بهترین نقلقولهای الیوت در سریال مستر روبات
یکی از بهترین درامهای مدرن تلویزیون
در این مطلب مروری بر بهترین نقلقولهای الیوت در سریال مستر روبات خواهیم داشت که یکی از پیچیدهترین و عمیقترین سریالهای روانشناختی تاریخ محسوب میشود.
دیالوگها و نقلقولهای شخصیتهای مستر روبات یکی از اصلیترین دلایلی بود که پس از پخش این سریال در سال 2015، آن را به یکی از غنیترین و پیچیدهترین سریالهای تاریخ تلویزیون با چندین لایه مختلف تبدیل کرد. این سریال که پس از پخش چهار فصل به اتمام رسید به واسطه پیچشهای داستانی پرتعداد خود شناخته میشود که سبب میشد پس از اتمام هر فصل، طرفداران با سوالات بیشتری در ذهن خود تنها بمانند.
نه تنها هر چیزی که شخصیت اصلی این سریال یعنی الیوت آلدرسون با بازی رامی مالک (Rami Malek) بر زبان میآورد و یا انجام میدهد در محدوده عقلانیت و واقعیت قرار نمیگیرد بلکه او و گروه هکریاش به نام اف سوسایتی، فردی به نام مستر روبات را دنبال میکنند که شباهت عجیبی به پدر فوت شده الیوت دارد و در انتهای فصل اول مشخص میشود که در تمام مدت، این مرد، همان الیوت است و از همین جا متوجه میشویم با فردی همراه هستیم که از اختلال تجزیه هویت یا چند شخصیتی بودن رنج میبرد.
از طریق تلاشها و اقداماتش همراه با دست و پنجه نرم نمودن با مسائلی چون اختلال تجزیه هویت، پارانویا و توهماتش، الیوت دیالوگهای تکاندهنده اما عمیق و تامل برانگیزی را بیان میکند. سالها از اتمام سریال مستر روبات میگذرد اما بهترین نقلقولهای الیوت همچنان در گوش بسیاری از طرفداران این سریال باقی مانده است.
اگرچه الیوت شخصیتی بدبین، پریشان و پارانوئیدی بوده که تمام دنیا در جبهه مقابلش قرار میگرفتند، با این حال باز هم جملات تفکر برانگیزی را در خصوص وضع بشریت و سرمایهداری بر زبان میآورد. در عین حال سفر درونی او در طول حوادث سریال شامل خودشناسی، بیداریهای درونی و تعدادی مونولوگ قابل توجه نیز میگردد.
“هر رابطهای یک نبرد قدرت است. برخی از ما نیاز داریم تا کنترل شویم.”
فصل دوم، اپیزود 6
بسیاری از افراد فکر میکنند که روابط درخصوص ارتباطات و رشد هستند، اما بنابر تجربهای که الیوت دارد، گاهی روابط درباره کنترل است. رابطه او با مستر روبات عمدتا حول محور نبرد قدرت بین آنها میچرخد. قدرت در رابطه آنها به صورت دائمی متغییر بوده و هر بار یک نفر از آنها دست بالاتر را در اختیار دارد. چشمانداز الیوت درخصوص روابط همچنین توسط روابطی خارج از محدوده شخصی خودش نیز شکل گرفته است. برای مثال در فصل سوم، رابطه او با آنجلا به عنوان دوست کودکی و به نوعی معشوقهاش نیز به یک نبرد قدرت تبدیل میشود.
از نظر الیوت، روابط ممکن است درباره کسانی که کنترلگر هستند و افرادی که تحت کنترل واقع میشوند، باشد. به همین خاطر است که او همواره برای یافتن یک ارتباط واقعی در زندگیاش با مشکل مواجه میشود. هر کسی که الیوت با آنها ارتباط برقرار میکند بخشی از برنامه کلی به منظور پایین کشیدن افرادی است که دارای قدرت هستند و هیچکس نمیتواند به شخص دیگری اعتماد کند زیرا تمام چیزی که اهمیت دارد بدین شرح است که یک نفر دارای قدرت بوده و دیگران تنها راه پیشرو را دنبال میکنند.
“افرادی در آن بیرون حضور دارند… که تعدادشان زیاد نیز نیست. آنها بسیار کمیاب هستند. اما آنها نمیگذارند که از آنها متنفر شوی.”
فصل چهارم، اپیزود 11
یکی از بهترین نقلقولهای الیوت اینگونه ادامه مییابد که : “… در حقیقت، علیرغم همه موارد آنها به تو اهمیت میدهند. و ویژهترین آنها بسیار بیرحمانه این کار را انجام میدهند. مهم نیست چه کاری با آنها انجام میدهی، آنها آن را پذیرفته و در هر صورت از تو مراقبت میکنند. آنها تو را رها نمیکنند، مهم نیست چه تعداد دلیل برای این کار به آنها بدهی. مهم نیست تا چه میزان آنها را التماس کنید تا شما را ترک نمایند. و میخواهی بدانی چرا؟ زیرا آنها احساسی برای من دارند که خودم ندارم… آنها عاشق من هستند.”
در آخرین مکالمه الیوت با شخصیت وایت رز، این کاراکتر تلاش میکند تا الیوت را در خصوص تنفر از خودش و تنفر از اجتماع قانع نماید. در حقیقت، خشم الیوت یکی از مهمترین شخصیتهای شرور کل داستان سریال به شمار میرود. چیزی که وایت رز به آن توجه ندارد این است که الیوت تا چه اندازه در طول مسیر خود رشد کرده است. افرادی چون دارلین، آنجلا و حتی مستر روبات، تصمیم میگیرند تا در کنار الیوت بمانند و او را دوست داشته باشند، علیرغم آن که تا چه میزان الیوت آنها را پس میزند. عشق آنها برای الیوت به او میآموزد که خودش را بپذیرد و دوست داشته باشد. درست به همان صورت که آنها الیوت را به حال خود رها نمیکنند، الیوت نیز جامعه را به حال خود رها نمیکند. این موضوع نشان از شخصیت پردازی مهم و یک درس قدرتمند در بخشهای انتهایی داستان دارد.
“چگونه ماسکی را از چهره بردارم که دیگر تنها یک ماسک نیست، وقتی که دقیقا به اندازه خودم به بخشی از وجودم تبدیل شده است؟”
فصل دوم، اپیزود یک
این سوال در ابتدای فصل دوم مورد اشاره قرار میگیرد با این حال تا پایان سریال از اهمیت و ارتباط آن با حوادث سریال کاسته نمیشود تا به همین ترتیب با یکی از بهترین نقلقولهای الیوت مواجه باشیم. آخرین رونمایی بزرگ سریال موجب میشود تا این جمله حتی بیش از پیش جذاب باشد زیرا مخاطبین متوجه میشوند که الیوتی که در طول سریال میشناسیم در حقیقت یک شخصیت مستر مایند یا مغز متفکر بوده که به منظور حفاظت از الیوت اصلی بروز کرده است. سریال مستر روبات در حالی به پایان میرسد که الیوت واقعی به واقعیت باز میگردد اما بدون شک او به دلیل آن که اجازه داده تا ماسک این شخصیتهای جایگزین به مدت طولانی او را تحت کنترل خود در بیاورند، دچار تغییر گشته است.
هر شخصی باید از ماسکی که به دلایل مختلف بر چهره خود میزند هراس داشته باشد زیرا این ماسکها سرانجام به طور همیشگی به بخشی از هویت آن شخص تبدیل میشوند. در رابطه با الیوت، او تعداد بسیار زیادی شخصیتهای جایگزین ایجاد کرد که از شخصیت مستر روبات تا شخصیت مادر و حتی هکری که مخاطبین آن را در طول سریال دنبال میکردند را شامل میشود. این حقیقت که طرفداران در طول نمایش سریال احتمالا هرگز با الیوت اصلی مواجه نشدهاند، نشان میدهد که این جمله اشاره مستقیمی به پیچش نهایی داستان سریال دارد.
“زیر سوال بردن ذهنتان یک چیز است، اما زیر سوال بردن چشمها و گوشهایتان چیز دیگری است.”
فصل دوم، اپیزود 12
در ادامه: “اما مگر همه آنها یک چیز یکسان نیستند؟ مگر حواس ما ورودیهای متوسطی از مغز ما نیستند؟ البته ما به حواس خود متکی هستیم، اطمینان داریم که تصویر صحیح و دقیقی از دنیای اطرافمان را به نمایش میگذارند اما اگر حقیقت ترسناک بدین ترتیب باشد که حواس ما از انجام این کار ناتوان باشند؟ این موضوع که آنچه که ما دریافت و درک میکنیم اصلا دنیای واقعی نیست و تنها بهترین حدسیات ممکن از سوی ذهن ماست؟ اینکه تنها چیزی که در اختیار داریم، یک تصویر آشفته و درهم از واقعیت بوده که هرگز نمیتوانیم سر از آن در بیاوریم؟”
این یکی از آن بهترین نقلقولهای الیوت است که موحب میشود بییندگان برای لحظهای، تماشای سریال را متوقف کرده و در اعماق خود به تفکر بپردازند. الیوت نمیداند آنچه که دریافت میکند واقعا حقیقت باشد. آیا مردم چیزها را به همان شکلی که بقیه مینگرند، میبینند؟ آیا افراد تنها بهترین حدسیات خود را در رابطه با موقعیتها و شرایط ارائه میکنند؟ آیا این میتواند تا حد قابل ملاحظهای درگیریهای موجود در این دنیا را توضیح دهد؟ این جملهی بسیار پیچیده و تامل برانگیزی بوده که شاید سبب شود ببینندگان نیز به مانند شخصیت اصلی همه چیز را زیر سوال ببرند. در انتهای سریال، آنها متوجه پاسخ غافلگیرکننده این پرسش میشوند. تنها به این دلیل که آنها ببینند یک اتفاق به وقوع میپیوندد، به این معنی نیست که آن چیز واقعی بوده است.
“شاید جنگها قرار نیست به پیروزی ختم شوند، شاید آنها قرار است ادامهدار باشند.”
فصل دوم، اپیزود 10
این درک غمانگیز بیان میدارد که جنگها محصول مستمر دنیا هستند. به جنگ با یک شخص، یک سازمان و یا یک موقعیت بپردازید و سپس به سراغ جنگ بعدی بروید. این جمله عمیقا بدبینانه، مایوس کننده و به طور بیانتهایی سیاه است. این شکلی است که الیوت همواره فکر میکند. بدبینی در خون او جریان داشته و شاید نیز حق با او باشد. هر زمان که شخصی یک جنگ را برنده میشود، مورد دیگری رخ میدهد. بنابراین آیا کسی واقعا و اصلا برنده میشود؟ یا شاید هر مبارزه با مبارزه دیگری جایگزین میشود و چیز متفاوتی در نظر گرفته میشود؟
این جمله در اصل و به صورت اورجینال متعلق به سرریال مستر روبات نبوده زیرا مسئلهای بوده که توسط جرج اورول (George Orwell) نویسنده کتاب 1984 و کتاب مزرعه حیوانات مطرح شده است. اظهارنظر او در رابطه با جنگهای واقعی بود و بیان میداشت که تمام هدف از ایجاد جنگ بدین شکل بوده تا “جامعه همواره در پرتگاه قحطی و گرسنگی قرار داشته باشد. این جنگ توسط گروه حاکم بر مردمی که زیر فرمانش هستند تحمیل شده است… تا ساختار اجتماع دست نخورده باقی بماند.” واضح است که این جمله از اهمیت فراوانی برای الیوت برخوردار بوده و دلیلش را برای مبارزه به خوبی توضیح میدهد.
“کنترل گاهی اوقات میتواند یک توهم باشد.”
فصل دوم، اپیزود 7
این نقلقول بدین شکل ادامه پیدا میکند “… اما گاهی اوقات شما به توهمات نیاز دارید تا کنترل به دست بیاورید. فانتزی یک راه آسان برای بخشیدن معنا به جهان ما است. تا واقعیت دردناکمان را به واسطه نوعی آسایش فرارگونه بپوشانیم. آیا این دلیلی نیست که ما پیرامون خود را با تعداد بیشماری صفحه نمایش احاطه کردهایم؟ تا بدین ترتیب از دیدن اجتناب کنیم؟ تا بدین ترتیب از یکدیگر اجتناب نماییم؟ تا از حقیقت دوری کنیم؟” همه طرفداران سریال به خوبی میدانند که الیوت همواره به درون توهمات خود فرار میکند. اما برای الیوت، او فکر میکند که فانتزی، واقعیت او محسوب میشود و به همین دلیل با یکی از بهترین نقلقولهای الیوت طرف هستیم.
فانتزی و توهم مواردی هستند که به الیوت کمک میکنند هنگامی که خارج از وجود خودش است بتواند وضعیت را کنترل کند. به عقیده الیوت همه افراد این کار را انجام میدهند. با غوطهور شدن درون فیلمهای سینمایی فانتزی و یا سریالهای تلویزیونی، گشتن در فضای رسانههای اجتماعی با پروفایلهایی که تنها یک بعد از زندگی انسانها را به نمایش میگذارد و قطع ارتباط خود از دنیای واقعیت با استفاده از فرار به درون دنیاهای دیجیتالی و مدیومهای سرگرمی محور چون بازیهای ویدئویی، انسانها همواره خود را از شرایط واقعی دور میکنند. آیا واقعا تمامی این موارد با زمانی که الیوت سعی میکند درون فانتزی خودش زندگی کند تفاوت فاحشی دارد؟
“شاید تغییر دنیا تنها اینگونه باشد که در اینجا حضور داشته باشیم، با وجود آن که بارها و بارها به ما گفته میشود که به اینجا تعلق نداریم…”
فصل چهارم، اپیزود 13
در ادامه این عبارات اینگونه ادامه پیدا میکند: “… با وفادار ماندن به خود، زمانی که با شرمنده کردن ما میخواهند ما را از حقیقت دور نگه دارند، با باور داشتن به خودمان زمانی که به ما میگویند که بیش از حد، افراد متفاوتی هستیم؟ و اگر همه ما به آن پایبند بمانیم، اگر از جای خود تکان نخوریم و با دیگران یکرنگ نشویم، اگر موضع خود را برای مدت زمان طولانی حفظ نماییم، تنها شاید… دنیا چارهای جز تغییر در اطراف ما نداشته باشد.”
این عبارات پایانی سریال در عیم حال که جزو بهترین نقلقولهای الیوت بوده، میتواند به عنوان یک یادآوری مهم عمل نماید که تغییر همواره از یک شخص آغاز میشود. تغییرات واقعی تنها زمانی به وقوع میپیوندند که اشخاص به باورهای خود پایبند مانده و تغییر را خودشان ایجاد کنند. الیوت در طول سریال با موانع درونی و بیرونی بیشماری مواجه میشود، اما با ماندن بر موضع خود و ایجاد تغییری که خواهان آن است، دنیا ناگزیر است که تغییر کند و به جای بهتری تبدیل شود. این تنها راهی است که الیوت در نهایت موفق میشود تا خودش را پیدا کند و ماسک خودش را بر میدارد.
“سلام رفیق. این تنها زمانی عملی میشود که تو هم بیخیال شوی.”
فصل چهارم، اپیزود 13
این به نوعی آخرین عبارت الیوت از سریال مستر روبات است و یکی مهمترین آنها در تمام طول سریال است. این نقلقول در لحظهای بیان میشود که الیوت سرانجام میفهمد نسخه مستر مایند یا مغز متفکرش که به مانند مستر روبات، یکی دیگر از شخصیتهای جایگزین اوست، باید رها شود تا سرانجام الیوت واقعی بتواند کنترل زندگیاش را به دست بگیرد. اما هنگامی که به درون صفحه نمایش خیره میشود به طرفداران پافشاری میکند که برای انجام این کار، آنها نیز باید او را رها نمایند. این چیزی است که بیش از یک بار به وقوع میپیوندد و روانشناس او نیز به مخاطبین خیره شده و اظهار میکند که او میداند مخاطبین، مسافرانی درون زندگی الیوت هستند.
این شیوهای بسیار قدرتمند برای به پایان رساندن داستانی بوده که سرشار از ناراحتی، تنش و پیچشها و چرخشهای داستانی بوده است. الیوت سرانجام متوجه میشود که هر آن چیزی که اتفاق افتاده توسط خودش انجام شده و خود واقعیاش، کنترل اوضاع را در دست ندارد. اما این کنترل را دارد که سکان هدایت را به دست ناخدای اصلی بازگرداند. در حالی که او بیشتر زندگیاش را وانمود کرده که در تلاش است تا الیوت واقعی را از دنیای حقیقی در امان نگه دارد، او میداند که زمان فرا رسیده تا این کنترل را به صاحب اصلی بازگرداند و از شخصیتهای جایگزینش نیز بخواهد تا او را رها نمایند و این موضوع شامل مخاطب نیز میشود که موافقت کند و اجازه دهد داستان در همین نقطه به اتمام برسد.
“من میخواستم دنیا را نجات دهم.”
فصل اول، اپیزود 9
این یکی از کوتاهترین و در عین حال بهترین نقلقولهای الیوت در طی سریال مستر روبات است که بیشترین تاثیر ممکن را دارد. اگرچه کارهایی که او به همراه اف سوسایتی انجام میدهد فاجعهبار بوده و پیامدهای شدیدی روی جامعه به دنبال داشت، او واقعا از تمامی اینها نیت خوبی را در دل داشت. پشت بدبینی او، مرد جوانی حضور داشت که به سادگی میخواست تا دنیا را مجددا برنامهنویسی نماید و مردم را مجبور کند تا روی چیزی تمرکز نمایند که اهمیت دارد. بدهیهای مردم را که به واسطه طمع بانکها و سرمایهگذاریها ایجاد شده را به آنها ببخشد، ثروت و قدرت را از دست ابرکمپانیها بگیرد و آن را به مردم پس دهد.
حال آن که تمامی این اقدامات نتیجه معکوس میدهد. با این حال الیوت تنها میخواست تا دنیا را نجات دهد و فکر میکرد که اعمالش چنین نتیجهای را به همراه خواهد داشت. این نقلقول بیان میدارد که الیوت قهرمان داستان خودش است حتی اگر جامعه در نهایت او را به چشم یک تروریست ببیند یا حداقل به چشم یک مرد جوان که عقل از سرش پریده. تمامی نیتهای الیوت، کمک کردن به دیگر افراد بود اما او در نهایت از شیوه نادرستی برای انجام این کار استفاده میکند. این پیام کلی سریال مستر روبات در نقطه پایانی داستان آن است.
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید