غمانگیزترین سکانس های انیمه حمله به تایتان!
دردناکترین سکانسها
از زنده خورده شدن عزیزان گرفته تا خیانتهای غافلگیرکننده، در این مقاله به غمانگیزترین سکانس های انیمه حمله به تایتان میپردازیم. انیمه حمله به تایتان نوشته هاجیمه ایسایاما مطمئنا داستانی برای اوتاکوهایی نیست که قلب ضعیفی دارند.
در سرتاسر فصول، داستان از یک نبرد کایجو به سبک زامبیها به یک فیلم هیجانانگیز سیاسی تغییر داده و در جایی بین یک فانتزی تاریک و یک مطالعه شخصیتهای پسا آخرالزمانی قرار گرفته است. تنها یک چیز ثابت مانده است، و آن تعهد سریال به برتری دادن خود با پلات تویستهای پیچیده تر است.
حمله به تایتان مرتباً بینندگان خود را شوکه میکند، اما چندتا از سکانس های انیمه حمله به تایتان کمی تأثیرگذارتر از لحظات دیگر بوده است. در طول فصلها، پیچشهای داستانی از دلخراش تا ترسآور و حتی در مقطعی منزجرکننده متغیر بوده است. پیچشهای داستانی به تنهایی یک داستان را نمیسازند، اما با توجه به اینکه چقدر داستان را بهبود بخشیدهاند و به آن اجازه دادهاند تا تکامل یابد، جای تعجب نیست که بسیاری از طرفداران آن را یکی از بهترین داستانهایی میدانند که تاکنون گفته شده است. رسانه سرگرمی در این مقاله به غمانگیزترین سکانس های انیمه حمله به تایتان میپردازد، پس با ما همراه باشید:
مرگ مادر ارن
حمله به طرفداران تایتان تنها برای کمتر از یک قسمت کارلا یگر را شناخت، اما طبیعت خوب و نگرانی واقعی او برای سلامتی پسرش فوراً او را مورد خشم مخاطب قرار داد. مایه تاسف بود که کارلا به یکی از اولین قربانیان تایتان این سری تبدیل شد که تایتان عظیم الجثه دیوار ماریا را شکست. تا آخر کار، کارلا بیشتر نگران امنیت و بقای ارن بود تا خودش.
مرگ کارلا واقعاً اولین موردی بود که بر این نکته تأکید داشت که هیچ شخصیتی در سریال واقعاً امن نیست. این حادثه باعث شد که ارن مهمترین بیانیه خود را انجام دهد: خلاصی جهان از شر تمام تایتان ها. پس از چند فصل، زمانی که هویت قبلی تایتان که او را خورده بود، مرگ او غم انگیزتر هم شد چون این تایتان در واقع دینا فریتز، همسر اول گریشا یگر بود.
تبدیل یمیر به تایتان
بسیاری از طرفداران پس از اینکه فهمیدند هم ارن و هم آنی تواناییهای تبدیل به تایتان را دارند، هرگز فکر نمیکردند که سپاه 104 میتواند تعداد بیشتری تایتان شیفتر داشته باشد. حتی اگرم مشکوک میشدند، یمیر آخرین پیشاهنگی در رادار هر کسی بود که دارای توانایی های شیفتر بود. به نظر میرسید که دختر عبوس و تهیدست هیچ برنامهای بجز بقای خود نداشته باشد، اما کریستا باعث شد یمیر تغییر رویه بدهد. درست زمانی که می خواستند توسط انبوهی از مخلوقات تایتان هیولا غرق شوند، یمیر نشان داد که دارای قدرت تایتان آرواره است؛ او به سرعت همه رفقای خود را از حمله تایتانها نجات داد و مراقب بود که کریستا از غوغای اطراف در امان باشد.
خورده شدن ارن
پس از سقوط دیوار ماریا، ارن سوگند یاد کرد که جهان را از شر تک تک تایتان ها خلاص کند، وعده ای که معلوم شد به معنای واقعی کلمه پیامدهای جهانشکن داشت. به عنوان بخشی از این طرح، او در سپاه نقشه برداری ارتش پارادیس ثبت نام کرد. در اولین مأموریت او، فاجعه بار دیگر رخ داد و تایتان عظیم دوباره ظاهر شد تا وال رز را مانند ماریا نابود کند او موفق به شکستن دیوار شد و به گروهی از تایتان ها اجازه داد تا به منطقه تروست حمله کنند.
اولین برخورد ارن با تایتان ها به عنوان یک جنگجو، کشتار بی دردسری نبود که آموزش او را برای آن آماده کرده بود. در حالی که او بیشتر سر خود را نگه می داشت، همتایانش در مواجهه با تایتان ها از هم پاشیدند و باعث شد ارن در حین تلاش برای نجات آنها صدمات زیادی را متحمل شود. ارن جان آرمین آرلرت را با خطر بزرگ شخصی نجات داد و بهترین دوستش را از دهان تایتان بیرون کشید و به جای آن خورده شد.
از بین رفتن قدرت تایتانها
کمک به ارن در Rumbling یکی از آخرین کارهای Ymir Fritz بود. ارن به او کمک کرده بود بفهمد که زندانی شدنش در مسیرها او را خدا یا برده نمیسازد، بلکه او را به فردی با آرزوهایی تبدیل میکند که نیازی به احترام به آنها احساس گناه نمیکند. برای بیش از ۲۰۰۰ سال، روح یمیر به دام افتاده بود و هر بار که یک الدیایی به زور به تایتان تبدیل میشد یا زمانی که یک تغییر دهنده توانایی او را صدا می کرد، مجبور میشد اجسام تیتانهای جدیدی را شکل دهد. هنگامی که ارن کشته شد، تمام ارتباط با مسیرها قطع شد و قدرت تایتانها برای همیشه از بین رفت. الدیاییها وقتی در معرض سیال تیتان قرار میگرفتند یا پتانسیل تبدیل شدن به جابجاییهای تیتان را داشتند، دیگر در خطر تبدیل شدن به غولهای بیذهن نبودند. اگرچه این تصمیم بحث برانگیز بود، اما حداقل تضمین کرد که دیگر هیچ دلیل منطقی برای تبعیض علیه الدیاییها وجود نخواهد داشت.
برملا شدن قدرت تایتان ارن
اندکی پس از بلعیده شدن ارن و مرده تلقی شدن او یک تیتان ناهنجار ظاهر شد، تیتانی که پادشاه معمولی تایتانها را به همان شیوهای که انسانها انجام میدادند جذب میکرد و نسبت به خویشاوندان خود خشنتر از رفتار با انسانها رفتار میکرد. حتی با وجود اینکه آنها هویت آن را در آن زمان متوجه نشدند، آرمین، میکاسا و کونِی اسپرینگر توانستند از تایتان به عنوان عاملی برای حواس پرتی استفاده کنند تا به آنها اجازه دهند از تهاجم تروست جان سالم به در ببرند.
درست زمانی که آنها آماده بودند تایتان را به سرنوشت خود رها کنند، در نهایت تسلیم جراحات شد. در کمال تعجب همگان، نقطه ضعف روی پشت آن آشکار شد و ارن را نشان داد که بیهوش بود اما در غیر این صورت هیچ نشانه ای از بلعیده شدن توسط یک تایتان نشان نمی داد. بقیه پیشاهنگان هنوز پیامدهای کامل قدرت تایتان ارن را درک نکرده بودند، اما او بلافاصله هدف آن را درک کرد.
صحبت کردن تایتان هیولا
حمله به فصل اول تایتان چندین افشاگر بزرگ داشت، از افشای اینکه انسانهای خاصی قادر به تبدیل شدن به تایتانها و کنترل آنها تا دیوارهایی که از تعداد بیشماری تایتان عظیم ساخته شدهاند. هر تیتانی که با آن مواجه شده بود هر چند ناقص تاکنون عمدتاً انسان نما بوده است. ظاهر تایتان هیولا تنها یکی از شگفتی های بسیاری از این آنتاگونیست جدید بود. با ۱۷ متر قد، پیشاهنگان معتقد بودند که به خوبی از خطری که هیولا تایتان ایجاد می کند آگاه بودند، اما در اعتماد به نفس خود او را دست کم گرفتند. آنها برای مقابله با رگبار اشیایی که او با دقت یک پارچ آموزش دیده پرتاب می کرد، یا اینکه چقدر هوشمندانه آنها را در جایی که می خواست جمع می کرد، کاملاً آماده نبودند. در حالی که ارن و آنی فقط میتوانستند در فرمهای تایتان غرش کنند، این هیولا تایتان جدید هوشمندانه صحبت میکرد و هم تماشاگران و هم پیشاهنگانی را که با آنها روبرو میشد شوکه کرد.
خرد شدن تایتان چکش جنگ به دست ارن
ارن پس از خوردن ویلی تایبور و فهمیدن اینکه این اشرافزاده واقعاً تایتان چکش جنگ را در اختیار ندارد، بلافاصله مجبور شد با مالک واقعی آن لارا تایبور، مبارزه کند. ارن با شکستن یک قانون نانوشته انیمه با شروع دعوا در میانه تغییر شکل خود، طرفداران را متحیر کرد، اما او مبارزه حتی نگرانکنندهتر به پایان رساند. لارا از بدن واقعی خود محافظت کرده بود و آن را در یک محفظه ضخیم از همان سنگهای سخت کننده ای که تایتان ها می توانستند تولید کنند، محافظت کرده بود. تلاش برای گاز گرفتن آن، آرواره های ارن را از بین برد و او را مجبور به خلاقیت کرد. پس از غیرفعال کردن تایتان فک پورکو گالیارد، ارن از آرواره های خود به عنوان یک فندق شکن موقت استفاده کرد. او لارا تایبور را در مقبره ای که خودش ساخته بود له کرد و مایع نخاعی او را نوشید و تایتان چکش جنگ را برای خودش دزدید.
هدشات گابی
در مجموعهای از شخصیتهای تقریباً انحصاری اخلاقی خاکستری، گابی براون به نوعی توانست به بحثبرانگیزترین شخصیت Attack On Titan تبدیل شود. مهارتهای تیراندازی گابی ممکن است برای طرفداران یکی از دوستداشتنیترین شخصیتهای آنها تمام شود، اما تقریباً جهان را از The Rumbling نجات داد. تنها چیزی که برای ارن لازم بود تا Rumbling را به راه بیندازد، تماس با Zeke بود، و در حالی که این بهترین سناریو برای ساکنان جزیره پارادایس بود، سربازان مارلیان نمیتوانستند اجازه دهند این اتفاق بیفتد. با این وجود، ارن در کمینهای تایتان، توپخانهای که مخصوص کشتن او طراحی شده بود و سربازان دشمن برای پیوستن به برادرش شجاع بود. اما چیزی که او نتوانست از آن اجتناب کند هدشات گابی بود.
دستکاری روانی گریشا، توسط ارن
پس از ارتباط با خون سلطنتی Zeke، هر دو به مسیرها دسترسی پیدا کردند. در حالی که زیک قصد داشت سفر آنها در مسیر حافظه به عنوان یک فرآیند آموزش مجدد برای ارن باشد، برادر کوچک سرسخت ابدی او ایدههای خودش را داشت. زمانی که ارن متوجه شد که میتواند با افراد گذشته تعامل داشته باشد، به سرعت متوجه شد که او مسئول مهندسی چندین وقایع مهم سریال است، از اجبار گریشا یگر برای دزدیدن تایتان موسس گرفته تا مجبور کردن پدرش برای عبور از هر دو تایتان. در واقع در این سکانس های انیمه حمله به تایتان مشخص شد تمام مسیر غم انگیز او تا آن زمان توسط هیچکس جز خود ارن هموار نشده بود.
خیانت برتولت و راینر
هیچ افشاگری تکاندهندهتر از هویت واقعی راینر براون و برتولت هوور نبود. این دو، هیولا تایتان را به عنوان رییس خود قبول کرده بودند و تصمیم گرفتند که ارن را به او تحویل دهند. راینر و برتولت در تلاشی برای جذب او به هدف خود فاش کردند که آنها به ترتیب تایتان های زرهی و غول پیکر بودند. راینر و برتولت به شدت از میزان نفرت ارن از تایتان ها دست کم گرفتند. آنچه پس از اعتراف آنها انجام شد، اولین مورد از سری نبردهای حماسی کایجو بود. هر دو تایتان هجومی و تایتان های زرهی به طور مساوی مطابقت داشتند تا اینکه بن بست آنها توسط برتولت با یک وقفه عظیم شکسته شد.
مرگ ساشا
ساشا براوس یکی از شخصیتهایی بود که بخاظر اخلاق بامزه و دوست داشتنی اش، در کنار طبیعت جنگجویش مورد علاقه طرفداران حمله به تایتان بود و وقتی در فصل چهارم، در غیرقابل پیشبینیترین سکانس توسط شلیک گابی کشته شد، شوک عظیمی را به همه وارد کرد. ساشا عضوی از دسته دیدبانی و یکی از اعضای سابق لشکر مدرسه نظامی ۱۰۴ام بود که در این مدرسه رتبه نهم از ده فرد برتر را به خود اختصاص داد او اهل داپر، روستایی در جنوب قلمروی دیوار رز بود. مرگ ساشا به دلیل انتخابهای ارن ضربه سنگینی را به بقیه شخصیتهای انیمه، مثل میکاسا و ژان و ارمین وارد کرد.
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید