی همراه باشید:
۱۳. The Soul King
پادشاه روح (Soul King) فرمانروای مفروض سول سوسایتی است که در قصر پادشاه روح ساکن است و توسط گارد سلطنتی محافظت میشود همچنین بارها و بارها در بلیچ به او اشاره میشود. ناگفته نماند که او یکی از قدرتمندترین شخصیتهای سری بوده که نتوانسته واقعا این قدرت را نشان دهد؛ اما اینکه حضور او بسیاری از شخصیتهای بدخلق را ساکت میکند قدرت را خیلی خوب به رخ میکشد. تنها کسی که تصمیم میگیرد با این شخصیت قدرتمند مقابله کند، Yhwach است که تصمیم میگیرد با دستکاری ایچیگو، قدرت پدرش را به دست بگیرد تا پادشاه روح را به دو نیم کند. این به پدر تمام کوئینسیها اجازه میدهد تا قدرتهای پادشاه روح را جذب کند و حتی قدرتمندتر از آن چیزی شود که هر کسی تصورش را میکرد.
۱۲. Liltotto Lamperd
در حالی که لیتوتو ممکن است یکی از استرنریترها باشد، لیتوتو فردی بی عاطفه نیست. او نه تنها به خودی خود شخصیت قدرتمندی است، بلکه تلاش میکند تا هر زمان که احساس کند به آنها ظلم شده است، از دوستانش دفاع کند. بزرگترین نمونه این اتفاق زمانی رخ میدهد که او متوجه میشود که Yhwach واقعاً چقدر بیقلب و بیاهمیت است و از Auswahlen برای ربودن زندگی کوئینسی بیگناه استفاده میکند. او تصمیم میگیرد به شینیگامی ها کمک کند تا بتوانند در تلاش خود برای از بین بردن Yhwach موفق شوند. با این حال، مقابله با پدر همه کوینسیها، ماموریت خطرناکی است و یواچ او را مجبور میکند تا با سوراخ کردن شکمش، تاوان خیانت خود را بپردازد و این ضربه مرگبار در نهایت منجر به مرگ او شد.
۱۱. Jugram Haschwalth
در یک نگاه، مرگ Haschwalth واقعاً غم انگیز به نظر نمیرسید. او به طرزی باورنکردنی به Yhwach وفادار است، تا جایی که حتی پس از اینکه تصمیم گرفت قدرت تمام کوئینسیهای نالایق را برای اهداف خودخواهانه خود بگیرد، علیه پادشاه کوئینسی مخالفتی نمیکند. با این حال، وقتی بینندگان بیشتر در مورد این شخصیت یاد میگیرند، متوجه خواهند شد که چرا این وفاداری کورکورانه منجر به کشتن نزدیکترین دوستش و فدا کردن جان خود برای نجات ارباب بیقلبش شد. Haschwalth یک کوئینسی بود که در اوایل زندگی خود تصور میکرد که یک ناهنجاری ضعیف است. با این حال، پس از اینکه Yhwach به او ایمان داشت، به مرد اجازه داد تا در نهایت به عمق واقعی قدرت خود دست یابد، او تصمیم گرفت در صورت لزوم جان خود را به Yhwach بدهد. این مورد در زمان نبرد او علیه اوریو بود، زمانی که Auswahlen قدرت او را ربود. طبیعت لطیف او تا آخر ادامه داشت و اوریو را التیام بخشید و آسیب او را در آخرین عمل رستگاری قبل از نفس کشیدن جذب کرد.
۱۰. Genryusai Yamamoto
Genryusai Yamamoto یکی از بهترین شخصیت های سری بلیچ است که قدرتش واقعاً خارق العاده بوده و فقط یک نیروی قدرت مطلق میتواند این کاپیتان-فرمانده را برای همیشه سرنگون کند و همین اتفاق هم افتاد. Yhwach کسی بود که به زندگی او پایان داد و این سکانس لحظه بزرگی در Soul Society بود که نشان میداد نیروی کوئینسی واقعاً چقدر قوی است.
۹. Gin Ichimaru
زندگی جین ایچیمارو بسیار غم انگیز است که قبل از افشای چهره واقعی خود برای طولانی ترین مدت به عنوان یک خائن برچسب زده میشد. فاش شد که جین عاشق رنگیکو بود و از اینکه آیزن به او صدمه بزند متنفر بود. این باعث شد که او تبدیل به یک مامور دو طرفه شود که قبل از یافتن بهترین راه برای شکست دادن او به آیزن نزدیک میشود. متأسفانه نقشه او موفقیت آمیز نبود و آیزن این خائن را بدون فکر کردن کشت.
۸. Ulquiorra Cifer
Ulquiorra یک شخصیت بسیار شرور به نظر می رسید که برای کشتن هر چیزی و هر چیزی که سر راهش قرار می گرفت به هیچ وجه متوقف نمیشد. با این حال، این Arrancar بیشتر از چیزی بود که به چشم آمد، و این چیزی است که Orihime نیز متوجه آن شده است. نبرد او علیه ایچیگو منجر به تسخیر قدرت های هالو دومی شد و اسپادای چهارم را به طور کامل نابود کردند. در آخرین لحظات خود، مهربانی Orihime او را در نهایت به قدرت قلب یک انسان پی برد، که باعث خداحافظی تلخ و شیرین با یکی از جالب ترین آنتاگونیستهای Bleach شد.
۷. Masaki Kurosaki
داستان مادر ایچیگو یک داستان شیرین و در عین حال غم انگیز است، با این که کوئینسی با وجود تابویی که پیرامون آن وجود دارد، عاشق یک شینیگامی می شود. این باعث شد که هر دو از گروه های مربوطه خود دور شوند، اگرچه عشق آنها آنقدر قوی بود که اهمیتی نداشت. متأسفانه، Auswahlen بود که منجر به مرگ او شد. او که قدرتش را ربوده بود، ناتوان بود زیرا یک گرند فیشر در نهایت او را در حالی که سعی داشت از ایچیگو محافظت کند، کشت.
۶. Coyote Starrk
اسپادای ۱ نیرویی بود که میتوان با آن حساب کرد، و مناسب بود که مبارزه او در برابر کاپیتان لشکر ۱، شونسوی کیوراکو باشد. این نبرد یک نبرد سخت بود و تنهایی کایوت استارک قبل از مرگش در داستان او آشکار شد. این واقعیت که او یک همراه پیدا کرد و توانست به عنوان یک Arrancar یک زندگی نسبتاً رضایت بخش داشته باشد، باعث شد تا قبل از اینکه آخرین نفس خود را بکشد، از اینکه اوضاع چگونه پیش رفته بود بسیار راضی باشد.
۵. Lilynette Gingerbuck
دلیل اینکه کایوت استارک توانست از تنهایی خود بگریزد این بود که همراهی پیدا کرد که با او همراه شود. Lilynette Gingerbuck در ابتدا جزئی از همان هالوی کایوت استارک بود که آنقدر قوی بود که هیچ هالوی در اطراف آنها جرات چرخیدن را نداشت. این باعث شد که استارک روح خود را به دو قسمت تقسیم کند و یک همراهی منحصر به فرد را در این فرآیند تشکیل دهد. از آنجایی که آنها بخشی از یک موجود بودند، مرگ استارک به این معنی بود که Lilynette به او خواهد پیوست و با مرگ خود نیز روبرو شد.
۴. Kaname Tosen
مقابله با خیانت کار سختی است، به خصوص زمانی که خائن دوست صمیمی بوده و خاطرات خوبی را با او به اشتراک گذاشته باشید. به همین دلیل است که کومورا و هیساگی به سختی هضم کردند که چرا توسن به آنها و جامعه روح خیانت کرد. این منجر به یک نبرد همه جانبه بین این سه می شود که با زمین زدن توسن خاتمه می یابد. دومی توضیح میدهد که نفرت او از Soul Society ناشی از نیاز به انتقام پس از آن است که احساس میکرد عدالت توسط دوست مردهاش اجرا نمیشود، حتی اگر او در نهایت نقشه را از دست داد.
۳. Chojiro Sasakibe
ستوان لشکر ۱ چوجیرو ساساکیبه، شخصیت بسیار شریفی بود که به یاماموتو احترام میگذاشت و در هر قدم از راه برای محافظت از او تلاش میکرد. در حالی که او زمان زیادی را در انیمه نداشت، نمی توان انکار کرد که مرگ او یک ماجرای بسیار غم انگیز بود. مرگ چوجیرو منجر به این شد که یاماموتو وارد عمل شود و زمانی که کوئینسی به Soul Society حمله کرد تصمیم گرفت امور را به دست خود بگیرد. واضح بود که ستوانش برای او اهمیت زیادی داشت، به خصوص که او شخصاً مراقب آموزش چوجیرو بود و او را به عنوان یک شینیگامی دست اول می دید.
۲. Retsu Unohana
Retsu Unohana به نظر یک کاپیتان ملایم بود که در شفا تخصص داشت. بنابراین، این واقعیت که او یکی از دارندگان عنوان “کنپاچی” بود، واقعاً شوکه کننده بود. تماشای نبرد دیوانه وار او در مقابل زاراکی سکانسی دردناک بود چون اورا بارها و بارها میکشت و زنده میکرد.
۱. Jushiro Ukitake
اوکیتاکه یک کاپیتان بسیار منحصربهفرد است که از زانپاکوتو دوگانه استفاده میکند و هرگز میزان واقعی قدرتهای خود را نشان نمیدهد. این واقعیت که او ظاهراً قرار بود جایگزین سلطان روح شود، نشان می دهد که این شخصیت واقعا چقدر قدرتمند است. با این حال، یواچ برنامههای خود را بهم ریخت و میمیهاگی را جذب کرد، خدایی که جان اوکیتاکه را نجات داد در حالی که او را به سرنوشت دست راست جدید پادشاه روح زنجیر کرد.
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید