غیرمنتظره‌ ترین اتفاقات داستان انیمه حمله به تایتان
1%
  • 0/10

غیرمنتظره‌ ترین اتفاقات داستان انیمه حمله به تایتان

همه اتفاقات توسط خود ارن سازماندهی شده بود.

غیرمنتظره‌ ترین اتفاقات داستان انیمه حمله به تایتان ۵ ۱۸ آبان ۱۴۰۲ مقالات جانبی انیمه کپی لینک

انیمه جذاب و دیدنی حمله به تایتان/تایتان مهاجم (Attack on Titan) که به تازگی نیز به پایان رسیده است، به یکی از پرطرفدارترین انیمه‌های تمام دوران‌ها تبدیل شده است. در داستان انیمه حمله به تایتان، اتفاقات غیر منتظره و بحث برانگیز بی شماری رخ می‌داد، که به یکباره طرفداران خود را با سوال‌های زیادی در ذهنشان رها می‌کرد.

انیمه حمله به تایتان، به دلیل خط داستانی بسیار هیجان انگیز که در آن به مضامین عمیقی سیاسی پرداخته است، پیچش‌های داستانی، کارکترهای محبوب و دوست داشتنی، جلوه‌های بصری و همچنین موسیقی‌های نمادین متن خود، موفق شد در مدت زمان بسیار کوتاهی نه تنها در ژاپن، بلکه در سراسر جهان، به موفقیت بی سابقه‌ای دست پیدا کند. به علاوه، طرفداران شاهد اتفاقات بحث برانگیز بسیار زیادی در طول داستان بودند که با پیش رفتن داستان، تنها سوالات بیشتری را در ذهن آنها به وجود می‌آورد. اما همانطور که همه ما می‌دانیم، یکی از نقاط مثبت داستان انیمه حمه به تایتان این بود که هیچگاه به یکباره دلیل رخ دادن هر اتفاقی را توضیح نمی‌داد و اینگونه بینندگان خود را همواره تا مدت زمان مشخصی بین زمین و هوا معلق نگه می‌داشت. علیرغم اینکه هر چند قسمت یکبار، در طول داستان این انیمه، اتفاقات غیرمنتظره و دراماتیک زیادی رخ می‌دهند، اما برخی از آنها بینندگان را با سوالات بیشتری در ذهنشان رها می‌کردند. بر همین اساس، ما نیز در ادامه این مطلب، به بررسی غیرمنتظره‌ترین پیچش‌های داستان انیمه حمله به تایتان میپردازیم. توجه داشته باشد که این مطلب حاوی اسپویل می‌باشد.

ارن یک تایتان است

پس از اینکه تایتان‌ها زادگاه ارن را به نابودی کشیدند و او شاهد خورده شدن مادرش توسط یکی از این موجودات بود، سوگند خورد که تک تک این هیولاها را با دستان خود از بین ببرد. با پیش رفتن داستان، در طول یکی از نبردها، او به این خاطر که بتواند جان آرمین را نجات دهد، خود توسط یکی از تایتان‌ها خورده شد. طرفدارن پس از دیدن این صحنه، گمان می‌کردند قهرمان و شخصیت اصلی داستان جانش را از دست داده باشد؛ اما در سکانس‌های بعد یک تایتان غیرعادی ظاهر می‌شود که از انسان‌ها محافظت می‌کند. پس از اینکه نبرد این هیولاها با همدیگر به پایان رسید، ارن از بدن این تایتان خارج شد و مشخص شد که او خود به دشمن قسم خورده‌اش تبدیل شده است.

آنی تایتان مونث است

ظهور ناگهانی یک تایتان مونث در فصل اول، خود به اندازه کافی بسیار غیرمنتظره بود. از لحظه‌ای که این تایتان وارد داستان شد، تئوری‌های بسیار زیادی در رابطه با هویت واقعی او به وجود آمد. اگرچه موهای بلوند و چشم‌های آبی این تایتان، سرنخ‌های محکمی برای بینندگان بودند اما با این وجود، مشخص شدن هویت واقعی تایتان مونث، حقیقتی بسیار شوکه کننده برای طرفداران بود. به علاوه، تایتان بودن آنی به بینندگان گوشزد می‌کرد که ممکن است خائنان بیشتری نیز در هر جایی از صفوف ارتش الدیایی‌ها حضور داشته باشند اما هنوز کسی به هویت واقعی آنها پی نبرده است.

دیوارها از تایتان ساخته شده‌اند

در طول مبارزه آنی و ارن در شکل تایتانیشان، زمانی که آنی در نهایت می‌خواهد از دیوارها بالا برود تا از آن موقعیت فرار کند، قسمتی از دیوار به خاطر دستان سختش که به حالت الماس درآمده است فرو می‌ریزد. پس از اینکه نبرد به پایان میرسد، افرادی که در آن مکان حضور داشتند متوجه شکسته شدن دیوار می‌شوند. اما جالب اینجاست که در همان قسمت از دیوار که فرو ریخته است، چهره یک تایتان که تا حدودی شبیه به تایتان عظیم الجثه است، آشکار شده است. در این سکانس، بینندگان به طرز غیر منتظره‌ای پی می‌برند که همه دیوارهایی که سال‌ها برای محافظت از انسان‌ها در برابر تایتان‌ها ایجاد شده بود، از تایتان ساخته شده‌اند.

یمیر یک تایتان است

کارکتر یمیر تا اواسط انیمه نیز تنها به عنوان یک شخصیت فرعی در داستان ظاهر شده بود؛ کارکتری که بینندگان هیچگاه نتوانستند گمان ببرند او نیز دارای قدرت‌های تایتانی باشد. زمانی که تعدادی از سربازان آموزش دیده داخل یک برج بدون تجهیزات مانور سه بعدی و هیچ اسلحه دیگری توسط تایتان‌ها محاصره شدند، این کارکتر برای نجات جان هیستوریا، در یک لحظه ناگهانی خود را به شکل تایتانی‌اش تغییر می‌دهد. او دست خود را با چاقو می‌برد و در مقابل دوستانش خود را از برج به پایین پرت می‌کند و همان لحظه به تایتان تبدیل می‌شود. یمیر در نهایت موفق می‌شود جان همه را نجات دهد اما افشا کردن هویت واقعی‌اش در داستان دردسرهای بزرگتری به دنبال داشت.

 راینر و برتولت، غول عظیم الجثه و زرهی هستند

افشای هویت واقعی تایتان‌ عظیم الجثه و تایتان زرهی یکی از بزرگترین و غیرمنتظره‌ترین اتفاقات داستان انیمه حمله به تایتان به شمار می‌رود. این دو کارکتر پس از اینکه دیوار ماریا را فرو ریختند و باعث شدند که تایتان‌ها به داخل دیوارها راه پیدا کنند، توانستند در میان جمعیت خود را پنهان کنند. با پیش رفتن داستان، راینر و برتولت ارتباطات نزدیک و معناداری با شخصیت‌های اصلی داستان برقرار کنند؛ به همین خاطر نیز زمانی که راینر به طور ناگهانی هویت واقعی خود و برتولت را به ارن گفت، بینندگان به قدری شوکه شده بودند که نمی‌توانستند این واقعیت را بپذیرند. خیانت این دو کارکتر یکی از دردناک‌ترین اتفاقات غیر منتظره داستان انیمه حمله به تایتان بود.

خانواده ریس حاکم واقعی الدیایی‌ها هستند

درست است که انیمه حمله به تایتان اکنون به خاطر مضامین عمیقی سیاسی‌اش شناخته شده است، اما واقعیت این است که داستان در ابتدا به این صورت نبود. حمله به تایتان در ابتدا تنها در رابطه با نبرد بین انسان‌ها و هیولاهایی به اسم تایتان بود اما با پیش رفتن داستان همه چیز تغییر کرد. بینندگان در اواسط انیمه به فاسد بودن حکومت سلطنتی پی می‌برند. پادشاه فریتز تنها یک حاکم دست نشانده بود و راد ریس پادشاه واقعی الدیا است. خانواده ریس سال‌ها به صورت پنهانی بر الدیایی‌ها حکومت می‌کردند و قدرت تایتان بنیانگذار را نیز بین خود منتقل می‌کردند. در ادامه داستان، هیستوریا پس از پی بردن به این واقعیت، به عنوان یکی دیگر از فرزندان راد ریس، خواستار تاج و تخت می‌شود که این اتفاق تنها شروعی برای پیچش‌های غیرمنتظره دیگر داستان بود.

 ارن خود پدرش را خورده است

پس از اینکه هویت واقعی ارن به عنوان یک تایتان در داستان افشا شد، سوالات بسیار زیادی مطرح شد. با این حال، برحی از مهمترین آنها به پیشینه این شخصت مربوط می‌شد. در ادامه داستان معلوم شد که پدرش مسئول تبدیل ارن به تایتان بود که برای رخ دادن این اتفاق، ارن باید پدرش را می‌خورد تا بتواند قدرت تایتان مهاجم و بنیانگذار را نیز به دست آورد. ارن تا سالها این خاطرات را به یاد نداشت و به همین خاطر نیز خود پس از پی بردن به این مسئله به اندازه بینندگان شگفت زده شده بود.

خارج از دیوارها نیز تمدن‌های انسانی وجود دارد

از همان ابتدای داستان انیمه حمله به تایتان همه کارکترها و بینندگان نیز بر این باور بودند که تمام بشریت، داخل دیوارها گیر افتاده‌اند. دلیل این سوء برداشت نیز به این خاطر بود که خاطرات گذشته با قدرت تایتان بنیانگذار از ذهن مرم الدیایی پاک شده بود. اما در ادامه معلوم می‌شود که تنها درصد کمی از بشرت در داخل این دیوارها زندانی شده‌اند و خارج از این جزیره نیز تمدن‌های انسانی بسیار زیاد و بزرگتری وجود دارد.

همه تایتان‌ها زمانی انسان بوده‌اند

در اواسط داستان انیمه حمله به تایتان، بینندگان به این واقعیت پی می‌برند که حتی تایتان‌هایی که قدرت تعقل ندارند زمانی انسان بوده‌اند. نحوه تبدیل شدن آنها به تایتان حتی غیرمنتظره‌تر بود. دولت مارلی برای تنبیه الدیایی‌ها، سرمی که حاوی مایع نخاعی تایتان‌ها بود به مردم تزریق کرده و اینگونه آنها را تبدیل به تایتان‌هایی بی عقل می‌کردند. در نهایت نیز این قربانیان در جزیره پارادایس رها می‌شدند.

دکتر یائگر یک خانواده دیگر نیز داشت

دکتر یائگر تا مدت‌ها یکی از مرموزترین شخصیت‌های داستان انیمه حمله به تایتان به شمار می‌رفت. زمانی که سپاه دیدبانی به زیرزمین خانه او دست پیدا کرد حقایق تکاندهنده‌ای در رابطه با این کارکتر افشا شد. آنها پی بردند زمانی که او در مارلی زندگی می‌کرد، با شخصی به نام دینا فریتز، یکی از اعضای خانواده سلطنتی الدیا ازدواج کرده و با همدیگر صاحب فرزندی به نام زیک شده‌اند. دینا فریتز خود در ادامه به تایتان خندان تبدیل می‌شود که مادر ارن را در مقابل چشمانش می‌خورد و زیک نیز قدرت تایتان هیولا را به دست می‌آورد.

تایتان خندان همسر قبلی دکتر یائگر بوده است

در قسمت اول انیمه حمله به تایتان، مادر ارن درست در مقابل چشمانش توسط یک تایتان خورده می‌شود. با پیش رفتن داستان، در حین یک نبرد دیگر، تاریخ دوباره تکرار می‌شود و این تایتان یکی دیگر از کارکترهای داستان را در مقابل چشمان ارن می‌خورد. بعدها معلوم می‌شود که این تایتان در اصل همسر سابق دکتر یائگر بوده است که به خاطر فعالیت‌های سیاسی‌اش در دولت مارلی به تایتان تبدیل شده و محکوم به رها شدن در جزیره پارادایس شده است.

زیک به مارلی خیانت می‌کند

زیک در کودکی به والدینش خیانت می‌کند و به عنوان یکی از بهترین جنگجویان دولت مارلی بزرگ می‌شود. وقتی او به عنوان تایتان هیولا وارد داستان شد، فرض بر این بود که این شخصیت طرف مارلی را گرفته است. اما در ادامه داستان مشخص می‌شود که او در اصل نمی‌خواهد پارادایس نابود شود و به همین خاطر نیز با دولت مارلی کار کرده بود. اما قصد داشت توانایی تولید مثل را از همه الدیایی‌ها بگیرد تا در نهایت این نژاد منقرض شود.

یمیر فریتز و راه‌ها

در داستان انیمه‌ حمله به تایتان بارها و بارها شاهد تبدیل شدن شخصیت‌ها به تایتان و بازسازی اعضای بدن آنها بوده‌ایم. هربار که این اتفاق می‌افتاد ما هیچگاه نمی‌پرسیدیم که این کار چگونه انجام می‌شود و تنها گمان می‌کردیم این توانایی ویژه تایتان‌ها است؛ تا حدودی هم همینطور است، اما این توانایی چگونه به وجود آمده است؟ واقعیت این است که ناخودآگاه یمیر فریتز پس از مرگش در راه‌هایی که به همدیگر متصلند زنده ماند. اینگونه او برای 2000 سال تایتان‌ها را از شن و ماسه ساخت و درصورت نیاز بدن آنها را بازسازی می‌کرد.

ارن به زیک خیانت می‌کند

به نظر می‌رسید که ارن قصد دارد با زیک در نقشه‌ای که برای متوقف کردن زاد و ولد الدیایی‌ها کشیده است همکاری کند. با این حال، چیزی که هیچکدام از بینندگان نتوانستند حدس بزنند این بود که ارن در تمام این مدت برنامه‌ای دیگر در سر داشت. پس از آنکه ارن به وسیله مسیرهای ناخودآگاه یمیر، همه الدیایی‌ها را به همدیگر متصل می‌کند، هدف واقعی خود را بیان می‌کند: مسطح کردن و به نابودی کشیدن زمین به وسیله فعال کردن غرش. هدف او نابودی افراد خارج از جزیره پارادایس بود که او به عنوان دشمن خود می‌خواند.

ارن ذهن دکتر یائگر را دستکاری کرد

از تکاندهنده‌ترین لحظات داستان اتک ان تایتان زمانی بود که بینندگان متوجه شدند ارن رویداهای مهم را به نفع خود دستکاری کرده است. او به همین ترتیب ذهن پدرش را نیز دستکاری کرد تا خانواده سلطنتی را بکشد و قدرت تایتان موسس را به دست بیاورد. این چرخش داستانی تاثیر بسیار زیادی بر روند کل داستان و دیدگاه همه بینندگان به اتفاقات کلیدی انیمه گذاشت.

ارن مسئول مرگ مادرش بود

یکی از کلیدی‌ترین لحظات قسمت آخر انیمه اتک ان تایتان زمانی بود که پی بردیم ارن خود مسئول مرگ مادرش است. این یعنی دلخراش‌ترین لحظه قسمت اول داستان که خورده شدن مادر ارن توسط تایتان خندان بود، خود ارن سازماندهی کرده بود. این سکانس در داستان انیمه حمله به تایتان بسیار کلیدی بود زیرا که تا حدودی می‌توان گفت همه چیز از آنجایی که ارن با دیدن این صحنه خشمگین شد و قسم خورد همه تایتان‌ها را نابود کند، شروع شد. به همین خاطر نیز افشای این واقعیت در قسمت پایانی انیمه که ارن خود باعث شده بود مادرش اینگونه جانش را از دست بدهد بسیار غیرمنتظره و دردناک بود.

میکاسا کلید آزادسازی یمیر بود

هیچکس گمان نمی‌کرد که مضمون عشق در انیمه حمله به تایتان بتواند این چنین مسیر داستان را تغییر دهد. در قسمت پایانی این انیمه شگفت انگیز و محبوب مشخص می‌شود که یمیر بنیانگذار به دلیل عشقی که به پادشاه فریتز داشت، علیرغم بدرفتاری‌ و سوء‌استفاده‌هایش، باعث وابستگی او به آن مسیرها شده بود. ناتوانی او در فراموش کردن عشقی که به پادشاه داشت باعث شد که او از تمام دستورات خانواده سلطنتی پیروی کند، چیزی هم که در نهایت او را آزاد کرد به هیچ عنوان مرگ ارن نبود، بلکه مرگ ارن به دست میکاسا بود! میکاسا با کشتن ارن از دنیا محافظت کرد و شهامتی را از خود نشان داد که یمیر هیچگاه نداشت. شهامت قبول کردن احساسات اما به گونه‌ای که اجازه نداد به وسیله آنها کنترل شود.   



مطالب مرتبط

دیگران نیز خوانده‌اند

نظرات

دیدگاه خود را اشتراک گذارید
اشتراک
به من اطلاع بده
guest

5 دیدگاه
جدیدترین
قدیمی‌ترین بیشترین رای
Inline Feedbacks
View all comments