فیلم My Spy یک کمدی خانوادگی به کارگردانی «پیتر سگال» است که چالشهای یک مأمور سیآیاِی به نام «جیجی» و ماجرای پرفرازونشیب او و همکارش را در مأموریتی ویژه به تصویر میکشد.
جیجی یک سرباز نیروی ویژهی آمریکا است که پس از بازگشت از افغانستان، در سازمان سیآیاِی مشغول به کار میشود. او در مأموریت جدید خود موظف شده تا سرنخی از حضور یک قاچاقچی اسلحه به نام «ویکتور مارکز» پیدا کند و به همین دلیل مجبور میشود تا به شیکاگو سفر کند و خانوادهی برادر او را تحت نظر بگیرد. سوفی، برادرزادهی ۹ سالهی مارکز از این ماموریت آگاه میشود و با جیجی دوست میشود تا زندگی مادرش را نجات دهد.
«جاسوس من» یکی از فیلمهای بدشانس دنیای سینما است؛ چراکه اکران عمومی آن، در همان روزهای اول به خاطر شیوع ویروس کرونا متوقف شد و تنها ۴٫۴ میلیون دلار در گیشه فروخت. این ماجرا در حالی است که برای ساخت «جاسوس من» ۱۸ میلیون دلار هزینه شده بود که در نهایت خرید امتیاز پخش آن توسط آمازون برای عرضه در سرویسهای استریم آنلاین تا حدودی این ضرر را جبران کرد.
«جاسوس من» فیلمی پر از کلیشه، همراه با تفکرات پیش پا افتاده است؛ چرا که تمام تلاش خود را کرده تا باب سلیقهی همهی مخاطبین و ردههای سنی باشد. مقدمهی فیلم در چرنوبیل به تصویر کشیده میشود که طی آن مافیای روسیه در حال فروش پلوتونیم به یک تروریست خاورمیانهای هستند. جیجی نفوذی سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا، در میانهی این مبادله حضور داشته و سعی میکند تا با بزنبهادر بازیهای خود آن را به هم بریزد.
فیلم «جاسوس من» از همان ابتدا سعی میکند تا برچسبهای کلیشهای را به افراد بزند. این فیلم «قاچاق سلاح» را به روسها و «تروریست بودن» را به خاورمیانهایها نسبت میدهد. خطای دیگر فیلم انتخاب کاملاً کلیشهای شهر چرنوبیل برای نمایش این رخداد است که در واقعیت هیچ ربطی به موضوع اصلی ندارد. در حقیقت فیلم تمام دیدگاههای اشتباهی که یک مخاطب غربی ممکن است در ذهن داشته باشد را کنار هم جمع کرده تا حداکثر تواناییاش را برای جلب توجه پیدا کند. تمام پیشفرضهای داستان با توجه به اینکه اکثر مخاطبین «جاسوس من» نوجوانان و جوانان هستند کاملاً غیرقابل قبول خواهند بود؛ چرا که فیلم ممکن است دیدگاه تبعیضآمیز و منفی خود را به مخاطب کم و سن سال القا کند.
علاوه بر این، دقایق ابتدایی به هیچ وجه توان جلب توجه مخاطب را ندارند. بخش اول فیلم پر از شوخیهای بیمزه، همراه با صحنههای اکشنِ غیرقابل باور و نهچندان هیجانانگیز است. در حقیقت فیلم «جاسوس من» آغازی بسیار کسلکننده و غیرقابل تحمل دارد، اما این روند در میانههای فیلم تغییر میکند و پس از آشنایی سوفی و جیجی تا حدودی تحمل آن آسانتر شده و به یک اثر کمدی قابل قبول تبدیل میشود.
«جاسوس من» همهی شوخیهای خود را یکجا در گود نمیاندازد
اگر اشتباههای حقیقی و مقدمهی خستهکنندهی داستان را کنار بگذاریم، فیلم «جاسوس من» از دقایق میانی تا لحظات پایانی به عنوان یک اثر کمدی، عملکرد به نسبت بهتری را پیش میگیرد. فیلم روایتگر یک داستان غیر جدی است که در آن هر از گاهی با اشاره به کنایهها و صحنههای اکشن، مخاطب سرگرم شود. البته تناوب صحنههای اکشن و داستان غیرجدی باعث شده تا فیلم نتواند در فضاسازی عملکرد مناسبی داشته باشد. عدم فضاسازی درست نیز باعث شده تا فیلم حتی در صحنههای اکشن خود توان هیجانزده کردن مخاطب را نداشته باشد.
حقیقت این است که فیلم «جاسوس من» به هیچ وجه فضاسازی درستی ندارد و در برقراری ارتباط عمیق میان کاراکترها و مخاطب ناتوان ظاهر میشود. البته این مسئله به بازی خشک و نه چندان جذاب «دیوید باتیستا» در نقش جیجی نیز مربوط میشود و مخاطب از همان ابتدای فیلم به این موضوع پی میبرد که کاراکتر جیجی تا چه مقدار بیروح و غیرقابل باور است. البته این مشکل بزرگ فقط به شیوهی نقشآفرینی باتیستا ختم نمیشود، بلکه دنیای اطراف جیجی نیز بسیار گنگ و مبهم بوده و فیلم به درستی روی بدنهی داستان خود تمرکز نکرده است.
«جاسوس من» هیچ چیز برای به چالش کشیدن فکر و ذهن مخاطب باقی نگذاشته
شاید به جرئت بتوان گفت که کاراکتر سوفی و تمام ترفندهای هوشمندانهاش، تنها امید فیلم برای یکپارچه نگه داشتن داستان هستند. سوفی همهی فاکتورهای پراکندهی داستان را به یکدیگر ارتباط میدهد و باعث میشود تا تماشای فیلم قابلتحملتر شود. با این حال هدف اصلی «جاسوس من» همانند دیگر آثار کمدی این روزهای هالیوود، صرفا سرگرم کردن مخاطب است. فیلم تمام سعی خود را کرده تا با نمایش تناقض میان بازیگوشیهای هوشمندانهی سوفی و نادانیهای جیجی، تمام حواس مخاطب خود را متمرکز نگه دارد و او را به تماشای ادامهی این اتفاقات تشویق کند، اما شوخیهای خندهداری که میان سوفی، جیجی و دیگر کاراکترها رد و بدل میشود، آنقدر محدود هستند که فیلم سعی میکند تا جای خالی آنها را با صحنههای متفاوت نظیر انفجار، تیراندازی و تعقیب و گریز پر کند؛ به همین خاطر «جاسوس من» همهی شوخیهای خود را یکجا در گود نمیاندازد بلکه صحنههای اکشن و کنایهها را به صورت متناوب نشان میدهد تا روند تماشای فیلم خستهکننده نشود. فیلم دقیقا در لحظاتی که دیگر هیچ شوخی بامزهای ندارد، به نمایش صحنههای اکشن و روایت یک داستان رمانتیک روی میآورد تا همچنان برای مخاطبش جذاب باشد، اما مشکل اینجا است که صحنههای اکشن فیلم تا حدودی پراکنده و بیهدف هستند.
با وجود تمامی جذابیتها در بخشهای میانی و پایانی، فیلم همچنان نتوانسته دست از کلیشهگویی بردارد. یک کودک باهوش که با ترفندهای خود تمامی زور و تواناییهای یک سرباز آمریکایی با روحیهای خشن را به چالش میکشد، از پیشپاافتادهترین ایدهها برای ساخت یک فیلم کمدی است که مشابه آن، در فیلمهای زیادی نظیر مجموعهی «تنها در خانه» (Home Alone) دیده شده است. «جاسوس من» هیچ چیز برای به چالش کشیدن فکر و ذهن مخاطب باقی نگذاشته و حرف جدیدی برای گفتن ندارد. این فیلم صرفا سعی کرده تا برای یک ساعت و ۳۹ دقیقه بینندهاش را سرگرم کند.
با وجود تمام این تفاسیر فیلم My Spy یک اثر به نسبت سرگرمکننده است که شوخیهای بسیار کمی را در دل خود جای داده و با استفاده از چند صحنهی اکشن و یک رابطهی رمانتیکِ نه چندان جذاب، سعی کرده تا خود را در دستهی آثار کمدی جا کند. با توجه به این موضوع، لذت بردن از تماشای این فیلم نیاز به سطح تحمل زیادی دارد؛ چرا که صحنههای خندهدار، جذاب و هیجانانگیز در این ماجرا بسیار کمیاب هستند و برای پیدا کردن آنها در میان مجموعهی بزرگی از اتفاقات متنوع، باید کمی صبور بود.
- شوخیهای خندهدار اما محدود
- حضور سوفی به عنوان عامل یکپارچگی داستان
- دیدگاه تبعیضآمیز و اشتباههای حقیقی بخش ابتدایی
- ترفندهای کلیشهای داستان برای افزایش سطح جذابیت
- کاراکتر خشک و بیروح جیجی و نقشآفرینی بد دیوید باتیستا
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید