1/10

معرفی و بررسی شخصیت های فداکار انیمه ای تمام دوران‌ها

معروف‌ترین کارکترهای بدون توقع

1/10 ۰ 11 ساعت قبل مقالات جانبی انیمه کپی لینک

ما در ادامه این مطلب، به معرفی و بررسی بهترین شخصیت های فداکار انیمه ای تمام دوران‌ها می‌پردازیم که ممکن است درک میزان انسان‌دوستی آن‌ها برای افراد بسیاری دشوار باشد.

با وجود آنکه از خودگذشتگی به طور کلی به عنوان یک ویژگی انسانی قابل تحسین شناخته شده است، اما برخی از شخصیت‌های انیمه‌ای، به عنوان کارکترهای بیش از حد فداکاری شناخته شده‌اند که ممکن است درک میزان انسان‌دوستی آن‌ها برای افراد بسیاری دشوار باشد. شخصیت این کارکترها به گونه‌ای طراحی شده‌اند که همواره نیازهای دیگران و نجات جان آن‌ها را بر جان خود در اولویت قرار می‌دهند و در ازای کارهایی که برای دیگران انجام می‌دهند، هیچ انتظاری ندارند. به نظر می‌رسد که این کارکترها همه عمر خود را با تمرکز بر خوبی کردن به دیگران می‌گذرانند؛ حتی کسانی که با آن‌ها رفتار خوبی ندارند! بر همین اساس، ما نیز در ادامه این مطلب، به معرفی و بررسی بهترین شخصیت های فداکار انیمه ای تمام دوران‌ها می‌پردازیم.

Asta (Black Clover)

کارکتر آستا (Asta)، قهرمان و شخصیت اصلی داستان انیمه شبدر سیاه (Black Clover) است که به عنوان یکی از اعضای رده بالای جوخه شوالیه‌های جادویی “Black Bulls” خدمت می‌کند. او یک شوالیه بسیار توانمند است که در طول مبارزات، قدرت باورنکردنی از خود به نماش می‌گذارد و بینندگان را شگفت‌زده می‌کند. با این حال، چیزی که باعث به چشم آمدن کارکتر آستا می‌شود، نه توانایی‌های او در مبارزات، بلکه شخصیت متمایز او از دیگران است. این کارکتر با وجود آنکه همواره از طرف دیگران بابت نداشتن قدرت جادویی مورد آزار و اذیت قرار می‌گیرد، اما با این حال، هیچ‌گاه از کمک کردن به دیگران دریغ نمی‌کند؛ حتی کسانی که رفتار خوبی با او نداشته‌اند و به همین خاطر نیز، نام او به طور قطع در لیست شخصیت های فداکار انیمه ای تمام دوران‌ها قرار می‌گیرد.

انیمه شبدر سیاه در رابطه با کارکتر آستا و تیمش است که به طور مداوم باید در مقابل شیاطینی قرار بگیرند که از قدرت‌های فراطبیعی برخوردار هستند. در طول خط داستانی این انیمه، آستا و دیگر قهرمانان داستان مجبور می‌شوند برای نجات دادن دنیا و بشریت در مقابل شیاطین ترسناک قرار بگیرند و با آنها بجنگند. این انیمه از ماه اکتبر سال دوهزار و هفده شروع به پخش شد و در ماه مارس سال دوهزار و بیست و یک در قالب صد و هفتاد قسمت و پنج فصل به پایان رسید.

Yuji Itadori (Jujutsu Kaisen)

یوجی ایتادوری (Yuji Itadori) تنها یک فامیل داشت و آن هم پدربزرگش واسوکه (Wasuke) بود. واسوکه در قسمت اول فوت می‌کند و یوجی تنها می‌ماند. یوجی با از دست دادن تنها عضو خانواده‌اش حاضر می‌شود در راهی قدم بردارد تا در طی آن جان خود را برای نجات دادن دیگران به خطر بیندازد. جالب است بدانید که همین مسئله باعث می‌شود او یکی از انگشتان سوکونا را بخورد و پادشاه نفرین‌ها در بدن خود جای دهد.

داستان انیمه جوجوتسو کایسن (Jujutsu Kaisen) در رابطه با پسر جوانی به نام یوجی است که نوعی نفرین خاص در بدنش حبس شده است. در این داستان، موجودات ماوراطبیعه و هیولاها، از منفی ‌نگری و بدخواهی انسان‌ها به وجود می‌آیند که با انرژی‌های نفرین شده نهفته در وجودشان، قصد نابودی بشریت و تمام جهان را دارند. انیمه جوجوتسو کایسن از ویژگی‌های خاصی برخوردار است که آن را از دیگر انیمه‌ها متمایز می‌کند. این انیمه دارای یک محیط منحصر به فرد با انیمیشنی فوق العاده زیبا و داستانی جذاب و عجیب است که در عین حال، اتفاقات و دیالوگ‌های خنده‌دار بسیاری را نیز در خود جای داده است. جلوه‌های بصری زیبایی که در انیمه جوجوتسو کایسن بکار گرفته شده است، یکی از مهمترین دلایلی بود که باعث شد در مدت زمان کوتاهی، طرفداران بسیار زیادی را در سراسر جهان به خود جذب کند.

Armin Arlert (Attack on Titan)

کارکتر آرمین آرلرت (Armin Arlert)، از شخصیتی برخوردار است که همواره نسبت به خود، دچار شک و تردید می‌شود و یکی از دلایل اصلی همه این تردیدها هم، مهارت‌های سطح پایین او به عنوان یک سرباز آموزش دیده است. او به همین خاطر نیز، اغلب مواقع، توانایی‌های خود را زیر سوال می‌برد و از آنجایی که هر زمان در موقعیتی خطرناک قرار می‌گیرد توسط دوستانش نجات پیدا می‌کند، تصور می‌کند که باری بر روی دوش دیگران است. به این ترتیب، این کارکتر هرگاه در موقعیتی قرار می‌گرفت که به راحتی می‌توانست از آن دوری کند و خود را نجات دهد، تصمیم می‌گرفت بماند و جان خود را برای دوستانش به خطر بیاندازد. از این رو، نام او نیز به طور قطع در لیست شخصیت های فدارکار انیمه ای تمام دوران‌ها قرار می‌گیرد.

داستان انیمه حمله به تایتان، در رابطه با تمدنی است که در آن، بشریت به خاطر ترس از ریشه‌کن شدن توسط موجودات غول پیکری که در داستان با نام تایتان (Titan) شناخته شده‌اند، در داخل دیوارهایی زندگی می‌کنند تا جانشان در امان باشد. اما زمانی فرا می‌رسد که قسمتی از بیرونی ترین دیوار، توسط دو تایتانی که هرگز مشابه‌شان در داستان دیده نشده بود، به کلی ویران می‌شود. با فرو ریختن این دیوار، تایتان‌های دیگر قادر می‌شوند به داخل دیوار نفوذ کنند. با ورود این موجودات غول پیکر به داخل دیوارها، بسیاری جان خود را از دست می‌دهند پس گروهی تصمیم می‌گیرند تا به قیمت جانشان، با این موجودات به مبارزه بپردازند.

Giyu Tomioka (Demon Slayer)

در میان همه هاشیرهای انیمه شیطان کش (Demon Slayer)، کارکتر گیو تومیوکو که با عنوان هاشیرای فعلی آب شناخته شده است، بیشتر از دیگران در خط داستانی این انیمه حضور پیدا کرده است. قدرت‌های این کارکتر، از همان قسمت‌های اول انیمه به وضوح قابل مشاهده بود و توانایی‌هایش در سطحی قرار داشت که به هیچ عنوان نمی‌توان جایگاه او را در لیست قدرتمندترین هاشیراها انکار کرد. این کارکتر با توجه به میزان قدرتی که در اختیار دارد، بدون شک می‌تواند به تنهایی در مقابل یک شیطان رده بالا قرار بگیرد و پیروزی را برای او به چالشی دست نیافتنی تبدیل کند. گیو مانند سایر اعضای ارتش شیطان کش، نسبت به همه شیاطین، احساس نفرت کورکورانه‌ای ندارد و مایل است به افراد مختلف، فرصت اثبات کردن خودشان را بدهد.

کارکتر گیو با وجود آنکه می‌دانست نزوکو (Nezuko) تبدیل به شیطان شده است، اما با این حال، جان او را نگرفت و برای ساکونجی (Sakunji) پیغامی فرستاد تا از نزوکو و تانجیرو (Tanjiro) مراقبت کند. او بدون شک می‌دانست که با انجام دادن این کار و تلاش برای حفظ جان یک شیطان ممکن است که جایگاه خود را از دست بدهد و طرد بشود، اما با این حال، او پس از دیدن تانجیرو و نزوکو نتوانست از موقعیت سخت آن‌ها چشم‌پوشی کند و به این ترتیب، با تلاش برای محافظت از آن‌ها، جایگاه خود را به خطر انداخت.

Itachi Uchiha (Naruto)

استعداد و مهارت‌های شگرف کارکتر ایتاچی اوچیها (Itachi Uchiha) در خط داستانی انیمه ناروتو (Naruto) از سنین کودکی توجه سران دهکده را به خود جلب کرد و به این ترتیب، او در سن نوجوانی، به جوانترین عضو آنبو بلک آپس کونوهاگاکوره (Konohagakure’s Anbu Black Ops) تبدیل شد؛ اما متاسفانه، پیوستن او به این گروه درست در زمانی رخ داد که قبیله اوچیها پس از حمله هیولای نه دم به صورت فزاینده‌ای از دیگر قبیله‌های دهکده جدا شده بود و بر طبق قوانین آن‌ عمل نمی‌کرد.

با افزایش مخالفت‌ها و ترس از شورش قبیله اوچیها بر علیه دهکده مخفی برگ، سران آن تصمیم گرفتند تا همه اعضای قبیله را قتل عام کنند تا از بروز کودتای احتمالی جلوگیری کنند. اجرای این حمله که توسط دانزو شیمورا (Danzo Shimura) سازماندهی شده بود، به ایتاچی اوچیها سپرده شد. او نیز تصمیم گرفت تا جان همه اعضای قبیله، من جمله پدر و مادر خود را بگیرد تا بتواند برادر کوچکترش، یعنی ساسوکه اوچیها را نجات دهد. پس از انجام این ماموریت، ایتاچی به عنوان جاسوس کونوهاگاکوره به آکاتسوکی (Akatuski) پیوست. ایتاچی به عنوان یکی از شخصیت های فداکار انیمه ای تمام دوران‌ها، زندگی خود را به عنوان دشمن دهکده مخفی برگ سپری کرد ولی همه این‌ها در حالی بود که او مخفیانه از دهکده و برادر کوچکترش در برابر دانزو محافظت می‌کرد.

Tohru Honda (Fruits Basket)

در انیمه سبد میوه‌ها (Fruits Basket) کارکتر توهرو هوندا (Tohru Honda) در ابتدای انیمه به عنوان شخصیتی به شدت مهربان در خط داستانی حضور پیدا می‌کند. اینگونه به نظر می‌رسد که این کارکتر، به طرز دردناکی نگران دیگران است و همواره، بدون توجه به خود، در حال تحقق نیازهای دیگران است. این کارکتر که به عنوان یکی دیگر از بهترین شخصیت های فداکار انیمه ای شناخته شده است، به راحتی می‌تواند نجات جان دیگران را بر نجات خود در اولویت قرار دهد. نحوه صحبت کردن بیش از حد مودبانه او و همچنین ساده لوحی‌ این کارکتر، ویژگی‌هایی‌اند که باعث شده‌اند افراد نزدیک به او نگرانش باشند.

با پیش رفتن داستان Fruits Basket معلوم شد که توهرو پس از آنکه پدرش را از دست داد، مجبور شد با تحمل حس تنهایی بسیار شدیدی بزرگ شود. او می‌خواست که همانند پدرش باشد. پس شروع کرد به بیش از حد مودبانه صحبت کردن تا بتواند احترام خانواده‌اش را جلب کند. بیشتر اعضای خانواده او با او و مادرش به صورت توهین‌آمیزی حرف می‌زدند و به آنها بی‌احترامی می‌کردند. پس هرکاری که او انجام می‌داد به این خاطر بود که تنهایی‌اش را پنهان کند. توهرو پس از آنکه اعضای خانواده‌اش را از دست داد بسیار تنها شده بود و همه اطرافیانش، به جز پدربزرگش، او را طرد کرده بودند.

Alphonse Elric (Fullmetal Alchemist: Brotherhood)

در سنین جوانی، ادوارد و آلفونس درگیر یک حادثه کیمیاگری می‌شوند که منجر به از دست دادن پای چپ ادوارد (Edward) و بدن آلفونس (Alphonse) می‌شود. ادوارد نیز در تلاشی ناامیدانه برای حفظ روح آلفونس، بازوی راست خود را قربانی می‌کند. نکته بسیار غم‌انگیزی که در رابطه با کارکتر آلفونس وجود دارد این است که او با وجود آنکه همه عمر خود را در تلاشی ناامیدانه برای بازگرداندن بدنش سپری کرد، اما با این حال، زمانی که فرصت بدست آوردن بدنش را داشت، چون می‌دانست که با انجام این کار ممکن است که جان دوستان خود را به خطر بیاندازد، برای همیشه از بازگرداندن بدنش منصرف شد و به همین خاطر نیز، آلفونسو جایگاه ویژه‌ای در لیست شخصیت های فداکار انیمه ای تمام دوران‌ها به خود اختصاص داده است.

داستان Fullmetal Alchemist در رابطه با دنیایی سورئال است که در آن علم کیمیاگری، علمی واقعی است که توسط انسان‌ها، به کار گرفته می‌شود. یک دولت فاسد قصد دارد تا از طریق آن، تمام جهان را به آرامی تحت سلطه خود دربیاورد. انیمه Fullmetal Alchemist: Brotherhood حول محور برادرانی با نام‌های اد (Ed) و ال (Al) است که آزمایش‌های کیمیاگری خود را تا حد زیادی پیش می‌برند و همین هم در نهایت منجر به از دست دادن قسمت‌هایی از بدنشان می‌شود. به همین خاطر نیز آنها برای درست کردن اوضاع در مسیری قرار می‌گیرند که به حقایق باورنکردنی دست پیدا می‌کنند.

Koro-sensei (assassination Classroom)

کشتن کورو سنسه (Koro Sensei) که یک موجود با ظاهری منحصر به فرد است بسیار ناممکن به نظر می‌رسد. او به عنوان معلم در کلاس شماره 3-E استخدام شده است. در طول داستان انیمه assassination Classroom، کورو سنسه با دانش آموزان کلاسش، پیوند نزدیکی برقرار می‌کند و به آنها در سطح تحصیلات، رشد شخصی و درس‌های زندگی نیز کمک می‌کند. این در حالی است که دانش آموزان وظیفه دارند پس از پیدا کردن نقطه ضعف معلمشان، او را ترور کنند تا بتوانند به جایزه بزرگی دست پیدا کنند.

کورو سنسه قبل از اینکه تبدیل به یک هیولای عجیب و غریب بشود، تنها یک انسان معمولی بود که برای زنده ماندن در یک محله خطرناک مجبور به انجام کارهای خطرناکی شد. این کارکتر تنها یک بار موفق شد تا به کسی غیر از خودش اعتماد کند اما با این حال، در نهایت از اعتماد خود پشیمان شد زیرا که به او خیانت شد. نتیجه این خیانت دستگیری و تبدیل شدن او به موش آزمایشگاهی یک دانشمند دیوانه بود. این دانشمند آزمایشات خطرناک و غیراخلاقی روی او انجام می‌داد که باعث متحول شدن بدن او برای همیشه شد. سپس، کورو-سنسه از یک سال باقی‌مانده زندگی‌اش استفاده می‌کند تا به یک گروه از دانش‌آموزان مطرود مدرسه‌ای کمک کند تا اعتماد به نفس خود را بازسازی کنند و در تمام زمینه‌های زندگی، مهارت‌های لازم را از طریق هنر ترور آموزش دهد. به همین خاطر نیز، نام او به طور قطع در لیست بهترین شخصیت های فداکار انیمه ای قرار می‌گیرد.